پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851415689
مطالعه تطبيقي حقـوق معـنوي مؤلـف (قسمت دوم)
واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: حق معنوي مؤلف از جملة حقوق مؤلف است كه نوعي مالكيت فكري تلقي ميشود. در دهههاي اخير هم در بعد ملّي و هم در بعد بينالمللي حق معنوي مؤلف مورد توجه خاص قرار گرفت؛ در اين راستا در مقررات و قوانين داخلي بسياري از كشورها هم جهت با كنوانسيونهاي بينالمللي تصويب شده در اين زمينه تغييرات عمدهاي صورت گرفته است.
درحقوق فرانسه نه تنها به موجب مادة.19 قانون 1975م براي مؤلف حق تصميمگيري دربارة. انتشار يا انتشار ندادن اثر- در صورتي كه حق نشر آن را به ديگري واگذار كرده باشد-، قائل شدهاند، بلكه حتي به مؤلف حق ميدهند كه با وجود داشتن قرارداد با ديگري و برخلاف اصل اجباري بودن قرارداد، از تحويل اثر خودداري كند. دليل اين مادة قانوني اين گونه آمده است (صفايي، 1350، ص126):
«احترام به شخصيت پديدآورنده، ايجاب ميكند كه اگر از كار خود راضي نيست و نميخواهد آن را منتشر كند، كسي نتواند او را مجبور به تسليم و نشر اثرش نمايد.»
آنچه گفته شد، دربارة زمان حيات مؤلف بود، ليكن تصميمگيري دربارة انتشار يا عدم انتشار، زمان ونحوة اين عمل بعد از فوت مؤلف، متعلق به وراث يا موصي لهم است، كه بايد طبق نظر متوفي يا وصيتنامة وي عمل كنند.
ج: حق حرمت اثر (Droit au respect)
در قانون حق مؤلف ايران، از اين حق صريحاً ذكري به ميان نيامده است. البته،. با تعريفي كه از مفهوم حق احترام ارائه ميدهيم، خواهيم ديد كه اين حق به بيان ديگري، در قانون 1348 ايران وجود دارد. تا آنجا كه اين جانب به مراجع و مآخذ مراجعه كردم، متأسفانه تعريفي از اين عبارت نه تنها در متون حقوقي به زبان فارسي، بلكه در متون حقوقي خارجي نيافتم. اغلب كتابهايي كه در اين زمينه نگاشته شدهاند، فقط به تفسير مواد قانوني - و صرف نظر از تعريف قانوني آن - پرداختهاند. لذا، به نظر ميرسد كه تعريف ذيل تا حدودي بتواند اين مفهوم را روشن سازد (سعيديفر، 1362، ص56):
«حق احترام، عبارت است از حقي كه قانون به پديدآورنده ميدهد كه به موجب آن، كلية اشخاص ملزم هستند كه مالكيت معنوي مؤلف و انتساب آن را براثر وي به رسميت بشناسند و از هر گونه تجاوزي به تماميت اثر يا بخشي از آن خودداري نمايند. و در صورت انتقال حقوق مادي اثر و بهره برداريهاي گوناگون از آن، موافقت پديد آورنده را نسبت به تغييراتي كه در بهرهبرداريهاي گوناگون لزوماً ايجاد گردد، جلب نمايد.»
بنابراين، به موجب اين حق، كسي حق ندارد اثر مؤلف را بدون موافقت او تغيير دهد؛ زيرا هرگونه تغيير در اثر، به منزلة تجاوز به اثر و در نتيجه، به مثابه تجاوز به شخصيت مؤلف است. موارد پيشگفته، به طور پراكنده در قانون حق مؤلف ايران به چشم ميخورد؛ از جمله:
در مادة.3، كه به موضوع نام و عنوان اثر اشاره كرده است.
در مادة.4، كه حق معنوي را محدود به زمان و مكان ميشمرد، و غير قابل انتقال ميداند.
در مادة 7، كه نقل از اثر را با ذكر مآخذ، مجاز دانسته است.
در مادة 17، كه مجدداً به نام، عنوان و نشانة ويژهاي كه معرف اثر است اشاره كرده، و استفاده از آنها را در مواردي كه القاي شبهه كند، منع كرده است.
در مواد 18و19 نيز ضمن ذكر موارد فوق، هرگونه تغيير يا تحريف را دربارة آثار مورد حمايت اين قانون بدون اجازة پديدآورنده، ممنوع كرده است.
