تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 17 دی 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1851516676




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سنت، حكمت خالده و دين جاويدان


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: فرهنگ و ادب - سیری در فلسفه
سنت، حكمت خالده و دين جاويدان

گـــر صورت بــــــي.صــــورت معشوق ببينيد هــم خـواجه و هم خانه و هم كعبه شمائيد تراديسيون، كه به سنت ترجمه مي.شود از پيشوند tra (مخفف trans) و dare به معناي دادن تشكيل شده و معناي اصلي آن انتقال تعليمات معنوي (سينه به سينه) از نسلي به نسل ديگر است كه البته منشأ آن مي.بايستي الهي باشد.

وي افزود، توجه به اين نكته كه منظور گنون از سنت لب اديان است بسيار اساسي است و تفاوت آن را با بنيادگرايي مشخص مي.كند. بنيادگرايان هر ديني مثلاً كتاب آسماني خود را لغت به لغت مي.گيرند ـ آن هم در قشري.ترين سطح برداشت ـ و از اين رو بنيادگراي يك دين اديان ديگر را نمي.پذيرد. نزد گنون سنت.گرا ـ البته گنون اين كلمه را به كار نمي.برد ـ بيشتر به مفهومي ايني سيه (initiate) يا وارد به حلقه.ي رازآموزي است. ديگر اينكه تأكيد بر مبدأ فوق انساني تعليمات و حفظ آن توسط نسل.ها، حكم انحرافي بودن را براي هر چه منشأي انساني دارد و بالاخص هر چه صفت «نو» (new) را با خود همراه دارد از پيش صادر نمي.كند. نكته.ي مهم ديگري كه بايد به آن توجه داشت اين است كه نه هر كه از برخي انديشه.هاي گنون اقتباس كرد، سنت.گرا مي.شود. وي در ادامه به وضع ژوليوس اوولا (julius Elova) اشاره كرد و گفت او هيچ گاه اين امر اساسي را نپذيرفته بود كه بايد در يك چهارچوب سنتي قرار داشت، بلكه معتقد به نوعي روحانيت خودجوش (spontaneous spirituality) بود، آنچه دقيقاً توسط سنت.گرايان نفي مي.شود. كافيست عنوان كتاب «شورش عليه دنياي متجدد» را كه از اوولاست با عنوان كتاب گنون: «بحران دنياي متجدد» مقايسه كرد. دومي تحليل از وضعيت حاضر براساس داده.هاي سنتي است ولي اولي عكس.العملي فردگرايانه در برابر اين وضعيت. از اينجا مي.توان منشأ عقايد كاملاً فردي او را فهميد، كه منجر به اميدوار بودن به فاشيسم و نازيسم براي بهبودي دنيا شده بود، يا بعداً نظريات كاملاً غيرسنتي او كه مثلاً در كتاب «سواري بر ببر» Cavalcare La Tiger ـ ديده مي.شود. براي تحليلي از اين كتاب مي.توان به مقاله.ي تيتوس بوركهارت با همان عنوان رجوع كرد.
بيناي مطلق به تفاوت بين شوئون و گنون اشاره كرد و گفت: آثار گنون، مشخصه.اي صرفاً «نظري» دارد و وارد مسائل مربوط به تحقق، realization، نمي.شود. به عبارت ديگر هم آن بيشتر عقلاني است تا روحاني، در صورتي كه بيان كامل دكترين و متد را نزد شوئون مي.يابيم.
در بيان تفاوت بين دين و سنت: religio و traditio، شوئون مي.نويسد:
«دين، religio، آن چيزي است كه به آسمان پيوند مي.دهد و انسان را به تمامي متعهد مي.سازد ـ بر حسب معناي آن در لاتين كه از religare (بستن) مشتق شده ـ حال آنكه كلمه.ي سنت به واقعيتي بيروني.تر و گهگاه محدوديت. يافته.تر مربوط مي.شود و بيشتر جنبه.اي بازپس.نگر دارد. يك دين از همان بدو پيدايش، از لحظه.ي اولين نزول وحي، انسان را به آسمان پيوند مي.دهد ولي دو يا سه نسل بعد است كه سنت مي.شود و يا اجازه بروز بيش از يك سنت را مي.دهد».
