واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: طرفداران وضع موجود گزارشي از تحولات اخير در روابط ايران و اعراب اينکه عبدالرحمان العطيه دبيرکل شوراي همکاري خليج فارس در گفت وگو با راديو قطر گفته است «ايران بايد براي حفظ مناسبات اقتصادي گسترده خود با امارات بپذيرد که موضوع جزاير سه گانه به حکميت گذاشته شود» بار ديگر نگاه ها را به مساله روابط ايران- اعراب معطوف کرده است. اگرچه اظهارات اين مقام عرب سخن جديدي نيست، اما از آنجا که پس از سفر رئيس جمهور ايران به قطر و شرکت در اجلاس اخير شوراي همکاري خليج فارس به زبان آمد، مي تواند جاي بسي تامل داشته باشد. در واقع سال ها است که کشور امارات عربي متحده و به تبع آن شوراي همکاري خليج فارس در مناسبت هاي مختلف موضوع جزاير سه گانه را مطرح کرده و از ايران مي خواهند موضوع را يا در گفت وگوي دوجانبه يا تحت نظر و حکميت بين المللي حل و فصل کند، اما از آنجا که اساساً ايران جزاير سه گانه خليج فارس را جزء لاينفک سرزميني خود مي داند حاضر به هيچ گونه مناقشه يي بر سر اين موضوع نيست. البته جا داشت که وقتي شيوخ خليج فارس در اجلاس اخير خود و در حضور رئيس جمهور ايران ادعاي غيرمستند خود را مطرح مي کردند، رئيس جمهور ايران نيز نظير ساير محافل و مجالس داخلي و بين المللي با صراحت و شفافيت موضع ايران را يک بار ديگر تکرار مي کرد تا امثال العطيه ديگر جسارت آن را نداشته باشند که در ابتداي فصل تازه يي از روابط دوباره شمشير دموکلس جزاير را بر فراز سر ايران بالا برده و حتي ادعا کنند که براي ادامه مناسبات دوجانبه ايران بايد نوعي «حکميت» را بپذيرد. درباره کم و کيف حقوقي و تاريخي جزاير سه گانه بايد کارشناسان نظر دهند اما درباره اظهارنظر العطيه که به نوعي مواضع کلي کشورهاي عرب در شرايط کنوني را نشان مي دهد، دو نکته قابل ذکر است؛ 1- روابط کلي ايران با کشورهاي عرب (به استثناي سوريه) طي دو دهه گذشته پيوسته در نوسان و به تعبيري ساده تر افتان و خيزان بوده است. علت اصلي اين افت و خيز هم نه به کشورهاي عرب مربوط مي شد و نه به ايران، بلکه بيشتر به مناسبات بين المللي اعراب و امريکا از يک سو و جنگ سرد بين امريکا و ايران از سوي ديگر برمي گردد و اين ماجرا همچنان ادامه دارد. از چندي پيش که موضوع پرونده هسته يي ايران مطرح شد و زمزمه احتمال يک درگيري مي رفت، ايران در يک اظهارنظر کشورهاي عرب را تهديد کرد اگر پايگاه در اختيار امريکا قرار دهند، با واکنش شديد ايران مواجه خواهند شد. همين مساله کشورهاي عرب را به تکاپوي تازه يي واداشت تا روابط به شدت تيره خود را با ايران بهبود بخشند. سفر احمدي نژاد به عربستان و دعوت رسمي کشورهاي شوراي همکاري خليج از ايران نيز در همين رابطه معنا پيدا مي کند. در واقع براي کشورهاي عرب بهترين گزينه حالت نه جنگ نه صلح بين ايران و امريکا است. آنها به خوبي مي دانند که اگر درگيري در منطقه رخ دهد، دامن آنها را هم خواهد گرفت. در صورت بهبودي روابط ايران و امريکا نيز کشورهاي سنتي عرب مهمترين پايگاه هاي منطقه يي خود را از دست خواهند داد. از آنجا که تک تک اين کشورها دچار بحران هاي داخلي و خارجي متعددي هستند تنها «وضعيت موجود» مي تواند بقا و دوام رژيم هاي کنوني شان را تضمين کند. به اين ترتيب کشورهاي عرب در موضوع هسته يي همزمان از حق ايران براي انرژي صلح آميز هسته يي دفاع و در همان حال خطر هسته يي شدن ايران را بزرگنمايي مي کنند و در سايه آن حتي از ايالات متحده تضمين مي خواهند، وقوع درگيري احتمالي را براي منطقه فاجعه بار توصيف مي کنند. در همان حال مي خواهند به ايران تفهيم کنند که اگر درگيري رخ داد بي طرف هستند. اين کشورها که بسياري از آنها سابقه حاکميت و حکومت در آنها از چند دهه فراتر نمي رود دوستي با ايران را ترجيح مي دهند اما در همان حال حاضر نيستند روابط استراتژيک خود با واشنگتن را مخدوش کنند. مساله رسيدگي به جزاير هم در واقع دستمزدي است که اينک به خاطر دعوت اخير خود از ما طلب مي کنند. 2- ايران در برخورد با کشورهاي عرب موضع ثابت و يکدستي نداشته و به تعبير برخي با روي کار آمدن هر دولتي و حتي هر وزير خارجه يي يک نوع برخورد را تجربه کرده است. همين مساله موجب شده اعراب بيشترين بهره را از روابط با ايران ببرند و در عين حال کمترين سود را عايد طرف مقابل خود کنند. آخرين نمونه آن دولت نهم است که با برخي اظهارات دولتمردان خود روابط ايران و اعراب را طي دو سال گذشته تيره کرد و اکنون درصدد بازسازي اين روابط برآمده است. بي ترديد جلوي ضرر از هرکجا گرفته شود به سود خواهد بود و بهبودي روابط با اعراب مي تواند به جهات مختلفي مفيد باشد. اما اگر اين بهبودي روابط از موضعي قوي صورت نگيرد، هدفي زودگذر با دستاوردي اندک خواهد بود. در واقع طرف مقابل نيز با درک چنين شرايطي است که مي خواهد از ايران و امريکا (هر کدام به شکلي) تضمين بگيرد و در همان حال با کمال گستاخي از ايران امتيازطلبي مي کند. ايران در طول تاريخ گذشته خود با کشورهاي عرب حوزه خليج فارس همواره دست بالا را داشت و نقش تعيين کننده اين کشور در مناسبات منطقه يي غيرقابل انکار بود و هست. در واقع اين ايران است که با توجه به وزن استراتژيک و منطقه يي خود بايد براي همسايگان ضعيفي چون امارات شرط تعيين کند. بر پايه اين منطق است که به طور مثال مي توان پرسش هاي جدي تري را با آنها درميان گذاشت و از کشورهاي عرب پرسيد در صورت برقراري تحريم هاي بين المللي عليه ايران آنها چه موضعي را اتخاذ خواهند کرد؟ اگر قرار است به زودي ايران به قدرتي هسته يي تبديل شود آنها چه خواهند کرد و اگر با توجه به واقعيت هاي ذکر شده بخواهند امنيت و منافع حياتي خود را در همسايگي ايران محفوظ نگه دارند حاضر به دادن چه امتيازاتي هستند؟ دوستي با اعراب براي کشور ما به خصوص در شرايط کنوني و با توجه به چالش هسته يي با غرب مهم است اما اين دوستي نمي تواند به معناي چشم پوشي از حقوق مسلم ايران يا اغماض در مورد پاره يي از اظهارات و اقدامات تحريک آميز آنها تلقي شود. داشتن مناسبات با کشورهاي عرب امري مطلوب خواهد بود اما به اين شرط که طرف مقابل هم براي اين روابط ارزش قائل شده و حاضر باشد بهاي آن را بپردازد. جا داشت رئيس جمهور ايران در سفر خود به دوحه به جاي ارائه پيشنهادهاي بلندبالا مبني بر همکاري آينده که عمدتاً با نوعي استقبال زباني مواجه شد و در حد همان تعارفات سياسي باقي ماند، از سران کشورهاي عرب مي پرسيد که تا چه حد حاضرند در منازعه موجود بين امريکا و ايران طرف کشور همسايه شان را بگيرند يا حداقل به احترام روابط تاريخي و مبتني بر حس همجواري دست از چنين اظهارات تحريک آميزي بردارند و در شرايطي که شوراي امنيت دو قطعنامه عليه ايران به تصويب رسانده است مدعي آن نشوند که موضوع جزاير را به آن شورا خواهند برد. جسارت اخير عبدالرحمان العطيه قابل اغماض نيست و دستگاه ديپلماسي ايران بايد به آن پاسخي صريح بدهد تا فردا از زبان ساير شيخ نشين هاي خليج فارس تکرار نشود. منبع: سرمایه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 424]