واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: طهماسب به عنوان استاد تیپسازی در دوبله شناخته میشود. او میتواند با صدای منحصر به فردش، به جای شخصیتهای مختلف با لحنی متفاوت صحبت كند. صدای طهماسب یادآور نقشآفرینی بازیگران بزرگی مانند... صدای دوبلور باید دراماتیك باشد این روزها بار دیگر سریال «مرگ تدریجی یك رویا» اثر فریدون جیرانی از شبكه 2 سیما در حال پخش است. در میان شخصیتهای قصه، داریوش آرمان بیش از بقیه بازیگران برجسته شده و به چشم میآید. علت اصلی آن هم صدای جذاب و شگفتانگیز این بازیگر است كه یكی از بهترین گویندهها و دوبلورهای سینمای ایران محسوب میشود. ناصر طهماسب افزون بر گویندگی نقشهای اول، در فیلمهای سینمایی و مجموعههای تلویزیونی زیادی به عنوان مدیر دوبلاژ و سرپرست گویندگان فعالیت داشته است. طهماسب به عنوان استاد تیپسازی در دوبله شناخته میشود. او میتواند با صدای منحصر به فردش، به جای شخصیتهای مختلف با لحنی متفاوت صحبت كند. صدای طهماسب یادآور نقشآفرینی بازیگران بزرگی مانند هارولد لوید، آنتونی پركینز، جك نیكلسون و دیوید جانسن است. همچنین بهیادماندنیترین نقشهایی كه او گویندگی آنها را به عهده داشته است عبارتند از فرمانده كسلر در سریال ارتش سری و ابوالفتح با بازی علی نصیریان در سریال هزاردستان اثر علی حاتمی. با وی درباره بازیگری و دوبله در سریالهای تلویزیونی به گفتوگو نشستیم كه خواندن حرفهای دلنشین او را به شما توصیه میكنیم. شما ازجمله گویندهها و دوبلورهایی هستید كه هر از گاهی بازیگری را هم تجربه میكنید. شاید بارزترین آنها حضور در سریال مرگ تدریجی یك رویا، ساخته فریدون جیرانی است كه این روزها از شبكه 2 در حال بازپخش است. انگیزه شما از تجربه بازیگری به چه عواملی برمیگردد؟واقعیتش این است كه من صداپیشگی و هنر پیشگی را از هم جدا نمیدانم و به نظر من هر دو یك كار را انجام میدهند، ولی زمانی كه من به عنوان گوینده كار میكنم درواقع در یك اتاق تاریك و پشت میز دوبله دست به بازیگری میزنم و آن را تجربه میكنم. همین كار را هم كه جلوی دوربین انجام میدهم، میشود بازیگری. در مورد سریال مرگ تدریجی رویا آقای جیرانی قصد داشت از صدای من برای نقش داریوش آریان استفاده كند كه بازی آن را نیز به من محول كرد. در این تجربه متوجه جذابیتهای بازیگری شدم و از آن لذت بردم. یكی از جذابیتهایش این بود كه باید دیالوگهای خودم را میگفتم و قرار نبود به جای بازیگر دیگری حرف بزنم. ضمن این كه به تجربه كردن هنرهای مختلف علاقه دارم. و احتمالا تجربه گویندگی و دوبله بویژه در فن بیان و دیالوگگویی نیز در اجرای نقش به كمكتان میآید.قطعا همین طور است. همان طور كه گفتم ما در گویندگی، بازیگری را در سطح بالایی تجربه میكنیم و حرف زدن به جای بازیگران بزرگ سینمای جهان این توانایی را به ما داده كه نقش و شخصیتها را بخوبی شناخته و آنالیز كنیم كه این تجربه در بازیگری نیز به كمك ما میآید. ضمن این كه قدرت بیان یك گوینده و مهارت او در دیالوگگویی چهبسا بهتر از یك بازیگر حرفهای باشد و از آنجا كه مخاطب با صدای او آشنایی دارد راحتتر با آنها ارتباط برقرار كرده همذاتپنداری میكند. البته من معتقدم سطح دوبله ما بسیار فراتر از سطح بازیگری است و هنوز ما در حرفه بازیگری به اندازه دوبله به استانداردهای جهانی نزدیك نشدهایم. برخی معتقدند گویندگان و دوبلورها نباید وارد عرصه بازیگری شوند، چون ممكن است تصویری كه مردم از صدای آنها در ذهن خود ساختهاند شكسته شود و شاید آن صدا جذابیت و باورپذیری خود را از دست بدهد. شما چقدر با این دیدگاه موافقید؟اگر موافق بودم كه بازی نمیكردم. نه من با این تحلیل موافق نیستم، چون همان طور كه گفتم بین این دو حرفه تفاوت و تفكیكی قائل نمیشوم. زمانی من گوینده، پشت میكروفن بازی میكنم و یك زمان هم جلوی دوربین، البته ممكن است یك دوبلور هم مثل یك بازیگر حرفهای نتواند بازی خوبی ارائه كند، اما این به معنی مغایرت داشتن گویندگی با بازیگری نیست. یعنی نگران نیستید كه تصویرتان شناخته شود. چون به نظر من نشان دادن تصویر یك صدای خوب، راز آلودگی و اسطورهای بودن آن را كم میكند؟من مثل شما فكر نمیكنم. اتفاقا وقتی در سریال مرگ تدریجی یك رویا یا سریال كلانتر بازی كردم مردم با من و صدای من ارتباط و انس بیشتری پیدا كردند و عكسالعملهای آنها در جامعه و كوچه و خیابان برایم بسیار جالب و آموزنده است. صدای شما ازجمله صداهایی است كه نمیتوان تقلید كرد و نمونه مشابه هم ندارد و دستكم من ندیدم كه از صدای شما تقلید صورت بگیرد و اتفاقا همین ویژگی هم موجب شده كاراكترهایی هم كه به جای آنها صحبت كردهاید در ذهن بمانند و ماندگار شوند. نظر خودتان چیست؟درست است. به این جنس از صداها، تكصدایی گفته میشود كه در مورد برخی گویندگان قابل اطلاق است. این ویژگی كمك میكند تا برخی شخصیتها كه به جای آنها حرف میزنیم برجستهتر شده و به چشم بیایند. البته من همیشه به یك مدل و شكل خاص صحبت نمیكنم و در صداپیشگی هم دوست دارم انواع لحن و لهجهها را تجربه كنم. مثلا در هزاردستان علی حاتمی من با لهجه آذری به جای علی نصیریان صحبت كردم یا با تغییر صدا و لحن به جای اسماعیل محرابی و مرحوم نعمتالله گرجی حرف زدم یا در سریال دایی جان ناپلئون به جای هفت هشت شخصیت صحبت كردم بدون این كه تماشاگر متوجه این مساله شود. آیا صداپیشگی هم مشمول تقسیمبندیهای ژانری قرار میگیرد؟ بدین معنی كه مثلا برخی صداها برای شخصیتهای كمیك مناسب باشد و برخی از آنها فقط به درد نقشهای جدی بخورد. آیا میشود این طبقهبندی را در مورد انواع صداها در هنر دوبله به كار برد؟ممكن است این تقسیمبندی درباره برخی صداها صادق باشد، اما یك قاعده كلی نیست و دوبلور اگر توانایی و مهارت لازم را داشته باشد میتواند گویندگی ژانرهای مختلف كمیك یا ملودرام و تراژدی را بخوبی انجام دهد. من سعی كردهام انواع مختلف صداها و شخصیتها را تجربه كنم. از هارول لوید گرفته كه یك بازیگر كمدی است تا نقش جدی و رسمی سروان كسلر در ارتش سری. راستش من به تقسیمبندی جدی و كمدی در گویندگی اعتقادی ندارم و به نظرم دوبله یك كار كمدی و طنز هم بسیار جدی است و به عبارت بهتر، كمدی یا تراژدی بودن ژانر و شخصیت در جدیت كار دوبله تاثیری ندارد. مهم این است كه گوینده با هنر خود بتواند آن كاراكتر و شخصیت را برای مخاطب باورپذیر كند و حس و حال او را به بیننده منتقل كند. در واقع شما با تجربه دوبله در نقشها و پرسوناژهای گوناگون تلاش كردید در گویندگی، كلیشهای و تكبعدی نشوید. درست است. ضمن این كه برای من، خود آن شخصیتی كه قرار است به جایش حرف بزنم از بابت گویندگی باید جذابیتهای لازم را داشته و به نوعی چالشبرانگیز باشد. البته به این معنی نیست كه سختگیریهای وسواسی داشته باشم و مثلا بگویم این شخصیت خیلی پیر یا جوان یا منفی و منفور است و من آن را دوبله نمیكنم. با این حال برخی شخصیتها از جذابیت بیشتری برای من برخوردارند. مثلا من نقش اسماعیل محمدی در كمالالملك و هزاردستان را بشدت دوست دارم و به نظرم یكی از بهترین پیرمردهایی است كه در تاریخ سینمای ایران خلق شده است. شما در هزاردستان با لهجه آذری به جای علی نصیریان صحبت كردید. آیا لهجه در جنس صدای شما و به طور كلی دوبله تاثیر منفی نمیگذارد؟هرگز، لهجه نه ارتباطی با زیبایی صدا دارد و نه مهارت گویندگی. در این صورت باید صدای خوب را فقط در بین فارسی زبانها جستجو كنیم. ضمن این كه مهارت گویندگی و دوبله اینجا خود را نشان میدهد و هنر دوبلور در این است كه بتواند در لهجهها و گویشهای مختلف كار خود را به درستی انجام دهد و با انواع لحنها سخن بگوید. به همین دلیل است كه معتقدم یك صدای خوب شرط كافی برای گویندگی و دوبله نیست و در كنار آن به مهارتهای گوناگون دیگری نیاز است تا آن صدا به شیوه درستی پردازش و تربیت شود. صدا باید دراماتیك باشد تا برمخاطب تاثیر بگذارد. مهم این است كه گوینده بتواند مفهوم و حس و حال آن موقعیت و كلام را به مخاطب منتقل كند. دوبله بشدت مبتنی بر دیالوگ است و دیالوگ متاثر از ادبیات است لذا یك گوینده خوب باید ادبیات را به درستی بشناسد. از لحاظ علمی و روانشناختی، انسان صدای خود را همان طور كه بقیه میشنوند و درك میكنند نمیشنود و به همین دلیل وقتی اولین بار صدای خودمان را مثلا از ضبط صوت میشنویم نمیشناسیم یا حتی دوست نداریم. این مساله برای شما كه صداپیشگی كسب و كارتان است چگونه تجربه میشود؟