واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: صفحه اول - جان به لب آوردم اي جان درنگر٭
صفحه اول - جان به لب آوردم اي جان درنگر٭
آرش حسننيا:پندآموزي بخشي از ادبيات كهن جهاني است. داستانها، حكايات و تمثيلهاي بسياري در حافظه ادبيات جهاني بهجامانده كه مرزي نميشناسند، حكايتي همچون حكايت جيرجيرك و مورچه با كمي تغيير در نقشهاي اصلي داستان در تمام جهان حكايتي است كه كودكان فارغ از مرزها ميشنوند و احتمالا پند ميگيرند.
داستاني كه در آن مورچهها در تابستان گرم سخت كار ميكنند و جيرجيرك يا گنجشك اين حكايت، آسودهخاطر زير سايه، راحتطلبي پيشه ميكند تا در زمستان سخت و وقت نداري و دشواري اين جمله را از مورچه دانا و دورانديش بشنوند كه «آنگاه كه جيك جيك مستونت بود فكر زمستونت نبود.» حكايت از فرط تكراريبودن، خستهكننده و ملالانگيز است، اتفاقا ملال زماني بيشتر ميشود كه قرنها تكرار آن نيز سبب نشده تا درسي از اين داستان آموختهشود، حتي قانون برنامه سوم توسعه، تاسيس حسابذخيره ارزي، قانون برنامه چهارم و اعمال محدوديت در ميزان برداشت دولت از اين حساب و كنترل مصارف ارزي دولت نيز سبب نشد تا پند مورچه اين حكايت شنيده شود. دولت نهم بهرغم داشتن درآمدي افسانهاي در سه سال گذشته و با تمام سازوكارهايي كه قانوننويسان و برنامهريزان پيش از اين دولت انديشيده بودند، امروز در هنگامه كاهش بيسابقه قيمت نفت كه در سه سال اخير نمونهاي نداشته مستأصل از اوضاع و احوال بازاري است كه اميدي به آينده آن نيست.
آخرين گزارش كميسيون اقتصادي مجلس تصريح كرده است كه درآمد دولت در سالهاي 84 تا 86 به ترتيب 53.82 ميليارد دلار، 62.46 ميليارد دلار و 81.76 ميليارد دلار بوده است، رقم اين درآمد براي امسال نيز75.00 ميليارد دلار پيشبيني شده است كه مجموع اين درآمدها را به رقم 273.04 ميليارد دلار خواهد رساند. براساس قانون برنامه چهارم توسعه دولت در سالهاي 84 تا 87 اجازه داشتهاست تا 64 ميليارد و 197 ميليون دلار از اين درآمدها را برداشت كند كه اگر دولت خود را پايبند اين برنامه و قانون ميدانست، امروز مانده حساب ذخيره ارزي بالغ بر 208 ميليارد دلار بود كه ميتوانست ركوردي دستنيافتني براي ميزان ذخاير و سرمايه نفتي كشور باشد، سرمايهاي كه براساس آنچه برنامهريزان برنامه سوم توسعه در ماده 60 آن برنامه و در هنگامه تاسيس حساب ذخيره ارزي پيشبيني كردهبودند، امروز ضمن مصون نگاهداشتن اقتصاد ايران از آثار و تبعات نفت 40 دلاري ميتوانست منبعي قابل اطمينان براي تبديل سرمايههاي زيرزميني به سرمايههاي روزميني به شمار آيد. اما دولت نهم ترجيح داد تا ركوردشكني خود را در حوزهاي ديگر به ثبت برساند و آن استفاده از درآمدهاي نفتي بود، مصارف ارزي دولت نهم در سه سال 84 تا 86 به ترتيب 44 ميليارد و 619ميليون دلار، 45 ميليارد دلار و 70 ميليارد دلار بوده است و كميسيون اقتصادي مجلس پيشبيني كرده است مجموع هزينه ارزي دولت در سال 87 به 70 ميليارد دلار برسد كه با اين حساب مجموع هزينههاي ارزي دولت نهم از سال 84 تا 87 به 229 ميليارد و 619 ميليون دلار ميرسد، حتي با اين حساب و كتاب هم بايد مانده حساب ذخيره ارزي پايان امسال 43 ميليارد و 421 ميليون دلار باشد، اما اعداد و ارقامي كه از اين حساب شنيده ميشود در بهترين حالت چيزي بيشتر از 25 ميليارد دلار نيست.
از سويي ديگر گزارشهاي نهادهاي بينالمللي و تحليلگران از اقتصاد ايران بر به تعادل رسيدن بودجه ايران با نفتي خبر ميدهند كه اين روزها رويايي دور از دسترس به شمار ميآيد. دويچهبانك آلمان، عدد قيمت نفتي كه بودجه ايران را به تعادل ميرساند، 58 دلار ارزيابي كرده و پيش از آن صندوق بينالمللي پول اين رقم را 90 دلار پيشبيني كرده بود، اعدادي كه اين روزها به روياي بازار نفت بدل شدهاند. حال در روزگار به سرآمدن نفت يكصد دلاري، دولت نهم در كارنامه كاري خود وارداتي 56.6 ميليارد دلاري در سال 86 را به ثبت رسانده، وارداتي دو برابر واردات سال 82 كه امسال بسيار بيش از 60 ميليارد دلار خواهد بود. جزئيات كارنامه وارداتي دولت نهم در هفت ماه امسال از چند برابرشدن واردات اقلام خوراكي و آشاميدني خبر ميدهد.
بهطوريكه در هفت ماه امسال نسبت به مدت مشابه پارسال در گروه فرآوردههاي گوشتي و آبزيان با رشدي 466 درصدي، در گروه فرآوردههاي غلات با رشد 208 درصدي و در گروه فرآوردههاي سبزيجات با رشد 79 درصدي واردات روبهرو بودهايم. اين آمار و آمارهاي ديگري كه روايتي رسمي و دولتي از كارنامه كاري دولت نهم در سه سال گذشته است، نشان ميدهد كه با كاهش قيمت نفت در بازارهاي جهاني نهتنها سرمايهگذاريهاي توليدي و بخشهاي مولد اقتصاد ايران با حمله قلبي مواجه ميشوند.
بلكه حتي بخشهاي ديگر اقتصاد نيز كه در اين سه سال در پناه نفت يكصد دلاري تنظيم بازار و كنترل قيمت را به دست توليدكنندگان خارجي و بازرگانان اين اقلام و كالاها سپرده بودند، به دشواري اين سياست را ادامه خواهند داد. حال دولت نهم بايد با نفت 40 دلاري، بار سنگين كاهش درآمدهاي نفتي، پاسخگويي به تغيير الگوي مصرف مردم و تنظيم بازار با واردات را يكجا بكشد. شايد ديگر نيازي به تكرارحكايت تكراري و ملالآور جيرجيرك و مورچه داستانها نباشد. راستي كدام يك از برنامهريزان اقتصادي دولت نهم در انديشه روزهاي سخت زمستان بودند؟
* مصرعي از يك غزل عطار
جمعه 1 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 369]