واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
پايان تلخ عاشقي...پرونده اين هفته مربوط به جواني اصفهاني است كه زندگي مشتركش شروعي جذاب و پاياني غمانگيز دارد. مرد جوان عاشق دختري ميشود و سرانجام بهرغم مخالفت خانواده با او ازدواج ميكند. به دليل مخالفتهايي كه در فاميل وجود داشته، آنها عروسي نميگيرند و با سفر به مشهد زندگي مشترك خود را آغاز ميكنند. بعد از بازگشتشان از سفر، دخالتهاي فاميل شروع ميشود و كمكم اختلافات بين زن و شوهر نيز راه پيدا ميكند. به دنبال بالا گرفتن اختلافات، دختر مهريه خود را از پسر مطالبه ميكند و كار به دادگاه ميكشد. مرد تقاضاي تمكين ميكند و طلاقي صورت نميگيرد تا اينكه بعد از مدتي هر دو به اين نتيجه ميرسند كه به درد زندگي با هم نميخورند و سرانجام براي طلاق توافقي به دادگاه ميروند. اما اين بار هم قاضي حكم طلاق را 6 ماه به تعويق مياندازد تا شايد ميان زن و شوهر آشتي اتفاق بيفتد. زن به خانه مادرش ميرود اما زن و شوهر گاهي با هم قرار ميگذارند و به گردش ميروند. يك روز و در يكي از همين گردشها، مرد كه به همسرش بدبين بوده در ميانه راه همسرش را با مقنعهاش خفه ميكند. اما بلافاصله از كارش پشيمان ميشود و با اورژانس تماس ميگيرد اما كار از كار گذشته و همسر مقتول، خود را به پليس معرفي ميكند. قاضي دادگاه خانواده اگر زن در حرج باشد طلاق را عقب نيندازيد حجتالاسلام حسن عموزادي، قاضي دادگاه خانواده، درباره روند قانوني طلاق ميگويد: به عقيده شخصي من، زماني كه طلاق به لحاظ قانوني مجاز شناخته ميشود، بايد زودتر انجام بشود. او با تاكيد بر اينكه طلاق پديدهاي منفور و نكوهيده است، ميگويد: در بسياري از پروندهها ديدهايم كه طلاق اتفاق نيفتاده و اتفاق بدتري حادث شده است. درست است كه طلاق آنقدر نكوهيده است كه در آموزهها آمده كه عرش را به لرزه درميآورد، اما زماني ممكن است همين طلاق از بسياري مفسدهها جلوگيري كند. من كه قاضي هستم ميگويم كه اگر طلاق پيش آمد، زودتر بايد كار تمام شود. طلاق مثل غده سرطاني است كه پيشرفت ميكند و بايد هرچه زودتر جلوي رشدش گرفته شود. اين قاضي ضمن تاكيد بر نكوهش شدن طلاق در اسلام ادامه ميدهد: از نظر اسلام طلاق بد است اگر كه بيدليل باشد. وگرنه فلسفه بهوجود آمدن طلاق براي جلوگيري از مفسده است. مردي كه هرزه باشد، خدا را نشناسد و زن در حرج يا جانش در خطر باشد، بايد از هم جدا شوند. چرا اين كار بايد به فردا موكول شود؟ همين امروز بايد كار را تمام كرد. او تصريح ميكند: در قرآن هم آمده كه اگر زني در مشكل باشد و زندگي بر او سخت باشد، ميتواند و حق دارد كه از همسرش جدا شود. عموزادي ميگويد: قبلا در يكي از شهرستانها كارمند دادرسي بودم. پروندهاي در دست بررسي بود كه مربوط به زن و شوهري بود كه از مدتها قبل ميخواستند از هم جدا شوند، اما قاضي صدور حكم را به تعويق ميانداخت. طي يك نزاع، شوهر، خواهرزاده زن خود را كشت و بعد در دفاعياتش گفت اي كاش قاضي ما را طلاق داده بود. اگر از هم جدا ميشديم، ديگر با خواهرزاده زنم گلاويز نميشدم و اكنون قاتل نبودم. به گفته عموزادي، پروندههاي اينچنيني كم نيستند. در مورد ديگري زن به خاطر اينكه نتوانسته بود از همسر خود جدا شود و قاضي حكم را به تعويق انداخته بود، شوهر خود را با چاقو كشت. در موارد ديگري خودكشيهايي ديدهايم كه به خاطر صادر نشدن حكم طلاق بوده است. اگر دلايل محكمه پسند و قانوني است به نظر من نبايد اجازه داد كه زوجين بيش از اين زجر بكشند و بايد حكم طلاق را صادر كرد. در زندگي زوجها دخالت نكنيد دكتر مجيد ابهري، متخصص علوم رفتاري يكي از دلايل عدم تداوم زندگي يا بروز اختلافات دخالتهاي افراد يا مخالفت والدين است، در پارهاي از اوقات اين مخالفتها داراي مباني منطقي بوده و نسبت به انتخاب دختر يا پسر كه براساس مباني مادي يا ظاهري بوده، غلبه ميكند. اما متاسفانه در پارهاي موارد نيز اينگونه مخالفتها داراي ريشه منطقي و واضحي نبوده و صرفا به خاطر برخي موارد ظاهري مخالفت ميشود. در صورت پر رنگ بودن اين مخالفتها و تداوم آن در زندگي آينده، تحريكات مختلف و درگيريهاي كلامي و فيزيكي پيش خواهد آمد. در پرونده حاضر، فرد تعادل شخصيت نداشته و به خاطر نداشتن ثبات عاطفي، با هر تحريكي موضع خود را عوض ميكرده است. مثلا ابتدا قتل انجام داده و بعد بلافاصله پشيمان شده است. فاصله بين يك قاتل و يك فرد عادي، يك لحظه جنون رفتاري به نام خشم است. در 92 درصد قتلها آمادگي قبلي براي قتل وجود نداشته است و بعد از آن پشيماني سراغ قاتل ميآيد. 68 درصد انواع قتلها خانوادگي هستند يعني به رغم ارتباط خوني و عاطفي قتل اتفاق افتاده است. اينگونه قتلها را تكانشي يا آدمكشي براساس جنون آني نامگذاري ميكنند. به نظرم مقصر اصلي اطرافيان مرد هستند كه بهرغم پيوند ازدواج و نبودن دلايل منطقي براي مخالفت، باز دست از تحريك برنداشته و باعث به وجود آمدن اختلافات متعدد بين آنها شدهاند. به هر حال در هر شكل و شمايل از مساله، يك انسان بيگناه جان خود را از دست داده و انسان ديگري با احساس پشيماني در انتظار آيندهاي مبهم است. به خانوادهها توصيه ميكنم فقط به خاطر جلوگيري از يك پيوند به خود اجازه مخالفت ندهند و اگر دليل منطقي براي ازدواج فرزند خود دارند، بكوشند او را قانع كنند. اما اگر پيوندي انجام شد بزرگترها و اطرافيان سعي كنند با كدخدامنشي و ارائه مشاوره، كاستيهاي موجود را در ازدواج جبران كنند و يك كاشانه نوپا را به سمت شادكامي سوق دهند. زماني كه يك ازدواج رخ داده و 2 نفر زن و شوهر شدهاند، ديگر مخالفتهاي بيمنطق كاري از پيش نميبرد و ممكن است نتايج فاجعه باري نظير آنچه در اين پرونده ميبينيم به بار بياورد. بايد با منطق بر احساسات غلبه كرد و از مخالفت كوركورانه دوري جست. www.jamejamonline.ir
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 463]