وي در ادامه به توضيح دين جاويدان از ديدگاه شوئون .پرداخت و گفت:
هنگام صحبت از دكترين مي.بايستي به جنبه.ي شناخت.شناسي آن نيز توجه داشت، چه اين بعد نيز خود بخشي از دكترين است. از اين رو شناخت وسعت عقل و به تبع آن اراده ضرورت مي.يابد. شوئون مي.نويسد:
«يكي از كليدها براي درك طبيعت حقيقي سرنوشت نهايي ما اين واقعيت است كه اشيا زميني هرگز متناسب با برد واقعي عقل ما نيستند. اين عقل براي مطلق ساخته شده، يا اصلاً وجود ندارد؛ در ميان عقول اين عالم تنها روح انسان است كه توانايي ابژكتيويته را دارد، اين به همراه مي.آورد ـ يا ثابت مي.كند ـ كه تنها مطلق است كه به عقل ما امكان مي.دهد تا تماماً بتواند آنچه را كه مي.تواند، يا به تمامي آنچه را كه هست باشد. اگر مطلق را ثابت كردن لازم يا مفيد بود، مشخصه.ي ابژكتيو و وراي شخصي عقل انساني به عنوان گواه كفايت مي.كرد، چون اين عقل اثر انكارناپذير اصلي نخستين است كه صرفاً روحاني است، (اثر) واحدي بي.نهايت مركزي ولي دربرگيرنده.ي همه چيز، (اثر) ذاتي در عين حال. ترانساندانت و ايمنانت. بيش از يك بار گفته شده كه حقيقت تام با خطي ناميرا در خود جوهر روح ما نوشته شده؛ وحي.هاي مختلف كاري جز اين نمي.كند مگر به درجات متفاوت بر حسب حالات، هسته.اي از يقين.ها را «متبلور سازند» يا «به آن فعليت بخشند» كه (اين هسته) نه تنها در علم شامل الهي محفوظ است، بلكه در اثر انعكاس در هسته.ي «طبيعتاً فوق طبيعي» فرد، همچنين در (هسته.ي) جمعيت قومي يا تاريخي و يا در نوع انساني خفته است».
مي.توان پرسيد توانايي ابژكتيويته از كجا؟ پاسخ آن اينكه از همين جا كه ما اين مفهوم را داريم و آن را درك مي.كنيم. از همين نكته نيز نتيجه مي.شود كه هيچ نسبي.اي نمي.تواند آن را محدود كند، چه اگر محدود مي.كرد خود اين محدوديت سوبژكتيويته آن را تشكيل مي.داد. از اين رو عقل توانايي درك مطلق را دارد و در درك مطلق است كه تمامي آنچه را كه مي.توانسته انجام داده.
وي با اشاره به جمله.اي از شوئون با اين مضمون كه: «حقيقت تام با خطي ناميرا در خود جوهر روح ما نوشته شده» گفت: در اينجا بحث درباره.ي نظريه.ي شناخت مطرح است. بايد گفت كه تنها و تنها نظريه شناخت سنتي است كه عاري از هر گونه تناقض است و آن اين است كه حقيقت در جوهر روح ما نوشته شده. به عنوان شاهد قرآني مي توان از «علم آدم الاسما كلها» و «الست بربكم» ياد كرد. اين نظريه همان است كه افلاطون آن را «آموختن دوباره به خاطر آوردن است» مي.نامد.
منظور از هسته.اي از يقين.ها همان حقايق متافيزيكي اساسي است ودسترسي به آنها به نحوي شهودي و خطاناپذير، «عارف» و «روحاني» و «حكيم الهي» به معناي اصيل كلمه را ميسر است.
وي اراداه.. را امتداد عقل يا مكمل آن دانست و گفت: موضوعاتي كه معمولاً در پيش مي.گيرد، يا زندگي بر آن تحميل مي.كند، مادون وسع تام آن مي.ماند؛ تنها «بعد الهي» است كه پاسخگوي تشنگي اراده و عشق ما براي پُري مي.باشد. آنچه اراده.ي ما را انساني ـ و لذا آزاد ـ مي.سازد اين واقعيت است كه اراده ما متناسب با خداوند است؛ تنها در خداوند است كه آن (اراده) از تمام قيود، بنابراين از هر چه طبيعتش را محدود مي.كند، آزاد مي.گردد».
