واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: قلب نيازمند آرامش و هارموني است. احساسات منفي تنش هايي را در بدن ايجاد مي کنند که به مرور افزايش يافته بصورت يک عمل منفي خود را نشان مي دهند. زبان قلب کودکان نيز احساسات آنهاست. وقتي به کودک مي گوييد : نه ، نمي تواني اين را داشته باشي " بدون آنکه علت اين دستورتان را بيان کنيد ، مجموعه اي از احساسات منفي را در وجود او شکل مي دهيد. کودک واقعا خواستار آن است و با اين عکس اعمل غير منطقي شما مستاصل مي شود ، آسيب مي بيند ، و آنگاه عصباني مي شود زيرا او نمي تواند آنچه را مي خواهد داشته باشد بدون آنکه دليلش را بداند.به مرور عصبانيت افزايش مي يابد تا جائيکه واکنش خاصي را سبب مي شود. کودک در جهاني از سوالات و پاسخ ها زندگي مي کند. وقتي جواب " چرا " هايش را بطور رضايتمندانه اي دريافت نمي کند حالت عدم تعادلي در او ايجاد مي شود که احساسات را به يک قلمرو منفي مي کشاند در حاليکه تعادل ، باعث گرايش احساسات به واکنش هاي مثبت مي شود. نقش والدين چيست؟ وظيفه والدين ، حفاظت از فرزندشان است نه آنکه با پرسيده مي شود اين است که چطور رفتار والدين باعث عکس العمل منفي شما شده است؟ آنگاه شما در ميابيد که بايد واژه ها را طووري کنار هم قرار دهيد تا گرايش شما به رفتارهاي منفي دوران کودکي را بيان کند توانستيد اينگونه رفتار کنيد؟ آنگاه شما ياد مي گيريد لغات را طوري کنار هم بگذاريد تا احساسات منفي مختلف زمان کودکي تان را توضيح دهيد. وقتي اين موضوع روشن شد آنوقت مشاور مي پرسد در موقعيت هاي مثبت چه احساسي داشتيد. براي اکثر افراد جلسات مشاوره چيزي نيست جز آنکه در مي يابند والدينشان آنها را با احساسات و پاسخ هاي منفي پرورش داده اند.واکنش طبيعي آنها تنفر از والدين است زيرا ياد نگرفته اند پاسخي مثبت و التيام بخش داشته باشند.حال اين سوال مطرح مي شود که آيا بهتر نيست والدين به فرزندانشان بياموزند براي بيان احساساتشان طوري واژه ها را کنار هم قرار دهند که بعدها نيازي به مراجعه به مشاور نداشته باشند تا آنها را از اينکه بايد در دوران کودکي چه چيز هايي را مي آموختند آگاه سازد. هر احساسي از يک فکر ناشي مي شود و هر فکر احساسي را در پي دارد. مي توانيد حدس بزنيد اگر والدين اين واقعيت را درک نکنند.مسلما آنها قادر به آموزش صحيح نخواهند بود و لذا به سبب رفتار منفي که با فرزندشان دارند ، شکل گيري احساسات منفي را در او موجب مي شوند. چطور والدين به فرزندشان مي آموزند متعادل و مثبت باشد؟ به محض تولد فرزند ، والدين با نياز ها و خواسته هاي او مواجه مي شوند. وقتي کودک چيزي مي خواهد مانند اين است که سوالي مي پرسد و اگر والدين توجهي به آن نکند و و پاسخ قانع کننده اي به کودک ندهند ، او را به يک حالت عدم تعادل و لذا منفي سوق مي دهد.اين بر عهده والدين است که فرزند خود را در حالت متعالي تر و سالم تر احساسات مثبت نگه دارند. وقتي پدر و مادر با خونسردي علت کارشان را براي کودک توضيح نمي دهند ، عدم تعادل و احساس منفي را بر او تحميل مي کنند.اين عدم تعادل مي تواند منجر به بيماري جسمي شود و يا بعدها او را بر صندلي اطاق مشاور مي نشاند. در اين زمان ، کودک آن روز ، به سرخوردگي دچار شده است.همه احساسات سرخورده اي که با بي توجهي و عدم درک والدين مواجه شده اند ، روزي منجر به ترديد دروني ، خشم غير منتظره و سپس نفرت خواهند شد.اگر نوجواني يا بزرگسالي مجبور مي شود به مشاور مراجعه کند به علت واکنش هاي منفي اوست و در اين زمان در مي يابد والدينش آغاز گر احساسات منفي در وجود او بوده اند. اين شخص دائما والدين خود را سرزنش مي کند و آنها را مقصر مي داند. در اين حالت غلبه عملکرد مثبت بر آن برنامه ريزي منفي بسيار دشوار خواهد بود. /family.dostan.ir پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 477]