واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > ادبیات - بیست و چهارمین نمایشگاه کتاب تمام شد، باید منتظر نشست و دید بحث مهم جابجایی نمایشگاه کتاب بالاخره به کجا میرسد. زینب کاظمخواه: هر سال قبل از شروع نمایشگاه بحث محل برگزاری مطرح میشود، اما امسال ماجرا جدیتر از آن بود که فکر میکردیم. از افتتاحیه نمایشگاه این بحث شروع شد و تا روز آخر هم نقل هر محفل و مجلسی در نمایشگاه شد، هر مسوولی و مدیری هم که قدم به نمایشگاه گذاشت یک پیشنهاد برای برگزاری نمایشگاه در جیبش داشت. از زندان قصر تا قلعه مرغینمایشگاه کتاب از چهار سال پیش به مصلا آمد، همه هم داستاناش را میدانیم، اما این خانه حکم خانهای موقت را برایش داشت. در شب افتتاحیه نمایشگاه امسال چیتگر به عنوان مکانی برای برگزاری نمایشگاه از سوی رییس جمهور به وزارت ارشاد پیشنهاد شد، رییس جمهور قول همکاری لازم و تامین بودجه این رویداد را در صورت انتقال به چیتگر داد. همینجا بود که بحثها شروع شد، آیا چیتگر مکان مناسبی برای برگزاری نمایشگاه کتاب میتوانست باشد؟ مسوولان شهرداری که چند سالی است مشغول ساختن شهر آفتاب هستند، آستینها را بالا زدند و گفتند که چیتگر مکان مناسبی برای برگزاری نمایشگاه کتاب نیست، اگر نمایشگاه به آنجا منتقل شود با درختهای این پارک چه خواهند کرد. آنها درباره روند پیشرفت پروژه شهر آفتاب که از سوی شهرداری در حال ساخت است سخن به میان آوردند. کار تا جایی پیش رفت که محمدهادی ایازی معاون فرهنگی و هنری شهرداری در این باره گفت: «در سال 89 کلنگ ساخت نمایشگاه توسط وزیر مسکن در منطقه پرند زمین زده شد و ما هم در شهرداری کلنگ ساخت «شهر آفتاب»را در نزدیکی حرم مطهر امام (ره) زدیم که روند اجرایی و ساخت خود را طی میکند و قرار است سال 92 نمایشگاه کتاب در شهر آفتاب برگزار شود. مگر چند مکان قرار است به نمایشگاه کتاب اختصاص یابد؟» این سوال خوبی بود که ایازی مطرح کرد، چون بهمن دری رییس نمایشگاه کتاب از مناطق دیگری نیز برای ساخت نمایشگاه کتاب نام برده بود؛ چیتگر، مجتمع امام خمینی(ره)، باغ کتاب شهرداری(اراضی عباسآباد)،و شهر جدید پرند. او البته از قلعه مرغی نیز به عنوان یکی از مکانهایی نام برده بود که از سوی مسوولان برای برگزاری نمایشگاه کتاب پیشنهاد شده است. بازار پیشنهاد دادن مکان برای برگزاری نمایشگاه کتاب که داغ شد ، حداد عادل رییس کمسیون فرهنگی مجلس نیز زندان قصر را محلی مناسب برای برگزاری نمایشگاه ذکر کرد. او گفته بود که زندان قصر پارکینگی دارد که میتواند محل مناسبی برای برگزاری نمایشگاه کتاب باشد. باید منتظر ماند و دید از قلعه مرغی تا قصر کدام مکان بلاخره نظر مسوولان را جلب خواهد کرد. سقف و بیسقف نداشت، قیمت یکی استنمایشگاه کتاب امسال هم مثل هر سال در محل مصلایی برگزار شد که عملیات ساخت و ساز کماکان در آن جریان دارد.