واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: ورزش > فوتبال ملی - مربی جوان، سرانجام به آرزویش رسید. او میخواست به عنوان سرمربی تیم ملی کشورش مورد استقبال قرار بگیرد و به این هدف بزرگ رسید. این بار مثل دو دفعهای که برای پرسپولیس به ایران آمده بود، مادرش در میان جمعیت دیده میشد تا حضور او در ایران حالتی دراماتیک به خود بگیرد. ورود قهرمانانه قطبی به فرودگاه امام خمینی (ره) با آن انتظار 5 ساعتهای که هواداران فوتبال برای ورود او کشیدند نشان میدهد حافظه فوتبال طرفداران فوتبال در ایران چندان هم پایدار نیست. امپراتور در شرایطی فوتبال ایران را ترک کرد که حاشیههای سرخ در حال شکلگیری بود و بسیاری از کارشناسان فوتبال در ایران، خروج او از ایران را نوعی فرار از مبارزه تلقی کردند. بیژن ذوالفقارنسب اگرچه به نوع قطع همکاری قطبی با پرسپولیس اشارهای نمیکند اما معتقد است او فقط برای ایجاد همدلی در فوتبال و برای این 3 بازی گزینه مناسبی است ولی در درازمدت با او به مشکل برمیخوریم. فدراسیون فوتبال که از ابتدا به دنبال استخدام قطبی بود بعد از برکناری مایلیکهن و استخدام مورد نظرش، زیاد هم با اعصاب مدیران ردهبالا بازی نکرد و کسی را به فرودگاه نفرستاد تا قطبی با حضور در دل جمعیت 300 تا 400 نفری حاضر در فرودگاه وارد ایران شده و اولین گفتوگوی غیر رسمیاش را با خبرنگاران انجام دهد. او که گفته میشود متن برنامههایش را هم از طریق حاجباقر، مدیر برنامههایش به فدراسیون فوتبال ارائه داده، فردا در ورزشگاه آزادی حاضر میشود تا این بار واقعاً در لباس سرمربی تیم ملی با هواداران دوآتشه تیماش دیدار یا شاید هم خداحافظی کند. او بلافاصله بعد از دیدارهای فردا باید فهرستش را به فدراسیون ارائه کند تا تیم تحت مدیریت او از دوشنبه تمرین کند. «روزی سرمربی تیم ملی میشوم»؛ این جمله را قطبی در گفتوگو با خبرآنلاین گفته بود و حتی وقتی او را از صدر فهرست نامزدهای فدراسیون خط زدند تا جا برای مایلیکهن باز شود او گفت من و مردم ایران تیم ملی را تشویق میکنیم. این ابرازنظر سیاستمدارانه اجازه داد او باز هم برای حضور روی نیمکت تیم ملی دارای شانس باشد و به همین دلیل فدراسیون بلافاصله بعد از خداحافظی با مایلیکهن به سراغ او رفت و این بار بدون اتلاف وقت نام او را به رسانهها گفت تا شرط او برای ورود به ایران عملی شود. اگرچه حاجباقر نکتهای دراین باره نگفته اما یکی از شروط قطبی برای سفر به تهران این بود که ابتدا نام او به عنوان سرمربی تیم ملی از رسانهها اعلام شود تا او با خیال راحت برای تیم ملی برنامهریزی کند. با رفتاری که در دو مورد قبلی از این فدراسیون دیده بود و شیوهای که این فدراسیون با کلمنته برخورد کرد، شاید این ابتداییترین تدبیر برای مقابله با بیبرنامگی و بیمهری فدراسیون بود. ورود قطبی به ایران دوباره موافقان و مخالفان این مربی ایرانی را به خط کرد. خداداد عزیزی با ادبیاتی که مختص اوست قطبی را به باد انتقاد گرفت تا او را از فهرست مربیان ایرانی خارج کند. جلال چراغپور او را یک مربی آرام با فاکتورهای مثبت قابل ذکر معرفی کرد که در صورت درایت مناسب و شناخت نقاط قوت و ضعف تیم علی دایی و شیوه کار او، توان نزدیک شدن به موفقیت را دارد. افشین پیروانی که بعد از جدایی غیرمنتظره قطبی از پرسپولیس مورد شماتت برخی از روزنامهها قرار گرفته بود این فرصت را پیدا کرد که ماجرای روزهای سرمربیگری کوتاهمدتش در این تیم را دوباره زنده کند: «حالا که قطبی در ایران است، بروید از او بپرسیدکه او از دست من فرار کرد یا شرایطی که به خود من هم اجازه نداد در این تیم سرمربی بمانم». «حضور افشین قطبی در ایران میتواند آن وفاقی را که فدراسیون فوتبال برای صعود تیم ملی به جام جهانی به دنبال آن بود، در بین اهالی فوتبال به وجود بیاورد»؛ این اولین دفاعیه مردی است که بعد از برکناری محمد مایلیکهن تحت شدیدترین فشار رسانهای ممکن قرار گرفت اما فقط به این دلیل نابود نشد که نام او علی کفاشیان بود. رئیس باظرفیت فدراسیون فوتبال که بارها به صورت غیررسمی اعلام کرده اختیاری مطلق در فدراسیون ندارد این بار با انتخاب افشین قطبی سعی کرد به دل هواداران فوتبال راه یابد. قطبی