تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):آنچه دوست ندارى درباره‏ ات گفته شود، درباره ديگران مگوى.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826532867




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نخبگان و وحدت جهان اسلام


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نخبگان و وحدت جهان اسلامسپهر - نيك گوهر) جهان اسلام از جهت فرهنگي يكپارچه نيست. اين جهان از يك سو كشورهاي جنوب شرقي آسيا و حتي شرق آسيا را در بر مي گيرد و از سوي ديگر پاره فرهنگهاي جنوب اسپانيا را شامل مي شود. در اين ميان، كشورهاي شمال آفريقا، آسياي مركزي، هند و پاكستان نيز در كنار فرهنگهاي عمده خاورميانه، جهان اسلام را شامل مي شوند.همين تنوع جغرافيايي، تنوع فرهنگي مهمي نيز بر اين كشورها حاكم كرده است. اسلام در زماني به رشد چشمگير ادامه مي داد كه فرهنگهاي جهان تحت تأثير دو سه فرهنگ برتر بودند. از سويي، فرهنگ يوناني موجود بود كه ذهن و زبان عده زيادي را به خود معطوف كرده بود و در امپراتوري روم نيز حياتي چشمگير داشت. از سوي ديگر فرهنگ ايراني بود كه بخشي مهم از جهان را تحت نفوذ خود داشت و از سوي ديگر، تمدن مشرق زمين نيز زير نفوذ و تأثير شينتوئيسم، بوديسم و كنفسيوسيسم قرار داشت.دين اسلام با تعاليم انسان سازش به اين فرهنگها وارد شد، اما ميزان تأثيري كه بر جاي گذاشت و تركيبي كه ميان اين آموزه ها و فرهنگهاي بومي حاصل شد، در هر يك از اين تمدنها و فرهنگها متفاوت بود. به همين جهت است كه اسلام وقتي به ايران وارد مي شود، اسلام ايراني شكل مي دهد كه به سرعت به شيعه مبدل مي شود و عرفاني كه در جنوب شرقي و شرق دور موجود است، از آموزه هاي ديني آن ديار متأثر مي گردد.برخي از محققان و پژوهشگران تاريخ اسلام معتقدند يكي از دلايل شكوفايي اسلام در دو - سه قرن اول هجري، به تنوعي برمي گردد كه بر اين فرهنگها حاكم بوده است. 2) هنر اسلام اين بود كه معيار سنجش براي پذيرش يا رد آموزه اي را، تعلق داشتن يا نداشتن آن به منطقه يا تمدني خاص تعريف نكرد و حقيقت را به عنوان معيار پذيرش مد نظر داشت. به همين جهت است كه شاهد هستيم در دل تمدن اسلامي بسياري از معارفي كه به تمدنهاي ديگر تعلق داشتند مورد پذيرش قرار گرفتند و حتي دانشمنداني كه مسيحي، يهودي يا زردشتي بودند، مورد تكريم قرار گرفتند.يكي از مهمترين پديده هايي كه اين حقيقت جويي را به خوبي نشان مي دهد، توجه به فلسفه يونانيان از سوي مسلمانان بود. مسلمانان از فلسفه يونانيان بدان جهت كه اين معرفت به جغرافيايي خاص تعلق دارد روي بر نتافتند، بلكه با ذهني باز به سراغ آن رفتند و سعي نمودند با تكيه بر آنها، براي اعتقادات خود مبنايي محكم برگزينند. معيار در اينجا عقلاني بودن يا عقلاني نبودن بود و نه چيزي ديگر. در اين منظومه هم اعتزاليه رشد كردند كه با تكيه بر عقل، خواهان جمع بين دين و عقلانيت بودند و هم معتزله كه در برابر اوامر و كلام خدا، نقشي براي عقلانيت قايل نبودند. همين جاست كه دارالحكمه اي رشد مي كند كه مظهر يك گفتگوي بين ديني، برون ديني و بين فرهنگي قلمداد مي شود و همه فرهنگها در آن نمايندگاني براي خود دارند. 3) عده اي از متفكران معتقدند اگر جهان اسلام خواهان رسيدن به مقام در خور مانند موقعيت دو - سه سده اول هجري است، بايد الگوي در نظر گرفته شده در آن زمان را پياده كند و در اين راستا اقتضائات جديد را نيز مدنظر قراردهد. شكي نيست، نظام معرفتي آن زمان در جهان اسلام جوابگوي مسائل مطرح شده بود. از سوي ديگر، همان طور كه ديديم، گونه اي عقلانيت موجود بود كه در حكم بستر تحولات سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي عمل مي كرد.اين نظام پس از مدتي به دلايل مختلف از جمله نبود عصبيت لازم در جهان اسلام براي پيشرفت، كم رنگ و كم اثر شد. هنگامي كه تمدن اسلامي و جهان اسلام با غرب جديد روبرو گرديد، حد اعلاي اين كم اثري خود را نشان داد و مسلمانان در اين بستر جديد، توان و ياراي آن را نداشتند كه در برابر تحولات مغرب زمين از خود واكنشي درخور نشان دهند.پرسشي اساسي كه در باب بازسازي الگوي معرفتي و فرهنگي اوان تمدن اسلامي وجود دارد، اين است كه اين بازسازي با چه مكانيسمهايي بايد انجام گيرد و نقش معارف مغرب زمينيان در آن چيست؟ تكرار كنيم كه حتماً در اين بازسازي بايد نقش زمانه و ضرورتهاي جديد را در نظر بگيريم و از سوي ديگر به جريانهاي عقل گرايي كه در آن نظام موجود بودند، توجه بيشتري نماييم.به نظر برخي نوانديشان ديني جديد، تنها راهي كه فراروي جهان اسلام وجود دارد اين است كه جريانهاي عقل گرا در جهان اسلام را كه ريشه در افكار متفكراني چون ابن سينا، ابن رشد و خواجه نصير دارند، زنده كنيم. از سوي ديگر، فضاي آزاد موجود در تمدن اسلامي آن دوران مي تواند الهام بخش نخبگان جهان جديد دنياي اسلام باشد كه فضايي شبيه آن متناسب با شرايط زمانه را طلب كنند. شكي نيست، اتحاد و انسجام در فضايي توأمان با آزادي بيان و امنيت رواني و فكري به دست مي آيد و از اين رو فضاي سياسي برخي كشورهاي اسلامي نياز به تعديل دارد. 4) آنچه بدانها اشاره شد، به نقشي توجه دارد كه نخبگان و متفكران در اتحاد و انسجام جهان اسلام ايفا مي كنند. آنها مي توانند متفكران برجسته صدر اسلام را مطرح نمايند و انديشه هاي آنها را مبناي اتحاد قرار دهند، افراد جوامع مختلف را به عمق تفكر و تمدن اسلامي آگاه سازند و بدين طريق از بيگانه هراسي و از خود بيگانگي جلوگيري كننده با گفتگوهايي كه با يكديگر دارند، نقاط اشتراك فرهنگهاي مختلف جهان اسلام را پر رنگ و تفرقه ها را زايل كنند و عاقبت آنكه با تأثيري كه بر سياستمداران و دولتمردان دارند، آنها را به سوي ايجاد ساختارها و نهادهايي سوق دهند كه بيشتر بر وحدت اسلامي مي افزايد. اين امهات مقدور نمي شوند مگر آنكه ما با نخبگان و متخصصاني روبرو باشيم كه به دو سلاح مجهز باشند؛ يكي اينكه سنت و دين خود را به خوبي بشناسند و با زبان و مباني آن آگاه باشند و دوم اينكه با مغرب زمين و اقتضائات آن آشنا باشند. اين امر البته بدين معنا نيست كه آنها بايد همه معارف سنت و تجدد را بتمامي بشناسند؛ بلكه آشنايي با مبادي مدرن و سنتي و راههاي ارتباط ميان آنها از مهمترين مضامين مورد نياز آنهاست. اين ويژگي تنها متخصصان جهان اسلام نيست. حتي تمدن غرب نيز كه دوره گذار از مدرنيسم به پسامدرنيسم را طي مي كند، محتاج نخبگاني است كه به خوبي مضامين مدرن و سنتي را بشناسند. در اين ميان البته، آشنايي متفكران اسلامي با تحولات اوان جهان اسلام ضروري است و توجه به جريان عقل گرايي، از اولويت مهمتري برخوردار است.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 274]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن