تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مؤمن را بر مؤمن، هفت حق است. واجب ترين آنها اين است كه آدمى تنها حق را بگويد، هر ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821071886




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

در می زند بعد وارد می شود


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: در يك حمله مغزي، مانند حمله قلبي بلافاصله بايد به‌دنبال كمك بود، چون هر دقيقه‌اي براي اين بيماران ارزشمند است. هرچه‌قدر هم ديرتر معالجات شروع شود، صدمات و پتانسيل ناتواني بيشتر خواهد بود. می‌گويند سكته مغزي سومين علت مرگ و چهارمين علت ناتواني در جهان است. عده زيادي از افراد مبتلا به اين اختلال نمي‌ميرند، ولي سال‌هاي سال با نوعي ناتواني زندگي خود را ادامه مي‌دهند. اين بيماري در ايران هم هر سال جان هزاران نفر را مي‌گيرد، اما به عقيده كارشناسان، مردم هنوز سكته مغزي را به خوبي نمي‌شناسند. در يك حمله مغزي، مانند حمله قلبي بلافاصله بايد به‌دنبال كمك بود، چون هر دقيقه‌اي براي اين بيماران ارزشمند است. هرچه‌قدر هم ديرتر معالجات شروع شود، صدمات و پتانسيل ناتواني بيشتر خواهد بود. با دكتر بابك زماني، متخصص مغز و اعصاب و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي ايران در مورد باورهاي غلط در مورد اين بيماري و نقص‌هاي درماني آن در كشور به گفت‌وگو نشستيم. او مي‌گويد درحالي‌كه در كشور ما براي خيلي از افرادي كه داراي بيماري‌هاي مزمن هستند انجمن‌هاي خاصي تاسيس شده است، ولي با وجود قربانيان بي‌شمار ناشي از سكته مغزي، تا سال گذشته هيچ انجمني براي اين بيماران وجود نداشت. آقاي دكتر، علاوه بر تاسيس انجمن سكته مغزي كه سال‌ها براي تاسيس آن شاهد تاخير بوديم، در مورد سكته مغزي چه كاستي‌هاي ديگري در نظام سلامت ما وجود دارد؟ متأسفانه هنوز روش‌هاي پيشگيري از اين بيماري در كشور ما ناقص است، چه برسد به درمان آن در مراحل حاد و پيشرفته. علاوه بر اين در مرحله ناتواني و توانبخشي بيماران هم نه تنها نسبت به كشورهاي ديگر دنيا بلكه نسبت به بيماري‌ها و تخصص‌هاي ديگر و حتي در مقايسه با ديگر بيماري‌هاي مغز و اعصاب آگاهي‌ بسيار كمتري داريم. مثلا ما در مقايسه با بيماري‌ ام‌اس خيلي پيشرفت كرديم و در درمان اين بيماري در رده كشورهاي پيشرفته هستيم ولي در تشخيص و درمان سكته مغزي مي‌توانم بگويم جزء عقب‌مانده‌ترين كشورها هستيم. و اين عقب‌ماندگي از كجا ناشي مي‌شود؟ببينيد، براي درمان سكته مغزي واحد‌هايي به نام واحد‌هاي سكته مغزي لازم است كه در همه جاي دنيا تشكيل شود. به‌طوري كه همه بيماران بايد در اين واحد‌ها بستري شوند. در اين واحد‌ها چه اقداماتي انجام مي‌شود؟ تأسيس اينگونه واحدها جهت انجام اقدامات ضروري روي بيماران بسيار ضروري است. در آنها پروتكل‌هاي ويژه‌اي وجود دارد و تيمي از پزشك، فيزيوتراپ و راديولوژيست جهت اقدامات درماني روي بيماران سكته مغزي برنامه ريزي لازم را از قبل انجام مي‌دهند. متأسفانه هيچ كدام از مراكز درماني در ايران از اينگونه واحدها برخوردار نيستند. واحدهاي سكته مغزي دقيقاً شبيه CCUهايي هستند كه حدود 20 تا 30 سال پيش در دنيا رايج شد و قرار شد تمام كساني كه مبتلا به سكته قلبي هستند را به آنجا ارجاع دهند . مگر راه‌اندازي اين واحد‌ها پيچيده‌تر از راه‌اندازي CCU است؟ به هيچ وجه، در حال حاضر ما تمام امكانات لازم براي به راه انداختن اين واحدها را داريم. علاوه بر اين امروزه در ذهن همه مردم اينگونه شايع شده كه بيمار سكته قلبي بايد در CCU بستري شود و حتي دور‌افتاده‌ترين بيمارستان‌ها CCU دارند. ولي در هيچ بيمارستاني در كشور واحد سكته مغزي وجود ندارد. علاوه بر اين وجود چنين مراكزي مي‌توانند تخت‌هاي بيمارستان‌ها را خلوت كند. مگر اين بيماران احتياج به بستري شدن ندارند؟ نه، خيلي از بيماران بستري، افرادي هستند كه اصلا احتياجي به بيمارستان ندارند بلكه به مكاني نياز دارند كه فقط پرستار و فيزيوتراپ اقدامات لازم را رويشان انجام دهند. ولي چون به چنين مراكزي دسترسي ندارند، روي تخت بيمارستان كه هزينه بسيار بالايي دارد مي‌خوابند. خيلي از اين بيماران هم كه حتي امكان دسترسي به بيمارستان ندارند و مجبورند كه در منزل بمانند، مشكلات زيادي را براي خود و خانواده ايجاد مي‌كنند و عده زيادي از آنها هم به همين دليل مي‌ميرند. شما به نقص امكانات براي اين بيماران اشاره كرديد. با اين حال هنوز عده خيلي زيادي از ما نمي‌دانيم كه هنگام مواجهه با فردي كه دچار سكته مغزي شده اصلا بايد چكار كنيم. كمي به علائم و نحوه شروع اين نوع سكته اشاره مي‌كنيد؟ سكته مغزي يك حادثه ناگهاني است كه در قسمتي از مغز به وجود مي‌آيد و داراي 2 علت است. يكي از علل آن مربوط به پاره شدن يك رگ در داخل مغز است كه باعث ايجاد خون اضافي در داخل مغز مي‌شود؛ يعني سكته مغزي هموراژيك يا خونريزي دهنده. ولي نوع مهم‌تر آن اين است كه در داخل رگ لخته‌اي ايجاد مي‌شود و رگ را مسدود مي‌كند در نتيجه به قسمتي از مغز خون نمي‌رسد و همان قسمت به تدريج مي‌ميرد. به اين نوع سكته، سكته مغزي ايسكميك هم مي‌گوييم. البته در قلب فقط اين نوع سكته وجود دارد. ولي اين دو نوع سكته مغزي كاملاً متضاد هم هستند ولي سكته مغزي به معناي دوم شايع‌تر است. براي همين است كه تاكيد مي‌كنم شناسايي علائم و نحوه شروع اين دو نوع سكته به‌خصوص براي پزشكان از نظر اقداماتي كه بايد انجام دهند، بسيار مهم است. خب در ذهن مردم علائم اين اختلال شبيه چه علائمي است؟ الان مردم فكر مي‌كنند علائم سكته مغزي به‌صورت فلج عمومي بدن است ولي مهم‌ترين علامت اين اختلال، اختلال بينايي گذرا در يك يا هر دو چشم، اختلال در راه رفتن و درد و سوزش در يك طرف بدن است. خيلي از افراد هم فكر مي‌كنند سرگيجه از علائم شروع سكته است. اصلا سرگيجه ارتباطي با سكته مغزي دارد؟ خير، ببينيد، در مورد علائم سكته مغزي 2 نكته مهم مطرح است. اول اينكه معمولاً سكته مغزي باعث كاهش سطح هشياري و كما نمي‌شود و كساني كه سكته مي‌كنند يك سري علائم موضعي و عصبي پيدا مي‌كنند، اين علائم يا باقي مي‌مانند و يا از بين مي‌روند. دوم اينكه كساني كه دچار سرگيجه مي‌شوند، بايد بدانند كه اين علامت پيش آگاهي سكته مغزي نيست. سرگيجه اگر با علامت ديگري همراه نباشد، به ندرت ممكن است كه علت سكته مغزي باشد. در ضمن اين علائم اگر باقي بمانند سكته مغزي اتفاق افتاده، ولي در اكثر موارد به شكل گذرا هستند. براي همين است كه ما مي‌گوييم سكته مغزي بيماري نجيبي است كه هميشه در مي‌زند و بعد وارد مي‌شود. پس به او اجازه وارد شدن ندهيد. اين مثالي است كه ما براي بيماران مي‌زنيم. در مورد تصورات غلط ديگر بيماري چطور؟ مشكلي كه الان در رابطه با نحوه برخورد با اين بيماران به‌خصوص در ساعات اول وجود دارد، اين است كه فشار خون بيمار دچار سكته مغزي بالا مي‌رود ولي مردم يا حتي پزشكان تصور مي‌كنند بايد فشار خون را در بيمار پايين بياورند. در حالي‌كه در 2- 3 روز اول حتي ممكن است بالا بودن فشار خون براي بيمار خوب باشد ولي پايين آوردنش بسيار خطرناك است. البته در موارد حاد پايين آوردن فشار خون اين بيماران لازم است ولي در ايران داروهاي مطمئن پايين‌آورنده فشار خون وجود ندارد. علاوه بر اين استفاده از كپسول آدالات براي اين بيماران متأسفانه خيلي شايع شده. اين كپسول هم در دسترس اكثر مردم قرار دارد. به‌طوري كه با مشاهده فردي كه نيمه بدنش فلج شده و فشار خونش بالا رفته، اين دارو را زير زبانش مي‌ريزند. علاوه بر استفاده از اين دارو يكي از راه‌هاي درماني غلط كه باز هم شاهد استفاده از آن به‌خصوص در درمانگاه‌ها هستيم، تزريق آمپول دگزامتازون به اين بيماران است. اين كورتون نه تنها تاثير مثبتي ندارد، بلكه با بالا بردن قند خون باعث بدتر شدن وضعيت بيمار مي‌شود. عده‌اي هم نقش استرس را در اين ميان مطرح مي‌كنند و معتقدند افراد پر استرس بيشتر مبتلا به سكته مغزي مي‌شوند. شما اين حرف را قبول داريد؟ خير، هيچ ارتباطي بين اين دو نيست. شما گفتيد در حال حاضر داروهايي در دسترس مردم هستند كه بالقوه براي اين بيماران خطرناكند. در اين شرايط داروي مناسبي كه بايد سريعا در اختيار بيمار قرار گيرد چه دارويي‌است؟ ببينيد، تعداد زيادي از اين بيماران كانديد دارويي هستند كه در 3 ساعت اول بايد تزريق شود، چون مي‌تواند از مرگ بافت‌هاي مغزي جلوگيري كند. اين دارو كه باز‌كننده رگ است و در 3 ساعت اول استفاده مي‌شود، در كشور ما وجود ندارد. اما در حال حاضر در اروپا و آمريكا به بيماراني‌را كه زير 3 ساعت به اينگونه واحدها مي‌آورند، اين آمپول تزريق مي‌شود. تزريق اين آمپول چند درصد احتمال نجات بيمار را افزايش مي‌دهد؟ از 3 يا 4 بيماري كه اين آمپول به آنها تزريق شده، يك نفر به‌طور كامل از سكته مغزي نجات پيدا مي‌كند. در حال حاضر هم روش‌هاي مختلفي است كه در همان ساعت اول براي بيمار انجام مي‌دهند. كه باز هم متأسفانه اين روش‌ها در ايران نيست. مثلا در مراكزي، با تحريك مكانيكي و آنژيوگرافي رگ را باز مي‌كنند و گاهي اوقات نيز در ساعت اول بروز سكته از بالن استفاده مي‌كنند. آقاي دكتر، چه كار كنيم كه دچار سكته مغزي نشويم؟ اين مربوط مي‌شود به پيشگيري اوليه از بيماري. در مورد سكته مغزي چند عامل خطر‌زا وجود دارند كه ثابت شده در ايجاد سكته مغزي مؤثرند. فشار خون يكي از اين عوامل و مهم‌ترين آنهاست. قند و چربي 2عامل مهم ديگر هستند. استفاده از سيگار، افزايش وزن و كاهش فعاليت فيزيكي، بيماري‌هاي قلبي و اختلال در ضربان قلب نيز از ديگر عواملي هستند كه در بحث پيشگيري اوليه بايد به آنها پرداخته شود. با اين حال چطور مي‌شود از بروز سكته مغزي در كسي كه يك بار به آن دچار شده جلوگيري كرد؟ متأسفانه در بيمارستان‌هاي كشور ما كسي كه با علائم خفيف سكته مغزي مراجعه كرده، به سرعت مرخص مي‌شود و كسي كه داراي علائم سنگين است، بستري مي‌شود، در حالي كه اين روند بايد كاملاً برعكس باشد، يعني كسي كه داراي علائم خفيف سكته است بايد بستري شود و علائم او به‌طور دقيق مورد بررسي قرار گيرد تا ديگر اين علائم تكرار نشوند.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 323]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


پزشکی و سلامت

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن