محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826106620
ظرفیت تاریخی و بهرهوری ملی در اقتصاد ایران
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > اقتصاد کلان - مرحوم حسین عظیمی متن پیش رو سخنرانی مرحوم حسین عظیمی، استاد اقتصاد توسعه است که در کنگره ملی بهره وری در سال 1377 قرائت شده است که در آستانه سالمرگ او بار دیگر منتشر می شود: موضوع بحث بنده ظرفیت تاریخی و بهرهوری ملی است. در این رابطه موضوعی را که بهطور مختصر میخواهم به آن بپردازم این است که ما در جامعهای که زندگی میکنیم، چه ظرفیتی از دیدگاه اقتصادی داریم و تا چه حد از این ظرفیت استفاده میکنیم؟ طبیعی است کوشش من هم این است که این بحث را از دیدگاه نظری تئوریک بفهمم و طرح بکنم و اگر فرصتی باقی ماند، اشارهای هم داشته باشم به اینکه علل اصلی استفاده فوقالعاده محدود از ظرفیت در ایران چیست. با توجه به اینکه در انتهای بحث فرصت برای جمعبندی نیست، من سعی میکنم در ابتدای بحث جمعبندیهای لازم را بکنم که نتایج از دست نرود، نتیجهای که من به طور عمده خواهم گرفت این است که براساس نتایج مختلف به نظر میرسد ما در جامعه ایران بیش از 7 یا 8 درصد از ظرفیت تاریخی خود استفاده نمیکنیم. اینطور به نظر میرسد که ما در جامعه ایران بیش از - میآید بالای 90 درصد از ظرفیت تاریخی ایران عاطل است و این هم در شرایطی است که ما نیازهای اقتصادی را میشناسیم چه از دیدگاه شغل چه از دیدگاه تأمین نیازهای عرفی جامعه و بحث رفاه آنها هم طبیعتاً در این مقوله نمیآید. نکته دیگری هم که به آن اشاره خواهم کرد این است که به هر حال استفاده از ظرفیت در جامعه در گرو این است که نهادهایی ایجاد شده باشند و این نهادها در یک جامعه کار کنند چون در اینجا تئوری مجموعهها حاکم است، بنابراین نتیجهای که در اینجا خواهم گرفت این است که ما اگر 7درصد یا 8درصد از ظرفیت تاریخی استفاده میکنیم، معنی این حرف این نیست که همه نهادهای ما در حدود 7 یا 8 درصد رشد کرده. بعضی از نهادهای ذیربط ممکن است 70 یا 80 درصد هم توسعه پیدا کرده باشد و در حقیقت در هر مجموعهای ضعیفترین حلقه تعیین کننده عملکرد است، بنابراین این بحث 7 یا 8 درصد هم معنیاش این است که در مجموعه نظاماتی هم که استفاده از ظرفیت و بهرهوری را معنا میکنند، ما با نهادهایی مواجه هستیم که آنها شاید بیش از 7، 8درصد توسعه و رشد پیدا نکردند و طبیعی این است که اگر قرار باشد برنامه توسعه برای کشور نوشته شود که این قرار است و برنامه سوم در حال تهیه شدن است شاید زمان آن رسیده باشد که این نگرش را طی برنامه تغییر بدهیم و برنامه را ما در واقع به صورت یکسری جداول ببینیم که از یک مجموعه آماری و غیره حاصل شده است. برنامه توسعه ملی علیالخصوص یافتن این حلقههای ایجاد تنگناب شده است و یافتن روشهایی که این نهادها را در حقیقت متناسب بکند و از این نکته 7 یا 8 درصد به جلو ببرد. به هر حال اینها خلاصه عرایض بنده است و نکات عمدهای که به عنوان نتیجه عرایضم عنوان خواهم کرد. لذا وارد بحث اصلی میشوم؛ ابتدا سعی میکنم مفهوم ظرفیت تاریخی را کمی باز کنم که منظور از ظرفیت تاریخی چیست و بعد از آن این را در ارتباط با نهادها و عملکرد و غیره قرار خواهم داد. ظرفیت تاریخی به عبارت ساده عبارت است از ظرفیتی که یک تمدن در یک زمان خاص در اختیار یک کشور قرار میدهد پس بر این اساس ما برای اینکه ظرفیت تاریخی کشور خودمان را بشناسیم، باید توجه داشته باشیم در چه تمدنی هستیم. این تمدن دارای چه ظرفیتی است و آیا همه آن تمدن در اختیار جامعهای مثل کشور ایران است؟ در این رابطه من از تمدن هم یک رابطه ملموس دارم که استفاده میکنم. تمدن به این معنا که مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی یک جامعه در جریان زندگی است که از یک طرف متکی است به نیازهای انسان و از یک طرف متکی به یک اندیشه و بصیرت اساسی است که یک جامعه را میسازد. به صورت ملموس اگر اشاره کنم دو جامعه را درنظر بگیرید؛ یک جامعهای که متکی به اندیشه، برابری انسانها، یک جامعهای که متکی بر اندیشه آرسیتوکرسی یا نکتهگرایی اشرافی در جامعه است دو تا بصیرت، دو تا برخورد ایدئولوژیک است و سالها هم شناخته شده است. مثلاً در ادبیات فارسی هم در سالها قبل کتابی به نام فلسفه اقتصادی از خانم جان داوینش تحت عنوان فلسفه اقتصادی ترجمه شده است که این مسئله در آن کتاب هم بحث شده بود و من باید توضیح بدهم علیالاصول یک برخورد اساسی اندیشهای و ایدئولوژی در یک جامعه داریم که این برخورد اساسی معمولاً تفکیک میشود به اندیشههای کوچکتر و اندیشههای اساسیتر و مشخصتر، بعد آنها تبدیل میشود به نهادهای تنظیمکننده آن اندیشهها و از درون آنها یک تمدن بهوجود میآید. به عبارت دیگر همیشه یک تمدن به طور مشخص با یک اندیشه اساسی حتی شکل میگیرد و این تمدن با زوال آن اندیشه هم سقوط میکند. این یک اندیشه اساسی است حتی در جامعه امروزی ایران. ما اگر صحبت از تمدن اسلامی میکنیم. تصورم این است تا موقعی که نشناسیم آن اندیشه اساسی این تمدن چیست، به احتمال قوی توان حتی ایجاد اندیشهای این تمدن را هم پیدا نخواهیم کرد. یعنی اگر فکر کنیم تمدن اسلامی مساجد زیبا، بازارهای اسلامی و مقرهای اسلامی است، با اینجور پدیدهها حتماً راه را گم خواهیم کرد و من وقتی فکر میکنم، میبینم تمدن اسلامی با اندیشه برابری انسانها شروع شد. در بطن اشرافیت یا جاهلیت در زمان عربستان و ظهور اسلام که بههر حال بردگان و اشراف و غیره و ذالک بودند، یک اندیشه تازهای مطرح میشود که انسانها برابر هستند و در کنار این اندیشه، اندیشه دومی مطرح میشود که نهتنها انسانها برابرند و بلکه هر انسانی در وجود خودش گوشهای از جلوه خدایی و ظرفیت عظیمی را دارد. ببینید یک اندیشه و بصیرت و نوآوری در حقیقت همینطور که در ادبیات اقتصادی میگوییم یک نوآوری تاریخی اتفاق میافتد و بلافاصله چیزی که به بحث ما هم مربوط میشود، اشاره خواهیم کرد. تمام نهادهای تمدن لکن در تقابل و تعارض این اندیشه و بهصورت جدید قرار میگیرند و آن اندیشه و بصیرت جدید است که یک تمدنی را میسازد. البته خودش به تنهایی نه و اندیشه آرامآرام به اندیشههای جدید تبدیل میشود. نهادهای تنظیمکننده آن اندیشهها باید ایجاد شود و تمدن اسلامی بهوجود آید و من تصورم این است زمانی که آن اندیشههای اصلی در تاریخ اسلام شروع به زوال و سقوط کرد، تمدن اسلامی هم شروع به زوال و سقوط خواهد کرد و موقعی که یک تمدن هم زوال پیدا کند، دستاوردهای مادی آن تبدیل میشود به آثار تاریخی و موزه و غیره. وگرنه در بطن یک تمدن دستاوردهای آن تمدن هیچوقت حالت موزهای پیدا نمیکنند. در هر حال نکتهای که من میخواهم در اینجا اشاره کنم، این است که ظرفیت تاریخی آن ظرفیتی است دیشهای باشد که انسانها را در بدوکه اندیشه اصلی به آن تمدن میبخشد یعنی اگر یک ان تولد تفکیک کند و فقط ظرفیت محدودی را انسان تلقی کند و بقیه را ابزار کار، این یک ظرفیتی را در اختیار شما میگذارد برای تحول آن جامعه و اگر اندیشهای داشته باشید که همه انسانها را انسان تلقی کند و به اصطلاح این باور را داشته باشد که همه میتوانند شکوفا بشوند، ظرفیت دیگری خواهید داشت. در هر حال آنچه در این