بيناي مطلق در خصوص نفس انسان گفت: «مشابه آنچه درباره.ي اراده گفته شد درباره نفس انسان نيز صادق است؛ نفس انساني دليلي بر وجود خداوند است چون با طبيعت الهي متناسب است و اين تناسب از طريق همدردي، عشق و بدون چشم.داشت و كرم و بنابراين در تحليل نهايي، از طريق ابژكتيويته يا توانايي خروج از سوبژكتيويته و در نتيجه توانايي وراي خود رفتن حاصل مي.شود».
وي «عملكرد اساسي عقل انساني تمييز بين واقعي (Real) و موهوم (Illusory) و يا بين مانا و گذرا است، دانست و تصريح كرد عملكرد اساسي اراده تمسك به مانا يا واقعي است. اين تمييز و اين تمسك لب تمام معنويات مي.باشد؛ وقتي به حد اعلاي خود گرفته شوند و يا به محض.ترين جوهر خود برگردانده شوند، اين دو در هر ميراث روحاني بزرگ انساني، كليت زيربنايي آن را تشكيل مي.دهند، اين كليت زيربنايي را مي.توان دين جاويدان (Religio Perennis) ناميد. به اين است و نه چيز ديگر كه حكما پايبندند، البته ضرورتاً بر پايه.ي عناصري صوري كه از طرف خداوند تشريع شده.اند.
وي در خصوص «تمييز متافيزيكي» «جدا كردن» ـ يا فرق گذاشتن از ديد شوئون گفت: تمركز نظاره.گرانه يا آگاهي اتحادبخش، «اتحاد» مايا با آتماست. «دكترين»، مربوط به تمييز جداكننده مي.شود و «متد» مربوط به تمركز متحدكننده؛ «ايمان» ربط به دكترين دارد و «عشق خداوند» مروبط به متد مي.شود».
وي دو كلمه.ي سانسكريت آتما (atma) و مايا (maya) براي فهم دكترين شوئون اساسي دانست و افزود آتما به عنوان اسم به معناي نفس (Soul) است ولي معناي اساسي آن ضمير انعكاسي است (reflexive pronoun)، به معناي «خود»، از اين رو مطلق آن به معناي خود الهي (divine self) است و براي اصل اعلي در بالاترين مرتبه به كار مي.رود. مايا قوه.ي «متجلي.كننده» يا «بيرون فكننده» آتماست، چه در عالم الهي چه در آفرينش. در عالم الهي مايا باعث تعين عالم صفات و افعال مي.شود و در آفرينش مايا پرده.اي است كه بر روي آن تصاوير حقايق الهي، مندرج در «گنج مخفي»، نقش مي.پذيرند. از اين نظر كه در اصل هستي مطلق تنها آن آتماست، مايا تداعي معناي «موهوم» را نيز مي.نمايد، خصوصاً ماياي كيهاني.
وي در ادامه به تعريف دين از اين منظر پرداخت و گفت: براي تعريف دين جاويدان شوئون از گفته.ي مشهور ايرنئوس قديس (St. Irenaeus) استفاده مي.كند كه مي گويد «خدا انسان شد تا انسان خدا شود». اين گفته را گونه.گون مي.توان تفسير كرد، مثلاً به زبان هندو مي.توان گفت آتما مايا شد تا مايا آتما بشود، يا مطلق در نسبيت درآمد تا نسبي به مطلق برگردد و غيرذلك.
«از ديدگاه عرفاني اين راز است ـ همراه با تمييز متافيزيكي و تمركز نظاره.گرانه كه مكمل آن است ـ كه از اهميتي مطلق برخوردار است. براي عارف، در آخرين تحليل «دين» ديگري وجود ندارد. اين همان است كه ابن عربي، با تأكيد بر مؤلفه.ي «تحقيق»، آن را «دين عشق» مي.نامد».
«تعريف دوگانه.ي دين جاويدان ـ تمييز بين واقعي و موهوم و تمركز دائم و اتحادبخش بر واقعي ـ در ضمن معيار اورتودوكسي دروني را براي هر دين و هر معنويت به همراه مي.آورد».
