واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: غذا انرژي لازم براي انجام فعاليتهاي فيزيكي و اعمال غيرارادي مثل تنفس را توليد كرده و مواد مغذي لازم براي رشد و ترميم بدن را تامين مينمايد. بنابراين مواد مغذي موجود در غذا ممكن است توليد انرژي نموده و يا پروتئين لازم براي رشد و ترميم را در اختيار بدن قرار دهند. برخي ديگر نيز مثل ويتامينها و موادمعدني اعمال حياتي را تنظيم مينمايند. احتياج بدن به انرژي و پروتئين به عوامل متعدد از جمله سن، جنس، حرفه و فعاليت فيزيكي، شرايط فيزيولوژيكي، وزن و شرايط آب و هوايي بستگي دارد. در دوران بارداري به علت تغييرات متابوليكي و رشد جنين، پروتئين لازم نسبت به دوره غيرحاملگي تا 25 درصد افزايش مييابد. شير دادن نوزاد هم احتياج مادر به پروتئين را بالا ميبرد. در كودكان و نوجوانان در حال رشد نيز مقدار پروتئين (را بهواسطه نقش مهم آن در رشد) بايد در رژيم غذايي افزايش يابد. سبزيها، ميوهها، غلات و حبوبات در صورتي كه به نسبت مناسب و متعادل براي تغذيه انتخاب شوند، نه تنها انرژي بلكه بيشتر احتياجات غذايي را تامين مينمايندَ؛ گرچه بعضي از اين احتياجات مثل پروتئين را ميتوان از منابع ديگر نيز به آساني به دست آورد. در اينجا به منابع انرژي (كربوهيدرات و چربي)، پروتئين، ويتامينها و فيبر خام در محصولات زراعي اشاره ميكنيم تا اهميت اين محصولات روشن شود. منابع انرژي: كليه تركيبات آلي كه به مقدار فراوان در مواد غذايي موجود است، قابل شكستن در بدن هستند، ميتوانند به عنوان منبع انرژي به كار روند. مهمترين تركيبهاي آلي كه منبع مهم انرژي بدن به شمار ميرود، كربوهيدراتها (عمدتا نشاسته، دكسترينها، قندها)، پروتئينها و چربيها ميباشند. ضريبهاي تبديل ارزش كالريكي كربوهيدراتها، پروتئينها و چربيها به ترتيب حدود 4، 4 و 9 بوده. يعني هر گرم كربوهيدرات، پروتئين و چربي در اثر سوختن به ترتيب 4، 4 و 9 كيلوكالري انرژي توليد ميكنند. در رژيم غذايي فقط كالري نبايد ملاك و مورد توجه باشد بلكه به منابع ديگر و نسبت بين آنها نيز بايد توجه كرد. مصرف بيش از حد هر يك از اين منابع نارساييهايي به بار ميآورد. انرژي كه از پروتئين به دست ميآيد، بايد حدود 15 درصد انرژي كل و انرژي مربوط به چربي و كربوهيدرات بايد به ترتيب 30 و 55 درصد باشد. در بين محصولات زراعي غلات و بهويژه مغزها مثل گردو و بادام داراي مقادير زيادي چربي و پروتئين هستند. غلات كه عمدتا حاوي نشاستهاند، منبع خوبي براي توليد انرژي هستند. غلات به صورت خشك مصرف نمي شوند بلكه در آب پخته ميشوند و مقدار زيادي آب جذب مينمايند. نان در حدود 35 تا 40 درصد آب دارد. حبوبات نيز به صورت خشك قابل مصرف نيستند و ضمن پختن در آب 70 درصد آب جذب مينمايند و بنابراين هر كيلوگرم از آنها به صورت پخته حدود 1000 كالري تامين مي نمايد. تامين انرژي لازم بدن، منحصرا از راه مصرف حبوبات، مستلزم وزن و حجم زياد بوده، به علاوه پروتئين مصرف شده در حبوبات به اندازهاي است كه بيش از 35 درصد كل انرژي مورد نياز را تامين ميكند كه از مقدار توصيه شده بيشتر است. ميوههاي خشك نيز ميتوانند به عنوان انرژي مصرف شوند ولي به علت زيادي قند ساده كه 90 درصد انرژي را تامين ميكند و كمبود كربوهيدراتهاي كمپلكس مصرف آنها به عنوان غذاي غالب توصيه نميشود. از بين محصولات زراعي غلات بهترين غذاي اصلي است كه ضمن توليد انرژي، چربي و پروتئين را به مقدار و نسبت لازم تامين مينمايد. بعضي سبزيها نيز به صورت كمكي در رژيم غذايي به كار ميروند مثل سيبزميني كه در بعضي كشورهاي اروپايي مصرف سرانه آن به نيم كيلو در روز ميرسد. از بحث فوق فهميده ميشود كه غلات عمدهترين منبع انرژي از محصولات زراعي است و در كشورهايي با منابع غذايي گياهي، اين محصولات (غلات)، منبع عمده تامين انرژي است. در كشورهايي كه رژيم مخلوط دارند مانند برخي كشورهاي اروپايي غلات نقش مهمي داشته و تا 40 درصد انرژي دريافتي را تامين ميكنند. منابع پروتئين: همانطور كه نياز كالريكي بدن تابع عوامل مختلف است، نياز انسان به پروتئين نيز بستگي به شرايطي مانند سن، جنس، فعاليت، حرفه و وزن دارد. به طور كلي و تقريبي ميتوان گفت 65 گرم پروتئين خام براي يك مرد بالغ متوسط كافي