همین طور است، ولی چون ما دائم در حال استفاده و بازی با صدایمان هستیم كمتر دچار این حس و حال میشویم. در ضمن صدای من اكنون كه با شما صحبت میكنم با زمانی كه در حال دوبله هستم متفاوت است و در آنجا به شكل حرفهای و براساس فوت وفن گویندگی حرف میزنم و آن صدا برای من آشناست. به نظر میرسد در نسل جدید گویندگان دیگر مثل گذشته صدای جذاب و خاصی وجود ندارد و دوبله ایران در شرایط كنونی فاقد صدای خوب و تاثیرگذار است. به نظر شما علت چیست؟ببینید صدای بد وجود ندارد و همه صداها خوب هستند، چون معیار و ملاكی برای تعیین صدای خوب وجود ندارد و زیباییشناسی صدا امری نسبی است. ممكن است صدایی برای شما دلنشین باشد و برای كسی دیگر نباشد. آنچه برای كار دوبله مناسب و مهم است صدای هنری است نه صدای خوب، اما این كه چرا در حال حاضر دوبلورهای خوب كم شده است به وضعیت سینمای ما برمیگردد كه حال و روز خوبی ندارد. متاسفانه الان هنر دوبله ما دچار شتابزدگی شده و مثل خود سینما با یك نوع سطحینگری مواجه است. در حالی كه دوبلور باید گویندگی را در یك فرآیند تدریجی و قوام یافته تجربه كند تا صدا به مرحله پختگی و كمال برسد. متاسفانه دوبله اكنون بیشتر درگیر وجوه تجاری و صنعتی سینما شده تا سویه هنری آن. در سریالسازیهای ما نیز دوبله كاركرد خود را از دست داده است، در حالی كه بسیاری از سریالهای ماندگار و درخشان تلویزیون مثل همین هزاردستان یا سربداران و سلطان شبان از این هنر استفاده كردهاند و بدون شك بخشی از موفقیت و جذابیت خود را مدیون هنر دوبله هستند، اما امروزه صداگذاری سر صحنه جایگزین دوبله شده است. به نظر شما آیا جای دوبله در سریالهای تلویزیونی ما خالی نیست؟ما میتوانیم با یك لنگه كفش هم راه برویم، ولی قطعا با دو لنگه كفش بهتر میتوان راه رفت و زودتر به مقصد رسید. به هر دو شیوه كار نیاز است و البته به نظر من جای دوبله در سریالهای تلویزیونی خالی است. اتفاقا در تلویزیون كه صفحه نمایش برعكس سینما كوچك است، دیالوگگویی اهمیت بیشتری دارد و دوبله میتواند بر جذابیت آن بیفزاید. من خیلی تاسف میخورم كه دوبله از سریالهای تلویزیونی حذف شده است. دوبله به قهرمانسازی در فیلم و سریالها كمك میكرد و گاهی یك شخصیت معمولی را به قهرمان تبدیل میكرد. امروزه سینما و تلویزیون ما به دلیل فقدان دوبله، بسیاری از قهرمانهای خود را از دست داده است. به نكته خیلی خوبی اشاره كردید. بسیاری از قهرمانهای سینمایی ما به واسطه دوبلههای خوبی كه روی بازیهای آنها شده به قهرمان تبدیل شدهاند یا حتی بازیگرانی كه نه به دلیل بازیشان كه به خاطر دوبلههایی كه روی صدای آنها صورت گرفته دیده شدند و حتی به شهرت و محبوبیت رسیدند. نظر شما چیست؟البته من نباید این را بگویم، ولی به هر حال یك واقعیت غیرقابل انكار است. بخصوص فیلم و سریالهایی كه متن و قصه خوبی داشته مثل كارهایی كه مرحوم حاتمی انجام داده بشدت وامدار هنر دوبله است. هر چند برخی شخصیتها به خودی خود واجد جذابیتهای دراماتیك هستند و فارغ از صدای دوبلور هم محبوبیت و جذابیت دارند.مثلا سروان كسلر در ارتش سری خودش شخصیت جذاب و تاثیرگذاری داشت و هر كس دیگر هم به جای من دوبله آن را انجام میداند شخصیت تاثیرگذاری میشد. به هرحال دوبله به تصحیح و تكمیل یك اثر سینمایی یا تلویزیونی كمك زیادی میكند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 522]