واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ایستاده بمیر!
در سال 1366 مردم حلبچه كه علیه ظلم و ستم صدام و حزب بعث به مبارزه برخاستند و خواهان رهایی از این ستمگری ها بودند مردم حلبچه با وجود مقاومت و مخالفت سر سخت رژیم بعثی تظاهرات وسیعی را شكل دادند صدام وقتی با این مبارزهها مواجه شد دستور حمله به این منطقه را داد و مردم بی گناه را قتل عام كرد.چنین جنایتی در طول حاكمیت صدام بیسابقه بود رزمندگان اسلام كه میخواستند مردم این سرزمین را از زیر ستم نجات دهند عملیات الفجر 10 را طراحی كردند.مردم حلبچه كه از ظلم و جور كه روز به روز فزونی مییافت خسته شده بودند با رهبری روحانیت مبارزه خود را علیه ظلم و جور شكل دادند و تظاهرات وسیعی را علیه رژیم صدام و حزب بعث به راه انداختند.صدام پیشدستی كرد و مردم آن منطقه را زیر بمبهای شیمیایی به خاك و خون كشاند.حلبچه نامش آكنده از رنج، درد وفریادهای مظلومانهای است هیچكس نشنید و پاسخش نگفت مردمی رنج دیده و ستم كشیدهای كه خواهان آزادی بودند و میخواستند از زیر یوغ ستم و ظلمی كه ظالمان حاكم بر آنها وارد میكردند نجات یابند و به حقوق طبیعی زندگی خود برسند صدام حسین رئیس جمهور جلاّد صفت عراق وقتی با اعتراضهای پی در پی مردم حلبچه رو به رو شد برای این كه این صداها را برای همیشه در گلو خفه كند و دیگر هیچ كس جرات اعتراض نداشته باشد بر سر هم وطنان خود بمبهای شیمیایی را رها كرد و تقریباً تمام مردم بیپناه شهر دچار حمله گازهای شیمیایی شدند و در مظلومیت و غربت در حالی كه هیچ كس یارای كمك به آنان را نداشت به خاك و خون كشیده شدند. شهر حلبچه از شمال به ارتفاعات سورن و از جنوب به ارتفاعات بالا وی از شرق به ارتفاعات تیره روی وشاقان و از غرب به ارتفاعات شاخ تیمور ژنان و دریاچه سد دربندی خان محدود میشود حلبچه با جمعیتی حدود هفتاد هزار نفر در استان سلیمانیه عراق قرار دارد در جنوب شرقی دریاچه دربندیخان منطقهای سرسبز و پوشیده از گیاهان جنگلی وجود دارد كه شهر حلبچه در میان این ناحیه حاصلخیز قرار گرفته و در نتیجه از مناظر زیبایی برخوردار گردیده است.
در این اراضی مردم به كشاورزی و دامداری مشغول هستند. حلبچه در یك زمین هموار و در قلب كوه سورن و ملخور قرار دارد و بزرگترین كارخانه موجود در آن، كارخانه سیگارسازی است این شهره در فاصله 25 كیلومتری مرز ایران و عراق قرار دارد. یكی از مراكز مهم تداركاتی جبهههای شمال شرقی عراق است در پی مبارزات مردم حلبچه علیه رژیم صدام كه در تاریخ 23/2/1366 مصادف با ماه مبارك رمضان به اوج خود رسید حلبچه طی دو روز شاهد تظاهرات مردم و سپس درگیری سخت بین مردم و ارتش بعث عراق بود. حركت مردم حلبچه با وجود مخالفت و ممانعت سرسخت رژیم بعثی با تظاهرات وسیعی شكل گرفت در سال های استیلای حزب بعث بر این كشور كه ظلم و جور علیه مردم مداوماً رو به فزونی داشت ابعاد این مبارزات نیز روز به روز گسترش یافت رژیم بعثی حاكم بر عراق برای جلوگیری از این حركت مردمی كوشش های بسیار كرد كه از جمله میتوان از طرحهای از هم پاشیدن پیوستگی مردم نام برد یكی از این طرح ما تخلیه روستاها و شهرهای كردنشین و انتقال افراد بومی به مناطق عربنشین و جایگزین نمودن اعراب در این مناطق بود اصرار صدام در اجرای این طرح موجب شد تعدادی از معتمدین كردستان عراق از شهرهای موصل، اریبل، حاج عمران، حلبچه و سلیمانیه مردم را نسبت به این طرح پلید حزب بعثت آگاه كنند و مانع اجرای طرح شوند.صدام برای جلوگیری از این مخالفتها دست به سیاست هایی از جمله دامن زدن به اختلافات میان كرد و عرب تخریب مناطق كرد نشین جوی همراه با خفقان به وجود آورد و حمله وحشتناك و جنایت باری در منطقه ترتیب داد و شهر را محاصره و مردم را قتل عام كرد.از آن پس قیامهایی از حلبچه شكل گرفت كه در راس این قیامها روحانیون مبارز منطقه به چشم میخوردند به همین دلیل فشار رژیم عراق نسبت به روحانیت موجب شد كه آنها مبارزات علنی خود را به طور مخفیانه ادامه دهند و تابع ظلم و جور آنها نشوند مردم با رهبری روحانیت یك پارچه علیه صدام بسیج شده و هرچه فریاد داشتند بر سر حزب بعث میكشیدند چند سال ظلم و ستم صدام در منطقه همه را از پا درآورده بود مردم حلبچه میخواستند تكلیف خود را با صدام یك سره كنند و در حالی كه تمام وجودشان پر از نفرت و كینه از صدام و حزب بعث بود از زمان سلسله عملیات فتح و پیروزی رزمندگان اسلام تحت امر قرارگاه رمضان كه عمدتاً از مجاهدین كرد و عرب بودند رعب و وحشت ناشی از حضور ارتش عراق در بین مردم از میان رفته بود. صدام به اجرای برنامه دیگری برای سركوب مردم عراق دست زد آن هم دامن زدن به اختلافات میان كرد و عرب بود و همچنین تخریب مناطق كردنشین و انتقال گروهی از مردم به اردوگاههای جداگانه در بیابان های جنوب همراه با ایجاد جوی خفقان آور موجب آوارگی مردم مرزنشین شد در رمضان 1407 ارتش عراق حمله وحشتناك و جنایت باری را به منطقه كرد محله كانی عاشقان مركز این درگیری شده بود.
مردم برای دفاع از خود پشت دیوارها پناه میبردند درگیری در تمام روز ادامه داشت. در شب جوی آرام ولی همراه با نگرانی شدید همهجا را فرا گرفت. نزدیكهای صبح تعداد زیادی تانك و كامیون های حامل سرباز در اطراف شهر پدیدار گشتند شهر محاصره شد و از زمین وهوا بر سر مردم بارانی از گلوله بارید مردم را قتل عام كردند وحشت تمام شهر را فرا گرفت مردم گریهكنان به كوهها پناه میبردند لشكر با تمام قوا وارد شهر شد و تا توانست مردم را سركوب كرد ارتش عراق دست به هولناكترین جنایت عصر خود زده بود شهر یك پارچه عزادار بود و غم از همه وجودش میبارید مردم جرات كوچكترین عكسالعملی در برابر این جنایت نداشتند و از نزدیك شاهد آن اعمال وحشیانه بودند ماجرای ارتش بعث عراق و مردم آن دیار برای ده ماه مسكوت ماند تا اینكه عملیات والفجر10مطرح شد و مردم متوجه شدند كه رزمندگان اسلام قصد دارند تا شهر را آزاد كنند یك هفته قبل از آزاد شدن شهر همه مهیای رو به رو شدن با این عملیات بودند انتظار دیدار با رزمندگان اسلام و رهایی از ظلم صدام را میكشیدند با اجرای عملیات شهر آرامش خود را از دست داده بود مردمی كه تا آن زمان خانه و زندگی خود را رها نكرده و در شهر مانده بودند با ورود نیروهای اسلام همراه با استقبالی گرم آنها را در آغوش گرفتند. خیابان اصلی شهر و كوچه پر از بسیجی بود رزمندگان نیمه شب وارد شهر خرمال شدند و با مردمی بیدفاع حقیر و ستمدیده رو به رو گشتند در شهر خبری از ارتش عراق نبود رزمندگان به سوی محل تجمع ارتش بعثت هجوم بردند آن شب نبردی سخت درگرفت و عراقیها عقب نشینی كردند. خرمال آزاد شد.با طرح عملیات والفجر 10 برای آزادسازی مناطق كردنشین مردم حلبچه با خوشحالی به استقبال رزمندگان اسلام رفتند درگیری بین رزمندگان و حزب بعث و عقبنشینی آنان باعث شد كه صدام برای جبران و تلافی این عقبنشینی دست به حمله شیمیایی بزند و تقریباً همه شهر را با بمبهای شیمیایی آلوده جان صدها نفر از مردم كشور خود را گرفت.صدام برای سرپوش گذاشتن به آن شكست سنگین و به تلافی پناه بردن مردم خرمال به دامن اسلام با مردم این شهر چنین كرد بلافاصله هواپیماهایش را روانه این شهر كرد و دست به بمباران شیمیایی زد و مردم كشور خودش را با وحشتناكترین روش ممكن به خاك و خون كشید هواپیماهای عراقی همچنان با تمام توان بر فراز منطقه در پرواز بودند جنگ صدام با مردم حلبچه از ظهر 27 اسفند شروع شد و تا زمانی كه همه را آواره بیابان نكرد لحظهای قطع نشد مردم كه گمان میكردند با خارج شدن از شهر جنگ تمام میشود به دشت و كوه پناه بردند اما انفجار راكت ها در بین مردم پراكنده در دشت و كوه نشان از ادامه جنگ داشت مقاومت همچنان در وجود مردم حلبچه موج میزد مقاومت در شهر و زیر بمب شیمیایی مرحله اول بود و مقاومت در بیابان و طی كردن آوارگی زیر بمباران هوایی مرحله بعد هواپیما بمب حامل گازهای شیمیایی را در طرف رودخانه انداخت و از آن جا دور شد. مردمی كه قصد داشتند از رودخانه فرار كنند با آب های آلوده مواجه شدند و جان خود را از دست دادند.
به راستی در لحظهای كه خلبان بمب شیمیایی را روانه آن محوطه میكرد چه حالی به او دست داد چشمانداز آن منظره از بالا چگونه بود؟ صدام درباره زن و بچههای بیگناه به آن خلبان چه گفته و عمل آنها را چه نام نهاده بود؟ آنها چرا به مقابله با بچههای شیرخوار آمده بودند؟ چرا بمبهایشان را در جبهه شكست خورده نیروی زمینی نمیانداختند؛ بعد از حمله، رزمندگان اسلام با سرعت خود را به منطقه رساندند و كمكهای لازم را برای مجروحان بازماندگان شهدا انجام دادند. آنها را به ایران آوردند و در پناه جمهوری اسلامی قرار دادند و به آن مردم ستمدیده زندگی توامان با آرامش هدیه كردند.حلبچه به مقاومت سوگند كه اگر با آن همه مشقت و سختی آواز زندگی را بخوانی خواهی ماند حلقومت میتواند حتی در میان چنگال شیطان بغداد سرود رهایی را بخواند كه اگر بنای مردن داری ایستاده بمیر همچون شهدایی كه شاهد بودی در این صورت فرزندان آوارهات در فردای قیامت به تو افتخار خواهند كرد و بر ویرانههایت شهری آبادتر بنا خواهند نمود. شهری زیر آسمان آبی بدون كركس ها، بدون جغدهای ویرانه، بدون بعثیها و بدون .....و آنگاه این جنایت هولناك از ندای مظلوم جمهوری اسلامی در دنیا طنین افكند. صحنهای فجیعتر از هیروشیمایی ژاپن در ذهن مردم دنیا نقش بست. ولی سكوت محافل بینالمللی در برابر این حركت غیر انسانی در فضایی از اشك و تردید همه اذهان را به این فكر فرو برد كه چه ضمانتی است كه چنین حركت های هولناكی از طرف ابرقدرت ها تكرار نشوند.
مجامع بینالمللی با همه ادعاهای خود در زمینه حقوق بشر فقط در حد محكوم كردن این جنایت و آن هم فقط به خاطر ظاهرسازی اكتفا كردند. آیا این عمل وحشیانه و آن عكسالعمل سازش كارانه طرافداران حقوق بشر دنیا را میتوان در چهارچوب عدالت بررسی كرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1149]