واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: مرثيه اي براي پنج دردانه ي غزه (بخش اول )
سياسي.
اصفهان - در گورهاي سردتان آرام بخوابيد تا شايد خاكستر زغال جنازهايتان فرو نشيند.
آرام بخوابيد ، ديگر دوره ضجه هاي جانكاه و عذاب گرسنگي و مصيبت و بلاي محاصره حراميان پايان يافته است.
پلكها چشمانتان را كه اين روزها از بيخوابي و ترس از انفجار بمبها و تركيدن بغض ها ، يك كاسه خون شده، حريصانه روي"دنياي مدرن" ببنديد.
باور كنيد ظلمت تنگناي گورهايتان، يك دنيا، به زرق و برق جهان نو با يال و كوپال اربابانش مي ارزد.
صورتهاي دفرمه و جنازه هاي تكه تكه شده و يك دنيا معصوميت آسماني تان، قلب سنگواره اي رهبران قسي القلب جهان را نمي لرزاند.
اشك تمساحخرگوشهاي خفته در كاخهايشان را باور نكنيد.
لذت ديدن رنگاب دنياي بربرهاي نو را از ياد ببريد.
جسم خونبارتان را از شر منقار خونريز كركس هاي سياه توي مامن تاريك قبرهايتان پنهان كنيد.
موشكهاي هدايت شونده ،"اف شانزده ها"و"آپاچي هاي "عموم سام" براي هدف گرفتن جثه هاي نحيف شما در روزهاي تنگ محاصره، بغايت دقيق ساخته شده اند.
آهاي كودكان شهيد غزه: تا "بوش ها"و"اولمرتها" هستند، ديگر از شبح"لولوها"نترسيد.
ديگر"آل" شما را نمي برد، اما "مسترها" دارند، مي آيند.
حكم تير تك تك شما را به موشكهايشان داده اند.
كركس هاي سياه از دل ميناي آسمان فلسطين، يكايك شما را نشان گرفته اند.
هزاران "راس" صهيونيست با چشمان ازحدقه درآمده و چنگول هاي خونريز براي يافتن و دريدن معصوميت شما، دندانهايش داركولائيشان را تيز كرده اند.
دلتان هم به سران شكم چران عرب كه حسابي پشم كلاهشان ريخته است،خوش نباشد، به آنان كه"عرب"را به خاطر "غرب" دوست دارند و همواره در دفاع از مظلوميت امت عرب، زكامند و پاك اخته غيرت.
باور كنيد كه شيوخ هم پياله با يانكي ها ، بدمست تر از آنند كه فرق سرخي شراب بلور ساغرهاي درگردش بزمهاي شبانه اشان را با گلگوني خونهاي مطهر شما و همشهريانتان در كوچه پس كوچه هاي غزه بدانند.
آهاي دردانه هاي غزه اي: در قرن بي آبرو،در هزاره اينترنت،در دوره دريدگي پرده ي مگوها، در عصر مرگ اسرار، در سوداگري كمپاني انسانيت، در هلهله كركننده دهل بشرنوازان و در مقطع لم دادن سياه ترين آدمها در سفيدترين كاخها، ديگر براي لطيف ترين ، پاكترين و بي گناهترين انسانهاي روي زمين به اندازه يك خانه ـ چه مي گويم ـ به اندازه گهواره كودك شيره خواره اي يا حتي آغوش گرم مادري ، جا نيست.
شعارهاي دلفريب بشردوستانه حراميان را نيز باور نكنيد.
ديگر به زمين دل نبنديد، هيچ جايش امن نيست، چونان خانه ي ويرانتان كه اينك به سردي ابدي گراييده است.
همه جاي اين زمين بزرگ براي جسمان كوچكتان بغايت تنگ است.
دوستي خاله خرسه هاي دشداشه پوش را هم باور نكنيد، شايد عرقچين (كيپا) پوشها،چفيه به سر باشند.
