تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 30 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):دو خصلت است كه بالاتر از آنها چيزى نيست: ايمان به خدا و سود رساندن به برادران.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1807286616




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بیوگرافی و مصاحبه از عبدالجبار کاکایی | شاعری یا نویسندگی


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: در گفتگوی صمیمانه با استاد کاکایی سری زدیم به کوچه های کودکی، از کلاسهای انشا یادی کردیم، از معلمان علاقه مند به ادبیات. از او چگونه شاعر شدنش را پرسیدیم و رابطۀ شعر و نثر را جویا شدیم. پرسدخود را شاعر می دانید یا نویسنده؟
متن این گفتگو در شمارۀ1 فصلنامه انشا و نویسندگی چاپ شده است.
گفتگو با عبدالجبار کاکایی
شاعری یا نویسندگی

*از زنگ انشا شروع کنم. امیدوارم شما تجربههای خوبی از آن داشته باشید. چه در دوران تحصیل و چه در دوران تدریس.
** به طور جدی موقعی متوجه زنگ انشا شدم که در کلاس اول دبیرستان درس میخواندم. در آن موقع تنشهای سیاسی و اجتماعی انقلاب زیاد بود و این تنشها بر نوشتن تأثیر داشت. در آن موقع اولین مطلبم را نوشتم و در واقع یک روزنامه دیواری تهیه و تنظیم کردم. نیاز به نویسندگی همزمان با تحولات سیاسی سال 57 در من مانند خیلیها ایجاد شد. پیشتر از آن وقتی به عنوان دانشآموز در مراسمها و اعیاد و جشنهای آن زمان شرکت میکردم، میدیدم بچههای شُسته و رُفته و با کروات، پسر رئیس شهربانی یا پسر رئیس آموزش و پرورش، به بالای سن میرفت و نوشتهای میخواند. آن موقع دوست داشتم مثل آنها باشم و چیزی بنویسم و جلوی جمع بخوانم. اما انگار امکان خلاقیّت در محیطهای آموزشی به طور طبیعی پیدا نمیشد، بعد از انقلاب هم در مواقعی این طور بهنظر میرسد. آن موقع بیشتر بود و برای طبقات متوسط و ضعیف که من هم جزء آن بود، بیشتر نمود پیدا میکرد. انشا خواندنِ نه در دورة دبستان و نه در دورة راهنمایی و نه دبیرستان عملی نشد و انگیزهاش ماند تا زمانی رویدادهای سیاسی؛ زمانی که مردم به روزنامه و کتاب علاقه نشان دادند. کتابخانة پدرم هم هفت یا هشت و نهایت ده جلد بیشتر نداشت آن هم توضیح المسایل آقای خویی و تاریخ وصّاف و چهار پنج کتاب عربی و چند جلد کتاب نوحه به زبان عربی. در زمان انقلاب انبوهی از کتابهای جدید مانند آثار دکتر شریعتی، رمانهای خارجی و داخلی مانند کتابهای آقای محمود حکیمی به کتابخانۀ ما وارد شد و با خواندن آنها میل به نویسندگی و نوشتن در من شدت گرفت. در این سالها دبیران ادبیات دبیرستان برایم خیلی برجسته و در خاطراتم ماندگار شدند. این دبیران در نوشتن به من خیلی کمک کردند. ابتدا موضوعات اقتصادی و تاریخی مینوشتم بعد به موضوعات ادبی روی آوردم و به طور خاص شروع به نوشتن کردم. در سال شصت داشتم یک روزنامة دیواری تنظیم میکردم. یک ستون آن خالی بود و آن ستون را با شعر پر کردم. جالب است بدانید برای خانم صفار زاده هم همین اتفاق افتاده بود. وقتی خاطرات ایشان را میخواندم ایشان را هم یک ستون خالی روزنامة دیواری وادار به گفتن شعر کرده بود. آن ستون خالی اجازة نوشتن مقالة مفصل را نمیداد و من هم نشستم و چند کلمه سر هم کردم که موزون و قافیه دار بود. آن را نوشتم و جالب است بدانید فکر کردم این کلمات مال من نیست و آنها را از جایی به یاد آوردم. کم کم دبیر ادبیاتمان متوجه شد و در کلاس گفت آقای کاکایی از خودش شعر میگوید و من را سر کلاس مجبور کرد یکی از شعرهایم را بخوانم. خواندم و شعرم مورد اقبال قرار گرفت بعد وارد دانشکده شدم در آنجا باز هم شاعریم را از دانشجویان پنهان میکردم. تا اینکه یک روز دکتر کامل احمدنژاد سر کلاس ادبیات شعرم را از یکی از بچهها شنید و اصرار کرد بیایم و یکی از اشعارم را بخوانم. آخرین شعر من، شعری بود که برای حافظ گفته بودم. یادم است دکتر احمدنژاد جملاتی را گفت که روی من خیلی تأثیر گذاشت و به من گفت: «آقای کاکایی شما اولین کسی نیستید که حافظ را ستایش کردهاید، گوته هم این کار را کرده است.» ببینید در واقع ایشان فرقی بین من و گوته نگذاشت. یک لحظه در آن حال و هوای عاطفی احساس کردم مانند گوته حافظ را تحسین کردهام و در موقعیت شغلی گوته قرار گرفتهام. این اتفاقات و توجه بچهها بر من تأثیر فراوان گذاشت. در مرکز تربیت معلم که بودیم یک روز شعر خواندم و مدیر مرکزمان آقای میرافضل آمد و راجع به آن شعر برای بچهها 45 دقیقه صحبت کرد. یادم است بیتی که آقای افضل دربارة آن مفصل صحبت کرد راجع به جنگ بود. و بیت چنین بود:
«آنجا که صحرا از دل صحرا برون گشت آنجا که دریا از میان رود بگذشت»
تعبیر دریا از میان رود گذشتن برای آقای افضل خیلی جذاب شده بود که عبور جنگجویان ایرانی از رود کارون را به دریای تشبیه کردهام. این بار دریا از دل رود عبور کرده است؛ معمولاً رود در دریا میریزد اما این بار دریا در رود ریخته بود. همة اینها انگیزههایی بود که من احساس کردم شاعری بهتر از نویسندگی و در واقع نثرنویسی است. خودتان میدانید که نثر نوشتن یک وضعیت بلاتکلیفی برای نسلهای ما ایجاد کرده است، چون کسی که نثر مینویسد چیزی است بین شاعر و نویسنده که داستان می نویسد. ندرتاً نثرنویسها مهارتی پیدا میکنند که نثرشان مورد توجه جامعه قرار بگیرد. نثرنویسی اساساً موضوع بلاتکلیفی بود مخصوصاً در دورهای که ما بودیم لذا جاذبة شاعری برایم قویتر بود. داستاننویسی حوصلههایی میخواست که فکر میکردم ندارم. چون حوصلة داستاننویسها خیلی بیشتر از شاعرهاست شاعر بالاخره مینشیند و در یک فرصت زمانی کم همة اتفاقات را به قلم میآورد، اما داستاننویسی باید از قبل طرحی کند و گاهی اوقات باید با چهارصد شخص در ذهنش زندگی کنند و هرکدام به سرانجام برسند. اصلاً فکر کردن به این کارها برای من خیلی سخت، خسته کننده و وحشتناک بود.
* شما اشاره کردید که نثرنویسی در جامعة ما وضعیت بلاتکلیفی دارد. به نظر شما چرا اینطور است؟
** اولاً قالبش جا نیفتاده، یعنی قالب نثر ادبی جا نیفتاده است. لزوماً نثر ادبی. و نثر ادبی به عنوان یک قالب! نثر ادبی در واقع پیش درآمدی برای شاعری یا داستاننویسی است. وقتی کسی نثر ادبی مینویسد به سمت داستان سوق پیدا میکند یا به سمت شعر. این دو گرایش در نثر ادبی هست. هرکدام که تقویت شود شما سریع این عرصه را ترک میکنید و در واقع محلی است برای ایستادن موقت تا بهتر تعیین تکلیف کنی. به نظر من دو تا انگیزه وجود دارد که انسان را به نوشتن ترغیب میکند. انگیزۀ اول خودِ نوشتناست. کسانی که می نویسند لزوماً به دنبال چاپ آثارشان نیستند، در پی تخلیة احساسات و در واقع ارجاع ذهنی به نوشتههایشان هستند. همین برای آنها لذتی ایجاد میکند که به آن قناعت میکنند. ولی از یک مرحلهای به بعد وسوسه میشوند دیگران هم با نوشتههایشان همزاد پنداری کنند و میبینند که نمیشود. وقتی دیگران میخوانند جذابیتی برای دیگران ندارد و اینجاست که وارد انگیزة دوم میشویم. و بحث تکنیک پیش میآید. معتقدم بهترین روشها برای نویسندگی کسب تجربه از دیگران است که عموماً با تقلید آغاز میشود و رفته رفته به استقلال میرسد. یعنی شما نثر جلال آل احمد را میخوانی و سپس تقلید میکنی و یا نثر بیهقی را میخوانی و تقلید میکنی و زمانی میرسد که به شما تذکر داده میشود که زیر سایه هستی یا خودت احساس دلزدگی میکنی از اینکه داری مثل او حرف میزنی، ولی در واقع هیچ وقت او نمیشوی و کم کم سعی میکنی مسیرت را از آنها جدا کنی و استقلال سبک پیدا کنی. مثل پرندهای است که بال ندارد و میخواهد پرواز کند، اما نمیتواند باید و حتماً به آن ابزار مسلط شود و آنها را استخدام کند تا بتواند پرواز کند. اینها تجربیاتی است که بعد از کسب مهارتهای اولیه به دست میآید. یعنی باید پله پله پیش رفت و آموخت.
* و به شعر رسید یا داستان. چرا در جامعة ما نثر به شکل مستقل طرفدار ندارد و در مجموع شعر از نثر پیشی دارد؟ اصلاً چنین برداشتی درست است؟
** به دلیل ساختار فکری جامعۀ ما. همانطور که میدانید آبشخور شعر، ادبیات و هنر، تفکّر است و در حوزة تفکر اگر به دورههای تاریخی ملت ایران رجوع کنید، بیشتر از آنکه عقلانیت حاکم باشد عواطف و احساسات و عشق حاکم بوده است. شاعری زبان عشق است و نثر زبان عقل و تعریف نثر و شعر را به همین شکل انجام دادهاند، گفتهاند: نثر حرکت از نقطة الف به نقطة ب در کوتاهترین زمان ممکن است. شعر هم حرکت از نقطة الف به ب است، اما این بار مسیر حرکت را شاعر تعیین میکند. در واقع گاهی اوقات شخص از نقطة الف به ب قدم میزند و گاهی میرقصد. نقل است که بهطور طبیعی همة مردم ایران شاعرند، مگر اینکه خلافش ثابت شود. این ذوق در دیالوگها و در رفتارها و محاورات معمولی مردم دیده میشود. البته بین گذشتگان بیشتر و امروزیها کمتر. و اما ادبیات مکتوب ما در همة حوزهها با موضوعات اجتماعی ارتباط دارد. بر فرض مثال در حوزة سیاسی؛ نوشتن در حوزة سیاسی با انتشار مطالب، روزنامهها، کتابها همراه است و همچنین در حوزههای فرهنگی و ادبی، بهداشتی و سلامتی، علمی، آموزش علوم مختلف و... در همة اینها نویسندگی و نوشتن کارکردهای اساسی دارد. به خاطر همین است که مطبوعات رکن پنجم فرهنگ یک کشور محسوب میشوند، به خاطر همین است که در واقع میل به خواندن در بشر امروز هست و کارکرد اجتماعی نوشتن انسان هم به نظر من فراوان است. انگیزۀ جاودانه شدن به نظر من در هر کسی هست و هر کسی دوست دارد اثری از خود بجا بگذارد. نوشتن یک حس فطری است معروف است که همة ما آدمها از زیر یک درخت عبور میکنیم، ندرتاً بعضی از افراد روی این درخت چیزی مینویسند و نفر بعد که از اینجا عبور میکند خبر ندارد چند نفر از اینجا عبور کردهاند و فقط میداند یک نفر از اینجا رد شده است آن هم چون اثر و یادگاری از خود به جا گذاشته است. انسان از مرگ میترسد و از جهت روانی یکی از موثرترین دلایل نوشتن همین ترس از فنا شدن و مرگ است. انسان از مرگ به نوشتن پناه میآورد تا به نحوی در نوشتههایش و متونش ادامة حیات دهد. فکر میکنم بشر همیشه به نوشتن علاقهمند خواهد بود و تا زمانی که میل به زندگی جاودانه دارد، از میلش به نوشتن کاسته نخواهد شد.






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 498]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن