واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: مرثيهاي براي پنج دردانهي غزه(بخش اول)
از: محمدرضا شكراللهي
سياسي. غزه. فلسطين. شهيد.
اصفهان - در گورهاي سردتان آرام بخوابيد تا شايد خاكستر زغال جنازهايتان فرو نشيند.
آرام بخوابيد ، ديگر دوره ضجههاي جانكاه و عذابگرسنگي و مصيبت و بلاي محاصره حراميان پايان يافته است.
پلكها چشمانتان را كه اين روزها از بيخوابي و ترس از انفجار بمبها و تركيدن بغضها ، يك كاسه خون شده، حريصانه روي"دنياي مدرن" ببنديد.
باور كنيد ظلمت تنگناي گورهايتان، يك دنيا، به زرق و برق جهان نو با يال و كوپال اربابانش ميارزد.
صورتهاي دفرمه و جنازههاي تكه تكه شده و يك دنيا معصوميت آسمانيتان، قلب سنگوارهاي رهبران قسيالقلب جهان را نميلرزاند.
اشك تمساحخرگوشهاي خفته در كاخهايشانرا باور نكنيد.لذت ديدن رنگاب دنياي بربرهاي نو را از ياد ببريد.جسم خونبارتان را از شر منقار خونريز كركسهاي سياه توي مامن تاريك قبرهايتان پنهان كنيد.
موشكهاي هدايتشونده ،"اف شانزدهها"و"آپاچيهاي "عموم سام" براي هدف گرفتن جثههاي نحيف شما در روزهاي تنگ محاصره، بغايت دقيق ساخته شدهاند.
آهاي كودكان شهيد غزه:
تا "بوشها"و"اولمرتها" هستند، ديگر از شبح"لولوها"نترسيد. ديگر"آل" شما را نميبرد، اما "مسترها" دارند، ميآيند.
حكم تير تك تك شما را به موشكهايشان دادهاند. كركسهاي سياه از دل ميناي آسمان فلسطين، يكايك شما را نشان گرفتهاند.
هزاران "راس" صهيونيست با چشمان ازحدقه درآمده و چنگولهاي خونريز براي يافتن و دريدن معصوميت شما، دندانهايش داركولائيشان را تيز كردهاند.
دلتان هم بهسران شكم چران عرب كه حسابي پشم كلاهشان ريخته است،خوش نباشد، به آنان كه"عرب"را به خاطر "غرب" دوست دارند و همواره در دفاع از مظلوميت امت عرب، زكامند و پاك اخته غيرت.
باور كنيد كه شيوخ همپياله با يانكيها ، بدمست تر از آنند كه فرق سرخي شراب بلور ساغرهاي درگردش بزمهاي شبانهاشان را با گلگوني خونهاي مطهر شما و همشهريانتان در كوچه پس كوچههاي غزه بدانند.
آهاي دردانههاي غزهاي:
در قرن بيآبرو،در هزاره اينترنت،در دوره دريدگي پردهي مگوها، در عصر مرگ اسرار، در سوداگري كمپاني انسانيت، در هلهله كركننده دهل بشرنوازان و در مقطع لم دادن سياهترين آدمها در سفيدترين كاخها، ديگر براي لطيفترين ، پاكترين و بيگناهترين انسانهاي روي زمين به اندازه يك خانه چه ميگويم به اندازه گهواره كودك شيرهخوارهاي يا حتي آغوش گرم مادري ، جا نيست.
شعارهاي دلفريب بشردوستانه حراميان را نيز باور نكنيد. ديگر به زمين دل نبنديد، هيچ جايش امن نيست، چونان خانهي ويرانتان كه اينك به سردي ابدي گراييده است.
همه جاي اين زمين بزرگ براي جسمان كوچكتان بغايت تنگ است. دوستي خاله خرسههاي دشداشهپوش را هم باور نكنيد، شايد عرقچين(كيپا) پوشها،چفيه به سر باشند.
