واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دادگاهی شبیه صحنه نمایش
مجموعه تلویزیونی «زیرتیغ» به كارگردانی محمدرضا هنرمند، این روزها پرطرفدارترین سریال روی آنتن است.76 درصد بینندگان تهرانی این مجموعه آنقدر با آن ارتباط برقرار كردهاند كه داستان «زیرتیغ» را واقعی میدانند. این روزها همه به دنبال پایان ماجرا هستند و قسمتهای پایانی را با دقت بیشتری میبینند. كار به جایی كشیده كه پای مطبوعات زرد هم به ماجرا باز شد و هر شماره از قول منابع موثق، پایانی برای این سریال پیشبینی میكنند.اما بازی خوب بازیگران و كارگردانی حرفهای هنرمند، باعث نشده برخی ایرادهای این مجموعه از نگاه كارشناسان پنهان بماند، البته اشتباه نكنید.منظور ما منتقدان تلویزیونی نیستند، این بار كارشناسان حقوقی و قضائی وارد میدان قضاوت شدهاند و این مجموعه را از منظر حقوقی نقد كردهاند. دادگاه و زندان و قضاوت نقش پررنگی در این سریال دارد، پس لازم است مسائل حقوقی به درستی در داستان مطرح شوند. اما مجموعه «زیرتیغ» در این مورد چقدر به اصول وفادار بوده است؟دكتر علی نجفی توانا، حقوقدان و وكیل دادگستری معتقد است كه مجموعه «زیرتیغ» در مقایسه با دیگر مجموعههای تلویزیونی از این نظر چند قدم جلوتر است اما با این وجود، چند ایراد اساسی به آن وارد میداند.دكتر توانا میگوید: از مجموعههایی كه با یك زمینه اجتماعی به بررسی معضلات و مشكلات مردم میپردازند انتظار میرود با توجه به دقایق و ظرایف قانونی و حقوقی و یا از لحاظ عمل قضائی، ضوابط را رعایت كنند. وجود برخی اشكالات در مجموعههای اتفاقا موفق، باعث انتقال اطلاعات غلط به مخاطب میشود و برای خانوادهها بدآموزی دارد و خطرناك است.بهاءالدین خرمشاهی حقوقدان و وكیل دادگستری نیز همین نظر را دارد و میگوید: اگر طرح مسائل، خلاف قوانین جاری باشد، جنبه بدآموزی دارد و نقش دادستان، رئیس دادگاه، تقاضای اولیای دم و محكوم نباید خارج از رویه محاكم تصویر شود، چون تاثیرگذار است.اگر دادرسی از لحاظ شكل و ماهیت درست نشان داده نشود، تاثیرات مخربی دارد و حتی ممكن است در تصمیمگیریهای اولیای دم واقعی در محاكم جدی، موثر باشد.دكتر محمد سیفزاده نیز معتقد است «زیرتیغ» در مقایسه با دیگر مجموعههای تلویزیونی ضعف حقوقی كمتری دارد اما باز هم چند اشكال به آن وارد است. این كارشناس و حقوقدان میگوید: مكان رسیدگی به جرائم، نحوه احضار و جلب شهود و متهم و دیگر مواردی كه قاضی حق تخلف از آن را ندارد، در مواردی اصلا رعایت نشده است.خاكی، معاون دادستان تهران نیز با اظهار تاسف از اینكه در مجموعههای تلویزیونی ایرانی بیشتر به بعد تراژیك قصه كه هیجانانگیز و احساساتی است، توجه شده و مجموعه از بعد حقوقی كارشناسی نمیشود میگوید: در فیلمهای هالیوودی این موارد به خوبی رعایت میشود.به عنوان مثال در «پلیس آهنی» از همان ابتدا قانون آیین دادرسی كیفری آمریكا، به درستی نمایش داده میشود و نحوه استفاده از وكیل و... كارشناسی شده است.