رابطه باید مورد تأکید قرار بگیرد، ضمن اینکه این نکته هست که هر تمدنی بر اساس اندیشه و بصیرت آن دارای ظرفیت خاصی است و نمیتواند از ظرفیت اصلی اندیشهای خود تجاوز کند، این نکته هم باید مورد تأکید قرار بگیرد که این اندیشه باید در جریان عمل تبدیل به اندیشههای کوچکتر و نهادهای ذیربط شود تا آن ظرفیت قابلیت عملی شدن را داشته باشد. لذا ما با یک فرآیند مواجه میشویم که با یک نوآوری تاریخی شروع میشود به عبارت دیگر بصیرت یک اندیشه، یک شناخت تازه که در آن شناخت ظرفیتهای تازه در تقابل و در تعارض قرار میگیرد که نهادهای مربوط به تمدن قبلی بودند، اینجاست که یک فرآیند توسعه اتفاق میافتد که فرآیند توسعه عبارت است از بهینهسازی نهادها. به عبارت دیگر یک کشور زمانی که نهادهای گذشتهاش را شروع میکند، متناسب با آن بصیرت تازه این در فرآیند توسعه است. این خود فرآیند در حقیقت است حالا به تدریج نهادها که متناسب شدند، افزایش پیدا میشود عملکرد در اقتصاد به تدریج تمدن جدید در این متناسب شدن حل میشود و تمدن تازهای ایجاد میشود. وقتی که این تمدن جدید به مرحله بلوغ میرسد ما با جامعه توسعهیافتهای سر و کار داریم. ببینید، باز بهطور ملموسی عرض کنم اگر ما به همان اندیشه اشرافیت برگردیم، این یک نهاد سیاسی متناسب با خودش را دارد. در اندیشه اشرافیت طبیعی است که هرکس نمیتواند حاکم بشود اگر در جامعهای قبول شده باشد که بخشی از مردم به ذات بنابر تولد شرف دارند بر دیگران، خب ثروت و همه چیز بهدست آنهاست و قاعدتاً باید به آنجا برسد، لذا یک نهاد سیاسی متناسبی با آن ایجاد میشود. حالا این نهاد سیاسی ممکن است سلطنت یا چیز دیگری باشد. در هر حال هرچه هست، نهاد مطلقه است، اظهارات حاکم در آن مطرح است. اگر اندیشه بر اساس تمدن جدید برابری انسانها باشد، طبیعتاً آن نهاد با این اندیشه جدید در تعارض قرار میگیرد، یعنی در جریان برابری بلافاصله سؤال مطرح میشود که چگونه میتواند سلطنت مثلاً ارثی باشد یا حکومت ارثی باشد، پس حالا این نهاد باید تغییر بکند. همینطور در فرهنگ و در سایر مقولات بنابراین بحث همینطور که اشاره کردیم یک نوآوری تاریخی است. ظرفیتهای جدید، نوآوریهای تاریخی وقتی ظرفیت جدیدی را به انسان میشناساند، بلافاصله تعارض پیدا میشود بین نیازهای انسان و فرهنگ گذشته. ما میدانیم انسان یک مجموعه نیازهای باز دارد، هیچموقع انسان سیریپذیر نیست. در هر مقطع از زمان ما یک بخشی از نیازهای خود را حفظ میکنیم. خب، این بخشی از نیازهاست، موقعی که به آنجا میرسیم، بخش دیگری از نیازها مطرح میشود. در هر تمدن بههر حال بخشی از این نیازها تأمین میشود. از اینجا به بعد یکی از نقشهای فرهنگ این است که با ایجاد پندارها و ایدهها و عقیدههای خاص، بخشی از این نیازها را حذف بکند. حالا ظرفیت جدید وقتی پیدا میشود، انسان حس میکند میتواند نیازهای جدیدی را برآورده کند. بدیهی است که حالا آن بحثهای فرهنگی مانع کار این ظرفیتهای سازهای جدیدی میشوند این تقابل باز ایجاد میشود. همینطور در هر زمینه ما میتوانیم این بحث را گسترش بدهیم. به هر حال نوآوری تاریخی، ظرفیتهای جدید، تقابل نهادها و ساختارهای قدیمی با این اندیشه تازه فرآیند توسعه و بهینهسازی نهادها انجام میپذیرد و بهتدریج که متناسب شدن نهادها صورت میگیرد، عملکرد رشد میکند، تمدن گذشته بههم میریزد، مضمحل میشود، تمدن جدید ایجاد میشود و جامعه توسعهیافته به این اعتبار یعنی جامعهای که در تمدن خودش زندگی میکند ولی مفهوم توسعه را نباید صرف مثلاً افزایش درآمد و یا اینطور مقولات گرفت. مفهوم اینها جزئی است از آن