بنابراين، قانون ايران بدون ذكر عنوان: «حق احترام» در مقابل اشخاص ثالث، به طور ضمني اين حق را به رسميت شناخته و پديدآورنده را از مزاياي آن بهرهمند ساخته است. همچنين، در مادة 25 مجازات، آن را پيشبيني كرده است و حتي پس از انقضاي مدتهاي پيشبيني شده در مواد 12و14 كه اثر در قملرو مالكيت عمومي قرار ميگيرد، وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي را به عنوان شاكي خصوصي در نظرگرفته است كه ميتواند در صورت ايراد هر گونه خدشهاي به حقوق معنوي مؤلف و رعايت نكردن حق احترام به اثر وي، به طور قانوني اقدام كند.
ولي مادة.6 قانون 1957 فرانسه برخلاف قانون ايران، دربارة حق احترام تصريح ميكند:
«پديدآورنده، از حق احترام نسبت به اثر خود بهرهمند ميشود. درواقع، اثر پديدآورنده، بيان كنندة شخصيت وي است و اشخاص ثالث بدون رضايت او، نميتوانند تصرفاتي در اثر او نمايند.»
در مادة 6 مكرر كنوانسيون برن نيز به حق احترام اشاره شده است. طبق مادة 12 آن، كشورهاي متعاهد حق انحصاري جرح،. تعديل، شرح، تعليق، تنظيم و ديگر تغييرات نويسندگي را در اثر مؤلف براي وي ميشناسند، و هيچ شخص ديگري بدون اجازة مؤلف، حق چنين اقدامي را ندارد. اين حق نسبت به آثار موسيقي، آثار سينمايي و هرگونه تغيير و تحريف در آنها، براي مؤلف محفوظ است.
به اين ترتيب، پديدآورندة اثر حق دارد يكپارچگي اثرش را در برابر هرگونه تحريف و تغيير مغاير ارادهاش، حفظ كند. عنوان اثر نيز همين طور است. از اينرو، به موجب آن، كسي نميتواند عنوان اثر ديگري را تغيير دهد؛ اگرچه آن شخص قائم مقام پديدآورنده بوده يا مفهوم عنوان جديد با عنوان قبلي يكي باشد. به عنوان مثال، اگر عنوان اثر «حقوق مؤلف» باشد، نميتوان عنوان: «حقوق پديدآورنده» را به اين دليل كه پديدآورنده همان مؤلف است، جايگزين آن كرد (كوچكيپور، 1372، ص11).
با توجه به مطالب پيشگفته، نتيجه ميگيريم كه حق احترام، شامل دو وجه: ايجابي و سلبي است.
دربارة وجه ايجابي بايدگفت كه منحصراً شخص پديدآورنده، حق دارد در اثر خود تغييراتي دهد، بخشهايي از آن را حذف يا جابجا كند و حتي نظريههاي كاملاً مخالف نظريههاي قبلي عرضه دارد. به همين لحاظ، در جريان يك دعوا در فرانسه، دادگاه سن در رأي 31 دسامبر 1924م خود، اين امكان را به فرانسيس جم «Fransis jammes» داد تا مؤلف يك كتاب درسي را كه به بهانة بيطرفي، كلمات مذهبي را از قطعههاي منتخب آثار او حذف كرده بود، محكوم كند (صفايي، 1375، ص84).
مادة 19 قانون 1348 نيز در اين باره مقرر ميدارد:
«هر گونه تغيير يا تحريف در اثرهاي مورد حمايت اين قانون و نشر آن بدون اجازة پديدآورنده، ممنوع است.»
همچنين،. وجه سلبي حق حرمت اثر، متضمن حق بازدارندگي ديگران از تغيير و تحريف به وسيلة پديدآورنده، و دفاع از تماميت اثر است. قانونگذار براي اينكه صاحب اثر در برابر هرگونه تعدي و تجاوز، ابزار دفاع لازم را در اختيار داشته باشد، براي متجاوزان مجازاتهايي را پيشبيني كرده است؛ زيرا جواز تغيير و تحريف در اثر ديگران، راه را براي سانسورهاي ناشايسته و حفظ منافع قدرتهاي نامشروع حاكم بر جامعه هموار ميكند، كه اين امر مغاير با حق آزادي بيان است. ذكر اين نكته نيز لازم است كه شناخت حق حرمت اثر به عنوان حقي مستقل، از رهآوردهاي نظام فرانسوي است. قبل از پذيرش كنوانسيون برن از سوي كشورهاي با نظام حق تكثير همچون انگلستان، در اين كشورها چنين حقي به شكل و ماهيت مزبور وجود نداشت. چنانچه در انگلستان در اثر ديگران تغيير يا تحريفي ميشد، صاحب اثر حق داشت تحت عناوين مجرمانهاي همچون: افترا، خيانت در امانت و رقابت ناسالم مرتكب را تعقيب كند. ولي با تصويب قانون 1988م، حق مستقل معنوي مزبور با احكام خاص خود، در حقوق اين كشور نيز وارد شد. در حال حاضر، علاوه بر مقررات حق تكثير، ميتوان به مقررات جزايي نيز در تخلفات مزبور استناد شود(صادقي نشاط، 1376، ص94).
د: حق عدول يا استرداد اثر «Droit de repentir au deretrait»
از جمله حقوق معنوي ديگري كه در قانون حقوق پديدآورندة اثر فرانسه براي پديدآورنده اثر پيشبيني شده و در قانون ايران وكنوانسيونهاي بينالمللي به آن اشاره نشده، حق عدول يا انصراف است. حق عدول، به معناي استرداد اثر پس از انتقال آن است. به عنوان مثال، اگر تهيه كننده و پديدآورندة اثر به موجب عقد قرارداد تسليم اثرش را به ديگري تعهد كند، پس از انعقاد قرارداد و پس از واگذاري حق انتفاع و بهرهبرداري نيز ميتواند از تسليم آن خودداري كند. بنابراين، پديدآورنده حتي در صورت تسليم، ميتواند آن را از گيرنده (منتقلاليه) پس بگيرد. اما در صورت استرداد اثر، لازم است پديدآورنده خسارت وارده به گيرنده (منتقلاليه) را جبران كند؛ زيرا عقد قرارداد موجب تحمل هزينهاي شده كه منشأ آن پديدآورنده بوده است. و چون بدون ارتكاب قصور از طرف گيرنده (منتقل اليه)، پديدآورنده قرارداد را فسخ كرده است، بايد خسارت را جبران كند. شايد دليل اين گونه موارد،. آن باشد كه گاهي بعضي شرايط پيش ميآيد كه مؤلف پس از اينكه انتشار اثر را به ناشري واگذار كرد و اثر منتشر شد، به دليل انعكاس افكار عمومي و ضررهايي كه به موقعيت اجتماعي، ادبي، عملي و مذهبي وي وارد ميآيد، پخش وتوزيع اثر مذكور را به زيان خود ميبيند. از اين رو، پديدآورنده تصميم ميگيرد از ادامه نشر و پخش اثر جلوگيري كند و قصد مينمايد كه اثر را از مبادله خارج، و در اثر قبلي تجديد نظر اسامي كند. لذا، مادة 32 قانون فرانسه (1957م) در اين خصوص مقرر ميدارد:
«پس از انتقال حق بهرهبرداري و حتي پس از انتشار و عرضة اثر، پديدآورنده حق تصحيح يا استرداد اثر خود را از منتقلاليه دارد. اما،. اين حق در صورتي قابل اجراست، كه خسارت احتمالي وارد شده به منتقلاليه را دربارة تصحيح يا استرداد اثر پرداخت كند.»
اين حق به اين علت پيشبيني شده، كه شخصيت پديدآورنده در اثرش عجين گشته است. احترام به شخصيت او، ايجاب ميكند كه در صورت انصراف در رضايت نداشتن از عرضة اثر، نتوان او را مجبور به تسليم يا انتشار اثرش كرد. حق مزبور، حق شخصي و وابسته به خود مؤلف است. لذا، بعد از مرگ مؤلف، اين حق به بازماندگانش منتقل نميشود؛ چون فقط مؤلف ميتواند در اين باره تصميم بگيرد (سنهوري، 1967م، 420). نكتهاي كه در اينجا لازم است ذكر شود،. اين است كه بهتر است اين حق نيز در قانون حمايت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان، به رسميت شناخته شود تا از اين جهت، نقصي در قانون مزبور نداشته باشيم.