اينك عصر يخزده آدميت، با جلال و شكوه خيره كننده اش، فرارسيده است، هزاره نوبربريتي كه زيباترين رخت بشري را بر تن دارد.
نوگلان ملكوتي غزه: انگار بايد بميريد تا بياساييد.
آنك گوش همه دنيا به ماهها عذاب جانكاه حصرتان كر بود، چونان اينكي كه چشمان همه در مقابل تراژدي خونبارتان كور است.
انگار دنيا را آب برده است، شايد نوح ديگري در راه باشد.
خود را گول نزنيم.
در دنياي تبهكاران و جانواران آدم نما بايد با شمارش تركش گلوله هاي رخنه در حرير جسمهاي نازدانه تان ، قد و قواره حقوق بشريها را اندازه گرفت.
آهاي دختركان آسماني غزه: بايد از لذت بازيهاي كودكانه،ذوق داشتن اسباب بازيهاي رنگارنگ،آبي چشمان عروسكهاي زيبا، شوق سواري بر كالسكه ها و كيف تحقق الوان آرزوهاي كوچك و بزرگ در دنياي زميني دل بكنيد تا در آسمان به آنها برسيد.
روياي ديدن اينها در زمين، مال كودكان موبور و چشم آبي است.
باران ناپالم ها،تل آوارها، آبشار آتش فسفرها، طعم تند خردل ها، تاكسي درمي آدمها در پودر نقره اي سيانورها و سوزش كشنده ترين اورانيوم ها، دستاورد پر دك و پز تكنولوژي بشرنوازترين عصر زمين است كه سازندگانش با افتخار به آن مي نازند.
آهاي كودكان بازمانده در غزه: اشتباه نكنيداينها كه اينروزها در پهنه زلال آسمان لاجوردي ديارتان مي بينيد، بادكنك نيست كه هر روز بسويتان مي آيد،"ناپالم" است.
آنها هم كه از افق خاكستري به سوي شما شيرجه مي زنند بادبادكهاي رنگي نيست كه براي شادي شما حركات نمايشي مي دهند، اف 16ها و آپاچي هايي است كه قلب كوچك شما را نشانه گرفته اند.
در بازار پررونق دنياي جنايت پيشگان، امان از دست دلسوزي و انسان نوازي آدمهاي غربي و عربي كه انگار مهرشان به شما كودكان مظلوم تمامي ندارد تا آنجا كه در صحن مجامع بين المللي بخصوص شاهكارشان"شوراي امنيت" در دفاع از معصوميت شما، آني آرام و قرار ندارند!؟مي دانيد چرا؟ چون سالهاست پنج عضو ابدي آن براي دفاع از حق مظلومان جهان مجبور شده اند از"حق وتو " استفاده كنند و همواره ظالمان دنيا را به جاي خود بنشانند تا قهرمانانه، از لجن مال كردن نام نيك اين شورا يا گل گرفتن درش، جلوگيري كنند.
لطافت طبع آن"بانوي مجرد"(رايس را مي گويم ) كه اينروزها حسس مادريش كه همواره در حسرت نداشتن تجربه آن سوخته ) حسابي گل كرده است را ببينيد كه چگونه از زور اندوه بي پايانش بخاطر سرنوشت خونبار شما، اينگونه مشكي شده است.
جزيره نشينان هم كه در رعايت مبادي آداب و طرفداري از حقوق بشر بخصوص حس كودك دوستي شان،شكي نيست،هم اين روزها بيرقهاي سياه را روي"خانه10"داونينگ استريت لندن افراشته اند و خاك عزا بر سر ريخته اند.
اليزه نشينان بخصوص"ساركوزي" پايبند به اخلاق خانواده و شيفته سينه چاك حقوق بشر نيز كه اصلا" خود را صاحب عزا مي داند، هم كم از اينان ندارد وهر روز با شدت هرچه تمامتر براي جانيان صهيونيست، شكلك درمي آورد و خط و نشان مي كشد.
543 " .
.
.
ادامه دارد" شماره 417 ساعت 12:59 تمام
سه شنبه 10 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 191]