توسعه فرآیند جامعه یا نتیجه این فرآیند. خود جامعه توسعهیافته جامعهای که شکل ندارد یا جامعهای که همه مشکلاتش را حل کرده، نیست. جامعهای است که حتماً خوشبخت است. جامعهای نیست بدبخت است. گاهی این تصورات را داریم که خب حالا ژاپن توسعه یافته است، مشکل ندارد. خب معلوم است که مشکل دارد. توسعهیافته است چون نهادهایش متناسب با نوآوری عصر تاریخی خودش است. این توسعهیافتگی یعنی اینکه ما در عصر خودمان باشیم و زندگی کنیم. این نقطه را من در این نمودار هم سعی کردم نشان بدهم. ما در محور قائم ظرفیت عملکرد را داریم، در محور عمودی دورانهای تاریخی یا تمدنها را داریم. هر تمدنی هر دوره تاریخی از این نقطه تا نقطه بعد یک دوران تاریخی است و هر دوران تاریخی یک، ظرفیتی دارد که خط ظرفیت، مثلاً P1 در دوران یک P2 در دوران دو و P3 در دوران سه. این خطهای ظرفیت همانطور که ملاحظه میفرمایید ظرفیت دوران تاریخی را در طول آن دوران ثابت نشان میدهد. این ظرفیت متکی بر اندیشه و بصیرت آن دوران است. ظرفیت در ابتدا ایجاد شده از همان موقع وجود دارد و ظرفیت در طول دوران تاریخی عوض نمیشود. آنچه تغییر میکند، عملکرد است که اینجا با نمودار قرمز نشان میدهد و همانطور که ملاحظه میفرمایید در مقطعی از زمان این عملکرد به سرعت رشد میکند، بعد رشدش خیلی محدود میشود و وارد دوران جدید که میشویم، باز یک افزایش سریع در عملکرد داریم. بارز شدن محدود دوران جدید به همین صورت است. دورانهای توسعه درحقیقت دورانهایی است که افزایش سریع عملکرد را داریم و دلیلش هم این است که در این دورانها در حقیقت از این نقطه تا اینجا دوران اول، از این نقطه تا اینجا دوران دوم، از این نقطه تا اینجا دوران سوم جایی است که نهادها متناسب میشود و به تدریج که نهادها متناسب میشود، همین عملکرد خودش را بالا میبرد تا جایی میرسد که نهادها کاملاً با دوران متناسب میشوند. عملکرد و ظرفیت هم کاملاً نزدیک میشوند. در بحثمان بحث اساسی این است که ظرفیت تاریخی را چطور میشود اندازه گرفت چون ما اگر نتوانیم ایدههای تئوری را به کمیت اندازهگیری نزدیک کنیم، در استفاده خیلی از آن بهره نخواهیم برد، یعنی اگر بگوییم عصر جدید، عصر برابری انسانهاست و ایدههای جدیدی را مطرح میکند، خیلی نمیتوانیم استفاده کنیم. این ظرفیت چقدر است؟ این درحقیقت نمونه یکی از راههای اندازهگیری ظرفیت را به ما نشان میدهد. دوران جدید تاریخ بشر دورانی است که حداقل دو، سه قرن از آن گذشته، بخشهایی از جهان توانستند نهادهای خود را متناسب با آن بینش بکنند و به عملکردی دست پیدا کنند. این منحنی به ما میگوید اگر ما سراغ عملکردهای اقتصادی آنها برویم، در حقیقت یک تخمین خوبی از ظرفیت تاریخی پیدا میکنیم. اگر این تئوری درست باشد، ما نمیرویم سراغ اینکه مثلاً تولید ملی در سوئد یا سوئیس به ازای هر نفر چقدر است و فقط آن را بشناسیم، این در کنارش به ما میگوید که احتمالاً ما هم همان ظرفیت را داریم و خلاف آن را باید ثابت کنیم. پس در این نمودار یکی از کاراییهایی که ما میبریم، اندازهگیری ظرفیت تاریخی است. به عبارت دیگر اندازهگیری ظرفیت تاریخی در شروع دوران به سادگی امکانپذیر نیست ولی به تدریج که پیش میآید و تعدادی از کشورها وارد آن دوران شده و تثبیت میشوند، حتماً به عملکرد آنها نزدیک شده و یک معیاری برای اندازهگیری بهدست آمده است. خب در دوران جدید نکته مهم این است که تمام بحثهای تئوریک و تمام بحثهای پژوهشی نشان میدهد اساس دوران جدید متکی بر شکوفایی انسان است. فرض کنید همین مطالعه اخیر بانک جهانی نشان میدهد مجموعه ثروت جهان را در