ه: حق پاداش و جايزه
يكي ديگر از وجوه حقوق معنوي، پاداش و جايزهاي است كه براثر تعلق ميگيرد. به طور مثال، اگر كسي اجازة نشر انحصاري و بهرهبرداري از كتابش را براي مدت 10سال به فردي بدهد، ولي سال پنجم كتاب برندة جايزه شود؛ هر چند كلية حقوق مادي اثر را به ديگري واگذار كرده باشد، ليكن جايزه مخصوص مؤلف است و شامل واگذاري نميشود. بنابراين، هرگونه پاداش و جايزهاي، متعلق به مؤلف است (عبادي، 1374، ص154). تبصرة ماده 13 قانون 1348 نيز مقرر ميدارد:
«پاداش و جايزة نقدي و امتيازاتي كه در مسابقات علمي، هنري و ادبي طبق شرايط مسابقه به آثار مورد حمايت قانون موضوع اين ماده تعلق ميگيرد، متعلق به پديدآورنده خواهد بود. حتي اگر پديدآورنده حقوق مادي خود را كلاً به ديگري واگذار كرده باشد، پاداش و جوايز نقدي يا غيرنقدي كه بر اثر تعلق گيرد، ارتباطي به منتقلاليه نداشته و متعلق به مؤلف است.»
در حالي كه برخي از حقوقدانان (صفايي، 1375، ص77) حق مزبور را از حقوق مادي به حساب ميآورند، ولي به نظر ميرسد كه اين حق را بايد از جمله حقوق معنوي مؤلف دانست؛ زيرا اگر چه به صورت مادي جلوهگر ميشود، ولي يك نوع امتيازي است كه به لحاظ شخصيت و قدرت علمي و ادبي مؤلف، به او تعلق ميگيرد.
ضمانت اجراي حمايت از حق معنوي مؤلف
قانونگذار براي اينكه بتواند آثار فكري را از تعرضات ديگران مصون بدارد و حمايت خود را از آثار با ضمانت اجراي كافي همراه سازد، براي كساني كه بدون كسب اجازه از مؤلفان،. از آثار آنها براي مقاصد مادي و كسب شهرت و حيثيت به شكل غيرقانوني استفاده ميكنند، ضمانت اجراهاي جزايي و مدني به قرار ذيل در نظر گرفته است.
الف: ضمانت اجراي جزايي
نقض حق معنوي مؤلف، فينفسه جرم محسوب ميشود. اين جرم، عنوان مستقل دارد. لذا، لازم نيست عناوين ديگري همچون: سرقت، خيانت در امانت يا تخريب اموال ديگري به عمد تحقق يابد تا متخلف قابل مجازات باشد؛ اگرچه ممكن است درمواقعي، عناوين متعدد جرايم فوق، با هم جمع شوند. اكنون، انواع تجاوز به حقوق معنوي از سوي اشخاص صورت ميگيرد، بررسي ميشود.
1. تجاوز به نام،. عنوان و نشاني ويژة اثر و مجازات آن
حق انتساب اثر به مؤلف، يكي از حقوق مسلم مؤلف است. نقض اين حق را قانون ايران، (مادة 23 قانون 1348). موجب مجازات حبس تأديبي از 6 ماه تا 2 سال خواهد بود.
بعضي از مصاديق اين جرم عبارت است از:
1. نام غيرمؤلف به جاي نام مؤلف ذكر شود. لذا، اگر هيچ نامي ذكر نگردد، جرم مزبور محقق نميشود.
2. اثر به نام ديگري، نشر، پخش يا عرضه شده باشد. بنابراين، بايد عرفاً مفهوم نشر تحقق يابد.
3. عامل نشر، اصولاً اجازه نداشته باشد. (در اين صورت) مجازات او به ترتيب مقرر در مادة.23 خواهد بود. ولي اگر تخلف مزبور (ذكر نام ديگري به جاي مؤلف) يا ذكر نكردن نام، از سوي ناشر يا انتقال گيرنده يا هر شخص مجاز ديگري براي استفاده، استناد يا اقتباس انجام گرفته باشد، در آن صورت مشمول مادة 25 قانون فوق خواهد بود، و مجازات آن از 3 ماه تا يك سال حبس است.
2. تحريف و تغيير اثر و مجازات آن
تغيير و تحريف اثرهاي مورد حمايت و نشر آن بدون اذن مؤلف، ممنوع است. براساس مواد 25و 19قانون 1348، در صورت نقض موجب مجازات حبس از 3 ماه تا يك سال و مجازات ديگر آن ضبط آثار غير مجاز ميباشد
البته، صرف تحريف، تغيير و نشر اثر، جرم نيست. هنگامي شخص مجازات ميشود، كه علاوه بر تغيير و تحريف اثر، آن را منتشر كند و در دسترس همگان قرار دهد.
