پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851457716
سرمقاله هاي روزنامه هاي صبح ايران
واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: سرمقاله هاي روزنامه هاي صبح ايران
تهران -خبرگزاري ايسكانيوز :روزنامه هاي آفتاب يزد،جام جم ،دنياي اقتصاد،صداي عدالت ،قدس ،كيهان و مردم سالاري در سرمقاله هاي امروز خود چهاردهم دي ماه به مسائل مهم سياسي داخلي و خارجي پرداختند.
به گزارش روز شنبه باشگاه خبرنگاران دانشجويي ايران "ايسكانيوز "سرمقاله هاي برخي روزنامه هاي صبح ايران به شرح زير است :
**كيهان : بحران هدف
سيد حسن نصرالله رهبر بصير مقاومت اسلامي لبنان در سخنان روز پنجشنبه خود درباره فاجعه غزه به نكته بسيار مهمي توجه كرد كه عموما مغفول مانده است. سيد در اين سخنراني با مهارت بي نظيري كه خداوند در خواندن دست صهيونيست ها به او بخشيده،يك نكته كليدي در رفتار نظامي و سياسي اسراييل از زمان آغاز حمله به غزه را تمييز داد و برجسته كرد. آن نكته هم اين است كه«اسراييل حاضر نيست براي جنگ هدف تعيين كند». شايد عجيب به نظر برسد اما اين كاملا حقيقت دارد و اسراييلي ها تا امروز كه يك هفته از آغاز حملات به نوار غزه مي گذرد هنوز حاضر به اعلام صريح و رسمي اين كه هدف آنها از اين عمليات چيست، نشده اند. هر كدام از سران رژيم غاصب صهيونيستي البته به طور پراكنده چيزهايي در اين باره گفته اند اما هنوز هيچ اعلام رسمي وجود ندارد كه بتوان آن را موضع دولت جعلي تل آويو دانست. فرار از اعلام رسمي هدف عمليات، نشانه چيست؟
يك بازگشت كوتاه به جنگ 33 روزه در تابستان 2006 مي تواند به فهم استراتژي فعلي اسراييل در مقابل حماس و آشكار شدن معناي حقيقي آن كمك كند. يكي از مهم ترين نقاط ضعف اسراييل در جنگ 33 روزه اين بود كه روز اول جنگ رسما اعلام كرد نبرد با حزب الله را با هدف «نابودي مقاومت» آغاز كرده است. اين شايد مهم ترين خطايي بود كه اسراييلي ها به لحاظ استراتژيك در جنگ لبنان مرتكب آن شدند. به قول برخي تحليلگران اسراييل نه روز سي و سوم جنگ، بلكه درست همان روزي كه اولمرت اين جمله را به زبان آورد جنگ را باخت به طوري كه كل تاريخ جنگ 33 روزه پس از روز نخست را مي توان زير عنوان «تعديل پي در پي هدف گذاري روز نخست» خلاصه كرد.
اسراييلي ها حدود يك هفته از نابودي حزب الله سخن گفتند، بعد كه ديدند اين لقمه ظاهرا از دهان آنها و همه كس و كارشان بزرگتر است دفعتا سخن گفتن از نابودي مقاومت را كنار گذاشتند و اعلام كردند هدف آنها «خلع سلاح حزب الله» است. اين هدفگذاري هم بيش از حدود يك هفته دوام نياورد. اسراييلي ها بوضوح ديدند كه هيچ نيرويي در جهان قادر به وادار كردن حزب الله به كنار گذاشتن سلاح خود نيست و تاكيد بر اين هدف جز بي آبرويي براي آنها حاصلي نخواهد داشت لذا در هفته سوم جنگ هدفگذاري دوباره تغيير كرد. اسراييلي ها كه فراتر از حرف و ادعا و در صحنه عمل، به وزن خود و توانايي مقاومت پي برده بودند آشكارا گفتند كه نه به دنبال نابودي مقاومت هستند و نه در پي خلع سلاح حزب الله، بلكه همه آنچه مي خواهند ايجاد يك «خط حائل» ميان آنها و حزب الله در جنوب لبنان است كه سرزمين هاي اشغالي را از خطر موشك هاي مقاومت مصون نگهدارد. جالب است كه توجه كنيم اسراييلي ها حتي در اين تعديل سوم هم خطا كرده بودند. تا روز آخر جنگ ارتش اسراييل موفق نشد حتي يك نوار حائل به عمق چند صد متر را در جنوب لبنان اشغال كند و به همين دليل هم بود كه غرب نهايتا نااميد از توان نظامي اسراييل ناچار شد آبروريزي پذيرش آتش بس و صدور قطعنامه 1701 را بپذيرد كه در آن ايجاد خط حائل در جنوب به عنوان يك هديه سياسي - و به عنوان سرپوشي بر ناتواني نظامي اسراييل- به غاصبان قدس شريف هديه شده بود. ناتواني ماشين جنگي موضوعي عليحده است، اما پيداست كه ناشي گري، خيالپردازي بي حد و حصر و زياده گويي از عوامل اصلي شكست مطلق صهيونيست ها در جنگ 33 روزه بود. جنگ كه تمام شد همه حتي خود اسراييلي ها پذيرفته اند كه حزب الله جنگ را برده است. نه فقط به اين دليل كه اسراييل هدفگذاري هاي عملياتي خود را پي در پي تعديل كرد و تنزل داد بل از اين رو كه به همان هدف هاي چند بار تعديل شده خود هم دست نيافت.
ظاهرا اسراييلي ها با توجه به اينكه فهميده اند حماس و حزب الله به شيوه اي كم و بيش مشابه مي جنگند، تصميم گرفته اند حين جنايت در غزه اشتباهات خود در جنگ 33 روزه را تكرار نكنند. به همين دليل به مغز خود فشار آورده و به اين نتيجه رسيده اند كه بهتر است براي اجتناب از عواقب احتمالي (!) از اعلام رسمي هرگونه هدف براي كشتار در غزه پرهيز كنند! به عبارت ديگر، اسراييلي ها با تكيه بر هوش سرشار و نبوغ بي مانند خود از اين قاعده ظاهرا بديهي كه نتيجه نبرد و ميزان توفيق هر يك از طرفين در آن، قبل از هر چيز بر مبناي اهداف اعلام شده آنها ارزيابي خواهد شد، نتيجه گرفته اندكه بهتر است اصلا در اين باره كه اساسا براي چه مي جنگند و زنان و كودكان بي دفاع را قتل عام مي كنند حرفي نزنند. نهايتا اكنون وضع اينگونه شده كه سرباز اسراييلي مي جنگد بدون اينكه بداند هدف از اين همه كشتار چيست و بدون اينكه مطمئن باشد فرماندهانش هم چيزي در اين باره مي دانند. توصيف آنچه در غزه مي گذرد به «جنايت كور» اينجاست كه معنا پيدا مي كند.
اما آيا اسراييلي ها چيزي را حل كرده اند؟ راه حل «هيچ چيز نگوييم» آنقدر احمقانه است كه فقط مي تواند از درون ذهن عليل يك صهيونيست بيرون آمده باشد. فرض كنيم اسراييلي ها نگويند كه هدف آنها نابودي حماس و از ميان برداشتن اين مانع بزرگ بر سر راه پايمال كردن آرمان قدس شريف از جانب همپياله هاي خائن خود در جهان عرب است، فرض كنيم اسراييلي ها رسما اعلام نكنند كه به دنبال كشتن انگيزه مقاومت در مقابل اشغالگري درون غزه و تحميل آتش بس با شرايطي از قبيل بسته ماندن هميشگي رفح به حماس هستند، فرض كنيم صهيونيست ها احتياط كنند و چيزي در اين باره از دهانشان بيرون نپرد كه مي خواهند محمود عباس يا كسي از قماش او را سوار بر تانك اسراييلي به غزه بفرستند. آنچه در عمل اتفاق افتاده و خواهد افتاد همه اين نگفتن ها را بي اثر مي كند چرا كه ترديدي درباره اهداف واقعي جبهه كفر و نفاق در غزه وجود ندارد. حماس نابود نمي شود به همان دليل كه حزب الله نابود نشد. حماس يعني تك تك آن مردمي كه در نوار غزه و كرانه باختري قلب هاشان به اميد روز نابودي اسراييل مي تپد. حماس خلع سلاح هم نخواهد شد چرا كه آنچه اسراييل مي كند در واقع چيزي غير از كشتار از راه دور و بمباران كردن ساختمان هايي كه از ابتداي هفته تا به حال چندين بار بمباران شده اند نيست. اين بمباران ها اگرچه جنايتي وحشيانه است اما فقط به مردم عادي آسيب رسانده و به جرئت مي توان گفت كه از چريك هاي حماس حتي به عدد انگشتان دو دست هم شهيد نشده اند. جنگ زميني هم هنوز آغاز نشده است. پيداست كه اسراييلي ها سخت از ورود به كوچه و خيابان هاي غزه در هراسند. آنها در اشغال مجدد غزه هيچ نفعي ندارند زيرا آنها را به وضعيتي برمي گرداند كه چند سال قبل -قبل از خروج از نوار غزه در زمان آريل شارون- آن را گذاشتند و سراسيمه فرار كردند. علاوه بر اين وقتي جنگ زميني آغاز شود حمله هوايي لزوما متوقف خواهد شد چه در آن شرايط علاوه بر چريك هاي حماس و مردم غزه سربازان صهيونيست هم كف خيابان هاي غزه حضور دارند و متاسفانه بمب ها هنوز به آن درجه از هوشمندي نرسيده اند كه بتوانند صهيونيست را از فلسطيني تمييز بدهند. به همه اينها اضافه كنيد اين نكته را كه موشك باران شهرك هاي صهيونيست نشين نه فقط متوقف نشده بلكه حماس همچنان روزانه به طور ثابت 60-75 موشك شليك مي كند و طي روزهاي آينده بر برد، قدرت تخريب و دقت موشك هاي خود هم خواهد افزود. روزي كه اين جنگ تمام شود نتيجه آن دقيقا بر مبناي همين معيارها سنجيده خواهد شد، چه اسراييلي ها رسما چيزي گفته و چه لال شده باشند؛ فرقي نمي كند.