سه مجموعه ثروت طبیعی، ثروت فیزیکی دستساز انسان مثل راه و جاده، کارخانه و ... و ثروت انسانی طبقهبندی میکنیم. اخیراً آنچه در بانک جهانی انجام شده، نشان میدهد مجموعه ثروتهای طبیعی 20درصد از کل ثروت انسانی است. ثروتهای فیزیکی که خود ما ساختیم، 16درصد است و سرمایه انسانی 64 درصد از کل سرمایه جهانی را تشکیل میدهد و جالب است که همین ارقام را شما در مورد ژاپن و آلمان به عنوان کشورهای فوقالعاده پیشرفته و در این دوران میبینید که 80درصد سرمایه این کشورها سرمایه انسانی است و فقط 20درصد مجموع منابع طبیعی و سرمایههای فیزیکی است. منظور این است که در مطالعات تجربی امروز، دیگر به تواتر رسیده است که واقعاً بخش اساسی توسعه بخش فیزیکی و مادی نیست. اساس توسعه، انسان و سرمایه انسانی است و این به این معنا هم هست که این ظرفیت تاریخی در همه کشورها فارغ از منابع طبیعی آنها وجود دارد. یعنی ما در دوران دیگری زندگی میکردیم که منابع ما متکی به منابع طبیعی بود. خب کشورها با هم خیلی فرق میکردند ولی امروز ظرفیت تاریخی جامعه متکی به انسانهای آن جوامع است و دوران جدید به ما میگوید جوامعی میتوانند از این ظرفیتها استفاده کنند که برای انسان خود دو تا فضا را ایجاد کرده باشند، یکی فضای ایدئولوژیکی و ارزشی که فضای برابری و آزادی است و دومین فضا، فضای تجربی علمی و فنی است که در آن فضا کار میکنند. یعنی جوامعی که توانسته باشند نهادهای تضمینکننده و تحکیمکننده آزادی و برابری را از یکسو و علم و فن را از سوی دیگر برای انسانها فراهم کرده باشند، به نظر میرسد توانستند به درصد بالایی از ظرفیتهای جامعه از نظر عملکرد بالا برسند. طبیعتاً این وظیفه من نیست که این فضاها را با آنچه که در اسلام پایه حکومت ماست، مقایسه کنم. برای اینکه فقها و متخصصین ذینفع داریم، یعنی در اینکه اصلاً در صدر اسلام این بحث برابری مطرح شد، یک قدم جلوتر رفت، تردیدی وجود ندارد یا اینکه بحث علم و بحث فن در اسلام تا این حد مورد تأکید قرار گرفته، باز بحثی وجود ندارد. من تصورم این است که ممکن است هرکس برداشت ویژهای از مذهب کند و تقابلی بین اندیشهها و مذهب ایجاد کند ولی من بعید میدانم این فضاها، فضاهایی باشد در کشوری مثل کشور ما. این فضاها فضاهایی باشد که مواجه بشود با تقابل یا مذهب. تا اینجا عرایضم را خلاصه میکنم. پس ما در جامعه یک ظرفیت تاریخی داریم که این ظرفیت تاریخی وابسته است به اندیشه و بصیرت تمدنی که در آن زندگی میکنیم. تمدن امروز یک تمدن بینالمللی است، بیش از چند قرن از این تمدن گذشته و ما این ظرفیتها را میتوانیم اندازه بگیریم و اندازهگیری ما از طریق نگاهکردن به عملکرد کشورهایی است که نهادهایشان را متناسب کردند و اگر این نگاه را بکنیم، من یک ارقامی را از کشورهای توسعهیافته امروزی عرض میکنم. در رأس این کشورها آخرین ارقامی که توانستم پیدا کنم، سوئیس است با حدود 37هزار دلار تولید ناخالص ملی، البته این تولید ناخالص داخلی خیلی کمتر است. اگر ارقام را خدمتتان بدهم، خواهیم دید که تولید ناخالص داخلی در همه این کشورها از تولید ناخالص ملی کمتر است. در حالی که ما عکس آن را در ایران داریم. در حقیقت ملیت این کشورهاست، آنها نه تنها در خاک خودشان بلکه در خاکهای دیگر هم دارند تولید میکنند و برمیگردانند به آن کشورها. به هر حال سوئیس 37 هزار دلار ناخالص ملی سرانه دارد که البته تولید ناخالص داخلیاش 29 هزار دلار است که هشت هزار دلار به ازای هر سوئیسی تولیدی است که از سایر کشورها توسط سوئیسیها به این کشور منتقل میشود. ژاپن تولید خالص ملیاش 33 هزار دلار است، آمریکا حدود 29 هزار دلار، آلمان 28 هزار دلار، سوئد 27 هزار دلار، دانمارک 27 هزار دلار، فرانسه 25 هزار دلار، اتریش 25 هزار دلار، کانادا 25 هزار دلار و بلژیک 24 هزار دلار. در این مجموعه 10 کشور حدود 300 میلیون جمعیت زندگی میکنند و حدود 17500 میلیارد دلار تولید سرانه صورت میگیرد و تولید سرانه توسط این کشورها حدود 29 هزار دلار است. خب معنی این حرف چیست؟ معنی این حرف این است که اگر بپذیریم این کشورها درون تمدن خودشان زندگی میکنند و هنوز به ظرفیت نرسیدند، ولی رسیدند به نقاطی نزدیک به ظرفیت. به هر حال معنی این حرف این است که ظرفیت تاریخی این دوران حداقل چیزی حدود 30هزار دلار است (درآمد سرانه) البته یک سوی تحقیقات میگوید این از 40 هزار دلار هم متجاوز است. یعنی هنوز این کشورها جا دارند در بطن این تمدن برای رشدهای بعدی و درآمد سرانه، ولی فعلاً اگر شما همین 30 هزار دلار را برای ظرفیت تاریخی بگیرید، اگر در داخل کشوری مثل ایران هم به مسئله نگاه کنید، ملاحظه خواهید فرمود که ما هم حتماً همین ظرفیت را داریم. همانطور که عرض کردم، دنیای جدید دنیای انسانهاست نه دنیای منابع. در این دنیا ما فقط میتوانیم بگوییم فعلاً کشور این ظرفیت را ندارد به شرط آن که مثلاً ثابت کنیم افراد این کشور استعداد کافی را ندارند و به دلیل ژنتیکی، آدمهای عقبماندهای هستند. به طور متوسط این را طبیعتاً در مورد هیچ کشوری و کشور ایران نمیشود گفت. یعنی کشورهایی که به هر حال جمعیت آنها معنیدار باشد، یعنی طوری نباشد که جو سیاسی ایجاد شده باشد. ما میدانیم کوچکترین کشور جهان واتیکان است که آنجا 1000 نفر جمعیت دارد که طبیعی است ما از آن به عنوان یک کشور صحبت نمیکنیم، چون درآمد سرانه در آنجا خیلی بالاست. 2200 نوع مؤسسه در جهان وجود دارد و در اکثر کشورهای توسعهیافته اینها دانشگاه نیستند، مؤسسات ویژهای هستند. هنوز فکرش هم در ایران خیلی رایج نشده است. نوآوری فنی، مخترع ما در نهادهای پژوهش و گسترش شکل میگیرد که ما در قدمهای خیلی اولیهاش هستیم. نوآوری سیاسی فقط در احزاب شکل میگیرد، یعنی جامعهای که حزب ندارد، سیاستدار برجستهای که بتواند اثر بگذارد، ندارد یعنی مهمترین اثرش در کشورها پرورش سیاستمدار است و نوآوری اقتصادی در نهادهای بزرگ بازار سرمایه و اقتصاد شکل میگیرد و خیلی تعجب ندارد که ما در نقطه 7 یا 8 استفاده از ظرفیتها هستیم. حالا این صرف چند رده انسانی است. حالا اگر ما وارد بحث فرهنگ و رسانهها شویم، همه نهادها را میتوانیم برشماریم، به عنوان عواملی که این ظرفیتها را به ما اجازه نمیدهند استفاده کنیم و باید امیدوار باشیم که این ایده جا بیفتد که برنامه توسعه یعنی متناسبسازی آن نهادها مشخص کردن چه نهادهایی و با چه روشهایی و چگونه و چه زمانی ما اینها را تغییر میدهیم. بعد جداول آماری عدد، رقم و هزینهها را مشخص باید کرد تا این تحولات اتفاق نیفتد. لااقل براساس این گرایش فکری به نظر میرسد استفاده از ظرفیتهای ملی آنطور که مطلوب است اتفاق نخواهد افتاد. انشاءالله که این نهادها بهبود پیدا خواهند کرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 436]
صفحات پیشنهادی
ظرفیت تاریخی و بهرهوری ملی در اقتصاد ایران
ظرفیت تاریخی و بهرهوری ملی در اقتصاد ایران. اقتصاد > اقتصاد کلان - مرحوم حسین عظیمی متن پیش رو سخنرانی مرحوم حسین عظیمی، استاد اقتصاد توسعه است که در ...
ظرفیت تاریخی و بهرهوری ملی در اقتصاد ایران. اقتصاد > اقتصاد کلان - مرحوم حسین عظیمی متن پیش رو سخنرانی مرحوم حسین عظیمی، استاد اقتصاد توسعه است که در ...