قانونگذار ايران، دقت لازم را در تنظيم مادة 25 به كار نبرده است. مادة 23 همين قانون، مجازات صرف «نشر يا پخش يا عرضه» اثر بدون اجازة ديگري را از 6 ماه تا 3 سال حبس تأديبي در نظر گرفته است؛ حال آنكه در تغيير و تحريف اضافه برنشر، تحريف و تغييري هم در اثر حمايت شده صورت ميگيرد. پس، لازم بود ميزان مجازات مقرر براي آن سنگينتر از مورد قبلي يا حداقل به همان اندازه باشد. بند 1 مادة 6 مكرر كنوانسيون برن نيز در اين زمينه مقرر ميدارد:
«در صورتيكه تغييرات موجب لطمه به حيثيت پديدآورنده شود، وي ميتواند به آن اعتراض كند. و در غير اين صورت، به حق معنوي مشاراليه لطمه وارد نميشود تا موجب شكايت وي گردد.»بنابراين، فقط در صورتي كه عنوان كلي افترا، تهمت و لطمه به حسن شهرت ديگر مصداق پيدا كند، موجبي براي تعقيب جزايي به وجود ميآيد.
ب: ضمانت اجراي مدني
طبق مقررات مسئوليت مدني، هر شخصي كه به ديگري ضرري نامتعارف وارد سازد كه موجب قانوني نداشته باشد، بايد آن را جبران كند. در حقوق ايران مطابق مقررات قانون مدني ناظر به مسئوليت مدني در فصل مربوط به اتلاف و تبيب يا حتي استيفا از حال غير بدون اذن او، و براساس مواد 1و2 قانون مسئوليت مدني و مقررات قوانين خاص در زمينة. مسئوليت، ميتوان به ترتيب مزبور حكم كرد. علاوه براين، قوانين خاص در حقوق ادبي و هنري نيز به اين موضوع پرداختهاند. بنابراين، اگر حقوق معنوي نقض شوند، متخلف ممكن است محكوم به جبران خسارت گردد. اما، روشن است كه برآورد مالي خسارات معنوي، بسيار مشكل است. از اين رو، نميتوان به سهولت معياري را به دست داد تا براساس آن، قاضي قادر باشد مبلغي پول براي جبران آنها معين كند. اوضاع و فرهنگ هر جامعه به تناسب معنويت يا ماديت آن، دخالت كامل در برآورد مالي خسارات معنوي دارد. به همين دليل، با اينكه مواد 2و10 قانون مسئوليت مدني ايران، جبران خسارات معنوي را از طريق مادي ميسر كرده است، محاكم عملاً راههاي معنوي، همچون الزام به عذرخواهي از طريق جرايد را مرجح ميشمرند؛ در حالي كه در برخي مجامع غربي، خلاف آن مشاهده ميشود.
ج: درج مفاد حكم در روزنامه
براساس مادة 27:«شاكي خصوصي ميتواند از دادگاه صادركنندة حكم نهايي درخواست كند كه مفاد حكم، در يكي از روزنامهها به انتخاب و هزينة او آگهي شود.»
د: جلوگيري از نشر و پخش و عرضة اثر
مجازات مدني و جزايي متخلف براي احقاق حق پديدآورنده كافي نيست، بلكه در اكثر موارد بايد براي جلوگيري از نشر، پخش و عرضة اثر اقدام شود. در اين باره، مادة 29 قانون مقرر ميدارد:«مراجع قضايي ميتوانند ضمن رسيدگي به شكايت شاكي خصوصي نسبت به جلوگيري از نشر و پخش و عرضة آثار مورد شكايت و ضبط آن، دستور لازم به ضابطين دادگستري بدهند.»
نتيجه
حق مؤلف كه زاييده انديشه و فكر انسان است، نوعي مالكيت فكري محسوب ميشود. حق معنوي مؤلف، از جمله حقوق مؤلف است كه در كشورهاي تابع حقوق كامن لاو - بر خلاف كشورهاي داراي حقوق نوشته - پرتوي كمتري نسبت به حق مادي مؤلف دارد. حمايت از حقوق معنوي و مادي مؤلف، موجب تشويق و ترغيب مؤلفان، مصنفان و هنرمندان، و در نتيجه گسترش فرهنگ و هنر خواهد شد. نتايج مطالب پيشگفته عبارتند از:
اولاً، بايد تعريف جامع و قانوني از حقوق معنوي ارائه شود. و در قانون، حقوق معنوي به طور مطلق غيرقابل انتقال معرفي شده است، كه بايد تصريح كرد كه قابل انتقال از طريق ارث يا وصيت است.