نكته آخر اين است كه ترس از اعلام هدف -يا هدف هايي- براي جنگ دقيقا به اين معناست كه صهيونيست ها نسبت به توانايي نيروي نظامي و اطلاعاتي خود براي محقق ساختن اهداف اعلام شده به شدت مشكوكند و به اين باور قطعي رسيده اند كه هر گونه هدف اعلام شده مي تواند زمينه ساز يك آبروريزي بزرگ براي آنها باشد. اسراييلي ها نمي گويند چه مي خواهند چون مي دانند توان دستيابي به هيچ هدف واقعي را در صحنه نبرد ندارند و هرچه بگويند ممكن است فردا غلط از آب دربيايد. اگر رهبران اسراييل مطمئن بودند كه مي توانند يك هدف ولو كوچك را «حتما» محقق كنند، بدون شك براي اعلام آن لحظه اي درنگ نمي كردند. آنچه سيد آن را«بحران هدف» در نبرد غزه خواند، در واقع نه ناشي از تدبير صهيونيست ها براي گريز از اشتباهات تكراري بلكه محصول ناتواني عميق ماشين جنگي آنها و در واقع نوعي اعتراف صريح به اين ناتواني است. آنها نمي گويند چه كار مي خواهند بكنند چون مي دانند هيچ كاري نمي توانند بكنند.
**جام جم :عمليات بيثمر
حملات موشكي و توپخانهاي اسرائيل عليه حماس در حالي وارد هشتمين روز خود شده كه دورنماي روشني براي توقف اين عمليات وجود ندارد و انفعال جامعه بينالمللي فرصت تشديد حملات را به صهيونيستها داده است.
شروع حملات اخير صهيونيستها به غزه، آناني را كه با خصومتهاي ديرينه صهيونيستها و فلسطينيها آشنايي دارند به هيچ عنوان شگفتزده نكرد.
زمامداران اسرائيل كه با تسلط حماس بر نوار غزه در ژوئن سال 2007 ميلادي بلافاصله اين منطقه را تحت محاصره و فشارهاي اقتصادي قرار دادند به دنبال فرصت مناسبي بودند تا كار حماس را كه از ديدگاه آنان در اين منطقه گير افتاده است ، يكسره كنند.
تلآويو با بستن گذرگاههاي غزه و اعمال فشارهاي اقتصادي در بلندمدت به دنبال ايجاد نارضايتي در بين غزهنشينان بود و استراتژيستهاي اين رژيم اعتقاد داشتند با آغاز حملات هوايي به غزه اين نارضايتي ميتواند به شورش عليه حماس تبديل شود. تنها نكتهاي كه باقي مانده بود اين كه حملات كي آغاز شده و چطور انجام شود.
پايان آتشبس 6 ماهه با گروههاي مبارز فلسطيني و از سرگيري حملات موشكي رزمندگان فلسطيني به سرزمين هاي اشغالي در اعتراض به عدم پايبندي صهيونيستها به تعهداتشان در قبال توافقنامه آتشبس اگرچه دستاويز خوبي براي شروع حملات بود اما واقعيت اين است كه علت اصلي دور جديد عمليات نظامي صهيونيستها عليه فلسطينيها نه موشكپراني به سمت شهركهاي يهودينشين كه نزديك بودن زمان برگزاري انتخابات پارلماني جديد در سرزمينهاي اشغالي در ماه فوريه است.
صهيونيستها بر سر اين مساله كه بايد به حيات حماس پايان بدهند، اتفاقنظر دارند ولي ايهود باراك، وزير جنگ اسرائيل كه براساس تمامي نظرسنجيها در موقعيتي نه چندان ممتاز در برابر زيپي ليوني، وزير امور خارجه قرار داشت بيش از ساير رهبران ارشد تلآويو براي آغاز حمله به غزه بيصبري نشان ميداد.
باراك انتظار دارد در صورت پيروزي در غزه در قامت رهبري سياسي نظامي تمام عياري ظاهر شود و در انتخابات آينده به پيروزي قاطعي در برابر رقبا دست پيدا كند. با اين حال همين استراتژيست اصلي جنگ مخالف ورود يگان هاي زميني ارتش به غزه است چرا كه به خوبي ميداند ارتش اسرائيل حرفي براي گفتن در جنگي نامتقارن ندارد.
با ورود يگانهاي زميني به غزه تعداد تلفات در اين باريكه افزايش مييابد و ارتش اسرائيل هم ضربات سختي دريافت خواهد كرد و در چنين شرايطي بعيد است باراك مرتكب چنين اشتباهي شود. اقدامات صهيونيستها در غزه و واكنشهاي حماس به شطرنجي پيچيده تبديل شده است كه البته در نهايت بدون برندن شدن قطعي هيچ يك از طرفين و با برقراري مجدد آتشبس به پايان خواهد رسيد.
حماس نه تنها براي به حداقل رساندن آلام غزهنشينان كه براي خلع سلاح صهيونيستها كه سعي دارند ژستهاي انساندوستانه بگيرند و حماس را مقصر اصلي خشونتها جلوه دهند با برقراري آتشبس منوط به تعهد اشغالگران به پايبندي به تعهداتشان موافقت كردهاند.
فلسطينيها كه به خوبي ميدانند صهيونيستها زباني جز زور نميفهمند همزمان بر حملات موشكي خود عليه شهركهاي صهيونيستنشين افزودهاند تا شايد فشارهاي بينالمللي و اعتراضات داخلي زمامداران تلآويو را به بازنگري در سياستهايشان وادارد.
** دنياي اقتصاد:آزادسازي ناقص فايده ندارد
مجلس قانونگذاري ايران- اگر چه با راي ضعيف- يك فوريت لايحه دولت براي هدفمند كردن يارانه حاملهاي انرژي را تصويب كرد يك احتمال اين است كه اساس اين لايحه به ويژه پرداخت نقدي يارانه، ميزان پرداختها و قيمت تعيين شده براي بنزين، گازوئيل، برق، گاز و ساير حاملها در كميسيونها تغيير كند. اين احتمال هم وجود دارد كه كميسيونهاي ذيربط همان چيزي را كه مورد نظر دولت است، بدون كم و زياد كردن به شكل قانون درآورند.
سخنگوي طرح هدفمند كردن يارانههاي انرژي گفته است، تدوين آييننامهها شروع شده و با توجه به تاكيد خاص دولت، انتظار ميرود اجراي طرح در زمستان آغاز شود. پرسش اساسي كه اكنون وجود دارد، اين است كه آزادسازي يا تعديل قيمتهاي حاملهاي انرژي گام اول اجراي اين طرح است يا در مرحله پس از پرداخت نقدي اين كار انجام خواهد شد و از آن مهمتر اينكه آيا آزادسازي به همين مواد محدود خواهد شد يا بايد تداوم و گسترش پيدا كند. به اين معني كه آيا در صورت آزادسازي قيمت حاملهاي انرژي، مصرفكنندگان غير از خانوادهها نيز اجازه خواهند يافت كه محصولات خود را با توجه به تغييرات ايجاد شده تعيين كنند و از قيدها و بندهاي قيمتگذاري دستوري رها شوند يا نه. به نظر ميرسد كه در صورت ادامه قيمتگذاري دستوري و با توجه به كارشناسيهاي انجام شده، قيمت تمام شده توليدات صنعتي به سمت نقاط بالاتر حركت خواهد كرد و توليد غيراقتصاديتر شده و قدرت رقابت با كالاهاي مشابه خارجي باز هم كاهش مييابد. علاوه بر اين، وقتي قرار است قيمتها آزاد شوند، ادامه انحصار دولت در واردات، توزيع و توليد انواع حاملهاي انرژي چه ضرورتي دارد؟ آيا وقتي آزادسازي در دستور كار است، نبايد اين مساله به همه فعاليتها برسد و واردات و توزيع و سرمايهگذاري در امور مربوط به بنزين، گازوئيل، گاز، برق وغيره توسط بخش خصوصي آزاد شود؟ انحصار دولت و شركتهاي آن در اين شرايط چهفايدهاي دارد؟
تجربه نشان داده است كه ورود شركتهاي غيردولتي – داخلي و خارجي – در بازار كالاهاي انحصاري، موجب افزايش رقابت و كاهش قيمتها خواهد شد. بازار مخابرات به ويژه عرضه خدمات تلفن همراه درحالحاضر مصداق خوبي براي اين مفهوم است.
بايد اجازه داد واردات، توزيع و ساخت پمپ بنزين، و همچنين برق توسط شركتهاي خارجي آزاد شود تا قيمتها به سرازيري برسد و اين شبهه كه دولت ميخواهد از طريق انحصار در عرضه و فروش اين كالاها، شكاف احتمالي درآمدهاي بودجه 1388 را كمتر كند نيز برطرف شود. آيا دولت چنين قصدي دارد يا اينكه ميخواهد همانند يك ماه اخير كه قيمت بنزين عرضه شده آن دستكم 30درصد بيشتر از قيمت بينالمللي است، از اين محل سود ببرد؟ آزادسازي انتها ندارد و اگر از نقطهاي شروع شد، بايد تا آخر ادامه پيدا كند.
**صداي عدالت :خاموشي چهل چراغ اصل 44 در صنعت برق
بدنبال بروز خاموشيهاي گسترده در سطح كشور در تابستان امسال ؛ وزير محترم نيرو در شهريور ماه سالجاري آقاي دكتر علي آبادي را به سمت معاونت برق و انرژي اين وزارتخانه منصوب و در حكم انتصاب خود و در شمار وظايف ايشان انجام اقدامات جدي براي تحقق اصل 44 و ايجاد بسترهاي لازم براي ورود و توسعه سرمايه گذاري بخش خصوصي و فاينانس خارجي را ذكر نمودند.اما متاسفانه آقاي معاون وزير بر خلاف تاكيد و تصريح وزير محترم نيرو اخيرا در مصاحبه ائي با خبر گزاري مهر در 18 آذر ماه جاري يعني پس از گذشت سه ماه از انتصاب شان به اين سمت اظهار داشته اند : " با وجوديكه قرار بود دولت ديگر راسا اقدام به ساخت نيروگاه نكند اما در پي نبود بخش خصوصي و براي تامين نياز برق كشور وزارت نيرو ناچار شد خود مجددا دست به كار ساخت نيروگاه شود."
ضمن تشكر از صراحت و صداقت ايشان در بيان اين واقعيت تلخ و عدم تلاش براي وارونه جلوه دادن حقايق بايد پرسيد كه ايشان در خلال اين مدت كوتاه چه اقدام قابل توجهي در جهت تحقق اصل 44 و ايجاد بسترهاي لاز م براي جذب سرمايه گذاري بخش خصوصي در صنعت برق كشور انجام داده اند؟ كه به اين سرعت به اين نتيجه رسيده اند كه هيچ سرمايه گذاري در بخش خصوصي نيست كه حاضر به سرمايه گذاري در صنعت برق كشور و ساخت نيروگاه باشد و لذا به زعم ايشان اجراي اصل 44 در صنعت برق را بايد براي هميشه به بايگاني تاريخ و به دست فراموشي سپرد. در راستاي باور و اعتقاد آقاي معاون وزير مبني بر عدم امكان اجراي اصل 44 در صنعت برق و در جهت توسعه مالكيت و مديريت بخش دولتي با استفاده از سرمايه بخش خصوصي به روش فروش اوراق مشاركت ؛ وزارت نيرو در طي هفته اول دي ماه اقدام به فروش 500 ميليارد تومان اوراق مشاركت ساخت نيروگاههاي برقابي با سود تضمين شده 18درصد نمود كه اين اوراق به سرعت و در خلال دو روز به فروش رفت . با توجه به اقبال بخش خصوصي از خريد اين اوراق و با توجه به مجوز هيئت دولت اين وزارتخانه در نظر دارد 500 ميليارد تومان اوراق مشاركت ساخت نيروگاههاي حرارتي را نيز تا قبل از پايان سالجاري به فروش برساند.
اقبال بي نظير بخش خصوصي از خريد 500 ميليارد تومان اوراق مشاركت نيروگاهي در طي دو روز و در پي ركود بخش مسكن؛ از يكسو تاكيدي جدي بر وجود بخش خصوصي توانمند در كشورعليرغم اظهار نظر معاون محترم وزير نيرو و از سوي ديگر حاكي از عدم ايجاد بسترهاي لازم از سوي وزارت نيرو براي ورود و توسعه سرمايه گذاري بخش خصوصي در صنعت برق و عدم اطمينان بخش خصوصي از سودآوري مناسب و مطمئن سرمايه گذاري در اين صنعت است.
اين در حالي است كه فروش اوراق مشاركت نه استقراض محسوب مي شود و نه سرمايه گذاري . زيرا استقراض به معناي واگذاري سرمايه به غير بدون انتظار سود است و سرمايه گذاري به معناي مشاركت در سود و زيان يك پروژه بدون تعيين قبلي نرخ سود مي باشد. و به اين لحاظ فروش اوراق مشاركت يك ربا خواري آشكار و به منزله اعلان جنگ به خدا و پيامبر و اعلام جنگ دولت بر عليه اصل 44 و در جهت توسعه مالكيت و مديريت دولتي با استفاده از سرمايه بخش خصوصي بدون مشاركت دادن آنها در ريسك سرمايه گذاري و در مالكيت ومديريت واحدهاي صنعتي و در جهت افزايش يارانه ها از طريق پرداخت سود به خريداران اين اوراق است.
لازمه بسترسازي براي جذب سرمايه گذاري بخش خصوصي در امور زير بنائي و از جمله در امر ساخت نيروگاه و توليد برق ؛ حذف انحصار دولتي در توزيع و خرده فروشي و ايجاد بازار رقابتي در توليد و توزيع و تضمين سود آوري مطمئن و قابل قبول و كاهش ريسك سرمايه گذاري و ايجاد ثبات اقتصادي است . وقتي دولت با فروش اوراق مشاركت به بخش خصوصي براي يك سرمايه گذاري ربوي و بدون ريسك و هزينه و بدون رنج و زحمت 18درصد سود خالص و تضمين شده و بدون بيمه و ماليات مي پردازد؛ لذا براي تشويق سرمايه گذاري پر هزينه و پر خطر و پر مسئوليت و پر استهلاك بخش خصوصي در صنعت برق بايد حداقل 50 درصد سود خالص در نظر بگيرد تا بخش خصوصي راغب به سرمايه گذاري در اين صنعت شده و پا پيش بگذارد. براي تضمين سودآوري سرمايه گذاري بخش خصوصي در صنعت برق نيازي به خريد تضميني برق توليدي نيروگاههاي خصوصي توسط دولت و وزارت نيرو نيست و فقط كافي است تا وزارت نيرو با حذف انحصار از بخش توزيع ؛ زمينه فروش رقابتي برق و به نرخ شناور و آزاد را براي توليد كننده كالاي برق ايجاد نمايد و مطمئن باشد كه اين نرخ شناور و بازار آزاد با توجه به بهره وري بهينه و بالاي بخش خصوصي و با توجه به رقابت در بازار آزاد و كنترل قيمتها توسط مكانيزم عرضه وتقاضا به مراتب كمتر از قيمت تمام شده 80 تومان فعلي در بازار انحصاري و بدون رقابت موجود و توسط وزارت نيرو و شركت توانير خواهد بود.
