تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):غذا خوردن نزد مصيبت‏زدگان و با خرج آنان، از رفتارهاى جاهليت است و سنّت پيامبر صلى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804880871




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

با دستهای تهی از طاعت


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دریافتی از مناجات خمس عشره
با دستهای تهی از طاعت
                                       با دستهای تهی از طاعت                                                                        (مناجات المفتقرین) اِلهى كَسْرى لا یَجْبُرُهُ اِلاّ لُطْفُكَ وَ حَنانُكَ وَ فَقْرى لایُغْنیهِ اِلاّ عَطْفُكَ وَ اِحْسانُكَ وَ رَوْعَتى لا یُسَكِّنُها اِلاّ اَمانُكَ...خداوندا! این دل شکسته را جز دستهای مهربانی تو درمانی نیست و این دست بسته را جز از ابر احسان تو بارانی، نه.خدایا! این قامت خمیده جز به دیدار تو راست نمی شود و این تنهای غریب جز در خانه تو هر آنچه خواست نمی شود .خدایا! این قلب هراسناک و لرزان جز در دستهای تو آرام نمی گیرد و این خود زبون و خفت کشیده، بی توجه عزیزانه تو سبقت از هر چه پخته و خام نمی گیرد.خدای من!این دانه به خاک نشسته را بی آب و آفتاب تو، کجا سر شکفتن هست و این غریب و خسته را بی ماهتاب لطف تو کی پای رفتن؟خدایا!این شکاف تنهایی را جز چشمه سار جاودان مهر تو پر نمی کند و غنچه حوائجم بی باغبانی تو شکفته نمی شود و غبار اندوه از چهره غمزده ام جز باران رحمت تو نمی شوید و سموم نفسم را جز تریاق رأفت تو درمان نمی کند.خداوندا! این دل شکسته را جز دستهای مهربانی تو درمانی نیست و این دست بسته را جز از ابر احسان تو بارانی، نه.وَذِلَّتى لا یُعِزُّهاَّ اِلاّ سُلْطانُكَ وَ اُمْنِیَّتى لا یُبَلِّغُنیهاَّ اِلاّ فَضْلُكَ وَ خَلَّتى لا یَسُدُّها اِلاّ طَوْلُكَ وَ حاجَتى لا یَقْضیها غَیْرُكَ وَ كَرْبى لا یُفَرِّجُهُ سِوى رَحْمَتِكَ وَ ضُرّى لا یَكْشِفُهُ غَیْرُ رَاْفَتِكَ وَ غُلَّتى لا یُبَرِّدُها اِلاّ وَصْلُكَ...خدایا!این جگر سوخته در آتش هجرانت را و این جان گداخته در زیر تشعشع سوزان فراقت را هیچ چیز جز خنکای نسیم وصل تو آرام نمی کند.خدایا!دلی که مسیر عمر را در کویر هجران تو طی کرده چه سان به غیر سبزه زار لقاء تو راضی شود؟ چشمی که جز به افق انتظار تو دوخته نشده و دوردستها را در پی سایه محو دیدار تو کاویده چگونه جز وصل تو را بپذیرد؟ و پایی که در هر قدم توان از تو گرفته و با سنگ و خار و خاشاک به شوق تو در آویخته به چه امید در دیار غیر رحل اقامت افکند؟خدایا!دلی که عمری به دنبال تو گشته مگر جز در میان دستهای تو قرار می گیرد؟وَ لَوْعَتى لا یُطْفیها اِلاّ لِقاَّؤُكَ وَ شَوْقى اِلَیْكَ لا یَبُلُّهُ اِلا النَّظَرُ اِلى وَجْهِكَ وَ قَرارى لا یَقِّرُّدُونَ دُنُوّى مِنْكَ وَ لَهْفَتى لا یَرُدُّها اِلاّ رَوْحُكَ وَ سُقْمى لا یَشْفیهِ اِلاّ طِبُّكَ وَغَمّى لا یُزیلُهُ اِلاّ قُرْبُكَ...اشک اضطرار مرا چه چیز جز دستهای پاسخ تو خواهد سترد؟ و این قلب درد آغشته از فراقت را چه چیز جز نسیم مهر تو جان خواهد بخشید؟خدایا!تب سوزنده عشق به تو را چه درمان خواهد کرد جز دیدار تو؟ و زخم عمیق و کاری گناه را بر جای جای روح دردمندم چه چیز جز غفران تو التیام خواهد بخشید؟وَجُرْحى لا یُبْرِئُهُ اِلاّ صَفْحُكَ وَ رَیْنُ قَلْبى لا یَجْلُوهُ اِلاّ عَفْوُكَ وَ وَسْواسُ صَدْرى لا یُزیحُهُ اِلاّ اَمْرُكَ... خدایا!زنگار گناه از آیینه دل چه چیز جز عفو تو خواهد زدود؟خدایا!تنها دست توست که می تواند قلب تاثیر پذیر مرا از شر خواسته های نفس خلاص گرداند و تنها دم خداوندی توست که می تواند این دل را که در زیر پنجه های هوای نفس به حالت اغماء افتاده است نجات دهد.خدایا!