واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: تمدن غربي قادر به گفتوگو با ساير تمدنها نيست خبرگزاري فارس: حجتالاسلام احمد مبلغي معتقد است كه؛ اشكال بزرگ تمدن غربي نسبت به تمدنهاي ديگر اين است كه همواره رفتاري مغرورانه و تكبرآميز دارد و آراي ساير تمدنها را ناديده ميگيرد. حجتالاسلام احمد مبلغي، مدير مركز تحقيقات مجمع جهاني تقريب مذاهب در گفتوگو با خبرنگار آيين و انديشه خبرگزاري فارس در پاسخ به اين موضوع كه پرسش بنياديني كه يك انديشمند مسلمان ميتواند از تمدن غربي داشته باشد، اظهار داشت: غربيان تمدن را بيشتر محصول تجربه محض ميدانند و با نظر مسلمانان كه تمدن را ناشي از جنبههاي فطري و ديني ميدانند؛ متفاوت است. در بحث تفاوت تمدنها اينكه معنويت چه جايگاهي در آن تمدن دارد و مؤلفههاي هر تمدن چيست و تمدن در شرايط مكاني و زماني و مكاني رخ ميدهد بررسي ميشود. وي با بيان اينكه شرايط در تمدنها مؤثر هستند، گفت: تمدن غرب بيشتر محصول تجارب مادي است تا تجاربي كه از خاستگاه و نيازهاي معنوي بشر شكل گرفته باشد و به علت اينكه تمدن غربي محصول تجارب است نقش و سهم دين حداقل است و اين بزرگترين انتقادي است كه از تمدن غرب ميشود كرد. مدير گروه فقه مقارن مدرسه تخصصي فقه و اصول ادامه داد: فرآورده تمدن غربي در جهان تحقير ملتها بوده است يك اشكال ديگر بزرگ نسبت به تمدن غربي به رغم اينكه نقاط اشكال اساسي دارد هميشه رفتار غرورآميز و تكبرگونه نسبت به ساير تمدنها دارد و آراي ساير تمدنها را ناديده ميگيرد از اصل ماندگار تاريخ كه گفتوگوي تمدنهاست استفاده نميكند. وي در پاسخ به اين پرسش كه غربيان مدعياند كه تمدن غرب توانسته بالندگي برسد و چرا تمدن اسلامي به اين بالندگي نرسيده است، تصريح كرد: جمع بين دين و دنيا در تمدن اسلامي از مؤلفههاي اصلي بوده و اينكه تمدن اسلامي در بخشهاي از مولفههاي تمدني، غير فعال باقي مانده است به معناي ناكارآمدي حوزه تمدن اسلامي نيسبت به اين معناست كه موانع تاريخي مانند نظام سلطنتي و حاكمان مستبد موجب عقبماندگي در تمدن اسلامي شده است و بسياري از عناصر تمدني قابل فعال شدن را سركوب كردند و به حاشيه بردند و منزوي كردند بنابراين مسلمانان بايد در بخش سياست جراحي داشته باشند تا نظام سياسي كارآمد منطبق با تمدن اسلامي داشته باشند. مبلغي با بيان اينكه چند عامل به صورت توامان در تمدن اسلامي وجود دارند كه اگر به صورت همزمان تعالي پيدا كنند تمدن اسلامي به رشد و بالندگي ميرسد، گفت: نخستين عامل معنويت است كه حرف اصلي در تمدن اسلامي ميزند و اين معنويت بايد در زندگي مادي انسان تجلي پيدا كند و فقط در حاشيهها بازتوليد نشود. انتقادي كه به غربيان گرفته ميشود اين است كه اگر به معنويت توجه ميكنند معنويت را محصور كرده و چارچوب مشخصي را براي آن در نظر گرفتهاند. وي ادامه داد: دوم اينكه معنويت بايد در تمام لايحههاي اجتماعي حضور پيدا كند. سومين عنصر فعال در حوزه تمدن اسلامي عدالت است كه در تمام جنبههاي فردي، اجتماعي، سياسي، معنوي، دنيوي و اخروي بايد فعال شود از ديگر عناصر فعال در حوزه تمدن اسلامي دانش است كه دانش هيچ حد و مرزي را نميشناسد و در تمدن اسلامي بايد با تمام قوا و قدرت در تمدن اسلامي ارتقا يابد و عمران و آبادي نيز در اسلام تاكيد شده است. مبلغي گفت: تمدن غربي انسان را به سوي تكثر و نيستانگاري سوق ميدهد اما ما خواهان چند قطبي شدن و تكثر نيستيم و نگاههاي ما بشريتر و انسانيتر است. در واقع؛ اشكالاتي كه در تمدن اسلامي وجود دارد در حوزه تمدني نيست. اشكالاتي كه در تمدن ما وجود دارد به خاطر اين است تواناييهاي بالقوه تمدن اسلامي بالفعل نشده است. وي ادامه داد: تمدنها بايد در تعامل باشند. همه تمدنها از جمله تمدن اسلامي، غربي، هندي داراي مشتركات نخستين هستند تمدنها بايد اين نقاط مشترك را بازشناسي كنند و مبناي عمل خود در حوزههاي بيرون از تمدنها قرار دهند و عرصههاي بينالمل خارج از حوزه تمدن خاص است. اين پژوهشگر ديني گفت: از آنجايي كه بحص آينده بشريت در ميان است تمدنها مشتركات را بازشناسي كنند اگرچه اين مشتركات افتضائات خاص خود را دارد اما اين افتضائات را تجربه كرده و مشتركات را مبناي عمل قرار داده آن حوزهها خارج از سيطره تمدني خاص باشد. مبلغي در پايان گفت: اين مشتركات مبتني بر قرآن است كه كلمه مساوي و برابر بازشناسي شود و بر محور مشتركات تعامل كنند تا جنگ تمدنها رخ ندهد و منجر به روابط مشترك تمدنها شود. انتهاي پيام/ك
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 437]