که وجودش در دبی و حواسش در ایران بود، در گفتوگوی فرودگاهیاش با خبرنگاران به این نکته اشاره کرد: «85 درصد فوتبالدوستان ایرانی میخواستند من سرمربی تیم ملی شوم. او پیشتر این حرف را در گفتوگو با نیویورکتایمز هم بیان کرده بود.» افشین قطبی این بار هم مانند زمانی که مایلیکهن سرمربی تیم ملی شد و یا قبلتر از آن وقتی علی دایی سرمربی شد، در رأس فهرست فدراسیون بود؛ اما این بار دیگر گزینه دیگری وجود نداشت که به صورتی غیر اصولی از او پیشی بگیرد و این بار او مطابق میل شدید قلبیاش، نفر اول نیمکت تیم ملی میشود تا به عنوان سرمربی تیم فوتبال ایران به سئول برود. این خواستهای بود که او از زمان حضور در کنار مربیانی چون گاس هیدینک، دیک ادووکات و یا پیم فربیک به آن فکر میکرد. اتفاقاتی که در زمستان 86 و فروردین 87 افتاد، اجازه داد فدراسیون برای یک بار هم که شده به نفر اول فهرست مجال بدهد. کفاشیان این بار سعی میکند بدون پردهپوشی با خبرنگاران صحبت کند: «ما پس از اینکه با استعفای مایلیکهن موافقت کردیم برای انتخاب سرمربی تیم ملی چندگزینه داشتیم. امیر قلعهنویی، افشین قطبی و ترکیبی از محمود یاوری و منصور ابراهیمزاده گزینههای ما برای سرمربیگری تیم ملی بودند. اما با توجه به مسائلی که بین قلعهنویی و مایلیکهن به وجود آمد مجبور به حذف نام قلعهنویی شدیم. قطبی گزینه نخست ما بود. قرار شد اگر با او به توافق نرسیدیم با گزینههای دیگر که ترکیب یاوری و ابراهیمزاده بودند مذاکره کنیم. بنابراین نظر قطبی را جویا شدیم. او به درخواست ایران پاسخ مثبت داد و خیلی سریع با او به تفاهم رسیدیم.» و به این ترتیب افشین قطبی سرمربی تیم ملی ایران شد تا مأموریت غیرممکن خود را آغاز کند. او این بار باید در تیم ملی، بازیکنانی با دل شیر تربیت کند که نه برای قهرمانی که برای صعود مبارزه کنند؛ هدفی که خودش هم به آن اعتقاد دارد و آن را در فرودگاه به زبان آورد. دو ساعته سرمربی تیم ملی شدماو میخواهد این بار دل شیر را درون کالبد تیم ملی قرار دهد. مردی که بعد از دوبار که سرمربی تیم ملی شد و نشد، این بار با فدراسیون قرارداد امضا کرده تا همه چیز برای حضور او روی نیمکت تیم ملی فراهم شود. او وقتی از بالای دست هواداران فوتبال پایین آمد هنوز هیجانزده بود. این خصوصیت اوست که با همه چیز احساسی برخورد کند. طبیعی است که بعد از این استقبال احساسی چه بگوید: «نمیدانم چگونه باید از این مردم تشکر کنم. آنها فوقالعاده دوستداشتنیاند. من به دلیل این محبت هم که شده باید بهترین نتایج را با تیم ملی ایران بگیرم و به جام جهانی صعود کنم. میدانم که زمان بسیار کم است و واقعاً کار سختی پیشرو داریم؛ اما با پشتوانه 70 میلیون ملتی که هوادار فوتبال هستند و تمامی بازیکنان باکیفیت فوتبال ایران میتوانیم کار بسیار بزرگی انجام دهیم. من از صمیم قلب خود به خانواده فوتبال ایران این امید و انگیزه را میدهم که میتوانیم موفق باشیم. البته من به کمک تمامی این خانواده فوتبال نیاز داریم.» سرمربی جدید تیم ملی برای آنکه نشان دهد نسبت به همه بازیکنان فوتبال در ایران مثبت فکر میکند همان اول لیست سیاه را از ذهن خبرنگاران پاک کرد: من یک لیست دارم و آن هم لیست تیم ملی ایران است و بازیکنان میتوانند با تلاش، انجام وظیفه و سربازی به تیم ملی کمک کنند تا این تیم راهی جام جهانی شود. اگر بتوانیم به جام جهانی آفریقای جنوبی صعود کنیم برای تمام خانواده فوتبال ایران خوب خواهد بود. به خاطر اینکه از این صعود تمامی بازیکنان، مربیان و رسانههای فوتبال ایران سود میبرند. پس باید همه ما تیم ملی را پشتیبانی کنیم و با همکاری و همدلی شرایطی را فراهم کنیم که تیم ایران به جام جهانی برود.» قطبی برای آنکه نشان دهد تا چه اندازه دوست داشته سرمربی تیم ملی ایران شود به یک حقیقت شیرین اشاره میکند: «من تازه ساعت دو بعدازظهر روز دوشنبه (هفته قبل) بود که از سوی نایب رئیس فدراسیون (تاج) در جریان قرار گرفتم و ظرف کمتر از دو ساعت برای قرارداد سرمربیگری تیم ملی به نتیجه رسیدیم. این واقعاً سریعترین و بهترین زمان در زندگی من بود که توانستیم به یک قرارداد برسیم.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 502]