امسال هم کارگران در بخشهای مختلف مصلا در حال کار بودند و برگزاری نمایشگاه نیز نتوانست از سرعت ساخت و سازشان کم کند، با این حساب بخش زیادی از مصلا در اختیار نمایشگاه کتاب نبود، غیر از شبستان بقیه ناشران زیر چادر یا همان سازههای موقت مستقر شدند. در این دوره از نمایشگاه کتاب ناشران دانشگاهی و کودک و نوجوان زیر چادرهای احداث شده در محوطهی مصلا جا داده شدند. اما قیمت اجاره غرفههای زیر چادر با شبستان یکی بود، همین مساله انتقادات ناشران را بر انگیخت. اما غیر از اینها مشکلاتی چون وزش باد و نبود تهویه مناسب در سازههای فلزی احداث شده هم، صدای ناشران و بازدید کنندگان را در آورد. لج و لجبازی یک ناشر و رییس نمایشگاه کتابیکی از حاشیههای نمایشگاه امسال، مربوط به ماجرای انتشارات تیمورزاده بود که پیش از نمایشگاه آغاز شد. این ناشر قبل از شروع نمایشگاه در اعتراض به متراژ غرفهاش تحصن کرد. مسولان برپایی نمایشگاه هم کوتاه نیامدند و ماجرا تا روز آخر ادامه داشت. تیمور زاده نامه سرگشاده به دستاندرکاران نمایشگاه نوشت و رونوشت آن را هم به دفتر مقام معظم رهبری و دفتر ریاست جمهوری فرستاد. به این نامه البته از سوی معاونت فرهنگی ارشاد پاسخی داده نشد. اما بهمن دری در جمع خبرنگاران این ناشر را ناشری زیاده خواه دانست و گفت که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با ناشر زیادهخواه برخورد میکند. وی همچنین تاکید کرده بود که لازم است تمام انتشاراتیها بر اساس ضوابط، آثار سه ساله اخیر خود را در نمایشگاه عرضه کنند، اما این انتشارات (تیمورزاده) درصدد بود تا آثار 6 ساله خود را در غرفه به معرض نمایش گذارد که با مخالفت ما روبهرو شد. بلااخره این کشمکشها به جایی رسید که تیمورزاده با حکم دیوان عالی اداری غرفهاش را باز کرد اما این پایان ماجرا نبود، در روزهای پایانی نمایشگاه ماموران حراست یک جورهایی مانع فروش او شدند. آنها که نمایشگاه کتاب را با عروسی و بزم اشتباه گرفته بودندیکی از بحثهای پررنگ نمایشگاه کتاب امسال، تأکید مسؤولان بر رعایت حجاب بود. پس از تأکیدهای مسوولان بر ضرورت رعایت این موضوع در نمایشگاه، بهمن دری در سخنانی از مساله رعایت نشدن حجاب در نمایشگاه از سوی عدهای، اعلام نارضایتی کرد و گفت: «نمایشگاه کتاب محل عروسی یا بزم نیست که عدهای با آرایشهای وحشتناک حضور داشته باشند که من هم از دیدن آنها شرم دارم.» او درعین حال گفته بود که گشت ارشاد در نمایشگاه کتاب حضور نخواهد داشت، و دلیل این موضوع را هم این موضوع ذکر کرده بود که نمایشگاه کتاب مکانی فرهنگی است و ما به تذکر اخلاقی بسنده میکنیم اما با گذشت چند روز از نمایشگاه وضعیت به گونهای پیش رفت که سر و کله گشت ارشاد هم پیدا شد تا موارد بدحجابی را به بازدید کنندگان تذکر دهند. داستان ناشران و کارت خوانهاداستان کارتخوانها و قطع و وصلشدن آنها ماجرای تازهای در نمایشگاه کتاب نیست. امسال بسیاری از غرفهها در روز اول هنوز مجهز به دستگاه کارتخوان نشده بودند و با آغاز روز دوم بالاخره دستگاههایشان را دریافت کردند، اما داستان کار نکردن این دستگاهها مسالهای است که هر سال تکرار میشود و بسیاری از مردم که با بن الکترونیک به نمایشگاه کتاب میآمدند دستشان از خرید