واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: ورزش > فوتبال ملی - استقلال به لطف پیروزی فولاد برابر ذوبآهن توانست با پیروزی یک برصفر برابر پیام قهرمان لیگ برتر کشور شود آخر شاهنامه که رسید، جشن بود و سرور. سیاوش از آتش گذشته بود. سیاوشی که از آتش گذشته بود، جهنم را به چشم دیده بود تا استقلال قهرمان لیگ شده بود. این به افسانه گذر سیاوش از آتش میماند. تیمی که متهم به تبانی بود در روز پاک فوتبال رستگار شده بود و کابوس ناکامی با سوت علیرضا فغانی به نشانه پیروزی استقلال برابر پیام، پایان یافته بود. استقلال تیمی که دو ماه را کابوسوار در تب اتهام تبانیاش در مسابقهای متعلق به 5 سال قبل میسوخت با تک گل استثنایی فابیو جان واریو توانست به لطف شکست تحقیرآمیز 4 بریک ذوبآهن در اهواز قهرمان لیگ برتر شود. استقلال برای قهرمانی باید چشم به راه پیروزی فولاد میشد، فولادی که مجید جلالی مربیاش در دو هفته گذشته مدام با تیمش متهم بود به تبانی. متهم بود به کم کاری در بازی با تیم صنعتی و همخانواده ذوبآهن. با این وجود معلم ورزش پاک بار دیگر نشان داد اهل تبانی نیست. او و تیمش خیلی زود و در دقیقه 5 بازی با نادر احمدی به گل رسیدند. ورزشگاه تختی با این گل غرق در شادی شد و استقلال در مشهد امیدوار. اصلاً همین انگیزه بود که باعث شد تا تیم از هم پاشیده استقلال در مشهد توانی دوباره بگیرد. اینگونه بود که وقتی توپ در دقیقه 42 مسابقه روی پای جانواریو افتاد، او همه وجودش را گذاشت تا توپش گل شود. استقلال اگرچه استرس داشت اما اینگونه توانست یارای راه رفتن داشته باشد. بازی پیش میرفت تا زمانی که در دقیقه 72، یک ضدحمله از ذوبآهن و ضربه سر مصطفی صالحینژاد دنیا بر سر قلعهنویی و استقلال خراب شد. با این گل در اهواز پیام در مشهد جان گرفت. استقلال از هم پاشیده بود و تیم میزبان که برای بقا در لیگ میجنگید سعی داشت از شوک وارده به استقلال استفاده کند و بازی را مساوی کند. اما شوک آنها خیلی زود پایان یافت تا قلعهنویی که از ترس توان ایستادن روی پایش را نداشت و دوباره دنیا بر سرش خراب شده بود، از نو جان بگیرد. یک ضربه کرنر و یک پرواز بلند از احمد آلنعمه در دقیقه 75 بازی اهواز کافی بود که قلعهنویی از نو به زندگی برگردد. استقلال حالا دوباره قهرمان لیگ بود اما قهرمانی با گامهای لرزان. قهرمانی که خودش کاپ را به حریف هدیه داده بود و باورش نمیشد این طور معجزهآسا کاپ را پس میگیرد اما انگار قرار بود اهوازیها بیش از استقلال برای قهرمانی تیم آبیپوش مایه بگذارند. تنها دو دقیقه بعد بود که محمد قاضی با شوتی استثنایی دروازه ذوب را فروریخت. این تیر خلاص بود بر پیکر تیم اصفهانی و حالا این استقلال بود که باید قهرمانی را در جنگ بقا با پیام در دست نگه میداشت. خطای هند مدافع پیام و یک ضربه پنالتی میتوانست استقلال را قهرمان کند اما برهانی در اتفاقی نادر پنالتیاش را به جایی فرستاد که همه شوکه شوند. این بازیکن 2 دقیقه بعد یک گل مسلم دیگر را هم از دست داد تا قلعهنویی به ناچار تعویضش کند. استقلال برای قهرمانی باید از تک گلش دفاع میکرد. بازی بازی مرگ و زندگی برای دو تیم شده بود. این قدر حساس که بازیکنان همدیگر را با مشت نوازش کنند. برگیزر به دلیل حمله به پولادی از زمین اخراج شد. داور از یک پنالتی روی مجیدی چشم پوشید. آرفی کاظمی را زد و کارت قرمز گرفت. تقیپور هم که به خونخواهی کاظمی برخاسته بود اخراج شد اما نهایت این جنگ به سوت فغانی و قهرمانی استقلال پایان یافت. دیگر اصلاً مهم نبود که در اهواز فولاد با سجاد فیضاللهی به گل چهارم رسیده است. مشهد برای استقلال افسانهای شده بود. قلعهنویی نعره میکشید و دست به آسمان داشت. او خود را فاتح میدانست درحالی که در اهواز ذوبآهن اسیر بیتجربگی شده بود. آنها در آتش سوختند و سرانجام بازی را باختند. آنها قهرمانی را باختند تا همان طور که مربی شان قبل از بازی گفته بود لیگ برایشان مثل سقوط به دسته پایینتر تمام شود . بازیکنان ذوب اشک میریختند و روی زمین پهن بودند اما فولادیها در هلهله هوادارانشان جشن افتخار فوتبال پاک گرفته بودند و میرقصیدند. قلعهنویی را دوباره آدمهای دورش روی دوش میگرداندند و استقلالیهای حاضر در ورزشگاه ثامن یک لحظه روی پاهایشان بند نبودند. استقلال درحالی قهرمان شده بود که قبل از بازی مربی تیمش حتی باور نداشت قهرمان باشند. او همه چیز را تمام شده میدید و خودش را باخته بود اما فوتبال یکبار دیگر قدرت معجزه آسایش را به رخ کشیده بود. استقلال در روزی که به ناچار از علیزاده بهره میبرد شاهد درخشش این بازیکن همیشه منفور برای هواداران بود. مجیدی که در قطر تیم قلعهنویی را نابود کرده بود با ورود به زمین فرشته نجات شد تا به عنوان کاپیتان کاپ قهرمانی را روی سر بگیرد و قلعهنویی صاحب اصلی این برد بود. او که هنوز هم متهم است. او که با مطرح شدن اسم تبانی تمرکزش را غیر معمول از دست داد. او این بار هم شاید نقشی در اتفاقاتی که افتاد نداشت و این استقلال بود که به خاطر طرفدارانش قهرمان شد به لطف فوتبالی که جلالی سعی کرده بود تا انقلاب اسلامی را در کالبدش جاری کند. او پاک برد و استقلال را قهرمان کرد اما پس از قهرمانی به مربی استقلال تاخت. به مردی که این بار هم از سوی جلالی داشت متهم میشد. فوتبال به فوتبالی که پاک نیست درحالی که در همان زمان او داشت نماز شکر یک قهرمانی معجزه آسا را به جا میآورد. استقلال قهرمان شده بود. استقلال از آتش گذشته بود. استقلال معنای فوتبال پاک را با تمام وجود لمس کرده بود و قلعهنویی با همه ابهامات زندگیاش سعی داشت کابوس تبانی را از یاد برد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1716]