واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > آسیا - گفتوگو با دکتر پیروز مجتهدزاده، کارشناس مسئله بینالملل. جنگ ارتش پاکستان و طالبان محلی گرچه صدها هزار نفر را آواره کرده و ظاهراً نشان از ارادهای جدی برای حل مسئله افراطیون دره سوات از سوی دولت دارد ولی هنوز به نتایج روشنی نرسیده است و برخی کارشناسان در اراده ارتش و دولت پاکستان در حل مسئله طالبان تردید میکنند خصوصاً اینکه گزارشهای اخیر رسیده از مناطق درگیری حاکی از این است که حملات ارتش به مواضع طالبان بیش از آنکه این شبه نظامیان افراطی که به تازگی در منطقه دره سوات خودمختار شده بودند را نابود کند روستاییان و مردم بیدفاع را نابود کرده و ماشین جنگی و فکری طالبان همچنان پابرجاست. با این همه از آنجا که ترس از افزایش نفوذ طالبان در کل منطقه و حتی دنیا بیداد میکند و همه از این بیم دارند که پاکستان نیز به افغانستانی دیگر بدل شود بلکه به واسطه هستهای بودن این کشور به مراتب بدتر از آن، اقدام دولت زرداری در حمله و اعلام جنگ به این افراطیون توجیه شده به حساب میآید. خبر جهت بررسی این مسئله با دکتر پیروز مجتهدزاده گفتوگو کرده است. سرانجام پس از فشارهای زیاد آمریکا به دولت پاکستان و همچنین پیشروی نیروهای طالبان، دولت پاکستان مجبور شد جنگ با طالبان را آغاز کند. برخی معتقدند این جنگ جدی نیست و ارتش و سازمان اطلاعات پاکستان موسوم به آی. اس. آی، اراده جدی برای حذف طالبان ندارند.مسئله طالبان و افغانستان بسیار جدیتر از آن است که نهادهای بینالمللی با آن برخورد میکنند برای خشکاندن ریشه تروریسم باید آن را در پاکستان جستوجو کرد. شاهد بودیم که دولتهای اخیر پاکستان حسن نیت خود را ثابت کردند اما در عمل، کاری از دست آنها بر نمیآید و ارتش حریف isi نمیشود. دولت پاکستان نیازمند کمکهای عملیاتی از طرف ایالات متحده امریکا است. مشکلات افغانستان و پاکستان تنها از طریق ارتش و نیروی نظامی یا هزینه پولهای گزاف و حتی دخالت نظامی آمریکا هم حل نمیشود. آمریکا و پاکستان باید به کمک یکدیگر با برنامههایی که بر اساس علاقه ملت پاکستان طرحریزی شده است، در صدد حل مشکل طالبان برآیند. دولت پاکستان برای پیگیری خواست ملت ناچار است از اقدامات نظامی آمریکا جلوگیری کند و این مسئله را باید با برنامهریزی و کمک احزاب و ارتش حل کند. راهکار باید به گونهای باشد که جنگ را اول مردم شروع کنند و ارتش و آمریکا به کمک آنها بیایند و سرچشمه فساد را از بین ببرند. به این ترتیب مبارزه علیه گروههای تروریستی به یک هدف ملی تبدیل میشود و دخالت آمریکا نیز تبدیل به حمایت میشود. مردم منطقه وزیرستان و دره سوات بیشتر پشتون هستند و از طرفی پشتونها در ارتش نفوذ دارند آیا این مسئله مزید بر علت نیست؟ ابتدا ماجراجوییهای طالبان از این منطقه شروع شد و ریشه اصلی طالبان در آن منطقه به وجود آمد. کمک عناصر تروریستی دولت وقت پاکستان شرایطی در منطقه به وجود آورد که به امروز ختم شد. دولت امریکا برای ریشهکنی طالبان وزیرستان باید راه حلی متفاوت از طالبان افغانستان بیندیشد. افغانستان کشور بیدولتی است و ماجرا به کلی با پاکستان متفاوت است. آمریکا در پاکستان با دولت مستقلی سر کار دارد، وقتی نام وزیرستان به زبان میآید، به این معنا ست که با لانه زنبور طرف شدهاید و با ریشه فساد برخورد میکنید که این ریشه در کشور مستقلی واقع شده است. آیا ارتش پاکستان به تنهایی توانایی شکست دادن طالبان را دارد؟ ارتش به تنهایی قادر به حل مشکل طالبان نیست. تا زمانی که قسمت اطلاعاتی ارتش (isi) در اختیار شورشیان باشد مشکل طالبان حل نمیشود. این کار به دست ملت پاکستان و به همراهی نیروهای بینالمللی حل شدنی است. چنانچه ارتش پیروز شود آیا موقعیت زرداری در پاکستان تثبیت میشود؟ طبیعی است. پس به طور طبیعی احتمال میرود جریانات مخالف زرداری تلاش کنند این پیروزی کسب نشود؟ مشکل همینجاست وگرنه مشکل تا به حال حل شده بود. باید نیروهای علاقمند در احزاب مختلف رضایت و همکاری لازم در این زمینه را نشان دهند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 153]