براي هزارمين بار بايد در گوش مقامات و مسئولين وزارت نيرو و مديران دولتي صنعت برق وشركت توانير فرياد زد كه:آزاد سازي و حذف انحصار از بخش توزيع مقدم بر خصوصي سازي در بخش توليد است و اجراي اصل 44 در صنعت برق بايد لاجرم از بخش توزيع آغاز وبه بخش توليد ختم شود و طي روند وارونه اجراي اصل 44 را در صنعت برق نا ممكن و محال مي سازد. از سوي ديگر ساخت نيروگاههاي كوچك و توليد پراكنده چه به لحاظ اقتصادي و اجتماعي و چه به لحاظ سياسي و امنيتي و چه به لحاظ زيست محيطي مقدم و ارجح بر توليد متمركزو ساخت نيروگاههاي بزرگ است و اين راهكار پيشنهادي سازمان ملل براي توسعه صنعت برق در كشورهاي درحال توسعه در هزاره سوم مي باشد.
توليد پراكنده در مناطق روستائي و حاشيه شهرها و شهركهاي صنعتي و توسط صنايع بزرگ و ايجاد شركتهاي تعاوني توليد و توزيع برق روستائي در حدود 50000 روستاي متصل به شبكه سراسري برق و بخصوص در روستاهاي متصل به شبكه گاز و يا واقع در كنار خط لوله سراسري گاز اقداماتي اساسي در جهت تحقق اصل 44 در صنعت برق و ايجاد بسترهاي لازم براي توسعه سرمايه گذاري خصوصي در صنعت برق بوده و در جهت كاهش قيمت تمام شده برق و هدفمند سازي و حذف يارانه آن و نيز در جهت ايجاد اشتغال مولد و صنعتي در روستاها و تشويق مهاجرت معكوس از شهر به روستا و ايجاد پتانسيل براي توليد 50000 مگاوات برق بازاي يك مگاوات در هر روستا و توليد برق در محل مصرف و فروش مازاد بر مصرف روستائي به شبكه سراسري و توسعه استفاده از انرژيهاي تجديد پذير و غير فسيلي در مناطق روستائي مي باشد .
اجراي قانون استقلال شركتهاي توزيع برق در سال گذشته ؛ وابستگي بي قيد وشرط اين شركتها به شركت مادر تخصصي توانير و سلطه بلا منازع وبلا نظارت آن بربخش توزيع را رقم زده و اندك استقلال آنها را نيز پايمال و بهره وري بخش توزيع را به پائين ترين حد ممكن در طي يكسال گذشته تنزل داده و اين قانون اكنون مهمترين مانع تحقق اصل 44 در صنعت برق بوده و الغا يا اصلاح آن مهمترين گام در جهت حذف انحصار از بخش توزيع و خصوصي سازي بخش توليد و روشن كردن چهل چراغ خاموش اصل 44 در صنعت برق خواهد بود.
**قدس :عربستان؛ اسب ترواي اسرائيل
سكوت عربستان در برابر جنايات ارتش صهيونيستي در غزه بار ديگر اين پرسش را به ذهن مي آورد كه آيا نقش تخريبي عربستان در بحرانهاي عربي و اسلامي آغاز شده است؟
بي ترديد، رژيم عربستان به دليل نقش تأثيرگذار خود در دو سازمان مهم عربي و اسلامي يعني اتحاديه عرب و سازمان كنفرانس اسلامي، مي توانست به يك سلسله تحركات ديپلماتيك در گستره جهان عرب و جهان اسلام دست بزند، اما متأسفانه رياض در يك اقدام سؤال برانگيز، در برابر حوادث دردناك غزه سكوت اختيار كرد.
عربستان پس از حادثه 11 سپتامبر سال 2001 به دليل نسبت دادن اين عمليات به «اسامه بن لادن»، رهبر سعودي الاصل القاعده دچار انزوا شد، اما نقش انفعالي اين كشور در همسويي با سياستهاي آمريكا و رژيم صهيونيستي قابل توجيه نيست.
پس از حادثه 11 سپتامبر، عناصر درون دستگاه حاكميت عربستان با استفاده از نفوذ سياسي خود در كنگره، كاخ سفيد و وزارت خارجه آمريكا و از رهگذر پرداخت ده ها ميليارد دلار به عنوان غرامت حادثه 11 سپتامبر به آمريكا، تلاش گسترده اي براي بستن اين پرونده به عمل آوردند.
اما لابي صهيونيستي با استفاده از فضاي ناشي از خشم عمومي آمريكا عليه عربستان براي پيشبرد اهداف رژيم صهيونيستي در منطقه، تلاش كرد تا از عربستان به عنوان «اسب تروا» استفاده كند.
بنابراين، در نخستين گام موضوع طرح صلح «ملك عبدا...»، پادشاه عربستان در سال 2002 در اجلاس سران كشورهاي عرب در بيروت مورد توجه قرار گرفت.
در اين طرح، «ملك عبدا...» بدون توجه به حق بازگشت 5 ميليون آواره فلسطيني و تعريف ساز و كار مربوط به تشكيل دولت مستقل فلسطيني، خواستار برقراري رابطه سياسي ميان اعراب و رژيم صهيونيستي شد.
رسانه هاي غربي و رژيم اسرائيل به طور هماهنگ در آن زمان به جريان سازي خبري به سود اين طرح پرداختند، اما به دليل مخالفت جنبشهاي جهادي فلسطين و مقاومت اسلامي لبنان، طرح «ملك عبدا...» مسكوت ماند.
تشكيل كنفرانسي موسوم به «گفتگوي اديان و صلح» در نيويورك كه در آن برخي سران عرب از جمله پادشاه سعودي در كنار «شيمون پرز»، رئيس جنايتكار رژيم صهيونيستي شركت كردند، تلاشي از سوي آمريكا و عربستان براي شكستن موانع رواني موجود در برقراري رابطه آشكار ميان رژيم صهيونيستي و رژيمهاي عرب بود.
همكاري تنگاتنگ دستگاه هاي امنيتي سعودي، مصر و اردن با موساد در ترور شهيد «عماد مغنيه»، از فرماندهان دلير حزب ا...، در چارچوب طرح مديريت امنيتي مشترك كشورهاي به اصطلاح ميانه رو و رژيم اسرائيل قابل تعريف است.
اكنون كه شرايط بحراني غزه ايجاب مي كند، عربستان در چارچوب نقش اسلامي و عربي خود، نقش فعالي در منع اسرائيل از ادامه حمله به غزه ايفا كند، متأسفانه اين كشور با سكوت خود و كارشكني در برگزاري اجلاس سران عرب در قتل عام مردم غزه با اسرائيل همكاري مي كند.
اين وضعيت نشان مي دهد كه موضوع فلسطين از مدار توجه سران سازشكار عرب از جمله عربستان خارج شده و سران اين نوع كشورها در اجراي سياستهاي آمريكا و اسرائيل در خاورميانه نقش «جاده صاف كن» را ايفا مي كنند.
**مردم سالاري :ذيحجه، محرم، صفر مسير انسان شدن ازخاك تاخدا
بنام خداي خالق زمان ومكان يعني ذيحجه و محرم و صفر(زمان) مكه و منا و كربلا و شام (مكان)... و به نام خداي خالق انسان تجلي علم الهي وجودبماهوموجودكه بعد از خلقتش فرمود ثم خلقنا النطفه علقه فخلقنا العلقه مضغه فخلقنا المضغه عظما فكسونا العظام لحما ثم انشاناه خلقا »اخر فتبارك الله احسن الخالقين سپس نطفه را بصورت علقه ]خون بسته [ و علقه را بصورت مضغه ]چيزي شبيه گوشت جويده شده [ و مضغه را بصورت استخوان هايي درآورديم و بر استخوان ها گوشت پوشانديم سپس آن را آفرينش تازه اي داديم پس بزرگ است خدايي كه بهترين آفرينندگان است. المومنون:14) ثم انشاناه خلقا آخر يعني آنچه دراين مرحله به وجود آورديم چيز ديگري است غير از آنچه در مراحل قبلي بود، در «انشا»» اخير، او را صاحب حيات و قدرت و علم كرد، به او جوهره ذاتي داد (كه از آن تعبير به «من» مي كنيم) كه در مراحل قبلي يعني در نطفه و علقه و مضغه و عظام پوشيده به لحم نبود و تنها با آن نوعي اتحاد و تعلق دارد تا آن را در راه رسيدن به مقاصدش به كار گيرد، مانند ابزاري كه در دست صاحب ابزار است، و در انجام مقاصدش استعمال مي كند. نتيجه اينكه جسم در اختيارمن انسان است تادرچه مسيري و براي چه مقصودي به كار برد تعالي و صعود يا هبوط و سقوط ونيز فرمود: وماخلقت الجن و الانس الا ليعبدون من جن و انس را نيافريدم جز براي اينكه عبادتم كنند (و از اين راه تكامل يابند و به من نزديك شوندبه معرفت و شناخت برسند. الذاريات:56) بدينسان خداوند درمقام عمل، عبوديت را در افعال انسان نمودي عيني عطا نمود، ذيحجه را براي آموزش و آمادگي و محرم را نمونه اي براي عمل و تجلي حقيقت وجودي انسان و صفر را كاروان پيام رسان جاري در زمان براي جلوگيري از تحريف و انحراف قرارداد، آن هم سنتي براي همه زمان ها و در همه زمين ها و حسين(ع) وارث همه انبيا» و يارانش براي ثبوت واثبات حقيقت خلقت قيامي نمودند به قامت قيامت كبري تا همه بياموزند چگونه زيستن را اگر مي توانند و چگونه مردن را در زمان انسداد عدالت و آزادگي درحاكميت ظلم و جور غاصب و راه حسين رهنمودي باشد براي همه عصرها و همه نسل ها . كل يوم« عاشورا، كل ارض« كربلا و كل شهر «محرم توزين احرام وزين كعبه چه داني كز برون چشمت زكعبه پوششي ديده است و از احرام عرياني خاقاني آري درمكه و منا ميآموزي كه چه بگويي چه نگويي، دركدام مسيرسعي كني، كه را تاييد كني وكه را تكذيب، چه چيز را قرباني كني، چه چيز يا چه كس را عزيز داري و مطلوب تو چه باشد تا از غير او دل بكني و نتيجه چنين مي شود، آنان كه با پاي دل (نه پادرگل) به حرم حضرت دوست مشرف شدند شرافت آن را يافتند تا در محرم به ديدار معشوق مفتخر شوند آنان كه در حرم درس راخوب آموختند در محرم محرم رازگشتند و از اسرار غيب آگاه وخلقت زميني را فديه آزادي براي نشئه ديگر نمودند و با كلام (...عميت عين لا تراك عليها رقيبا و خسرت صفقه عبد« لم تجعل له من حبك نصيبا... خدايا كور باد چشمي كه تو را نمي بيند با آنكه هميشه تو مراقب و همنشين او هستي و در زيان باد بنده اي كه نصيبي از عشق و محبتت نيافت دعاي عرفه امام حسين) جان پاك به افلاك بردند و بازماندگانشان زمين و زمان را برلاشخوران قدرتمدارو...
تنگ نمودندآنان قرآن شيفتگان وعالمان عامل و فهم كنندگان(تلك الايام نداولها بين الناس و ليعلم الله الذين »امنوا و يتخذ منكم شهدا» و الله لا يحب الظالمين: اين روزها (شكست وپيروزي) را در ميان مردم مي گردانيم تا خدا، افرادي را كه ايمان آورده اند، بشناساند و خداوند از ميان شما، شاهداني بگيرد. و خدا ظالمان را دوست نمي دارد140آل عمران)
آنان نه مقهور قدرتند نه مسحور ثروت زيرا (فرحين بما آتاهم الله من فضله و يستبشرون بالذين لم يلحقوا بهم من خلفهم الا خوف عليهم و لا هم يحزنون آنها بخاطر نعمتهاي فراواني كه خداوند از فضل خود به ايشان بخشيده است، خوشحالند و به خاطر كساني كه هنوز به آنها ملحق نشده اند ]مجاهدان و شهيدان آينده [، خوش وقتند (زيرا مقامات برجسته آنها را در آن جهان مي بينند و مي دانند) كه نه ترسي بر آنهاست و نه غمي خواهند داشت. آل عمران: 170 ) واين كلام را ازعمق جان دريافته اند (لكيلا تاسوا علي ما فاتكم و لا تفرحوا بما آتاكم و الله لا يحب كل مختال« فخور« اين بخاطر آن است كه براي آنچه از دست داده ايد تاسف نخوريد و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشيد و خداوند هيچ متكبر فخرفروشي را دوست ندارد! (الحديد: 23 ) و زماني كه دربارگاه ظلم و جنايت، ابن زياد براي تحقير به خانم زينب گفت: كار خدا را نسبت به برادر و اهل بيتت چگونه ديدي؟ مظهرصبرواستقامت فرمود: ما رايت الا جميلا من جز خير و زيبايي چيزي نديدم اللهوف ص 160 وضو ناكرده احرام طواف كعبه مي بندد خداجويي كه دست خويش از دنيا نمي شويد صائب خلاصه كلام: سخن امام آزادگان و چراغ راه آزاد انديشان ا لا ترون ان الحق لا يعمل به و ان الباطل لا يتناهي عنه ليرغب المومن في لقا» الله محقا فاني لا اري الموت الا سعاده و لا الحياه مع الظالمين الا برما ان الناس عبيد الدنيا و الدين لعق علي السنتهم يحوطونه ما درت معايشهم فاذا محصوا بالبلا» قل الديانون آيا نمي بينيد كه به حق عمل نمي شود و از باطل دست برنمي دارند؟! به طوري كه مومن حق دارد كه به مرگ و ديدار خدا مشتاق باشد. به راستي، من چنين مرگي را جز سعادت و زندگي در كنار ظالمان را جز هلاكت نميدانم! همانا مردم دنيا پرستند ودين ازسر زبان آنها فراتر نمي رود ودين را تا آنجا كه زندگي شان را رو به راه سازد و بچرخاند پيروي مي كنند
شنبه 14 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-