واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > انرژی - مسعود درخشان وابستگی اقتصاد کشور به درآمدهای حاصل از صدور نفت خام انکارناپذیر است. با توجه به شرایط اقتصادی اولاً وابستگی اقتصاد ملی به درآمدهای نفتی تا آینده قابل پیشبینی همچنان ادامه خواهد داشت و ثانیاً با برنامهریزیهای جامع میتوان این ثروت ملی را تبدیل به فرصتی برای توسعه متوازن در بلندمدت کرد، میتوان گفت که حداکثرسازی ارزش اقتصادی این ذخایر عظیم از جمله مقولات استراتژیک است که بایستی در صدر سیاستهای کلان کشور قرار گیرد. سابقه صد ساله در تولید نفت خام و حضور فعال در گروه صادرکنندگان بزرگ نفت خام در خلال بیش از 60 سال گذشته موجب شده است که بسیاری از مسئولان و سیاستگذاران اقتصادی کشور به اشتباه بر این باور باشند که در آینده نیز این روند همچنان ادامه خواهد یافت؛ به نحوی که نهتنها تقاضای داخلی برای فرآوردههای نفتی را میتوان تا بیش از 80 سال دیگر پاسخ داد، بلکه با استمرار صدور نفت خام هیچگونه کمبودی به لحاظ درآمدهای ارزی نخواهیم داشت. از سوی دیگر، این باور نیز وجود دارد که با بهرهبرداری بیشتر از ذخایر گازی به ویژه از میدان عظیم پارس جنوبی میتوان علاوه بر پاسخگویی به تقاضای داخلی برای گاز طبیعی در بخشهای خانگی، تجاری، صنعت و پتروشیمی، حملونقل، نیروگاهها و تزریق به میادین نفتی، حجم قابل ملاحظهای از گاز طبیعی را صادر کرد و با درآمدهای ارزی آن، فرآیند توسعه اقتصادی را سرعت بخشید و به جایگاهی برتر در گروه خامفروشان بازار جهانی نفت و گاز دست یافت تا علاوه بر تحقق اهداف رشد و توسعه اقتصادی، مواضع سیاسی کشور را در روابط بینالمللی تقویت کرد. چنین تصویری از وضعیت آینده ذخایر هیدروکربوری کشور و نقشی که از جایگاه این ذخایر در توسعه اقتصادی و سیاسی کشور ترسیم شده، کاستیهای جدی دارد و میتواند امنیت ملی را به شدت به مخاطره اندازد. متأسفانه در سالهای بعد از انقلاب اسلامی مطالعات جامعی از وضعیت ذخایر نفتی کشور و امکانپذیری افزایش بازیافت از مخازن نفتی در ادامه مطالعات قبلی صورت نگرفته و لذا تدوین سیاستهای بهینه بهرهبرداری از ذخایر نفت و گاز کشور با کاستیهای جدی در اطلاعات اولیه مواجه است. حجم عظیم نفت درجا و پائین بودن ضریب بازیافت در تخلیه طبیعی از مخازن نفتی کشور که نوعاً از جنس آهکی شکافدار با تراوایی بسیار کم است، ایجاب میکند که مدیریت صحیح مخازن و اجرای هر چه سریعتر برنامههای ازدیاد برداشت در اولویت قرار گیرد. دسترسی به حجم عظیمی از گاز طبیعی جهت تزریق به آن دسته از میادین نفتی که از اولویت تزریق برخوردارند، شرط لازم برای افزایش ضریب بازیافت است. تولید صیانتی از میدان پارس جنوبی میتواند گاز مورد نیاز را برای تزریق مهیا کند. بعد از تکمیل فرآیند ازدیاد برداشت، گاز تزریق شده ذخیرهای برای استفاده نسلهای آینده است تا به مصارف داخلی و صادرات اختصاص یابد. با توجه به اینکه میادین عظیم نفتی ما در نیمه دوم عمر خود هستند و فشار عموم آنها به صورت قابل ملاحظهای کاهش یافته است، تأخیر در تزریق گاز ضایعات جبرانناپذیری به همراه داشته و خواهد داشت. از اینرو سیاستهای بهینه بهرهبرداری از ذخایر نفتی را نمیتوان مستقل از سیاستهای بهینه تولید گاز و تخصیص آن به مصارف خانگی، تجاری، صنعتی، حملونقل، نیروگاهها و تزریق به میادین نفتی تدوین نمود. ازدیاد برداشت از مخازن نفتی حلقه واسطه سیاستهای نفت و گاز است تا بدان وسیله بتوان به سیاستهای بهینه بهرهبرداری از ذخایر هیدروکربوری کشور و تخصیص آن به مصارف مختلف دست یافت. تحقق هدف فوق مستلزم برآورد دقیقی از تراز عرضه و تقاضای کشور است. سه معیار اساسی را در تدوین این تراز باید در نظر گرفت که عبارتاند از: الف) حداکثرسازی تولید گاز از میادین مشترک به ویژه پارس جنوبی با رعایت کامل اصول تولید صیانتی؛ ب) برآورد دقیقی از حجم گاز مورد نیاز برای تزریق به میادین نفتی جهت حداکثرسازی ضریب بازیافت؛ ج) مدیریت تقاضای داخلی برای گاز طبیعی از طریق حداکثرسازی صرفهجویی در مصارف مختلف گاز طبیعی در بخشهای خانگی، تجاری، صنعتی، پتروشیمی و نیروگاهها. برنامههای صدور گاز طبیعی از طریق خطوط لوله و یا LNG موقعی توجیه کارشناسی دارد که اولاً تراز عرضه و تقاضای گاز طبیعی، مازادی را نشان دهد، ثانیاً با توجه به تحولات بازار جهانی انرژی و رشد سریع قیمت انرژیهای فسیلی، برنامه صدور گاز طبیعی چنان طراحی و اجرا شود که حداکثر بازده اقتصادی را نصیب کشور کند، ثالثاً بر اساس اصل حداکثرسازی ارزش اقتصادی ذخایر، حتیالمقدور تولید و صدور فرآورده، جایگزین خامفروشی شود. مطالعات نشان میدهد که با تزریق حدود 2/6 تریلیون مترمکعب گاز طبیعی به مدت 30 سال به آن دسته از مخازن نفتی که از اولویت تزریق برخوردارند، میتوان با فشار افزایی کامل مخازن نفتی، به حدود 70 میلیارد بشکه ازدیاد برداشت دست یافت و استمرار تولید را دست کم به میزان 4میلیون بشکه در روز به مدت 50 سال بعد از فشار افزایی کامل مخازن ادامه داد. در خلال دوره تزریق 30 ساله به منظور فشار افزایی کامل، اجرای برنامههای صدور گاز مستلزم دسترسی به مازاد گاز است، اما بعد از آنکه فشار مخازن به سطح اولیه آنها رسید حجم عظیمی گاز برای صادرات در دسترس قرار خواهد گرفت. ادعای نویسنده این نیست که نتایج حاصل از مطالعه فوق قطعی است، بلکه این مطالعه توانسته است افقهای جدیدی را در طراحی سیاستهای بهینه بهرهبرداری و تخصیص از ذخایر هیدروکربوری کشور نشان دهد و لذا ضروری است مطالعات مشابهی به سرعت در دستور کار وزارت نفت، شرکت ملی نفت و مراکز پژوهشی مرتبط با مسائل انرژی قرار گیرد تا بتوان افقهای دورتر را بهتر دید و منافع ملی را در بلندمدت بهتر تأمین کند. دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبای
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 417]