کوتاه میماند. از سوی دیگر امسال برای اولین بار در طول دورههای مختلف برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، مبلغ 25 هزار تومان از ناشران حاضر در دوره بیست و چهارم این نمایشگاه بابت استفاده از دستگاههای کارتخوان نصب شده در غرفهها اخذ شد. این موضوع قبل از نمایشگاه کتاب نه به ناشران اعلام شده بود و نه به اهالی رسانه. توقیف و جمعآوری کتاب داستان همیشگییکی از مسائلی که هرساله در نمایشگاه کتاب تهران اتفاق میافتد، بحث جمعآوری کتاب از سطح نمایشگاه است. امسال نیز کتابهایی از نمایشگاه جمعآوری شدند که به زعم مسوولان ضوابط نمایشگاه را رعایت نکرده بود، از طرف دیگر ناشرانی که کتابهایشان جمعآوری شده بود، این موضوع را قبول نداشتند. کتابهای «درآمدی بر فلسفهی وجود هایدگر» و همچنین «رسالهی فضیلت افلاطون» ترجمهی منوچهر اسدی که از سوی نشر پرسش در نمایشگاه عرضه شده بودند، علیرغم اینکه چاپ سال 90 بودند، از نمایشگاه جمع شدند. همچنین کتاب «از چاله به چاه»، اثر داستانی بهمن فرزانه، که از سوی نشر ثالث در نمایشگاه عرضه شده بود، جمع شد. «خانوادهی نیکاختر» ایرج پزشکزاد که از سوی نشر آبی عرضه شده بود نیز یکی دیگر از کتابهایی بود که از نمایشگاه جمع شد. جلد سوم از کتاب «تاریخ کمبریج ایران» نیز که از سوی نشر مهتاب منتشر شده بود، اجازه فروش در نمایشگاه نیافت. «داستانهای محبوب من»، دورهی چهارجلدی «سالهای ابری» و «افسانهها و مثلهای کردی» علیاشرف درویشیان، «نگران نباش» مهسا محبعلی، «بطالت» احسان نوروزی و «شمایل تاریک کاخها»ی حسین سناپور نیز از نشر چشمه جمعآوری شدند. اما مجید حمیدزاده - مدیر کمیته نظارت و ارزشیابی بیستوچهارمین دورهی نمایشگاه کتاب تهران - با اشاره به جمعآوری آثاری که با آیین و ضوابط نمایشگاه کتاب انطباق ندارند، درباره کتابهایی که طی این دوره از نمایشگاه کتاب جمعآوری شدهاند، گفت: «کتابهایی که در این دوره از سطح نمایشگاه جمعآوری شدهاند، به پیش از سال 85 بازمیگردند که با توجه به آییننامه نمایشگاه، اجازه ارائه در نمایشگاه کتاب تهران را نداشتهاند.» حمیدزاده در ادامهی سخنانش اظهارکرده بود که بخش عمدهای از کتابهایی که در این دوره از نمایشگاه جمعآوری شد، ضوابط نمایشگاه در مورد تمامیت ارضی و امنیت ملی را رعایت نکردهاند و هر اثری که به این حوزه لطمه وارد کند، از سطح نمایشگاه جمعآوری خواهد شد. اما بسیاری از ناشران هم ترجیح میدهند که نگویند کتابی از آنها جمع شده است، زیرا بر این باورند که اطلاعرسانی کار را برای آنها سختتر میکند از سوی دیگر به گفته ناشران بسیاری از این کتابها کتابهایی بودند که بعد از سال 85 منتشر شده بودند؛ یعنی بر این اساس ضوابط ارایه در نمایشگاه را داشتهاند. بیست و چهارمین نمایشگاه کتاب هم با تمام بحثهایی که داشت تمام شد، تا سال دیگر خدا بزرگ است، شاید نمایشگاه در همینجا برگزار شود، شاید هم مسوولان بجنبد و یک ساله محلی دایمی برای نمایشگاه بسازند. 57244
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 613]