بهره وری و اقتصاد زندگی
ظرفیت تاریخی و بهرهوری ملی در اقتصاد ایران ظرفیت تاریخی و بهرهوری ملی در اقتصاد ایران. ... این توسعهیافتگی یعنی اینکه ما در عصر خودمان باشیم و زندگی کنیم.
ظرفیت تاریخی و بهرهوری ملی در اقتصاد ایران ظرفیت تاریخی و بهرهوری ملی در اقتصاد ایران. ... این توسعهیافتگی یعنی اینکه ما در عصر خودمان باشیم و زندگی کنیم.
بانک ملی ، 64 سال قبل(عکس)
ظرفیت تاریخی و بهرهوری ملی در اقتصاد ایران. ... عظیمی، استاد اقتصاد توسعه است که در کنگره ملی بهره وری در سال 1377 قرائت شده است ... مثلاً در ادبیات فارسی هم در ...
ظرفیت تاریخی و بهرهوری ملی در اقتصاد ایران. ... عظیمی، استاد اقتصاد توسعه است که در کنگره ملی بهره وری در سال 1377 قرائت شده است ... مثلاً در ادبیات فارسی هم در ...
دادستان كل كشور در جمع كارگردانان و تهيه كنندگان گروه اقتصاد ...
دادستان كل كشور در جمع كارگردانان و تهيه كنندگان گروه اقتصاد سازمان صدا و ... كرد و گفت: با توجه به انگيزه هاي الهي و پشتوانه عظيم ديني و ولايي، ظرفيت كشور و ملت ما ... و شرعي و اسلامي و ملي و تاريخ ساز است و اگر بخواهيم شرمنده نسلهاي آينده نباشيم و ... اظهار داشت: محقق شدن رشد 8% اقتصاد و ارتقاي 5/2 درصد نرخ بهره وري يك ضرورت ...
دادستان كل كشور در جمع كارگردانان و تهيه كنندگان گروه اقتصاد سازمان صدا و ... كرد و گفت: با توجه به انگيزه هاي الهي و پشتوانه عظيم ديني و ولايي، ظرفيت كشور و ملت ما ... و شرعي و اسلامي و ملي و تاريخ ساز است و اگر بخواهيم شرمنده نسلهاي آينده نباشيم و ... اظهار داشت: محقق شدن رشد 8% اقتصاد و ارتقاي 5/2 درصد نرخ بهره وري يك ضرورت ...
چگونه مي شود سهم بخش تعاون در اقتصاد را اندازه گيري كرد؟
در اين راستا، به منظور ارتقاي نقش تعاوني ها در اقتصاد ملي، توسعه و گسترش كمي ... ناميده مي شود و روابطي كه براي استفاده از ظرفيت هاي اعضاء توسط آنها برقرار مي گردد ... خريد نهاده ها و فروش محصولات؛ اين خدمات باعث تقويت توان توليد و بهره وري عضو مي شود ... در تاريخ گذشته ايران صندوق تعاون تشكيل شد و قرار بود واحدهاي اعتباري ...
در اين راستا، به منظور ارتقاي نقش تعاوني ها در اقتصاد ملي، توسعه و گسترش كمي ... ناميده مي شود و روابطي كه براي استفاده از ظرفيت هاي اعضاء توسط آنها برقرار مي گردد ... خريد نهاده ها و فروش محصولات؛ اين خدمات باعث تقويت توان توليد و بهره وري عضو مي شود ... در تاريخ گذشته ايران صندوق تعاون تشكيل شد و قرار بود واحدهاي اعتباري ...
انتقاد از اتکا به نفت
لذا همچنان که نمي توان از وزير اقتصاد انتظار کارها و اظهار نظرهاي قضايي داشت از .... -درآمدهاي نفتي که در اين سه سال داشته ايم در طول تاريخ بي سابقه بود و معادل ... نرخ بهره وري است اما ما در اقتصاد ملي مان دنبال نرخ بهره وري به معناي واقعي نيستيم. ... ايجاد فرصت با تصويب قوانين و مقررات خوب و استفاده از همه ظرفيت هاي کشور مهيا مي شود.
لذا همچنان که نمي توان از وزير اقتصاد انتظار کارها و اظهار نظرهاي قضايي داشت از .... -درآمدهاي نفتي که در اين سه سال داشته ايم در طول تاريخ بي سابقه بود و معادل ... نرخ بهره وري است اما ما در اقتصاد ملي مان دنبال نرخ بهره وري به معناي واقعي نيستيم. ... ايجاد فرصت با تصويب قوانين و مقررات خوب و استفاده از همه ظرفيت هاي کشور مهيا مي شود.