این جگر سوخته در آتش هجرانت را و این جان گداخته در زیر تشعشع سوزان فراقت را هیچ چیز جز خنکای نسیم وصل تو آرام نمی کند.فَیا مُنْتَهى اَمَلِ الاْمِلینَ وَ یا غایَةَ سُؤْلِ السّاَّئِلینَ وَ یا اَقْصى طَلِبَةِ الطّالِبینَ وَ یا اَعْلى رَغْبَةِ الرّاغِبینَ وَ یا وَلِىَّ الصّالِحینَ وَ یا اَمانَ الْخاَّئِفینَ وَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّینَ وَ یا ذُخْرَ الْمُعْدِمینَ وَ یا كَنْزَ الْباَّئِسینَ وَ یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ وَ یا قاضِىَ حَواَّئِجِ الْفُقَراَّءِ وَ الْمَساكینَ وَ یا اَكرَمَ الاْكْرَمینَ وَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ...ای نهایت آرزوی آرزو مندان! و ای غایت پاسخ سائلان! و ای دورترین مقصود نیازمندان! و ای بلندترین اشتیاق مشتاقان! و ای غمخوار درستکاران! و ای کلبه ایمنی از بلای به تو پناه آورندگان! و ای پاسخ دهنده دعوت در ماندگان! و ای داروی دردمندان! و ای اندوخته فقیران! ای گنجینه بینوایان و ای فریادرس ناله کنندگان! و ای برآرنده حاجات فقیران و مسکینان! ای کریمترین کریمان! ای مهربانترین مهربانان! و ای رحیم ترین بخشندگان! ای هر چه جوی مهر از چشمه رأفت تو! و ای هر چه ابر از در یای تو! ای پیشه ات کارسازی و ای اندیشه ات بنده نوازی!لَكَ تَخَضُّعى وَسُؤ الى وَاِلَیْكَ تَضَرُّعى وَابْتِهالى اَسْئَلُكَ اَنْ تُنیلَنى مِنْ رَوْحِ رِضْوانِكَ وَتُدیمَ عَلَىَّ نِعَمَ امْتِنانِكَ...روی من تنها به تو باز است و دستم تنها به سوی تو دراز.ضجه های من تنها در پیش توست و سجود من فقط در پیشگاه تو.خدایا!من در پیش چه کسی به جز تو بر خاک افتاده ام؟ و کدام سحری را جز در خانه تو کو بیده ام؟خدایا!در این گرمای سوزان کویر گناه،  نسیم جان بخش رضایتت را از من دریغ مدار و از ابر آبستن نعمتهایت بر من مستدام ببار. خداوندا! من اینک امید از هر چه غیر تو بریده ام و بر در خانه کرم تو به تضرع ایستاده ام.خدای من!مرا از تو چشم یاری هست و همو مرا بدینجا آورده است.اینجا، که نگاه اکرام تو بر جثه نحیف من افتد و دست انعام تو از ورای سر افتاده من بگذرد.اینجا، که گرد گامهای تو بر صورت خسته من نشیند و بوی بهار تو در مشام درختانِ به خشکی گراییده من بپیچد. خدای من!این دانه به خاک نشسته را بی آب و آفتاب تو کجا سر شکفتن هست و این غریب و خسته را بی ماهتاب لطف تو کی پای رفتن؟وَ ها اَنَا بِبابِ كَرَمِكَ واقِفٌ وَ لِنَفَحاتِ بِرِّكَ مُتَعَرِّضٌ وَ بِحَبْلِكَ الشَّدیدِ مُعْتَصِمٌ وَ بِعُرْوَتِكَ الْوُثْقى مُتَمَسِّكٌ ِالهى اِرْحَمْ عَبْدَكَ الذَّلیلَ ذَاالّلِسانِ الْكَلیلِ وَ الْعَمَلِ الْقَلیلِ وَ امْنُنْ عَلَیْهِ بِطَوْلِكَ الْجَزیلِ وَ اكْنُفْهُ تَحْتَ ظِلِّكَ الظَّلیلِ یا كَریمُ یا جَمیلُ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ...خدای من! در این ناامنی و و انفسا، من تنها به ریسمان سخت تو چنگ زده ام و  تنها به دستاویز امن تو آویخته ام. خدایا!بر این بنده ذلیل و ناتوانت كه حتی زبان گفتن درد خویش با تو ندارد رحم كن.بنده ای كه نه آن دارد كه به تو بنماید و  نه زبان آنكه از تو عذر بخواهد.بنده ای كه دستش تهی از طاعت و پشتش خسته از معصیت است.خدایا! می شود كه چنین بنده ای را دست محبت بر سرش كشی؟ و سایه خدایی بر سرش بگستری؟ و جز این نمی شود.بنده به كجا بگریزد كه امتداد شاخه های بی نهایت كرم تو سایه نینداخته باشد؟ای زیبای عاشق زیبایی! ای دلربای زیبا آفرین! ای دریای بی منتهای بخشش!ای خدای عزیز!------------------برای مشاهده مناجاتهای پیشین اینجا کلیک کنید.    ------------------                                                         منبع: شجاعی، سید مهدی، دست دعا، چشم امید، صص99-103. 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 494]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن