واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: ممكن است اين دو موضوع بيش از آنچه به نظر مي رسد به هم مرتبط باشند. انيشتين در يكي از سخنراني هاي خود اظهار داشته بود : "درحاليكه خلاقيت بتهوون در موسيقي بر كسي پوشيده نيست، اصالت موسيقي موتزارت او را در جهان جاودان و در انتظار كشف، باقي نگه داشته است."
انيشتين معتقد بود در ماوراي مشاهدات و تئوري هاي فيزيك، موسيقي نهفته شده است و يك هارموني از پيش ساخته شده بين اين دو، تقارن و هماهنگي مي آفريند. قوانين موجود در طبيعت، از جمله قانون نسبيت نيز مانند توانايي هاي موسيقي موتزارت، در انتظار كشف شدن توسط افرادي با قوه شنوايي بخصوص بوده اند.
بنابراين ارائه تئوري هاي گوناگون تجلي يافته از "تفكر ناب" فردي همچون انيشتين، چندان دشوار و دور از ذهن نخواهد بود. گفته هاي وي حاكي از اين نكته است كه او مجذوب موتزارت بود و ارتباط عميقي بين خلاقيت هاي ذهني اش با اين آهنگساز بزرگ احساس مي نمود.
اما همانگونه كه مي دانيم انيشتين در زمان تحصيل شاگرد خوبي نبود ولي به موسيقي به عنوان روزنه اي براي بيان هيجانات و احساسات دروني علاقه داشت. زماني كه پنج سال بيشتر نداشت، به فراگيري ويولن پرداخت اما متاسفانه پس از گذشت زماني اندك تمرينهاي خشك و بيش از اندازه به نظرش سخت آمد و با پرتاب صندلي به طرف استادش او را از خانه بيرون راند.
او در سن سيزده سالگي براي اولين بار سونات هاي موتزارت را كشف كرد. پس از آن ارتباط شگفت انگيز انيشتين با آثار موتزارت آغاز شد، هنس بيلند (Hans Byland) از دوستان دبيرستان انيشتين، در ارتباط با تاثير موتزارت بر موسيقي او اظهار داشته:
"زماني كه انيشتين در مقابل من ويولنش را به دست گرفت و شروع به نواختن نمود، براي اولين بار اصالت موسيقي موتزارت با خلوص كامل در مقابلم پديدار گشت."
از سال 1902 تا 1909، زماني كه انيشتين 6 روز در هفته مشغول مطالعات و تحقيقات فيزيكي بود، موسيقي موتزارت به عنوان منبع تغذيه روح او به شمار مي رفت و اساس تفكر خلاقه اش را تشكيل مي داد.
موتزارت در نوجواني با آثارش حيرت همگان را بر مي انگيخت و در مقابل انيشتين جوان زندگي كولي واري را براي خود برگزيده بود، ظاهر نامتعارف او با موهاي بلند و عشق و علاقه اش به موسيقي و فلسفه، بيشتر او را شبيه به شعرا مي كرد تا دانشمندان! اشتياق او به ويولن و نوازندگي به اندازه اي بود كه همواره حضار را مفتون خود مي نمود.
انيشتين بارها و بارها از توانايي موتزارت در ساخت قطعاتي متمايز و برجسته تحت شرايط بسيار دشوار سخن رانده است. خود او نيز در سال 1905، زماني كه فرضيه نسبيت را مطرح كرد، درآپارتماني كوچك با مشكلات مالي و خانوادگي بسياري دست به گريبان بود.
در بهار همان سال او چهار مقاله ارائه داد كه به منزله تحولي در دنياي علم تلقي شد، نظريات او در مورد فضا و زمان كه از ديد فيزيكي نامتناسب به نظر مي رسيد، زيبايي و ظرافت طبيعت را در خود نهفته داشت. تئوري هايي كه در آنها ساختار و وحدت باطني كه او در آثار باخ و موتزارت كشف نموده بود، به وضوح به چشم مي خورد.
انيشتين در كشمكش هاي خود با مفاهيم بسيار پيچيده رياضي كه به نظريه عمومي نسبيت در سال 1915 ختم شد، از زيبايي و اصالت موسيقي موتزارت بسيار الهام گرفته است.
پسر بزرگ او در اين باره مي گويد : "هر زمان كه پدرم احساس مي كرد در كار خود در موقعيت هاي دشوار قرار گرفته و به ته خط رسيده، به موسيقي پناه مي برد كه معمولا حلال كليه مشكلات او بود."
در نهايت، انيشتين احساس نمود كه در رشته خود مانند آنچه موتزارت در عرصه موسيقي انجام داده موفق به پرده برداري از پيچيدگي هاي جهان هستي شده است.
دانشمندان نظريه نسبيت او را زيباترين تئوري فرموله شده تا به امروز بر مي شمرند، انيشتين نيز خود تاكيد بسياري بر زيبايي اين تئوري داشت، در اظهارات او آمده است: "ناديده گرفتن زيبايي و افسون موجود در اين تئوري براي افرادي كه موفق به درك كامل آن شده اند، كار بس دشواري است."
در حقيقت اين تئوري نگرش يك فرد در مورد ماهيت جهان است و در كمال ناباوري انيشتين با به كار گيري مفاهيم و فرمولهاي پيچيده رياضيات پديده هايي چون سياه چاله ها را آشكارا توجيه و تعريف كرده است.
همان تحولي را كه موتزارت در موسيقي ايجاد نمود، تئوري نسبيت انيشتين در فيزيك كلاسيك بوجود آورد و مقدمات ورود به عرصه فيزيك اتمي را فراهم نمود. همانگونه كه آثار موتزارت نقطه عطفي در دنياي موسيقي است، فعاليت هاي انيشتين نيز نقشي مشابه را در حيطه علم و دانش ايفا نموده است.
در سال 1979 كنسرتي به مناسبت صدمين سالگرد تولد انيشتين برگزار شد و كوارتت زهي جوليارد (Juilliard Quartet) در منزل انيشتين در پرينستون (Princeton) ايالات متحده به اجراي كنسرت پرداخت، قطعاتي از بتهوون، بارتوك و موتزارت نواخته شد. روبرت من (Robert Mann) نوازنده ويولن پس از اجراي قطعاتي از بارتوك در مورد انيشتين چنين گفت:
"هر چند دكتر انيشتين تمرين چنداني نداشت و اغلب به نت هاي نوشته شده مراجعه نمي كرد، اما ظرافت انگشتان، هماهنگي و تمركز او در نواختن بي نظير بود."
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 374]