واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: ترجمة الميزان ج : 2ص :625
الَّذِينَ يَأْكلُونَ الرِّبَوا لا يَقُومُونَ إِلا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطهُ الشيْطنُ مِنَ الْمَسذَلِك بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَواوَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبَوافَمَن جَاءَهُ مَوْعِظةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَي فَلَهُ مَا سلَف وَ أَمْرُهُ إِلي اللَّهِوَ مَنْ عَادَ فَأُولَئك أَصحَب النَّارِهُمْ فِيهَا خَلِدُونَ(275) يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَوا وَ يُرْبي الصدَقَتِوَ اللَّهُ لا يُحِب كلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ(276) إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ وَ أَقَامُوا الصلَوةَ وَ ءَاتَوُا الزَّكوةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ(277) يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا مَا بَقِي مِنَ الرِّبَوا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(278) فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَ رَسولِهِوَ إِن تُبْتُمْ فَلَكمْ رُءُوس أَمْوَلِكمْ لا تَظلِمُونَ وَ لا تُظلَمُونَ(279) وَ إِن كانَ ذُو عُسرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلي مَيْسرَةٍوَ أَن تَصدَّقُوا خَيرٌ لَّكمْإِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ(280) وَ اتَّقُوا يَوْماً تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلي اللَّهِثُمَّ تُوَفي كلُّ نَفْسٍ مَّا كسبَت وَ هُمْ لا يُظلَمُونَ(281)
ترجمه آيات
كساني كه ربا ميخورند رفتار و كردارشان مانند شخص جن زده و فريب خورده شيطان است و چون
ترجمة الميزان ج : 2ص :626
ربا خوران خوب و بد را تميز نميدهند ، ميگويند خريد و فروش هم مثل ربا است ، با اينكه خدا خريد و فروش را حلال و ربا را حرام كرده پس ، بطور كلي هر كس موعظهاي از ناحيه پروردگارش دريافت بكند ، و در اثر آن موعظه ، از معصيت خدا دست بردارد ، گناهي كه قبلا كرده بود حكم گناه بعد از موعظه را ندارد ، و امر آن به دست خدا است اما اگر باز هم آن عمل نهي شده را تكرار كند ، چنين كساني اهل آتش و در آن جاودانند ( 275) .
خداربا را ( كه مردم به منظور زياد شدن مال مرتكب ميشوند ) پيوسته نقصان ميدهد ، و به سوي نابوديش روانه ميكند ، و در عوض صدقات را نمو ميدهد ، و خدا هيچ كافر پيشه دل به گناه آلوده را دوست نميدارد ( 276) .
محققا كساني كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام ميدهند و نماز بپا داشته ، و زكات ميدهند ، اجرشان نزد پروردگارشان است ، ( چون دنيا ظرفيت اجر اينگونه اعمال را ندارد ) ، نه ترسي بر آنان هست و نه اندوهگين ميشوند ( 277) .
هان ! اي كساني كه ايمان آوردهايد از خدا پروا كنيد ، و آن زيادي مال را كه در اثر ربابه دست آمده رها كنيد ، اگر داراي ايمانيد ( 278) .
حال اگر نكنيد بايد بدانيد كه در حقيقت اعلان جنگ با خدا و رسول كردهايد ، و اگر توبه كنيد اصل سرمايهتان حلال است ، نه ظلم كردهايد و نه به شما ظلمي شده است ( 279) .
و اگر بدهكار شما در تنگي و فشار است بايد مهلتش دهيد ، تا هر وقت داشت بدهد البته اگر تصدق كنيد برايتان بهتر است اگر اهل عمل باشيد ( 280) .
و بترسيد از روزي كه در آن روز به سوي خدا بر ميگرديد ، و آن وقت تمامي اعمالتان به شما بر گردانده ميشود ، بدون اينكه به احدي ظلم شود ( 281) .
بيان آيات
اين آيات در مقام تاكيد حرمت ربا و تشديد بر رباخواران است ، نه اينكه بخواهد ابتداء ربا را حرام كند ، چون لحن تشريع لحن ديگر است ، آن آيهاي كه ميتوان گفت حرمت ربا را تشريع كرده آيه زير است كه ميفرمايد : يا ايها الذين آمنوا لا تاكلوا الربوا اضعافا مضاعفة ، و اتقوا الله لعلكم تفلحون .
آري آيات مورد بحث مشتمل بر آيهاي نظير يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و ذروا ما بقي من الربوا ان كنتم مؤمنين ، كه لحن تشريع دارد ميباشد ، و از سياق آن بر ميآيد مسلمانان از آيه
ترجمة الميزان ج : 2ص :627
سوره آل عمران كه ايشان را نهي ميكرده منتهي نشده بودند و از ربا خواري دست بر نداشته بودند ، و بلكه تا اندازهاي همچنان در بينشان معمول بود ، لذا خداي سبحان در اين سوره نيز براي بار دوم به آنان دستور ميدهد كه از ربا خواري دست بردارند ، و آنچه از ربا كه در ذمه بدهكاران مانده نگرفته و مطالبه ننمايند از همين جا روشن ميشود كه جمله فمن جائه موعظة من ربه فانتهي فله ما سلف و امره الي الله ... چه معنائي ميدهد ، و تفصيلش خواهد آمد .
قبل از آنكه آيه سوره آل عمران نازل شود سوره روم نازل شده بود ، چون سوره روم در مكهنازل شده ، در آنجا ميفرمايد : و ما اتيتم من ربا ليربوا في اموال الناس فلا يربوا عند الله ، و ما آتيتم من زكوة تريدون وجه الله فاولئك هم المضعفون از اينجا اين معنا روشن ميشود كه مساله ربا خواري از همان اوائل بعثت رسولخدا و قبل از هجرت عملي منفور بود ، تا آنكه در آيه سوره آل عمران صريحا تحريم و سپس در آيه سوره بقره ( يعني همين آيات مورد بحث ) در باره آن تشديد شده است ، چون همانطور كه گفتيم از سياق اين آيات كاملا استفاده ميشود كه قبلا در باره آن نهي شده بود ، و نيز روشن ميشود كه آيات مورد بحث بعد از آيات سوره آل عمران نازل شده است .
علاوه بر اينكه حرمت ربا بنا به حكايت قرآن كريم در بين يهود معروف بوده ، چون قرآن كريم ميفرمايد : و اخذهم الربوا و قد نهوا عنه و نيز آيهاي كه قرآن مجيد از يهوديان ، نقل ميكند كه ميگفتند : ليس علينا في الاميين سبيل اشارهاي به اين معنا دارد با در نظر گرفتن اينكه قرآن كريم كتاب يهود را تصديق كرده و در مورد ربا نسخ روشني ننموده ، دلالت دارد بر اينكه ربا در اسلام حرام بوده است .
و اين آيات يعني آيات مورد بحث با آيات قبلش ( كه در باره انفاق است ) بيارتباط نيست ، همچنانكه از جمله يمحق الله الربوا و يربي الصدقات و جمله و ان تصدقوا خير لكم كه در ضمن اين آيات آمده ، اين ارتباط فهميده ميشود همچنانكه در سوره روم و آل عمران نيز مساله ربا مقارن با مساله انفاق و صدقه واقع شده است بعلاوه دقت در آيات نيز اين ارتباط را تاييد ميكند زيرا ربا خواري درست ضد و مقابل انفاق و صدقه است ، چون ربا خوار ،
ترجمة الميزان ج : 2ص :628
پول بلا عوض ميگيرد ، و انفاقگر پول بلاعوض ميدهد ، و نيز آثار سوئي كه بر ربا خواري بار ميشود درست مقابل آثار نيكي است كه از صدقه و انفاق به دست ميآيد آن ، اختلاف طبقاتي و دشمني ميآورد ، و اين بر رحمت و محبت ميافزايد ، آن خون مسكينان را به شيشه ميگيرد و اين باعث قوام زندگي محتاجان و مسكينان ميشود آن اختلاف در نظام و نا امني ميآورد و اين انتظام در امور و امنيت .
خداي سبحان در اين آيات در امر ربا خواري شدتي به كار برده كه در باره هيچ يك از فروع دين اين شدت را به كار نبرده است مگر يك مورد كه سختگيري در آن نظير سختگيري در امر ربا است ، و آن اين است كه : مسلمانان ، دشمنان دين را بر خود حاكم سازند ، و اما بقيه گناهان كبيره هر چند قرآن كريم مخالفت خود را با آنها اعلام نموده و در امر آنها سختگيري هم كرده ، و ليكن لحن كلام خدا ملايمتر از مساله ربا و حكومت دادن دشمنان خدا بر جامعه اسلامي است و حتي لحن قرآن در مورد زنا و شرب خمر و قمار و ظلم و گناهاني بزرگتر از اين ، چون كشتن افراد بيگناه ، ملايمتر از اين دو گناه است .
و اين نيست مگر براي اينكه فساد آن گناهان از يك نفر و يا چند نفر تجاوز نميكند ، و آثار شومش تنها به بعضي از ابعاد زندگاني را در بر ميگيرد و آن عبارت است از فساد ظاهر اجتماع ، و اعمال ظاهري افراد ، به خلاف ربا و حكومت بيدينان كه آثار سوئش بنيان دين را منهدم ميسازد ، و آثارش را به كلي از بين ميبرد و نظام حيات را تباه ميسازد ، و پردهاي بر روي فطرت انساني ميافكند ، و حكم فطرت را ساقط ميكند ، و دين را به دست فراموشي ميسپارد ، كه ان شاء الله توضيح اين معاني را تا اندازهاي خواهيم داد .
جريان تاريخ نيز اين نظريه قرآن را تصديق كرده ، و شهادت ميدهد كه امت اسلام از اوج عزت به پائينترين درجه ذلت نيفتاد ، و مجد و شرفش به غارت نرفت و فاقد مال و عرض و جان خود نشد ، مگر وقتي كه در امر دين خود سهلانگاري كرد ، و دشمنان دين را دوست خود گرفته ، زمام امرحكومت خود را به دست ايشان سپرد و كارش به جائي رسيد كه نه مالك مرگ خود بود ، و نه مالك زندگياش ، نه اجازه مييافت تا بميرد و نه فرصت پيدا ميكرد تا از مواهب و نعمتهاي زندگاني برخوردار گردد ، لذا دين از ميان مسلمانان رخت بر بست ، و فضائل نفساني از ميان آنان كوچ نمود .
رباخواران به جمع كردن اموال و انباشتن ثروت پرداختند و در راه به دست آوردن جاه و مقام با يكديگر مسابقه گذاشتند ، و همين باعث به راه افتادن جنگهاي جهاني شد ، و جمعيت دنيا به دو دسته تقسيم گرديده و رو بروي هم ايستادند ، يك طرف ثروتمندان مرفه ، و طرف
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 271]