تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836362541
سياست - انجمنهاي اسلامي هويت ديني و مسووليت كنوني
واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: سياست - انجمنهاي اسلامي هويت ديني و مسووليت كنوني
سياست - انجمنهاي اسلامي هويت ديني و مسووليت كنوني
سيدمهدي سلطاني*: پاييزي ديگر از راه رسيد، دروازههاي علم و دانش و پژوهش را در سراسر كشور گشود و اميد دميده شدن روحي تازه در كالبد جامعه را دوباره زنده كرد، چراكه دانشگاه، نهتنها عاليترين مركز تحولات علمي، آموزشي و پژوهشي است، بلكه از مهمترين عوامل تاثيرگذار در تحولات سياسي، اجتماعي و فرهنگي هر كشور نيز محسوب ميشود. بهرغم اين ويژگيهاي مشترك و يكسان دانشگاهها، كه مختص همه زمانهاست، جامعه دانشگاهي و فعالان عرصههاي گوناگون اجتماعي، نيك آگاهند كه در پس روي كار آمدن دولت نهم، تغييرات فراوان قابل تاملي، در همه سطوح مديريتي، دانشجويي، فرهنگي و سياسي در دانشگاهها پديد آمده كه نتايج گوناگوني را دربر داشته است. بيشك بررسي همهجانبه اين موضوع خود، به فرصتي ديگر نياز دارد، اما آنچه كه در اينجا مدنظر نگارنده است، واكاوي و بررسي ويژگي، موقعيت و وظايف حساس يكي از مهمترين عوامل حاضر و تاثيرگذار در دانشگاهها، يعني انجمنهاي اسلامي دانشجويان در دوره مذكور است. براي پرداختن به اين مهم، در ابتدا، بازگويي هرچند مختصر از پيشينه اين تشكل ضروري به نظر ميرسد: دانشگاه تهران به عنوان نماد آموزش عالي ايران، در سال 1313 تاسيس ميشود و در فاصلهاي كمتر از 10 سال تشكلي در آن پايهگذاري ميشود كه امروز پس از گذشت بيش از شش دهه فراگير شد، در متن اكثر دانشگاهها و لايههاي مختلف اجتماعي حاضر است و به انحاي مختلف به فعاليت ميپردازد. اين تشكل كه همان انجمن اسلامي دانشجويان است، در دوران رژيم پهلوي و با هدف اصلي حفظ و نشر ارزشهاي اسلامي، توسط مرحوم مهندس بازرگان و دوستانش پايهگذاري شد و تاريخ تلاش نمود تا در برهههاي مختلف تاريخي كاركردهاي متفاوتي را براساس اصول ديني خويش بازتعريف نمايد و به اين ترتيب به همراه ساير تشكلهاي دانشجويي حاضر در دانشگاه، همچون جبهه ملي، نهضت آزادي و... به نقشآفريني بپردازد و خود را به ركني مهم از جنبش دانشجويي ايران تبديل نمايد. و اما اگر پرداختن به تاريخ پيش از انقلاب اين تشكل را به فرصتي ديگر وانهيم بايد گفت در طول 28 سال پس از انقلاب، اين تشكل فراگير همچون گذشته، فراز و نشيبهاي متعددي را از سر گذرانده است كه با كمي اغماض ميتوان آنها را به چهار دوره اصلي تقسيم نمود (دورههايي كه به احتمال زياد سرچشمه همه سوگيريها، سياستها و ساير حوادثي هستند كه در تاريخ اين تشكل به وقوع پيوستهاند):
1- اقدام دانشجويان انجمنهاي اسلامي چهار دانشگاه تهران، اميركبير، صنعتيشريف و شهيد بهشتي در جهت تسخير سفارت آمريكا در تهران در 13 آبان 1358.
2- فعاليت دانشجويان انجمنهاي اسلامي به عنوان فرزندان امام(ره) در قالب دفتر تحكيم وحدت در دانشگاهها و فراهم آوردن زمينههاي لازم جهت تحقق منويات مسوولان نظام بالاخص در انقلاب فرهنگي و نيز حضور آنان در جبهههاي هشت سال دفاع مقدس.
3- حضور دانشجويان انجمنهاي اسلامي به عنوان منتقدان جدي سياستهاي حاكم بر كشور و نقشآفريني كمنظير آنها در ظهور حماسه دوم خرداد و روي كار آمدن دولت اصلاحات.