ميباشد. اين مقدار از مصرف سرانه پروتئين مردم اروپا كه بين 90 تا 100 گرم در روز است كمتر ولي دو برابر مصرف سرانه مردم كنگو ميباشد. به طور ساده ميتوان پنداشت كه مصرف مقداري محصولات زراعي مثل غلات و حبوبات به طوري كه براي تامين انرژي كافي باشد، ميتواند مقدار پروتئين كافي و مورد نياز بدن را نيز برآورده سازد. ولي اين نتيجهگيري با احتياط ارزيابي شود. چون در مصرف پروتئين علاوه بر كميت و مقدار، كيفيت و ارزش بيولوژيكي نيز بايد در نظر گرفته شود. گندم و جو با وجودي كه پروتئين با ارزش بيولوژيكي كم دارند، در صورتي كه به عنوان منبع عمده انرژي يا غذاي غالب مصرف شوند ميتوانند پروتئين نسبتا كافي تامين نمايند. حبوبات نيز منبع خوبي براي پروتئين هستند ولي هضمپذيري آنها مساله مهمي است و حتما بايد در آب خيسانده و خوب پخته شوند تا قابل هضم و استفاده شوند. اكثر محصولات گياهي مانند غلات خشك، حبوبات تازه و خشك، سبزيها، توتها و تمشكها، موز، خشكبار، كشمش، خرما، انجير، برگهها، آجيلها (مغزها) براي تامين پروتئين، بهتر از توليد انرژي ميباشند. منابع ويتامينها محصولات زراعي قادرند بسياري از ويتامينهاي مورد نياز را تامين كنند و برخي مانند سبزيها و ميوهها منبع سرشار ويتامين C هستند. همه محصولات زراعي و گياهي به يك اندازه ويتامين C را تامين نميكنند و در بين ميوهها، مركبات غنيترين منبع اين ويتامين هستند. گوجهفرنگي تازه نيز منبع نسبتا خوبي است ولي سيب، گلابي و ميوههاي هستهدار منبع فقيري بوده و آجيلها و خشكبار تقريبا فاقد اين ويتامين هستند. ويتامين C سبزيهاي تازه تقريبا قابل مقايسه با گوجهفرنگي است. غلات مقدار ناچيزي ويتامين C دارند. نتيجه و قاعده كلي اين است كه محصولات تامينكننده انرژي مقدار خيلي كمي ويتامين C دارند ولي گياهاني كه انرژي كمي دارند، حاوي ويتامين C زياد هستند. سيبزميني يك مورد استثناء است زيرا هم منبع انرژي خوب و هم حاوي ويتامين C زياد است. مقدار ويتامينهاي ديگر هم در محصولات زراعي متفاوت است. آرد گندم و جو در صورتي كه همراه سبوس مصرف شوند منبع خوبي براي تامين تيامين و اسيد نيكوتينيك هستند. سيبزميني از نظر تيامين و اسيد نيكوتينيك منبع متوسط بوده و با نان سفيد قابل مقايسه است. هويج منشأ مهم پيشسازهاي ويتامين A است و بسياري سبزيجات برگي نسبتا مقدار قابل توجهي از اين ويتامين دارند. به طور كلي محصولات زراعي و باغي مقدار ناچيزي ويتامين B12و D (در حد صفر) دارند. منابع فيبر خام: مواد غذايي علاوه بر تامين انرژي و مواد ساختماني بدن داراي نقش فيزيكي و فيزيكو شيميايي برحسب تركيب خود يعني دارا بودن موادي مانند سلولز، هميسلولز، پكتين و ليگنين ميباشند. اين تركيبات غيرقابل هضم و تركيبات وابسته آنها را فيبر خام ميگويند و بهواسطه حجم زياد و قابليت جذب آب و تخمير شدن به وسيله ميكروبهاي روده، در سلامت و كار لوله گوارش نقش مهمي دارند. بروز بيماريهايي مانند يبوست، ديورتيكولوز، التهاب آپانديس ارتباط نزديكي با مصرف كم فيبر خام نشان داده است و دو بيماري اول يعني يبوست و ديورتيكولوز را ميتوان در مراحل اوليه بيماري اغلب با مصرف روزانه 10 تا 30 گرم سبوس برطرف نمود. برخي دانشمندان نيز نارساييهاي احتمالي را به مصرف زياد فيبر خام نسبت دادهاند. نقش فيبر خام در هر ماده غذايي بستگي به تركيب شيميايي آن دارد. مثلا سبوس گندم بيشترين اثر لاكساتيو (ملين) را دارد و پس از آن كلم از اين نظر در درجه دوم قرار گرفته است. ولي كاهو و كرفس اثر چنداني ندارند. از سوي ديگر سبوس اثر ناچيزي روي كلسترول پلاسما دارد. اين اثر مربوط به جذب نمكهاي صفراوي و ساير استروئيدها به وسيله فيبر خام در روده مي باشد كه براي برخي از منابع فيبر خام قابل توجه است. تركيبات ليگنين كه سبوس نيز عمدتا از آن تشكيل شده است اثر جاذبه چنداني روي نمكهاي صفراوي و در نتيجه كاهش غلظت كلسترول خون ندارند، ولي پكتينها بهترين قدرت جذب براي اين مواد و در نتيجه بهترين اثر كاهشدهنده غلظت كلسترول و ساير ليپيدهاي خون را دارند. بنابراين يكي از نقشهاي مهم ميوهها در تامين سلامت علاوه بر تنظيم حركات دودي روده، از اين حيث ميباشد. kibod.com پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 482]