مي.گوييم اورتودوكسي دروني، چون معيار ارتودوكسي صوري هر دين با دين ديگر فرق مي.كند ـ يا از ديد هر دين ـ دين.هاي ديگر اوروتودوكس نيستند ـ چون لازمه.ي هر صورت انكار صور ديگر است.
«براي اينكه يك دين از درون، اورتودوكس باشد بايد داراي يك سمبوليسم اسطوره.اي يا دكتريني باشد كه تمييز اصلي را برقرار مي.كند، به عبارت ديگر داراي دكتريني باشد كه كلاً متناسب با مطلق باشد، راهي ارائه دهد كه تمركز كامل و مداوم آن را ضمانت كند».
مستقيم.ترين بيان دكترين حكمت خالده بدون شك ادويته ـ ودانته (advayta – vedanta) با مفاهيم آتما و مايا و منتزم Tat tvam asi (تو آني) مي.باشد. ولي اين دكترين تحت صورت.هاي گوناگون در ازوتريسم.هاي حكمي همه اديان بزرگ يافت مي.شود ـ خود دين بياني غيرمستقيم و سبموليكي از اين حكمت ابدي است.
وي به مثال.هاي شوئون در اين خصوص در اديان مسيحيت، اسلام و بوديسم پرداخت و گفت:
«در مسيحيت، – به قول ايرنئوس قديس و ديگران ـ خدا «انسان شد» تا انسان «خدا بشود»، همان گونه كه در فصل اول انجيل يوحنا آمده: «در آغاز كلمه بود، كلمه نزد خدا بود و كلمه خدا بود. كلمه جسد گشت و در ميان ما زيست». «به آنان كه او را پذيرفتند، به مؤمنان به نام او، سلطان آن داده شد كه فرزندان خدا گردند». (انجيل يوحنا، باب اول)
«تمركز نظاره.گرانه و اتحادبخش در مسيحيت همانا ماندن در واقعي متجلي است ـ «كلمه.ي جسد شده» ـ تا اينكه واقعي در ما بماند، در ما كه موهوم هستيم، همانگونه كه مسيح در شهودي به قديسه كاترين سينايي اظهار داشت: «من آنم كه هستم، تو آني كه نيست». توسط صلات دائمي دل، نفس در واقعي مي.ماند ـ در ملكوت خداوند كه «در درون» ماست ـ همان گونه كه گفته.ي پولس قديس تعليم مي.دهد».
گفته.ي پولس قديس آنگونه كه در نامه.ي نخستين او به تسالونيكي.ها، باب 5 آيه.ي 17 آمده اين است: «پيوسته در نماز باشيد» يا «صلوا بلاانقطاع». تحقق روشمند آن توسط ذكر نام حضرت عيسي با متدي خاص است كه هنوز مركز آن در كوه آتوس در يونان برجاست و تعليمات قديسين كليساي اورتودوكس در اين بابت در كتابي به نام فيلوكاليا (philokalia) جمع.آوري شده. البته راه.هاي ذكر ديگري هم هست، مثلاً ذكر خاصي كه خود حضرت عيسي به خواهر كونسولاتا (Consolata) تعليم داده.
«در اسلام، همان موضوع اساسي ـ چونكه كلي است ـ بر حسب نظر گاهي بسيار متفاوت متبلور مي.شود. تميز بين واقعي (Real) و غيرواقعي (un Real) توسط شهادت بيان مي.شود: تمركز روي سمبول، يا آگاهي مدام از واقعي، توسط همين شهادت يا نام الهي (الله) كه سنتز آن و بدين ترتيب تبلور لب وحي قرآني است، انجام مي.پذيرد؛ اين شهادت يا اين نام نيز لب وحي ابراهيمي ـ توسط سلسله.ي اسماعيليه ـ است و به وحي اوليه.ي شاخه.ي سامي برمي.گردد».
شهادت لااله.الا.الله، تمييز اعلي و لب متافيزيك است. دو قسمت نفي و اثبات آن (لا.اله.و الا.الله) نفي نسبي و اثبات مطلق و يا در سطحي پايين.تر نفي دنيا و اثبات آخرت است.