4- تحمل انواع فشارها، از آغاز رياستجمهوري خاتمي، كه شايد تاواني بود براي تلاشهاي صورت گرفته در راستاي پيروزي ستاد انتخابات دولت اصلاحات، تا آنجا كه اوج اين فشارها در حادثه كوي دانشگاه تهران در تير ماه 1378 به وقوع پيوست؛ حادثهاي كه يكي از مهمترين تاثيرات غيرمستقيم آن انشقاق در دفتر تحكيم وحدت و تبديل آن به دو طيف علامه و شيراز بوده است.
از سالهاي پاياني دولت اصلاحات و با تغيير تاكتيك انجمنهاي اسلامي مبنيبر فاصله گرفتن از قدرت، به تدريج در ادبيات سياسي ايران وضعيتي ديگرگون براي اين تشكل شكل ميگيرد كه مهمترين نتيجه آن كمرنگ شدن نقش آن در معادلات گوناگون سياسي- اجتماعي كشور و نهايت آن وقوع انزوايي كامل در آخرين انتخابات رياستجمهوري در مقايسه با انتخابات دوم خرداد 1376 بود.
حال نكته مهم آن است كه همه اين تغييرات حاصل از كنشها و واكنشهاي غيرارادي يا ارادي هدايت شده از درون يا برون، اين تشكل را با پنج مشكل جدي روبهرو كرد كه به نظر ميرسد همچنان در حال دست و پنجه نرم كردن با آنان است:
1- كاهش حضور دانشجوياني كه بسياري از آنها در حوزه فردي علاقهمند به فعاليت رسمي و قانوني سياسي هستند اما به دليل برخوردهاي صورت گرفته با اين تشكل از حضور در آن توسط خانوادهها منع شده، خود نيز رغبت كمتري نشان ميدهند.
2- افزايش معنادار فشارهاي رسمي و غيررسمي در مقابل فعاليتهاي اين تشكل، به انحاي گوناگون.
3- ملموستر شدن انتظارات بالاي اجتماعي مبنيبر آنكه اين تشكل، پس از دولت اصلاحات و بهرغم پرداخت هزينههاي گزاف، هنوز به عنوان مهمترين تشكل قانوني دانشجويي كشور شناخته ميشود كه گويي ميبايست حامي و پيگير همهجانبه اصلاحات سياسي، اجتماعي و فرهنگي باشد و در عرصههاي مختلف جامعه در راه آن تلاش كند.
4- متهمشدن اين تشكل مبنيبر تبديل آن به مكاني جهت حضور دانشجوياني كه انديشهاي متفاوت از مفاد مندرج در اساسنامه انجمنها دارند.
5- از دست دادن ميزان بالايي از حمايت معنوي صاحبان احزاب رسمي و قانونياي كه زماني با كمك و حمايت همين تشكل، جهت كسب مسووليتهاي كلان اجرايي و تقنيني، نهايت بهره را برده بودند.
البته امروز با وجود همه اين مشكلات و بهرغم ظهور تشكلهاي خودجوش و يا «پديد آورده شده» ديگر در دانشگاهها، چه بخواهيم و چه نخواهيم، واقعيت اجتماعي گواه از آن ميدهد كه جايگاه زخمخورده اما اميدوار و استوار انجمنهاي اسلامي دانشجويان، از نظر فعالان سياسي، اجتماعي، فرهنگي و نيز در نگاه درصد قابل توجهي از مردم، حداقل به صورت بالقوه هنوز به عنوان يكي از مهمترين عوامل دانشجويي تاثيرگذار در عرصههاي مختلف كشور حضور دارد، بحث در مورد زواياي مختلف آن ضروري است و تامل روي حضور حداكثري، موثر و رو به جلوي آن با اهميت جلوه مينمايد.
كدام دين؟
ميدانيم كه انجمنهاي اسلامي دانشجويان از سه ركن اصلي تشكيل شدهاند و بررسي هركدام از اركان آن براي روشنشدن موضوع از اهميت خاص خود برخوردار است، اما نبايد از خاطر برد كه آن بخشي از هويت سهگانه اين تشكل كه در سالهاي اخير محل مناقشه بوده است و باعث ظهور بسياري از اختلافات دروني و بيروني گرديده و زمينههاي لازم جهت فراهم شدن بهانههاي مختلف سياسي و فرهنگي و در نتيجه بروز فشارهاي گوناگون گرديده، هويت ديني- اسلامي اين تشكل بوده است. به همين منظور آن بعدي از اين تشكل كه در اين مقال مدنظر نگارنده است، ضرورت شناخت و بازتعريف هويت ديني انجمنهاي اسلامي دانشجويان است، چراكه گمان ميرود اين مهم يكي از راههاي اصلي در جهت مجهز شدن اين تشكل به ابزارهايي توانمندكننده و كارآمد است تا ثمرات حضور مدني و اجتماعياش در آينده، به صورتي برجستهتر و عميقتر در خدمت پيشرفت همهجانبه نيروي انساني و به تبع آن ايران عزيز قرار گيرد. (چه تاريخ سياسي ايران مجددا شاهد اوج حضور ديگري براي اين تشكل باشد و يا حداقل سطح حضور آن را به نظاره بنشيند) در اين راستا اين سوال اساسي مطرح است كه هويت ديني و يا بهطور دقيقتر هويت اسلامي انجمنهاي اسلامي دانشجويان چيست؟ سوالي كه بسياري به راحتي از كنار آن ميگذرند و به آسانترين جوابهايي كه برآمده از زندگي شخصي و روزمره خودشان است اكتفا ميكنند! در حاليكه پاسخ به اين سوال نياز جدي رجوع به تاريخ دين مبين اسلام و مسير پرفراز و نشيب آن را طلب ميكند، تازه پس از اين جستوجوي محققانه است كه بهرغم گشايش زواياي جديد، باز با مشكلات جدي و متعدد، براي يافتن پاسخي شايسته به اين سوال روبهرو خواهيم شد. براي مثال يكي از آن مشكلات اساسي عبارت است از برخورد با تعاريف متنوع دين در حوزههاي مختلف. از بعد نظري، دين را ميتوان در چارچوب تعاريف: حداقلي، حداكثري، اشتمالي، فردي، اجتماعي، مبتنيبر تجربه، مبتنيبر تجلي، دين حق يا دين محقق به بحث نشست.
توجه به مسئله دين در بطن جامعه هم مسائل ديگري را براي ما نمايان ميسازد:
از بعد از انقلاب شكوهمند اسلامي ايران تاكنون تلاش شده است تا بهطور رسمي و دولتي، حداقل، اشكال ظاهري، غالب و نمادي از دين، چه با پذيرش باطني، چه با القا و چه با اجبار، در تمامي عرصههاي رسمي جامعه حضور داشته باشد.
البته افسوس و صد افسوس كه به علت مخالفتهاي صورت گرفته و انتساب جرائم منسوب به عرف و شرع به اكثر آنها، فضاي اجتماعي ايران سالهاست كه هزينههاي فراواني را از اين بابت پرداخت ميكند.
شايد ذكر يك مثال به ظاهر ساده بتواند به خوبي بيانگر اين مدعا باشد: در دهه 60 و حتي دهه 70 هنگامي كه جوانان اين مرز و بوم، شلوار لي يا جين ميپوشيدند با آنها با ابزار نگاه ديني برخورد ميشد و اين نوع پوشش، آگاهانه يا ناآگاهانه به راحتي با امر قدسي پيوند داده ميشد تا آنجا كه حتي اگر جواني با اين شكل از پوشش وارد مسجد (عاليترين ميعادگاه مسلمين) ميشد، در رقيقترين حالات ميبايست نگاههايي معنيدار و منفي متوجه به خود را تحمل ميكرد.
وظيفه انجمنهاي اسلامي
حال با توجه به همه اين نكات است كه يكي از مهمترين وظايف انجمنهاي اسلامي دانشجويان خودنمايي ميكند؛ وظيفهاي كه براساس تعاريف مذكور از دين و نيز اصل اول جامعهشناسي تحت عنوان اصل رابطه ميان راهها و اهداف مشخص ميشود و آن تلاش بيشتر و آگاهانهتر در جهت فراهمسازي زمينه لازم در دانشگاهها و جامعه و همراهي و كمك به انديشمندان، دانشجويان و مردمي است كه سعي دارند با رعايت معيارهاي گروه سوم زيستن را تجربه كنند.
در واقع، اگرچه هويت ديني انجمنهاي اسلامي دانشجويان ايجاب ميكند كه فعالان در آن افرادي مسلمان و معتقد به دين مبين اسلام باشند (گرچه همانطور كه گفته شد تعريف از اين مفاهيم، امروز نهتنها در دانشگاهها و حوزههاي علميه بلكه در ميان طبقات اجتماعي مختلف مردم نيز مورد مناقشه است) و بهگونهاي عمل نمايند كه مبتني بر تلقي فرهنگ عمومي جامعه از رفتار و اخلاق ديني است، اما نبايد اين نكته مهم را فراموش نمايند، كه هويت ديني آنان در عصر امروز، برخورد منطقي با جلوههاي جديد دين و دنياي مدرن و تلاش در برقراري نسبتي رضايتبخش ميان آن دو را نيز شامل ميشود.
بهطور يقين مقصود آن نيست كه اعضاي انجمنهاي اسلامي نيز مانند بخشهايي از جامعه دست به رياكاري بزنند، گناهي عظيم كه خداوند بسيار از آن نهي فرموده است، بلكه مقصود آن است كه براي حفظ اين تشكل ارزشمند و فراهم شدن فضاي دوباره به منظور بازيابي خويش و فعاليت جدي در عرصه عمومي و به منظور تلاش ثمربخش در جهت رسيدن به وضعيتي درخور، براي ايران عزيز، ميبايست افرادي با ويژگي مذكور، سكانداري انجمنهاي اسلامي را در دست داشته باشند و آنگاه فعاليتهاي علمي تئوريك منبعث از علوم ديني جديد را به منظور افزايش سطح معلومات دانشجويان، مهمترين هدف خويش قرار دهند و در واقع به افقهايي بينديشند كه در آن تعداد دانشجويان بيشتري، با نگاهي عميق به مسائل ديني و جهاني روز پا به عرصه جامعه بگذارند.
وظيفهاي ديگر
از اين وظيفه مهم كه بگذريم، وظيفهاي ديگر نيز در شرايط فعلي كشور در آستانه انتخابات رياستجمهوري، انجمنهاي اسلامي را در هر شرايطي كه باشند به سوي خود دعوت ميكند؛ وظيفهاي سياسي كه اخلاق ديني نيز آن را مورد تاكيد قرار ميدهد. نگارنده بر اين نظر است، تشكلي كه توانسته است يكي از مهمترين عوامل وقوع حماسه دوم خرداد باشد، ميبايست امروز نيز شرايط زمان خويش را در نظر بگيرد، به مسئله كمبود آگاهي در همه حوزهها- به عنوان يك عامل مهم در عدم توسعه سياسي، اجتماعي و فرهنگي- در همه قشرها بالاخص دانشجويان، نگاهي ويژه داشته باشد و آرمانطلبي، آزاديخواهي و عدالتدوستي بلند خويش را تنها در سطح فعاليتهاي صرف سياسي همسو با احزاب، محدود و متوقف نسازد. در اينجا جهت مشخص شدن اهميت داعيهام به ذكر يك مثال از ميان انبوه وقايع تاريخي ايران اكتفا ميكنم.
در قسمتي از كتاب جنبش دانشجويي ايران ميخوانيم: «... انجمنهاي اسلامي نيز در دل جبهه ملي يا در ارتباط با آن فعاليت ميكردند، با فعال شدن جبهه ملي براي اثرگذاري بر انتخابات مجلس بيستم، تشكلهاي دانشجويي نيز فعالتر شدند. در سال 39 ميتينگها در جهت آزادي انتخابات بود و به همين منظور عدهاي از سران جبهه ملي در زمستان 39 در مجلس سنا تحصن كردند. در تيرماه اين سال اجتماعي در پارك جلاليه (پارك لاله) برگزار شد.» آري، بيشك منظور بنده را متوجه شدهايد، همين اتفاق و البته تا اندازهاي با همين شكل ظاهري در سال 1382 و قبل از برگزاري انتخابات مجلس هفتم نيز رخ داد كه در هر دو رويداد بحث بر سر آزادي انتخابات بوده است! با اين تفاوت ظاهري كه در رخداد اخير ديگر تجمع پارك لاله نيز صورت نگرفت.
ميتوان و ميبايست در مورد اين دو رخداد، از جنبههاي متعدد سياسي، جامعهشناختي و… به بحث نشست، اما نكته مهمي كه به وقوع پيوسته، آن است كه چه به واقع و چه به ظاهر هنوز پس از 45 سال بحث در مورد آزادي انتخابات وجود دارد. در اين مقال كاري با صحت و سقم ادعاهاي مطرح شده از سوي حداقل دو طرف اصلي درگير در هر دو رخداد در دو زمان تاريخي متفاوت نداريم، بلكه مهم واقعيت اجتماعي است كه به قول دوركيم رخ داده و همين از همه چيز مهمتر است. اگر تاريخ را مرور كنيم، از اين نوع تكرارها، فراوان ميتوان يافت و نكته جالب آنكه در همگي آنها در ميان موارد مورد مناقشه، مولفههاي منتسب به دين و مدرنيته نيز حضوري جدي دارند.
فرض بنده آن است كه يكي از مهمترين دلايل اين تكرارها، آن است كه تا به حال بهطور جدي در ميان تودههاي مردم در مورد ابعاد مختلف ويژگيهاي برگزاري يك انتخابات آزاد و اثرات مثبت آن در پديداري تحولات مقطعي و بنيادي، بحث نشده است. براي همين است كه گمان ميكنم امروز و در آغاز سال تحصيلي ديگر، انجمنهاي اسلامي دانشجويان، بهرغم وضعيت فعلي، ميتوانند و ميبايست با حفظ اصل هويت ديني خود، به بازتعريف آن پرداخته، كاركرد جديدي را برمبناي آن براي خود تعريف نمايند؛ كاركردي كه همانا آگاهيبخشي به اقشار مختلف جامعه مبتنيبر نيازهاي امروز زمان است تا به اين طريق بسترهاي لازم جهت تحقق آرمانها، حداقل در ميان بخشي از جامعه دانشگاهي فراهم شود.
اين آگاهيها ميتوانند در چارچوب فعاليتهاي گسترده فكري، مطالعاتي، فرهنگي، سياسي و حول محورهاي فراواني از جمله مسائل مهم ذيل منتقل گردند:
1- نيازهاي واقعي امروز جامعه بشري و جامعه ايران براي بهروزي بيشتر چيست؟
2- سياستها و روشهايي كه تسهيلكننده واقعي حركت يك ملت به سمت نهايت آرزوهاي هميشگياش از جمله، حقوق طبيعي، عدالت، امنيت، آزادي، معنويت، تكريم شخصيت انساني و در نهايت حقوق شهروندي است، كدامند؟
3- آن بخش از تعاليمي كه به نام سنت، فرهنگ، دين يا هر چيز ديگري در جامعه ايران حضور يا حتي نفوذ دارند ولي نتيجه آنها به قول مرتون (merton) كج كاركردها يا كاركردهاي سوءپنهان بوده است، كدامند؟
4- مفاهيمي كه حاصل رشد اجتماعي و تاريخي بشر بوده و خارج از تعصبات ديني، قومي، سياسي و اعتقادي، حاصل سالها رنج دانشمندان و انديشمنداني است كه چه در جهان اسلام، چه در جهان مسيحيت و چه در ساير نقاط اين كره خاكي زيسته و بر داشتههاي بشر براي حركت منزل به منزل به سوي مدينه فاضله افزودهاند، كدامند؟
5- حضور آگاهانه در انتخابات به چه معني است و تاريخ، علوم سياسي و علوم اجتماعي چه كمكي در اين راستا ميتوانند به ما بكنند؟
شك نداشته باشيم كه در كنار فعاليتهاي ديگر طي اين مسير نيز باعث خواهد شد تا هر كدام از دانشجويان كشور به صورتي آگاه و حتي ناخودآگاه و همچون پرچمي افراشته در اقصي نقاط ايران عزيز به گسترش انديشههاي لازم، جهت كمك به توسعه سياسي، فرهنگي و اجتماعي بر مبناي هويت ديني و ابزارهاي نوين جهاني همت گمارده، در درازمدت تكرار ناعالمانه تاريخ ديگر به وقوع نپيوندد.
* عضو سابق شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران
پنجشنبه 9 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 184]
-
گوناگون
پربازدیدترینها