ثانياً، حق عدول يا استرداد اثر، در قانون 1348 پيشبيني نشده است. بجا بود كه اين حق نيز كه يكي از حقوق معنوي مؤلف است، ذكر ميشد.
ثالثاً، درست است كه در زمينة شرعي بودن حق مادي مؤلف اختلاف نظر وجود دارد، ولي همة فقهاي معاصر رعايت حق معنوي مؤلف را لازم و واجب ميدانند.
رابعاً، در دادگاه كشور ما،. كمتر دعوايي دربارة حق مادي و معنوي مؤلف مطرح شده است. برخورد رويه قضايي با اين مهم، در سطح بسيار ابتدايي قرار دارد. اميد است كه محاكم دادگستري و همچنين خود مؤلفان و هنرمندان، نسبت به اين حقوق توجه بيشتري بكنند.
خامساً، با پيشرفت فنآوري و ارتباط فرهنگها و تمدنها، موضوعات جديدي، از جمله حقوق برنامههاي كامپيوتري به وجود آمده، كه بجاست با مقتضيات زمان مقرراتي مطابق با آنها پيشبيني و وضع گردد.. و محاكم خاصي نيز براي رسيدگي به مسائل مطروحه تأسيس شود.
كتابنامه
1. آذري، آذركيوان، «حقوق معنوي پديدآورنده اثر»، نشرية دانشكدة حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران، شمارة 22، 1360
2. آيتي، حميد، حقوق آفرينشهاي فكري، تهران: نشر حقوقدان، 1357
3. ابراهيمزاده پاشا، حسن، حمايت از مؤلفين برنامههاي كامپيوتري، پاياننامة كارشناسي ارشد، دانشگاه شهيد بهشتي، 1376
4. جعفري لنگرودي، محمدجعفر، حقوق امول، تهران: گنج دانش، 1370
5. جوناسكو،اورليان، ترجمه: محسن فرشاد، مجلة مؤسسه تطبيقي دانشگاه تهران، شمارة 2
6. دواني، علي، مفاخر اسلامي، ج2، تهران: انتشارات اميركبير، چ1، 1366
7. الزحيلي، وهبة، «حق تأليف، نشر و توزيع»، ترجمه: محمود رضا، افتخارزاده، حقوق مؤلفان، هنرمندان و ناشران در فقه معاصر اسلامي، نشر هزاران، 1376
8. سعيديفر، عباس، حق مؤلف درحقوق ايران و تطبيق بين سيستم حقوق ايران و فرانسه، پايان نامة.كارشنارسي ارشد، دانشگاه شهيد بهشتي، 1362
9. السنهوري عبدالرزاق، الوسيط في شرح القانون المدني، ج8، قاهره: داراحياء التراث العربي، 1967
10. صادقي مقدم، هوشنگ (محمدحسن)، حقوق مؤلف در ايران و كنوانسيونهاي بينالمللي، پاياننامة كارشناسي ارشد، دانشگاه تربيت مدرس، 1376
11. صادقي نشاط،. امير، حمايت از حقوق پديدآورندگان نرم افزارهاي كامپيوتري، تهران: سازمان برنامه و بودجه، 1376
12. صفايي، سيدحسين، مقالاتي دربارة حقوق مدني و تطبيقي، تهران: نشر ميزان، 1375
13. عبادي، شيرين، «ميزگردي پيرامون پديدآورندگان آثار فكري»، سروش، شمارة 763، سال 17، 1374
14. كوچكيپور، علياكبر، «حقوق پديدآورندة آثار ادبي و هنري»، اطلاعات، 4بهمن، 1372
15. گرجي، ابوالقاسم، «حقوق معنوي و حكم آن»، خبرنامة انفورماتيك، شمارة 3و4، سال7، 1371
16. مرادي، نورالله، «حق مؤلف»، نامة انجمن كتابداران ايران، شمارة 2، دورة 6، 1352
17. مشيريان، محمد، حق مؤلف و حقوق تطبيقي، رسالة دكتري، دانشگاه تهران، 1339
18.claude Dock, Marie, Etudes sur de droit dauteur
Bibl: d Histoire du droit romain, paris, 1963
19.Morillot, Andre, de la protection accorde aux
oeuvre d art en Allemagne
20. Stromholm, le droit moral de lauteur, 1967, T.1
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-