اينك عصر يخزده آدميت، با جلال و شكوه خيرهكنندهاش، فرارسيده است، هزاره نوبربريتي كه زيباترين رخت بشري را بر تن دارد.
نوگلان ملكوتي غزه:
انگار بايد بميريد تا بياساييد. آنك گوش همه دنيا به ماهها عذاب جانكاه حصرتان كر بود، چونان اينكي كه چشمان همه در مقابل تراژدي خونبارتان كور است.
انگار دنيا را آب برده است، شايد نوح ديگري در راه باشد.
خود را گول نزنيم. در دنياي تبهكاران و جانواران آدم نما بايد با شمارش تركش گلولههاي رخنه در حرير جسمهاي نازدانهتان ، قد و قواره حقوق بشريها را اندازه گرفت.
آهاي دختركان آسماني غزه:
بايد از لذت بازيهاي كودكانه،ذوق داشتن اسباب بازيهاي رنگارنگ،آبي چشمان عروسكهاي زيبا، شوق سواري بر كالسكهها و كيف تحقق الوان آرزوهاي كوچك و بزرگ در دنياي زميني دل بكنيد تا در آسمان به آنها برسيد.
روياي ديدن اينها در زمين، مال كودكان موبور و چشم آبي است.
باران ناپالمها،تل آوارها، آبشار آتش فسفرها، طعم تند خردلها، تاكسيدرمي آدمها در پودر نقرهاي سيانورها و سوزش كشندهترين اورانيومها، دستاورد پر دك و پز تكنولوژي بشرنوازترين عصر زمين است كه سازندگانش با افتخار به آن مينازند.
آهاي كودكان بازمانده در غزه:
اشتباه نكنيداينها كه اينروزها در پهنهزلال آسمان لاجوردي ديارتان ميبينيد، بادكنك نيست كه هر روز بسويتان ميآيد،"ناپالم" است. آنها هم كه از افق خاكستري به سوي شما شيرجه ميزنند بادبادكهاي رنگي نيست كه براي شادي شما حركات نمايشي ميدهند، اف ۱۶ها و آپاچيهايي است كه قلب كوچك شما را نشانه گرفتهاند.
در بازار پررونق دنياي جنايت پيشگان، امان از دست دلسوزي و انسان نوازي آدمهاي غربي و عربي كه انگار مهرشان به شما كودكان مظلوم تمامي ندارد تا آنجا كه در صحن مجامع بينالمللي بخصوص شاهكارشان"شوراي امنيت" در دفاع از معصوميت شما، آني آرام و قرار ندارند!؟ميدانيد چرا؟ چون سالهاست پنج عضو ابدي آن براي دفاع از حق مظلومان جهان مجبور شدهاند از"حق وتو " استفاده كنند و همواره ظالمان دنيا را به جاي خود بنشانند تا قهرمانانه، از لجن مال كردن نام نيك اين شورا يا گل گرفتن درش، جلوگيري كنند.
لطافت طبع آن"بانوي مجرد"(رايس را ميگويم ) كه اينروزها حسس مادريش كه همواره در حسرت نداشتن تجربه آن سوخته) حسابي گل كرده است را ببينيد كه چگونه از زور اندوه بيپايانش بخاطر سرنوشت خونبار شما، اينگونه مشكي شده است.
جزيرهنشينان هم كه در رعايت مبادي آداب و طرفداري از حقوق بشر بخصوص حس كودك دوستيشان،شكي نيست،هم اين روزها بيرقهاي سياه را روي"خانه"۱۰داونينگ استريت لندن افراشتهاند و خاك عزا بر سر ريختهاند.
اليزهنشينان بخصوص"ساركوزي" پايبند به اخلاق خانواده و شيفته سينهچاك حقوق بشر نيز كهاصلا" خود را صاحب عزا ميداند، هم كم از اينان ندارد وهر روز با شدت هرچه تمامتر براي جانيان صهيونيست، شكلك درميآورد و خط و نشان ميكشد.
سه شنبه 10 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]