واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: دردِ مزمن شبيه يك راهزن است. سر راهتان مى ايستد و همه چيزتان را مى گيرد. با انگشتان نامريى اش مى تواند كودكى، همسر، دوستان، گذشته زيبا و حتى شخصيت تان را از شما بگيرد. اگر توجهى به آن نكنيد روزهايتان را مى ربايد و شب هايتان را تلخ مى كند تا آنجا كه جهان تان در سلولى كه از درد به خود مى پيچد خلاصه مى شود. دنياى «پنى ريكوف» ناگهان از سال 1990 رو به ويرانى گذاشت. زمانى كه كمد بسيار سنگينى بر روى كمرش واژگون گرديد طناب نخاعى اش آسيب ديد و دردى جانكاه همراه با فشارى آزار دهنده بخش هاى تحتانى كمرش را در برگرفت. «اگر مدتى طولانى يك جا بنشينم درد وحشتناكى تمام پشتم را مى گيرد.» وى كه زمانى از بازى تنيس خسته نمى شد، مرتب اين طرف و آن طرف به مسافرت مى رفت و خلبان آماتور بود، اكنون در 50 سالگى در منزلش در آريزونا نه تنها زمين گير، كه حسابى زندانى شده و قادر نيست حتى مسافت كوتاهى رانندگى كند و هرجا كه مى رود بايد بالش مخصوصش را همراه داشته باشد. «ميلن فالو» اهل و ساكن فرانسه نيز در اين درد با «ريكوف» شريك است. وى كه اكنون 60 سال دارد و زمانى معلم هنر بود در سال 1995 دچار آرتريت روماتوئيد شد. هر بار كه او پاها، زانوان ، دست ها و حتى سرش را حركت مى دهد دردى در بدنش مى پيچد. «در10 سال گذشته حتى يك لحظه بدون درد برايم نگذشته است.» داروها كمك مى كنند ولى درد دارد تمام زندگى اش را از وى مى گيرد. وى مى گويد: «تمام انرژى تان را بايد براى مقابله با اين درد جانكاه متمركز كنيد و حواستان باشد كه دچار افسردگى نشويد.» فالو كه نقاش قابلى است خود را با هنر سرگرم مى كند - خودش مى گويد: «زهرم را در نقاشى هايم مى ريزم.» - و قصه هاى مصور براى نوه هايش. ريكوف وقتى كه سرانجام به اين نتيجه رسيد كه پزشكان قادر به علاج قطعى اش نيستند، سعي کرد ياد بگيرد كه چگونه با عضلات شكم نفس هاى عميق بكشد. اين مهارت هاى كاستن از درد موجب شدند كه او بتواند اندكى از دوز مرفين خويش بكاهد ولى وي به خوبى مى دانست كه بدون دارو كار زيادى از پيش نمى رود و مهمترين دارويى كه در اختيار داشت «ويوكس» بود. اين دارو هر زمان كه او مى خواست مى توانست دردش را از بين ببرد. تابستان گذشته هنگامى كه متوجه شد توليد كننده ويوكس آن را از بازار جمع كرده خيلى ناراحت شد. «تجربه به من نشان داده بود كه هروقت نسخه ام تمام مى شد درد جانكاهى به سراغم مى آمد. به همين دليل از اين خبر افسرده و دلتنگ شدم.» علت درد مزمن چيست؟ پيش از آن كه به درمان درد بپردازيم، لازم است بدانيد چگونه و چرا بدان مبتلا شديم. اگرچه درد بسيار آزار دهنده است ولى نقش با ارزشى در سلامتى ما دارد؛ و پزشكان آن را جزء سيستم هشدار دهنده بدن تلقى مى كنند. هنگامى كه پوست، غضروف، عضله يا هر بافت ديگرى دچار آسيب مى شود اعصاب محيطى در ناحيه علائمى به طناب نخاعى و مغز صادر مى كنند كه به دردى سوزان تعبير مى گردد. نتيجه نهايى معمولاً به صورت انجام واكنشى فورى در طناب نخاعى حاصل مى شود. شما دست تان را از بخارى برمى داريد، وزن تان را از پاى آسيب ديده برمى گيريد يا مى نشينيد، تمام علائم در نهايت روانه مغز مى شوند و اينجاست كه افكار «عجب دردى!» ، احساسات (اشك آه و زارى)، خاطرات و رديف پيچيده اى از واكنش هاى بيوشيميايى با هدف حفاظت از بدنتان در مقابل آسيب بيشتر با يكديگر گره مى خورد. ليكن در درد مزمن، اين هشدار همچنان ادامه پيدا مى كند، بدون آنكه واقعاً سودى براى فرد داشته باشد؛ اين که چه زمان درازى از واقعه گذشته و دورى كردن از عامل آسيب رسان عملاً بى معناست. اخيراً پژوهشگران دريافته اند كه خود اين احساس درد مداوم و طولانى آسيب زننده است. به گفته دكتر «شون مكى» مدير پژوهش ها در مركز اداره درد دانشگاه استانفورد: «درد، سيم كشى سيستم عصبى را دگرگون مى سازد. هر وقت كه دردى را احساس مى كنيم تغييراتى رخ مى دهند كه موجب