واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: ورزش > فوتبال ملی - حشمت مهاجرانی ، سرمربی اسبق تیم ملی می گوید:« چون کسی به حرف هایم اهمیتی نمی دهد بهتر است ساکت باشم غر نزنم!» فرهاد عشوندی / شرایط عجیب فوتبال ایران، صدای حشمت مهاجرانی را هم درآورده. او که دوست ندارد زیاد مصاحبه کند و ضعفهای فوتبال را بگوید، در گفتوگو با خبرآنلاین همه مشکلات فوتبال را به زبان میآورد. از غفلت تیمهای باشگاهی در بازیکنسازی گرفته تا نتیجهگرایی باشگاهها و مشکلات مدیریتی فدراسیون فوتبال، همه را به زبان میآورد. آخرش هم میگوید دوباره برخلاف میل باطنیاش او را وادار به گفتوگو کردهایم. *آقای مهاجرانی میخواهیم با شما در مورد فوتبال ایران و شرایط فعلیاش صحبت کنیم. بگذار خودم بگویم. الان میخواهی در مورد این حرف بزنی که مربی خارجی داشته باشیم یا داخلی. برای این موضوع، من برایت توضیح دارم. از سال 1340 که بحث مربی ایرانی و خارجی مطرح شد در فوتبال ما، هر دو طرفی که این موضوع را مطرح میکردند برای خود دلایلی داشتند. این موضوع بحث دیروز و امروز نیست. هر کسی هم از این موضوع یک منفعتی می برده. جدا از این منفعتها، یک سری الگوهای منطقی هم بوده. ولی چیزی که من میگویم این است که بحثی که در مورد آوردن مربی بزرگ تمریندهنده مطرح میکنند خنده دار است. واقعا خندهدار است که یک مربی خارجی برای تمرین دادن بیاوریم و او را بگذاریم دستیار یک مربی ایرانی. *پس حتما باید سرمربی بیاوریم؟ بله. قطعا باید یک سرمربی بیاوریم نه یک مربی تمریندهنده. برای تمرین دادن، چه من پیرمرد را در نظر بگیری چه بازیکنان لژیونر را، هر دو میتوانیم تیم ملی را تمرین دهیم. به هر حال هم من با مربیان خارجی کار کردهام و تمرینهایشان را دیدهام، هم بازیکنانی که در خارج از ایران بازی کردهاند و سابقه کار با مربیان خارجی را دارند. مربی باید مربی خوبی باشد تا شایستگی نشستن روی نیمکت تیم ملی ایران را داشته باشد. باید یک مربی کارنامهدار را جذب کنیم. کسی که وقتی روی نیمکت تیم ملی مینشیند کپ نکند. کسی که بتواند با یک تصمیم، سرنوشت یک مسابقه را عوض کند. *مثلا چه کسی؟ من اسم بلد نیستم. مربی بزرگ باید بیاوریم. هر کسی کارنامهای دارد و این کارنامه نشان میدهد که میتواند برای فوتبال ایران موثر باشد یا نه. باید کسی را بیاوریم که لحظات مهم فوتبال را تجربه کرده باشد. حتی اگر یک مربی ایرانی را می شناسید که چنین توانایی دارد و چنین مشخصاتی را در وجود او میبینید، اشکال ندارد. او را سرمربی تیم ملی کنید. ولی باید کسی باید که بتواند فوتبال ایران را توسعه دهد. اگر مربی ایرانی داریم که به درد تیم ملی میخورد که چه بهتر، اگر هم نداریم که باید دست به دست هم دهیم تا یک مربی بزرگ را به تیم ملی بیاوریم. *همین که یک مربی بزرگ خارجی بیاوریم کافی است؟ یعنی با یک مربی خارجی، مشکل فوتبال ما حل میشود؟ نه. مشکل بزرگ ما که همیشه به فوتبال ما لطمه زده این است که میرویم یک مربی را میآوریم، تیم را میدهیم دستش و ولش میکنیم به امان خدا. کسی بررسی نمیکند که این مربی دارد چه کار میکند. باید به کار او نظارت شود. توسط یک کمیته فنی باید به کار سرمربی خارجی تیم ملی نظارت کرد. کمیته فنی هم باید همسنگ سرمربی خارجی باشد. یا اگر نیست، حداقل باید علم و دانش فوتبال را داشته باشد که بفهمند او چه میگوید و هر چه گفت برایش سر تکان ندهند. باید زبانش را بلد باشند و بفهمند چه میگوید. ولی متاسفانه ما اینطوری نیستیم. ما مربی میآوریم و ولش میکنیم به امان خدا. این میشود آسیب فوتبال ما. باید یک تشکیلاتی وجود داشته باشد که برای این فوتبال برنامهریزی کنند. این در کمیته فنی ما وجود ندارد. ما یک سری آدم را به اسم کمیته فنی دور هم جمع میکنیم که میآیند، میگویند و میخندند و بعد میروند. *میخواهیم کمی عقبتر برویم. برویم به سالهای دور فوتبال ایران. که چی؟ چون من سنم بالاست همیشه این سوالها را از من میپرسید؟ چه چیزی را میخواهید بگویید؟ *میخواهیم بدانیم چه چیزی باعث شده ما مشکل پیدا کنیم؟ من دو تا سوال از شما میپرسم. اگر جواب این سوالها را دادید میگویم چه چیزی باعث شده به مشکل بخوریم. *بفرمایید. اولین سوال این است که فوتبال ما چه مشکلی دارد و سوال دوم این است که چرا این مشکل پیش آمده؟ جواب این سوالها را میدانید؟ *اگر میدانستیم که به شما زنگ نمیزدیم. ما مشکل برنامهریزی داریم. مشکل از کجاست؟ به نظرت از کجا شروع میشود؟ از آنجا که فوتبال ما لیگ، لیگ ما، بیست تا مربی دارد که هر کدامشان 5-6 بازیکن برای خودشان دارند. این مربیان هر کجا که می روند بازیکنانشان را با خودشان میبرند، خود آن تیم هم که یک سری بازیکن دارد. این یک گردش ایجاد میکند. مربیان میروند توی کار و چشمشان به این است که تیمشان چه ضعفی دارد که آن ضعف را با فلان بازیکن پر کنند. در این چرخه کسی به فکر بازیکنسازی نیست. همه به فکر الان هستند. الان هیچ کسی آکادمی ندارد. یک آکادمی علمی که بازیکن تولید کند نداریم. ما مصرفگرا هستیم و همین باعث شده نتیجه نگیریم. اینکه چرا کره و ژاپن میتوانند نتیجه بگیرند و ما نمیتوانیم، دلیلش این است که در سالهایی که ما فقط از یک سری بازیکن محدود برای تیم ملیمان استفاده میکنیم، آنها بازیکنان جوانشان را به میدان میفرستند. به جوانها میدان میدهند و بازیکن سازی میکنند. *پس به همین دلیل است که ما از کره و ژاپن عقب افتادهایم و به آنها نمیرسیم؟ اصلا اینطوری نیست. من اصلا چنین چیزی را قبول ندارم که ما از کره و ژاپن عقب افتادهایم و به آنها نمیرسیم. در فوتبال دو چیز خیلی مهم است. یکی فیزیک بدنی و دیگری تکنیک. در آسیا کدام تیم هست که در این دو فاکتور از ما برتر باشد؟ فیزیک ما بد نیست، تاکتیک هم که داریم. استعداد ناب داریم. چیزی که کم داریم این است که برای تورنمنتها اینها را در قالب یک تیم دربیاوریم. ما آیندهنگری نکردهایم. در آلمان 380 ایستگاه استعدادیابی در مدارسشان دارند. ما در ایران چند تا مرکز استعدادیابی داریم؟ خب وقتی از استعدادهایمان استفاده نمیکنیم معلوم است که هدر میروند. *چطوری میشود باید از استعدادهایمان استفاده کنیم؟ همین الان قطریها رفتهاند بورا میلوتینوویچ را به عنوان استعدادیاب خود استخدام کردهاند. بورا مربی بزرگی است که میتواند سرمربی خوبی برای هر تیم ملی باشد. ولی نگاه قطریها به جام جهانی 2022 است. بورا وظیفهاش در قطر این است که برود در کشورهای دیگر استعدادیابی کند و از بین بچههای 10-11 ساله استعدادها را پیدا کند و آنها را به قطر ببرد و برایشان ملیت قطری بگیرد. این کار چه حسنی دارد؟ حسنش این است که بچه میرود با فرهنگ قطریها بزرگ میشود. دیگر مثل سباستین در تیم ملی قطر نمیشود که همه بگویند او آرژانتینی است. آن وقت این بچهها حدودا در 24 سالگی به جام جهانی 2022 میرسند و دیگر به مشکل نمیخورند. ولی فوتبال ما نیاز به این کار ندارد. ما نیاز به خریدن بازیکن از کشورهای دیگر نداریم. استعدادهای ما خوب هستند. فوتبال ما از همه کشورهای خلیج فارس جلوتر است. قادریم حرف اول را در فوتبال آسیا بزنیم. فقط باید روی پایههایمان کار کنیم. فوتبال از کوچه و خیابان شروع میشود. باید بچهها را از کوچه و خیابان بیاوریم به آکادمی و فوتبال را زیربنایی به آنها یاد بدهیم. ولی متاسفانه ما آکادمی نداریم و فوتبالمان ضربه میخورد. *الان خیلیها میگویند تیم ملی ایران ستارهای در جام ملتهای آسیا نداشته و همین باعث شده موفق نشویم. ما در هر دههای استعداد و ستاره داشتهایم. استعدادهای ما در دهه پنجاه پروین و حسن روشن بودند و قبل از آنها کلانی و همدورههایش. در دهههای شصت و هفتاد هم ستارههایی داشتهایم که خودتان آنها را میشناسید. ولی قبول دارم در این تیم نتوانستیم غیر از کریم انصاریفرد ستارهای شاخص در فوتبالمان داشته باشیم. البته او هم بازیکن پختهای نیست و به تجربه احتیاج دارد. دلیلش هم این است که تمام لیگ برتر ما شده نتیجهگیری. من الان در شاهین بوشهر هستم. همه فکرمان این است که این بازی چه میشود و بازی قبلی چه شده. من آمدهام اینجا که آکادمی فوتبالش را راهاندازی کنم ولی میتوانم؟ کسی جرات ندارد به بازیکنان جوان بازی بدهد. *در دهه پنجاه این مشکلات را در استعدادیابی دارید؟ شاید اینطور برداشت شود که میخواهم از آن زمان تعریف کنم. ولی باید بپذیریم که آن زمان سیستمی که برای ما بازیکن تهیه میکرد سیستم آموزشی ما بود. آن زمان بازیکنان ما از مدارسمان میآمدند. من وقتی که میخواستم بازیکنان تیم ملی جوانان را انتخاب کنم، 12 دوره مسابقه برگزار کردیم. بعد رسیدیم به چهار تا تیم پایانی و نزدیک به 100 بازیکن داشتیم. نتیجهاش این شد که چهار دوره متوالی قهرمان جوانان آسیا شدیم. به المپیک و جام جهانی هم صعود کردیم. سه دوره هم قهرمان جام ملتهای آسیا شدیم. آن زمان وقتی ما به حسن روشن و ابراهیم قاسمپور بازی میدادیم آنها خودشان را نشان داده بودند. خودشان را ثابت کرده بودند و کسی نمیگفت چرا به این بازیکنان که این قدر جوان هستند بازی دادهاید. در پست خودشان بهترین بودند. راه موفقیت همین است. ما هم حالا باید همین کار را بکنیم. مثل آن سالها، تحولی از رده پایه شروع کنیم. این مدلی است که در همه دنیا از آن استفاده میشود. *فکر میکنید یک بار دیگر بتوانید قهرمانی تیم ملی را ببینید؟ با این روندی که پیش میرویم خیلی امیدوار نیستم. البته اشتباههای تاکتیکی مربیان تیم ملی هم در این ناکامیها بیتاثیر نبوده. مثلا افشین قطبی از نداشتن بازی دوستانه مینالید. در حالی که در 6 ماه گذشته تدارک مناسبی داشتیم. ما مسابقات غرب آسیا و بازی با چین و برزیل و چند مسابقه دیگر را داشتیم. بازیکنان تیم ملی به خوبی محک خورده بودند. البته حالا نشده و من هم نمیخواهم از قطبی انتقاد کنم. او حالا رفته و ما باید به فکر فوتبالمان باشیم. در کل من فکر میکنم ناکامی ما در جام ملتهای آسیا به خاطر تدارک بد تیم ملی نبود. به هر حال ما اشتباهات فنی هم کردیم. *ولی خیلیها میگویند ما به کره باختیم چون از فوتبال آنها عقب افتادهایم. من خودم اگر سرمربی تیم ملی بودم عقب نمیافتادیم. به هر حال فوتبال طوری است که نباید بترسی. باید بجنگی. اشتباهی که افشین قطبی در تیم ملی کرد این بود که دست بازیکنان را بست. بازیکنان ما محدود شدند. شما نمیتوانی به خلعتبری و نکونام بگویی فقط در این خط حرکت کن. ما بازیکنانمان را کردیم داخل قفس. البته هرچه بوده تمام شده و رفته. *شما واقعا فکر میکنید میتوانید تیم ملی را قهرمان آسیا کنید؟ ما همین الان هم میتوانیم قهرمان آسیا شویم. چیزی کم نداریم. هنوز هم عربها وقتی فوتبال ما را میبینند حسرت میخورند. هم به خاطر تماشاگرانمان، هم به خاطر استعدادهایمان. اینها واقعیت است ولی ما بلد نیستیم از استعدادهایمان استفاده کنیم. *وقتی بحث این مطرح شد که زاکهرونی سرمربی تیم ملی ایران شود خیلیها گفتند او پیر است و به درد تیم ملی نمیخورد. ولی ژاپنیها او را استخدام کردند و قهرمان آسیا شدند. چرا ما نمیتوانیم از چنین مربیانی استفاده بهینه ببریم؟ به خاطر اینکه همین پریرا اگر به بنگلادش برود معلوم است که نمیتواند کار کند. باید سیستم درست باشد. مربی فقط باید برود تیم را ارنج کند. اینها میخواهند مربی را زیر فشار بگذارند و معلوم است مربی نتیجه نمیگیرد. ولی در کشورهای شرق آسیا این چیزها نیست. همه چیز سر جایش است. ما الان کم مربی خارجی برای فوتبالمان آوردهایم؟ ولی از هیچ کدام از آن ها برنامهای برای پیشرفت فوتبالمان نگرفتهایم. بروید فدراسیون و ببینید. اگر یک خط سند وجود داشت که نشان میداد ما از این مربیان خارجی برنامهای برای توسعه فوتبالمان گرفتهایم هرچه خواستید بگویید. ما حتی از این مربیانی که به آنها پول دادهایم هم پول نگرفتهایم. وقتی دیمی کار میکنیم همین میشود. مگر میشود این همه مربی خارجی آورده باشیم و از آنها برنامه نگرفته باشیم؟ این خیلی بد است. *الان بحث کارلوس کرش مطرح است و میگویند او سرمربی تیم ملی میشود؟ من با او کار کردهام. وقتی او سرمربی تیم ملی بزرگسالان امارات بود، من سرمربی جوانان امارات بودم. کرش مربی بزرگی است. الان او جدیترین گزینه سرمربیگری تیم ملی است ولی از فدراسیون حتی یک کلمه از من نپرسیدهاند که این آقا چطوری است؟ به درد فوتبال ایران میخورد یا نه. اخلاقش چطوری است. در این شرایط چه انتظاری دارید؟ من چه چیزی باید در مورد این فوتبال بگویم؟ من دوست دارم حرف نزنم ولی شماها زنگ میزنید و من را مجبور میکنید که غرغر کنم. 40
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 451]