واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: این درخت چند تا خرما دارد؟!
بعد از گذشت شش ماه از امامت، امام حسن (علیه السلام) برای حفظ خون شیعیان و مصالح دیگر، با شرایطی صلح نامهای با معاویه امضاء كرد. هنوز لشگرگاه خود را در «نخیله» ترك نكرده بود كه معاویه وارد شد، و در آنجا به بحث و گفتگو پرداختند. در این میان، پسر هند از امام حسن (علیه السلام) پرسید: ای ابا محمد! شنیدهام كه رسول خدا از عالم غیب خبر میداد! مثلاً میگفت: این درخت خرما چه مقدار میوه و رطب دارد! آیا شما نیز در این موارد علومی دارید؟ زیرا شیعیان شما عقیده دارند كه هر چه در آسمانها و زمین است، از شما پوشیده نیست و شما از همه آنها آگاهی دارید! حضرت در جواب معاویه فرمود: «ای معاویه! اگر رسول خدا از نظر مقدار و كیل این قبیل ارقام را تعیین میكرد، من میتوانم به صورت دقیق، تعداد آن را مشخص سازم.در این وقت، معاویه به عنوان آزمایش سؤال كرد: این درخت چند دانه رطب دارد؟ حضرت فرمود: دقیقاً چهار هزار و چهار عدد.معاویه دستور داد دانههای خرمای آن درخت را چیدند و به طور دقیق شمردند و با كمال تعجّب دید، تعداد آنها چهار هزار و سه عدد است! حضرت فرمود: آنچه را گفتهام درست است. سپس بررسی دقیقتری كردند و دیدند كه یك دانه خرما را «عبداللّه بن عامر» در دست خود نگه داشته است! آن گاه حضرت فرمود: ای معاویه! من به تو اخباری میدهم كه تعجب میكنی كه من چگونه این اخبار را در دوران كودكی از پیامبر آموختم! و آن این كه تو در آینده زیاد بن ابیه را برادر خود میخوانی! و حجربن عدی را مظلومانه به قتل میرسانی! و سرهای بریده را از شهرهای دیگر برای تو حمل میكنند.(1)در تحقق این گونه پیشگوییها و اخبار از آینده كه حضرت حسن مجتبی (علیه السلام) از آنها پرده برداشته است، علماء بزرگ اهل تسنن در تاریخ آوردهاند كه: زیاد بن ابیه از طرف معاویه فرماندار كوفه شد و چون شناخت كاملی به اصحاب امیرمؤمنان (علیه السلام) داشت، یكایك آنها را دستگیر كرده و دستور داد آنها را گردن زدند. از جمله دستگیر شدگان «حجر بن عدی» بود كه او را به شام فرستاد. حجر در كنار معاویه قبرهای آماده را یك طرف و كفنهای مهیّا را در طرف دیگر دید، خود را آماده مرگ نمود(2) و اجازه خواست دو ركعت نماز بخواند. پس از آن سر او را از بدنش جدا كردند.و همین معاویه زیاد بن ابیه را در بالای منبر نشانید و به طور علنی اعلان كرد كه وی برادر معاویه از نطفه ابوسفیان است كه به طور نامشروع متولد گردیده است و آن گاه، شرح ماجرای خلاف عفت پدرش را نیز تشریح كرد!پینوشت____________________________(1) بحارالانوار، ج43، ص 329 - 330، ح 9 ؛ جلاءالعیوان شبره، ج 3، ص 334؛ تجلّیات ولایت، ص 335.(2) كامل ابن اثیر، ج 3، ص 483 ـ 488؛ شرح ابن ابی الحدید، ج 16، ص 180 ـ 187.شیخ علی میر خلف زاده، ص 273 ـ 272؛ ر.ك: گلشن وصال؛ كشكول شمس.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 520]