مى شوند شدت تجربه دردناك چندين برابر شود.» به همين دليل است كه اين سنت ريشه دار كه «درد شديد را تحمل كنيد و كارى به كارش نداشته باشيد.» اشتباه است. درمان درست پزشكان در كلينيك هاى بسيار تخصصى درمان درد به انواع و اقسام درمان ها مى پردازند، برنامه اى را در پيش مى گيرند كه ويژه هر فرد طراحى شده است. چهار عنصر چنين برنامه هايى عبارت اند از دارو، درمان هاى تزريقى (مثل مسدود كننده هاى انتقال با تزريق در فضاى اطراف نخاع)، درمان فيزيكى و ورزش و تكنيك هاى رفتارى شامل آموزش نحوه شل كردن عضلات، بازخورد زيستى و روان درمانى. در پاره اى از موارد، جراحى - مثل كاشتن ابزار تحريك عصبى در طناب نخاعى- نيز مى تواند كمك كننده باشد. دكتر آلن گوردون، مدير «مركز اداره درد واسر» در تورنتو مى گويد: «من از يک دارو استفاده مى كنم و شما ازدارويي ديگر. ولى راه هاى بسيارى براى درمان درد مزمن وجود دارد كه نياز به استفاده از دارو نيست؛ بايد به كليت فرد نگاه كنيد. رويكرد چند جانبه و با كمك گرفتن از تخصص هاى گوناگون تنها پاسخ به اين مشكل است.» گوردون اشاره مى كند كه بيمارى كه ياد مى گيرد با تنفس يا بازخورد زيستى از درد بكاهد، اغلب مى تواند بدبختى اش را با دوزهاى كمتر داروها يا فاصله انداختن بين آنها كنترل كند و بدين ترتيب از اثرات جانبى نامطلوب آنها جان به در برد. اين موضوع در مورد بيل هايلند متخصص بازنشسته برق از كاليفرنيا كه دو سال است با دردى كشنده در شانه ها دست و پنجه نرم مى كند، صادق است. داروها كمكى نكردند تا اين كه وى به يك روان شناس درد به نام اينجلا سيمرنگ در «مركز اداره درد» در دانشگاه كاليفرنيا مراجعه نمود. سيمرنگ تكنيك هايى چون ورزش هايى براى شل كردن عضلات، مهارت هاى تنفسى، خيال پردازى هاى هدايت شده (با تمركز بر تصاوير دلپذير ذهنى) و تكنيك هاى پراكندگى حواس به وى آموخت. هايلند 83 ساله به سرعت در تنفس شكمى استاد شد. يک بار وى هنگامى كه در شاهراه ساكرامنتو مشغول رانندگى بود و درد شديدى به شانه هايش تير كشيد، از اين مهارت ها استفاده كرد. او به خاطر مى آورد: «همين كه آن را احساس كردم، از بينى ام هوا به داخل ريه هايم كشيدم و از دهان بيرون دادم بدون آن كه قفسه سينه ام را حركت دهم اين كار را سه يا چهار بار انجام دادم و ناگهان احساس كردم كه دردم خود به خود رفع شد.» نقش داروها بيشتر بيماران دچار درد مزمن، حتى در صورت استفاده از بهترين تكنيك هاى غير دارويى، باز هم نياز به دارو خواهند داشت. برخى پزشكان عمومى عادت دارند از مسكن هاى معمولى استفاده كنند. - كارى كه بالاخره بازار مسكن ها با كاركرد ضد COX-2 را رونق بخشيد- ولى متخصصان درد سعى مى كنند دارويى كه تجويز مى كنند كاملاً مناسب نوع درد، خطراتى كه بيمار را تهديد مى كند، و حتى مناسب شخصيت وى باشد. به قول پالمر: «ترجيح روانى اين يا آن دارو توسط بيمار شايد مهمتر از خود آن دارو باشد.» پالمر مواردى را به خاطر مى آورد كه بيمار، دارويى را انتخاب كرده كه به مراتب از داروى مورد نظر وى ضعيف تر بود. ولى تأثير آن بر وى بيشتر از حد انتظار بود. اگرچه برخى داروها كه خطر اعتياد براى بيمار را به دنبال دارند، مورد بى مهرى پزشكان هستند ولى به گفته پالمر اين دارو براى افراد سالخورده كه تحمل عوارض جانبى ضد التهابى ها را ندارند، مناسبند؛ جوانان زودتر به اين داروها وابسته مى شوند، لذا در مورد آنها بهتر است از اين داروها استفاده نكنيم. داروهاى مذكور داراى آثار زيان بار كبد يا قلب و عروق نيستند و تنها مشكلى كه ممكن است در افراد سالخورده ايجاد كنند يبوست است كه به آسانى قابل رفع است. از سوى ديگر داروهاى COX-2 در افراد سالم، ايمن تر و كم خطرتر از افراد مسن هستند. مشكل عمده از نظر پالمر اين است كه پزشكان، بيماران دچار درد را از 18 سالگى تا 80 سالگى به طور يكسان درمان مى كنند. منبع :tebyan.net
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 496]