اقتصاد نفت
از دلایل دیگر میتوان به مساله ظرفیت بهرهوری پالایشگاههای جهانی اشاره کرد. ... از نقطهنظر تاریخی، بخش پالایشگاهی جزو بخشهای مشکلزا برای شرکتهای نفتی .... ٣٨ هزار و ٧٨٨ میلیارد تومان (معادل ٨٩٩/٤٢ میلیارد دلار) را به اقتصاد ملی ایران تحمیل کرده ...
از دلایل دیگر میتوان به مساله ظرفیت بهرهوری پالایشگاههای جهانی اشاره کرد. ... از نقطهنظر تاریخی، بخش پالایشگاهی جزو بخشهای مشکلزا برای شرکتهای نفتی .... ٣٨ هزار و ٧٨٨ میلیارد تومان (معادل ٨٩٩/٤٢ میلیارد دلار) را به اقتصاد ملی ایران تحمیل کرده ...
ايسكانيوز گزارش مي دهد: اقتصاد ايران در هفته اي كه گذشت...
ايسكانيوز گزارش مي دهد: اقتصاد ايران در هفته اي كه گذشت. ... داخلي در ايران حدود 095/0 درصد و در ژاپن 07/0 درصد بوده كه نشان دهنده بهره وري پايين انرژي در كشور است. ... و تست اجرا است كه در تاريخ 15 سپتامبر 2002 ميلادي بين شركت ملي نفت ايران و .... وي خاطرنشان كرد: در حال حاضر ظرفيت تخليه و بارگيري چابهار دو ميليون تن است كه ...
ايسكانيوز گزارش مي دهد: اقتصاد ايران در هفته اي كه گذشت. ... داخلي در ايران حدود 095/0 درصد و در ژاپن 07/0 درصد بوده كه نشان دهنده بهره وري پايين انرژي در كشور است. ... و تست اجرا است كه در تاريخ 15 سپتامبر 2002 ميلادي بين شركت ملي نفت ايران و .... وي خاطرنشان كرد: در حال حاضر ظرفيت تخليه و بارگيري چابهار دو ميليون تن است كه ...
اقتصاد سياسي توسعه نيافتگي با مطالعه موردي استان لرستان ...
10 سپتامبر 2008 – مباحثي چون جهاني شدن اقتصاد و شتاب تاريخ و ديگر ملاحظات آينده ... در حوزه مباحث منطقه اي اقتصاد ايران، استان لرستان داراي ويژگي هاي خاص و ... از نظر اقتصادي در بين استانهاي كشور و در مجموع در اقتصاد ملي از موقعيت ضعيفي برخوردار است. ... با مركز كشور و يكي از مناطق مهم جغرافيايي -اقتصادي و داراي ظرفيت هاي ...
10 سپتامبر 2008 – مباحثي چون جهاني شدن اقتصاد و شتاب تاريخ و ديگر ملاحظات آينده ... در حوزه مباحث منطقه اي اقتصاد ايران، استان لرستان داراي ويژگي هاي خاص و ... از نظر اقتصادي در بين استانهاي كشور و در مجموع در اقتصاد ملي از موقعيت ضعيفي برخوردار است. ... با مركز كشور و يكي از مناطق مهم جغرافيايي -اقتصادي و داراي ظرفيت هاي ...
هدفمندي يارانه ها مرواريد گرانبهاي ايرانيان در صدف اقتصاد
هدفمندي يارانه ها مرواريد گرانبهاي ايرانيان در صدف اقتصاد-طرح تحول اقتصادي ... طرح تحول اقتصادي يكي از انقلاب هاي بزرگ اقتصادي در تاريخ معاصر ايران است كه ... به گفته وي،در برخي صنايع به خاطر رويه نادرست اعطاي يارانه هاي دولتي، مازاد ظرفيت وجود ... بر بهره وري در مصرف انرژي براي هر فرد شاغل در يك ماه تا دوبار برگزار مي شود.
هدفمندي يارانه ها مرواريد گرانبهاي ايرانيان در صدف اقتصاد-طرح تحول اقتصادي ... طرح تحول اقتصادي يكي از انقلاب هاي بزرگ اقتصادي در تاريخ معاصر ايران است كه ... به گفته وي،در برخي صنايع به خاطر رويه نادرست اعطاي يارانه هاي دولتي، مازاد ظرفيت وجود ... بر بهره وري در مصرف انرژي براي هر فرد شاغل در يك ماه تا دوبار برگزار مي شود.
-
گوناگون
پربازدیدترینها