واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: ورزش > فوتبال ملی - باشگاه استقلال در بیانیه ای عدم تمدید قرار داد خسرو حیدری با این تیم را زیر سوال برد. استقلالی ها که اصلا انتظار نداشتند خسرو حیدری در چرخشی 180 درجه ای تیمی را انتخاب کند که امیر قلعه نویی سرمربی آن است بیانیه ای را در این خصوص صادر کردند.در این بیانیه که بیشتر به سبیه به یک شکوایئه است آمده است:خیلیها دوست دارند نیامدن خسرو به استقلال را به رابطه قدیمیاش با پرویز مظلومی ربط دهند اما آیا واقعیت این است؟ پاسخ منفی است. پرویز مظلومی نه تنها با خسرو مشکلی نداشت بلکه به عنوان یک استاد قدیمی که نقش پررنگی در ظهور و معرفی حیدری به فوتبال ایران داشته است سخت کوشید تا خسرو را به تهران بیاورد اما مساله خسرو این نبود که کوششهای مظلومی در این رابطه موثر واقع شود بلکه مساله خسرو شبیه به مورد دیگرانی بود که به استقلال پشت کردند و رفتند به خیال آنکه بزرگی استقلال از آنهاست اما نبود و نیست. سپاهان باشگاه بزرگ و محترمی است اما خسرو خود نیک میداند که متعقل به آن باشگاه نبوده و نیست و آنچه از او یک بازیکن محبوب در فوتبال ایران ساخت استقلال و بزرگیاش بود که آن بزرگی را به حیدری وام داد و حالا باید از پنجشنبه به بعد آرام آرام اقساط وام را برگرداند و هرچه زمان جلوتر برود و خسرو محبوبیتش را هم بیشتر باز پس میدهد و دست آخر هیچ! در ادامه این بیانیه که با طرح یک سوال همراه است آمده است:حال مهمترین سوال این است: چرا حالا خسرو؟ البته که اختیار عمل خویش خسروان دانند اما کاش خسرو میآمد و اول پای میز مذاکره با استقلال مینشست پس از آن تصمیم میگرفت نه اینکه ده روز تلفنش را از دسترس خارج کند و پس از آن باز بدون مذاکره سر از نصف جهان درآورد. کاش خسرو از رو در رو شدن با مسئولان استقلال نمیترسید، ترس او البته که از مسئولان استقلال نبود بلکه ترس او از هوادارانی بود که از روز جمعه در کوچه و بازار و کوی و برزن وی را میبینند و به چشمهایش خیره میشوند و با همان چشمها از او میپرسند چرا حالا؟ به خاطر ضربه زدن به استقلال؟عبور از یک میلیارد به جای خود اما نکته و سوال اصلی برای هواداران اینجاست:چرا حالا خسرو؟ چرا حالا که استقلال این همه به پای فرزند خودش ایستاد و با هیچکس مذاکره نکرد؟ طی همین ده روز گذشته بسیار بودند بازیکنانی که التماس میکردند به استقلال بزرگ بیایند و فرصت «خسرو» شدن داشته باشند و آن حضور برایشان بسیار «شیرین» بود ا ما استقلال به پای فرزند خویش ایستاد و به آنها «نه» گفت. چرا که مطمئن بود خسرو حیدریاش نمیتواند به آن همه لطف و محبت این مردم پشت کند. حتی اگر به فرض از یک میلیارد هم عبور کنند و کوهی از پول به پایش بریزند!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 445]