واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اندیشه - گزارش سخنرانی محمود یوسفثانی در روز پایانی همایش علمی امام محمد غزالی رضا محبی: یکشنبه یازدهم اسفندماه دومین روز همایش علمی امام محمد غزالی با حضور اساتید فلسفه و پژوهشگران مختلف آغاز به کار کرد. در پانل اول روز دوم این همایش افرادی همچون حسن بلخاری، حامد ناجی اصفهانی، سعید انواری، شهرام پازوکی و مصطفی ملکیان سخنرانی کردند. در پانل دوم نیز مهدی دهباشی، غلامرضا اعوانی، عبدالکریم سروش، و محمود یوسفثانی به ارائه بحثهای خود پرداختند. محمود یوسفثانی در همایش علمی غزالی به مقایسه دو اثری که بر ضد فلسفه و فلاسفه نوشته شده پرداخت. وی از این دو ردیه به عنوان معروفترینها در فلسفه اسلامی سخن گفت؛ تهافهالفلاسفه اثر غزالی و دیگری تحفهالمتکلمین اثر ابنملاحمی. یوسفثانی در ابتدا در خصوص ردیهنویسی توضیحاتی را بیان داشت. وی در این مورد گفت: ردیهنویسی در فرهنگ اسلامی سابقهای دیرینه دارد. در این میان ردیهنویسی بر فلسفه از سوی متکلمان از جایگاه خاصی برخوردار است. سلسلهجنبان ردیهنویسی بر فلسفه، امام محمد غزالی است که مشهورترین و موثرترین اثر در این زمینه یعنی تهافهالفلاسفه را پدید آورده است. کمی پس از او متکلم دیگری، رکنالدینبنملاحمی خوارزمی متعلق به مکتب کلامی دیگر، یعنی کلام معتزلی، کتابی در رد فلسفه با عنوان تحفهالمتکلمین فیالرد علیالفلاسفه نگاشته است. از مقایسه این دو کتاب بر میآید که هم اهداف و انگیزههای نویسندگان و هم روش آنها و هم مسایلی که مورد بحث آنها قرار گرفته با یکدیگر تفاوت دارند، در عین حال که از جهاتی نیز دارای اشتراک و مشابهاتی هسیتند. یوسفثانی در خصوص انگیزه غزالی برای تقریر تهافهالفلاسفه گفت: به گفته غزالی انگیزه اصلی او در نگارش کتاب تهافهالفلاسفه مشاهده رواج نوعی بیاعتنایی به آداب و مناسک شرعی بوده که ریشه در اعتقادات افراد داشته و عمدتاً حاصل اعتقادات فلسفی است. از اینرو غزالی درصدد بر آمده تا با نمایاندن مخالفت آراء فلاسفه با معتقدات دینی و نیز سستی ادله فلاسفه در اثبات مدعیات خودشان به انهدام بنیان فلسفه بپردازد. از سوی دیگر ابنملاحمی انگیزه اصلی خود را در نگارش کتاب علیه فلسفه، ملاحظه اشتیاق گروهی از فقهای شافعی و حنفی برای کسب علوم فلسفی به امید بهرهوری از آن در بررسی علوم فقهی میداند و بیم آن دارد که با ورود علوم فلسفی به حوزه اعتقادات دینی شبیه به انحرافاتی که در عقاید مسیحیان پیش آمد و وی آنها را حاصل آمیختگی فلسفه یونان با الاهیات مسیحی میداند، در عالم اسلام نیز رخ دهد. بنابراین توجه ابنملاحمی در ابتدا نه معطوف به عامه که معطوف به نخبگان و خواص است. به لحاظ روش میتوان گفت که غزالی عمدتاً با اتکا به اعتقادات کلامی اشعری و البته گاهی عدول از آن و به سبکی به قوت جدلی به معرضه با فلاسفه پرداخته است ولی ابنملاحمی از حدود تفکر اعتزالی با قرائت خاص ابوالحسن بصری در نقد فلسفه عدول نکرده است و در مجموع میتوان گفت که کتاب غزالی ارزشمندتر و منسجمتر به رشته تحریر در آمده است. به لحاظ محتوا و مسائل مطرح شده نیز باید گفت که مسائلی که ابنملاحمی بدانها پرداخته بسیار گستردهتر و متنوعتر از مباحث مطرحشده از سوی غزالی است و قسمت اعظم اعتقادات کلامی مذکور در آثار ابنسینا را شامل میشود، ولی مسائل مطروحه از سوی غزالی از تنوع کمتری برخوردار است و از تکرار نیز خالی است. یوسفثانی در پایان بحث خود گفت: به لحاظ تاثیر نیز روشن است که تاثیر کتاب غزالی هم در اقتفا به او و نوشتن آثاری دیگر در ستیز با فلسفه به تبعیت از او و روش خاصاش، و هم در برانگیختن واکنشهایی جهت پاسخگویی بدان به مراتب بیش است از اثر ابنملاحمی که متکلم چندان شناختهشدهای نبوده است. به همین دلیل کتاب غزالی موثرتر واقع شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 239]