اما كارشناسان همگی بر این عقیدهاند كه حضور یك كارشناس حقوقی و قضائی در سریالهایی نظیر «زیر تیغ» یك امر ضروری است.دكتر نجفی توانا میگوید: در اینگونه مجموعهها، باید با استفاده از نظر حقوقدان سناریو تنظیم شود. «زیر تیغ» از این منظر با اشكال قانونی و رعایت ضوابط مواجه است كه میتوانیم در دو گروه شكلی و محتوایی به آن بپردازیم. از لحاظ شكل رسیدگی به پرونده، قتل در دادگاه كیفری استان رسیدگی میشود و این دادگاه از پنج قاضی تشكیل شده است، در حالی كه در این مجموعه دادگاه یك قاضی دارد.دیگر آنكه از لحاظ ماهیت، با توجه به تاكید فراوانی كه به قتل مستوجب قصاص در این سریال شده، بهتر بود به مخاطب اطلاعات درستی راجع به این قتل ارائه میشد و نیز اطلاعاتی در مورد چگونگی وقوع حادثه و اینكه امكان قصاص در مواردی كه اولیای دم متعدد هستند چگونه است و...، اینكه تا دو قسمت قبل هم تاكید بر ولیدم بودن پسر خانواده بود در حالی كه تمام اولیای دم باید اظهارنظر كنند و در این مجموعه گفته نمیشود كه همسر مقتول در این زمینه حقی ندارد.اما خرمشاهی با مثبت برشمردن حضور یك وكیل دادگستری به عنوان مشاور حقوقی در مجموعه «زیر تیغ» میگوید: حقوقدان و وكیل به مسائل حقوقی مجموعههای اینچنینی جهت میدهند. حقوقدان برای تشریح نوع سیستم دادرسی، تقاضای قانونی و... باید چارچوبی ترسیم كند و كارگردان هم از آن چارچوب خارج نشود. حتی در گذشته در مواردی شاهد هتكحرمت وكیل و قاضی بودیم و مسائلی كه در علم واقع اتفاق نمیافتد، به چشم میخورد.اما باز هم «زیر تیغ» مشكلات حقوقی دارد. نمیدانم تاریخ وقوع ماجرا چه زمانی بوده اما در دادگاه جنایی، یك هیأت پنج نفره به عنوان قاضی حضور دارند اما در مجموع حضور جواد طوسی به عنوان كارشناس در این مجموعه باعث شده شكل و سیستم دادرسی و ماهیت قضائی تا حد مطلوبی به درستی رعایت شود.دكتر سیفزاده، كه مجموعه «زیر تیغ» را به دقت از نظر حقوقی موشكافی كرده به نكات جالبی در مورد عدم رعایت مسائل حقوقی در این سریال اشاره میكند و میگوید: در این مجموعه برادر مقتول (قدرت) به میل خود شاهدی را به دادگاه میآورد و بر دادگاه تحمیل میكند. حال آنكه تحقیق از شهود تابع قواعد و مقررات قانونی است.با آنكه صحنه قتل به خوبی بازسازی شده و قاتل نه قصد قتل داشته و نه حتی ایراد صدمه عمدی كرده یعنی قصد فعل داشته و نه قصد نتیجه، كه حاصل آن قتل غیرعمد است، معهذا این مورد به عنوان قتل مورد بررسی قرار میگیرد.خاكی نیز با تاكید بر همین نكته میگوید: ظاهرا كارگردان نمیدانسته در سیستم قضائی ایران چه تغییراتی رخ داده است. حضور بازپرس در صحنه قتل الزامی است ولی ما بازپرس سرصحنه قتل ندیدیم. اولین مرحله رسیدگی دادسرا است كه آن هم حذف شده بود. در مرحلهای كه پلیس وارد داستان میشود، به دنبال جمع كردن ادله نیست و اینها یك نفر را میگیرند و منتظر اقرار او هستند، یعنی اقرار محور است در حالی كه باید دلایل علمی جمعآوری شود.در این مجموعه دختر متهم در حالی در دادگاه صحبت میكند كه جزو شهود پرونده نیست. در دادگاه واقعی قاضی به متهم میگوید شما قاتلید و متهم باید از خود دفاع كند، در حالی كه دادگاه «زیر تیغ» بیشتر تراژیك و هیجانی است و صحبتهایی خارج از موضوع پرونده در آن رد و بدل میشود.دكتر نجفی توانا معتقد است «زیر تیغ» بحث اخذ رضایت از اولیای دم را به خوبی مطرح كرده و در این مورد، بسیاری از نكات را رعایت كرده است؛ اما باز بر این نكته تاكید دارد كه فیلمها و سریالها، نقش مهمی در آموزش مردم دارند.بهاءالدین خرمشاهی نیز با تاكید بر وجه مثبت مجموعه «زیر تیغ» در ایجاد حس بخشش و گذشت، معتقد است اینگونه سریالها باید از منظر جامعهشناسانه و روانشناسانه نیز به خوبی كارشناسی شوند؛ كاری كه متاسفانه در اغلب مجموعههای تلویزیونی انجام نمیشود.دكتر سیفزاده، صحنه درگیری بین خواهر و برادر را در قسمتی كه خواهر حاضر به قصاص متهم نیست ، را از نكات قابل توجه و مثبت این مجموعه میداند و میگوید : صحنه در گیری بین خواهر و برادر كه بر مبنای احساس نفرت و كینه است و برادر به تحریك عموی خو د تصمیم به قصاص دارد، بسیار خوب از كار درآمده است.در این صحنه وقتی اوضاع توفانی میشود، مادر طرف پسر را میگیرد،ظاهراً این منطق برخی از مردم است كه میگوید حق با زور است و این هوشمندی قابل تحسین است. اما از سوی دیگر در این مجموعه، به چند اتهام در یك مرجع رسیدگی میشود، در حالی كه در واقعیت اینطور نیست و هر اتهامی دادگاه مخصوص به خود را دارد.در «زیر تیغ» دادگاه سرقت یا خیانت در امانت تشكیل میشود و نیمه تمام رها شده و دوباره در همین مرجع به اتهام قتل عمد رسیدگی میشود. صحنه دادگاه این مجموعه بیشتر به صحنه یك نمایش شبیه است كه هنرپیشهها در آن حرفهای قشنگی میزنند كه با واقعیات جامعه انطباق ندارد.در این مجموعه همه چیز از دادگاه آغاز میشود، در حالی كه تحقیقات مقدماتی میبایست در دادسرا و توسط بازپرس به عمل بیاید. در «زیر تیغ» قرارهای تامینی و موافقت یا مخالفت دادستان با آن و صدور كیفرخواست نیز روشن نیست.در كشور ما بچهها از سنین ابتدایی در كتابهای درسی خود با مراجع قضائی آشنا میشوند و به همین خاطر لازم است این موارد، در مجموعههای تلویزیونی رعایت شود. خاكی نیز معتقد است نحوه ارتكاب قتل در این سریال بسیار حرفهای به تصویر كشیده شده اما در ادامه تشخیص نوع قتل اشتباه صورت گرفته است.معاون دادستان در توضیح این مطلب میگوید: تصویر كردن نحوه رسیدگی به جرم در مجموعه باید به درستی تصویر شود زیرا در غیر این صورت توقع نابهجا در بعضی مردم ایجاد میشود، بارها پیش آمده كه این صحنههای خارج از واقعیت فیلمها و سریالها باعث شده، مردم تصور كنند دادگاهها همینگونه است. فیلمها نباید قانون را برعكس تحویل مردم بدهند.همشهری - الهام اناریلینک:مردم از زیرتیغ می گویند«زیرتیغ» از نگاه فخیمزادهنگاهی به زیر تیغنگرانی برای پایان زیر تیغچرا زیر تیغ اینقدر تلخ است ؟برای باور بیشتر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 409]