واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: همه ما ممکن است گاهی حین پخت وپز، مرتکب اشتباه شویم؛ اشتباهاتی که محصول باورهای غلط خودمان اند. با این گفتگو همراه شوید تا در کنار دکتر مسعود کیمیاگر، متخصص تغذیه و رژیم درمانی و استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، با معنی اصلی مقوی بودن غذا و اشتباهات رایجمان در این خصوص آشنا شوید... ▪ آقای دکتر! وقتی حرف از مقوی بودن یک غذا به میان می آید، هر کسی یک برداشتی از آن دارد. شما به عنوان یک متخصص تغذیه، به چه غذایی و با چه خصوصیاتی، مقوی می گویید؟ ـ ببینید؛ مقوی بودن یک واژه عام است که می توان از آن تعابیر مختلفی را استنتاج کرد. گاهی مقوی بودن را در پرکالری بودن می دانیم، گاهی در پرپروتئین بودن و گاهی در داشتن ویتامین و مواد معدنی. همه این موارد، می توانند فرد را تقویت کنند. ولی ما چه موقع احتیاج به تقویت داریم؟ افراد مختلف، متفاوتند. برخی، کالری دریافتی شان کم است و لاغرند. تقویت در مورد آنها، رساندن کالری بیشتر از طریق غذاست. برخی دچار کم خونی فقرآهن هستند. تقویت برای این افراد رساندن آهن به آنهاست و... خلاصه، مقوی بودن تعریف بسیار وسیعی دارد. در گذشته، معمولا مقوی را به معنی پرکالری و چرب می دانستند. رژیم هایی که چربی بالا و حجم کالری زیادی داشتند، تحت عنوان رژیم های مقوی شناخته می شدند و اصولا بشر همیشه یک ترس تاریخی از گرسنگی داشته و همیشه به این فکر بوده که مبادا گرسنه بماند و به دریافت کالری و سیر شدن شکم بیشتر فکر می کرده است. امروزه با شناخت بیشتر نسبت به علم تغذیه و آشنایی با مغذی ها و ریزمغذی ها، معنی مقوی بودن کمی تغییر کرده است. مقوی کردن غذا امروزه به معنی استفاده متناسب و هم زمان از گروه های مختلف غذایی است. وقتی برخی غذاها توام با هم مصرف می شوند، همدیگر را تکمیل می کنند و تمام مواد موردنیاز به بدن می رسد. ▪ استفاده متناسب و هم زمان از گروه های مختلف غذایی، یعنی چه؟ ـ استفاده هم زمان به این معنی است که یک فرد در طول روز از تمام گروه های غذایی استفاده کند اما دلیلی وجود ندارد که در هر وعده تمامی گروه ها را در کنار هم داشته باشیم. در ضمن، اگر نسبت مناسبی از مواد مغذی را کنار هم نداشته باشیم، اختلال ایجاد می شود. برای آنکه بیشتر متوجه این موضوع شوید، چند مثال می زنم؛ مثلا همیشه بر این موضوع تاکید داریم که روی و آهن را نباید با هم مصرف کرد چون در جذب، رقابت دارند. روی و آهن هر ۲ املاح ۲ظرفیتی اند و چون ناقلشان یک پروتئین و سیستم ثابت است یکی ممکن است به ضرر دیگری به کار رود. جدیدا تاکید بیشتری بر کلسیم می شود که ۳ظرفیتی است و در جذب با برخی املاح دیگر رقابت می کند و در این میان، آنکه بیشتر از همه متضرر می شود، آهن است. به همین دلیل گفته می شود لبنیات و ماست را زیاد با غذا نخورید. البته تاکید می کنم که زیاد خوردنش خوب نیست؛ یعنی یک پیاله ماست در کنار غذا خیلی هم خوب است. از جمله تداخلات دیگری که ممکن است وجود داشته باشد، مصرف میوه زیاد همراه با غذا است که سبب می شود تا حدی دستگاه گوارش پر شود و مکانیسم هضم و جذب به خوبی صورت نگیرد. تداخلات دیگر بین خود موادغذایی است، نه بین مواد مغذی. نمونه بارزش مصرف ماهی و ماست با هم است. علتش هم این است که هر ۲ در اصطلاح عام، غذاهای سردی هستند. ماست روی اعصاب پاراسمپاتیک اثر می گذارد و کندکننده حرکات است. ماهی هم تقریبا همین حالت را دارد؛ به ویژه آنکه در برخی افراد ایجاد حساسیت می کند و همان حالاتی را ایجاد می کند که مردم به سردی تعبیر می کنند. برخی ترکیبات توام نیز جایگاهی ندارند؛ مثل مصرف خربزه و عسل که دلیلش این است که عسل در خلل و فرج خربزه می نشیند و آن را به یک کلوخ دیرهضم تبدیل می کند که دستگاه گوارش نمی تواند آن را به آسانی هضم کند. ▪ با این شرایط، در هر وعده غذایی بهتر است چه گروه هایی را با هم مصرف کنیم تا اختلال ایجاد نشود؟ ـ بهتر است گروه غلات و حبوبات را با هم مصرف کنیم. در سنت ما، پلوهای مخلوطی مثل عدس پلو و لوبیاپلو هست که پروتئین های آنها همدیگر را کامل می کند. یادتان باشد که اسیدهای آمینه این ۲گروه مکمل هم هستند. میوه ها باید بین وعده ها و سالاد و سبزیجات با غذاها مصرف شوند. لبنیات کمی همراه با غذا و کمی بین وعده ها بهتر است که خورده شوند. به طور کلی، الگوهای غذایی و منوهای غذایی که بشر در فرهنگ ها به طور معمول و سنتی قرار داده براساس سعی و خطا الگوهای بدی نبوده است. خوردن عدس پلو با پروتئین حیوانی مثل گوشت، ماهی یا تخم مرغ کار اشتباهی نبوده است. توصیه من، مصرف گوشت کم و غلات زیاد همراه با روغن زیتون یعنی پیروی از الگوی غذایی مدیترانه ای است. استفاده از خرما به جای قند با این تفکر که قند ندارد نیز اشتباهی رایج است. هر خرما از ۲ حبه قند کالری کمتری ندارد؛ اگرچه مصرف آن بهتر از قند است. ▪ وقتی می خواهیم غذای یک کودک یا فرد بیمار را مقوی کنیم، باید به چه نکاتی توجه کنیم؟ ـ باید دید غلظت مواد غذایی چقدر است. غذاهای کودکان نباید تنها شکم پرکن باشند؛ یعنی حاوی کالری بالا باشند اما مواد مغذی به اندازه کافی به بدنشان نرسانند. سوپ گندم یا جو بدون قلم یا گوشت فایده ای ندارد. غذا باید به گونه ای باشد که پروتئین موردنیاز کودکان در تمامی وعده های غذایی وجود داشته باشد. مصرف آب میوه زیاد که جلوی غذا خوردن کودکان را می گیرد نیز خوب نیست. گرچه آب میوه ویتامین دارد ولی کالری بالا هم داشته و فرصت دریافت پروتئین و املاح را از کودکان می گیرد. مصرف زیاد شیر هم خوب نیست. مادرها فکر می کنند کودکان با خوردن شیر زیاد رشد کرده و قد می کشند در حالی که زیاد خوردن شیر خطر کم خونی فقرآهن را بالابرده و در ضمن جلوی جذب باقی مواد مغذی را می گیرد. در مورد افراد بیمار هم دیده شده افراد را بعد از جراحی یا در دوران نقاهت به سوپ های رقیق می بندند و محاسبه نمی کنند بیمار چقدر به پروتئین و انرژی نیاز دارد. امروزه به سرعت سعی می کنند بیمار را از رژیم مایع و کم کالری بیرون بیاورند و حتی یک روز هم بیمار جراحی شده را روی رژیم مایع نگذارند و فورا بروند سراغ رژیم های جامد یا نیمه جامد. iranpardis.com
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 590]