«واقعي، با درآمدن به صورت قرآن ـ يا شهادت كه خلاصه.ي آن است، يا اسم («نام») كه جوهر مصوت آن است، يا ذكر («ياد كرد») كه سنتز عملي آن است ـ اين واقعي، به درون غيرواقعي يا موهوم يا فاني «فرود آمد» (نَزَلَ، اُنزِلَ) تا اينكه موهوم، در اين كشتي الهي، بتواند به واقعي برگردد، به «وجه رب كه تنها به جاي مي.ماند» (و يبقي وجه ربك دوالجلال و الاكرام)، بُرد متافيزيكي كه ما به مفاهيم «موهوم» و «واقعيت» مي.دهيم هر چه مي.خواهد باشد.
وي افزود: شوئون متناظراً درباره.ي بوديسم چنين مي.نويسد:
«نظرگاه بوديسم از طرفي نزديك.تر به نظرگاه مسيحي است ولي از جنبه.اي ديگر بسيار دورتر از آن است. از طرفي بر پايه.ي «كلمه.ي جسد شده» قرار دارد، ولي از طرف ديگر فاقد مفهوم انسان گونه.ي خداوند خالق است. در بوديسم دو شق تمييز، نيروانه، واقعي و سمساره، موهوم مي.باشند؛ راه، در تحليل نهايي، آگاهي دائمي از نيروانه يا تمركز بر تجلي مي.شود، تجلي رهايي.بخش نيروانه همان بودا يا شونيه.مورتي يعني «تجلي خلأ» مي.باشد. در بودا ـ خصوصاً در صورت اميتابهايش (amitabha) نيروانه سمساره شده تا اينكه سمساره نيروانه بشود…»
اين دين جاويدان است كه وحدت دروني اديان را تشكيل مي.دهد؛ باز شناختن آنچه تجلي مستقيم الهي است و تمركز اتحادبخش بر سمبول متجلي.كننده. «ولله السماء الحسني فادعوه بها» و «اياً ما تدعوا فله الاسما الحسني». بر اساس آنچه گفته شد، تعبيراين دو آيه اين است كه هر ديني تجلي يكي از نام.هاي الهي است و اينكه هر كدام را بخوانيد تفاوتي ندارد زيرا كه هر كدام، از اسما حسناي او هستند.
همان گونه كه شوئون تعليم مي.دهد، هر نظرگاه روحاني مفهومي از انسان را با مفهومي متناظر از خداوند در مقابل هم قرار مي.دهد. مثلاً اگر انسان توسط عقل تعريف شود، خداوند بر او چون «حقيقت» ظاهر مي.شود، يا به عبارتي ديگر:
«خداوند چون بخواهد از جنبه.ي «حقيقت» خود را اظهار كند، انسان را، از آن جهت كه داراي موهبت عقل است، مورد خطاب قرار مي.دهد، درست همانگونه كه انسان درمانده را مورد خطاب قرار مي.دهد تا رحمت خود را ظاهر سازد و يا انسان را، از آن جهت كه از موهبت اراده.ي آزاد برخوردار است مورد خطاب قرار مي.دهد تا خود را چون قانوني كه رستگاري مي.آورد ظاهر سازد».
ادله.ي وجود خداوند و دين در خود انسان است. «من عرف نفسه فقد عرف ربه».
بيناي مطلق در پايان گفت: «اگر طبيعت متعالي انسان درك شود، طبيعت وحي و دين و سنت نيز درك مي.شود؛ امكان آنها، ضرورت آنها و حقيقت آنها فهميده مي.شود. با فهميدن دين، نه در يك صورت خاص بلكه در ذات بي.صورت آن، همه اديان فهميده مي.شوند؛ هم معناي آنها و هم معناي تفاوت.هايشان؛ اين است ساحت عرفان، ساحت دين جاويدان، در اين ساحت است كه تناقضات بيروني دگم.ها تفسير و حل مي.گردند».
گـــر صورت بــــــي.صــــورت معشوق ببينيد هــم خـواجه و هم خانه و هم كعبه شمائيد متن حاضر سخنرانی دکتر محمود بینای مطلق در هم اندیشی یک روزه “هنر ، سنت و سنت گرایان” می باشد






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 357]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن