واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اندیشه - گزارشی از سخنرانی اساتید فلسفه در همایش دو روزه امام محمد غزالی در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران رضا محبی: مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در یک همایش دو روزه به بررسی چهره علمی «ابوحامد امام محمد غزالی» میپردازد. در این نشست که به مناسبت نهصد و پنجاهمین سالگرد تولد غزالی بر پا شده است، بیش از نوزده تن از شخصیتهای فلسفی و دینی این حوزه اقدام به ارائه مختصری از مقالات خود و همچنین شرح مختصری از کلیت تحقیقات و پژوهشهایشان پیرامون شخصیت علمی و فلسفی غزالی ایراد میکنند. در این سخنرانی مصطفی محقق داماد، ضیاء موحد، شهین اعوانی، دکتر قاسم کاکایی، دکتر فتح الله مجتبایی، سعید رحیمیان، رضا داوری اردکانی، غلامحسین ابراهیمی دینانی، اصغر دادبه، زهرا پورسینا، حسن بلخاری، حامد ناجی اصفهانی، سعید انواری، شهرام پازوکی، مصطفی ملکیان، مهدی دهباشی، عبدالکریم سروش، محمود یوسف ثانی و غلامرضا اعوانی هر کدام درباره بخشی از ابعاد شخصیتی غزالی و تأثیر او بر ابعاد دینی، اجتماعی و اخلاقی دوران پس از غزالی سخنانی را ارئه میکنند. امام محمد غزالی در سال 450 هجری قمری، مطابق 1058 میلادی و در اواخر عهد طغرل سلجوقی در شهر توس متولد شد. امام محمد غزالی پس از مرگ پدر و به خاطر تنگدستی قیم او (محمد رازکانی)، به مدرسه علوم دینی رفته و به آموختن فقه مشغول گشته و نزد امام ابو نصر اسماعیلی رفت و به نوشتن تعلیقه مشغول شد. بعد از اتمام تعلیقه به توس بازگشته و به عزم تحصیل، به نیشابور که مرکز علمای خراسان بود رفت و با عشق سرشار و کوشش فراوان، نزد عالم بهنام آن شهر امام الحرمین، ابوالمعالی جوینی، استاد مکتب اشعری زمان به تحصیل پرداخت و فنون جدل، خلاف، کلام و مقدمان فلسفه را به خوبی آموخت، به طوری که در میان چند صد تن از شاگردان ابوالمعالی که همگی از علما و فضلای آن دوره بودند، بر همه تقدم یافت و امام الحرمین به داشتن چنین شاگردی به خود میبالید. هنوز بیش از بیست و هشت سال از سن غزالی نگذشته بود که در علوم و فنون متداول زمان خویش، ادبیات، فقه،اصول، حدیث، درایت، کلام، جدل و خلاف و ... استاد به معنی حقیقی گردید و در نیشابور به تالیف و تصنیف مشغول شده و هم چنان ملازم استاد بود، تا سال 478 که امام الحرمین در گذشت، او در نیشابور به خدمت خواجه نظام الملک توسی رسید. خواجه که آوازه عزالی را شنیده بود، وی را به نزد خود خواند و غزالی آنجا را محلی برای رشد و شکوفایی خود یافت و در همان سالها بود که کتابهای «مقاصد الفلاسفه» و «تهافه الفلاسفه» را به رشته تحریر درآورد. غزالی از سال 488 دچار تحول روحی عمیقی شد و باب جدیدی از زندگی به روی او گشوده شد و در قدم در راهی نو نهاد. در این مرحله در معتقدات دینی و همه معارف حسی و عقلی خود به شک افتاد. او پس از آن که در علم،شهرت، اعتبار و مقام معنوی به حد اعلی رسید، به یک اشاره از همه چشم پوشید، از همه تعلقات گذشت و در طریق دشواری که او را به سوی علم الیقین راهبری میکرد، گام نهاد. در این دوره حدود شش ماه در کشمکش درونی به سر برد. وی پس از آن تدریس را رها کرد و سالک طریقه تصوف شد. غزالی در سال 488 از خراسان راهی شام شد و در آن جا نزدیک به دو سال اقامت کرده و به هیچ کاری جز ریاضت و خلوت و مجاهدت نپرداخت. سپس به توس بازگشت و در توس نیز دست از گوشهنشینی و خلوت بر نداشت و بهترین کتابهایش را که مهمترین آن «احیا علومالدین» است تالیف کرد. امام محمد غزالی در سال 505 و مصادف با سال 1111 میلادی در سن پنجاه و چهار سالگی از دنیا رفت. امام محمد غزالی در دوره مجادلات مذهبی و در بحران جدال و کشمکش مذاهب و تفرق آراء مختلفه به شکل یک متکلم بزرگ ظهور کرد. او مسلمان شافعی و اشعری مذهب بود. با مخالفان مسلک خویش از سایر طوایف اهل سنت و معتزله و رافضی و باطنیه و هم چنین حکما و فلاسفه و پیروان مسیح و دیگر ملل علم مجادله زبانی و قلمی داشت. به طوری که ارباب مذاهب عموما از نیروی بیان و قلمش عاجز میماندند. نفوذ علمی و فکری این نابغه ایرانی در عصر خویش و نیز بعد از وی به حدی است که همه علمای درایت و رجال، او را از مجددان سده پنجم هجری دانستهاند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 417]