واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: يك جامعهشناس هشدار داد: بروز پديده "انبوهه در تنها" در جامعه ايراني، بهويژه در كلانشهرها بيتفاوتي اجتماعي از عوارض زندگي شهري و دنياي صنعتي است
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس: شهرستانها
پشت ميلههاي پل ايستاده است، اينجا برايش آخر دنياست! به خاطر اينكه پدرش گفته است "برو بمير"، به قول خودش آمده تا بميرد.
همه چشمها به او دوخته شده است، از درون اتومبيلها، حاشيه بزرگراه، ايستاده، نشسته، روي پل و پايين پل، عدهاي ايستادهاند كه در ميان بهت ديگر تماشاچيان و در كمال جديت ميگويند: خودت را بينداز!؟
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) - منطقه خراسان - آن چه گفته شد شرح حادثهاي بود كه چند هفته پيش در ميدان آزادي مشهد رخ داد؛ در اين حادثه جواني قصد داشت با پرتاب خود از پل روگذر ميدان، خود را بكشد و سرانجام از اين تصميم خود منصرف شد.
گرچه اين صحنه در نگاه اول بسيار دردناك و آزار دهنده مينمايد، اما با كمي دقت ميتوانيم مصداقهايي ديگر از اين حادثه را به راحتي در اطراف خود ببينيم. مانند وقتي آقا يا خانم مسني وارد اتوبوس شلوغ ميشوند و هيچ جواني حاضر نيست جايش را به او بدهد و يا زماني كه يكي از ماها در گوشه خياباني از شهر با خودرويي برخورد ميكند، راننده ميگريزد، هيچ كس حاضر نميشود مصدوم را به بيمارستان برساند و مصدوم به آساني جان ميسپارد!
و حالا يك پرسش؛ "چه بر سر ما آمده است؟" مگر ما همانهايي نيستيم كه شعار انساندوستيمان بر سردر سازمان ملل پيش چشم مردم دنياست و آيا او كه گفت "بني آدم اعضاي يكپيگرند"، يكي از خود ما نبود؟
يك جامعهشناس در گفتوگو با خبرنگار اجتماعي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه خراسان، در اين باره اظهار كرد: بيتفاوتي اجتماعي از عوارض زندگي شهري و دنياي صنعتي است.
سيدجواد حسيني اظهار كرد: بيتفاوتي اجتماعي در كشور ما بر اثر افزايش جمعيت، تراكم زيستي و تراكم اخلاقي در حال افزايش است.
او عنوان كرد: با افزايش جمعيت در كشور ما روابط از حالت چهره به چهره و صميمانه به روابط غيرصميمانه، عقلاني، حسابگرانه و تكبعدي در حال تغيير است.
اين جامعهشناس با اشاره به بروز پديده به اصطلاح "انبوهه در تنها" در جامعه حاضر ايراني، افزود: هم اكنون در كلانشهرهاي ما و به ويژه مناطق پرتراكم شهري افراد تنهاتر از هر زمان ديگر به گذران زندگي ميپردازند و در اين مناطق شاهد رشد سريع فردگرايي هستيم.
حسيني خاطرنشان كرد: با اين وجود هنوز عده بيشماري از ايرانيان نسبت به يكديگر حساسند و هنوز به مرحلهاي نرسيدهايم، كه بتوانيم با اطمينان بگوييم اكثر مردم بيتفاوت شدهاند.
دكتر حميد نجات، يك روانشناس نيز، در گفتوگو با خبرنگار ايسنا، با بيان اين كه رخداد موردنظر ميتواند عوامل متعددي داشته باشد، افسردگي جامعه ايراني را مهمترين دليل اين اتفاق دانست.
وي تصريح كرد: ناكامي افراد در رسيدن به اهداف خود، موجب ايجاد حالت افسردگي در آنان ميشود و اين حالت در جامعه ما غالبا با رفتارهاي پرخاشگرانه از سوي افراد افسرده ديده ميشود.
نجات ادامه داد: گفته شدن اين كه "خودت را بينداز" نمونهاي از پرخاشگرانه عدهاي از تماشاچيان است.
وي ديگر دليل اين حادثه را عدم تخليه مناسب هيجانات در افراد جامعه دانست و اضافه كرد: به عنوان مثال زماني كه يك جوان نتواند با حضور در يك پيست موتورسواري، شركت در مسابقه موجسواري يا صخرهنوردي هيجانات دروني خود را به شيوهاي سالم و منطقي تخليه كند، متاسفانه به ديدن صحنه خودكشي تمايل نشان ميدهد.
اين روانشناس افزود: متاسفانه فضاي ورزشهاي هيجاني در شهر ما بسيار اندك است.
نجات عنوان كرد: آنان كه فرد در حال خودكشي را به اين كار ترغيب ميكنند، مانند افرادي هستند كه صحنه دعوا را تماشا ميكنند، اما خود عزت نفس لازم براي ورود به عرصه دعوا را ندارند.
وي خاطرنشان كرد: با اين حال شخصي كه ديگري را ترغيب به خودكشي ميكند، اما خود به اين كار دست نميزند، هنوز داراي زندگي معنادار است، هدف او رنگ نباخته است و دستهاي از مسايل هنوز براي او اهميت دارد.
اين روانشناس با بيان اين كه انسان موجودي چند بعدي است و بايد همزمان به جسم، روان و سيستم اجتماعي او توجه شود، تاكيد كرد: با پررنگ شدن نگاه اعتقادي و عزت نفس افراد، توان آنان براي مقاومت در مقابل فشارها افزايش مييابد.
دكتر نجات گفت: با تقويت معنا و عزت نفس در زندگي افراد جامعه، ميتوان به حذف چنين صحنههايي اميدوار بود.
انتهاي پيام
سه شنبه 22 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 255]