واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: با چهارمین دوسالانه نقاشی جهاناسلام
« آثار هنرمندان حرفهیی و مدعوان نباید در چهارمین دوسالانه نقاشی جهان اسلام قرار میگرفت، چراكه اصولا یک دوسالانه، نه جای استادان تثبیتشده است و نه جای جوانانی که مشقهای دانشگاهی را اریه میدهند. »احمد نادعلیان - هنرمند هنر جدید و مدرس دانشگاه تهران - دربارهی چهارمین دوسالانه نقاشی جهان اسلام در گفتوگو با ایسنا، گفت: چهارمین دوسالانه نقاشی جهان اسلام مختص به نقاشی است. این ویژگی میتواند مثبت یا منفی باشد؛ من اصرار ندارم که الزاما این دوسالانه نقاشی در زمینههای دیگر توسعه یابد و تردیدی هم نیست که ماهیت طراحی و نقاشی هنری بسیار متعالی است و نیز پایه و مبنایی ضروری برای هنر معاصر یا جدید است.او چنین استدلال كرد كه در ادوار گذشته در میان کشورهای اسلامی کشور، ایران زمینهساز و تعیینکننده چگونگی نقاشی بوده است. با این پیشینه ایرانیان این استحقاق و توانایی را دارند كه دوسالانهای برگزار كنند كه صرفا مختص نقاشی باشد. اما در دوسالانههای نقاشی سنتی رواج دارند که بحث برانگیز هستند.این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه عمده نقاشیهای ارایه شده در این نمایشگاه با رنگروغن انجام شده، و در گسترهی یک قاب بر دیوار دیده میشوند، عنوان كرد: این سوال پیش میآید که چه سیاستگذاری باعث شده این همه اثر با ویژگیهای مصالح کار مشابه در کنار هم جمع شوند؟ نقاشی گذشته در عصر طلایی آن، در پیوند با ادبیات و محیطی همچنین معماری بوده است. اما تعریف امروزی ما از نقاشی چیست؟ چگونه میتوان نقاشی را تعریف کرد که عرصه را بر خلاقیتها تنگ نکند؟ آیا نقاشی امروز ما بومی است یا جهانی؟ آیا فناوریهای جدید جایگاهی در نقاشی امروز داشته است؟ سهم این نوع آثار در دوسالانه به چه میزان بوده است؟نادعلیان به خبرنگار ایسنا گفت: بسیاری از نقاشیهای نقاشان امروز ایران نه ارزش بومی دارند و نه ارزش تاریخی و نه ...، کمیت نقاش و نقاشی فرمالیست در ایران، و محدودیتهای قلمرو شیوههای کاری هیچ توجیهی ندارد. از سوی دیگر نمایش بیتوجیه تکراری آثار ارزشمند هنرمندان شناخته شده که در هنرمند بودن آنها تردیدی وجود ندارد، ارزشهای موجود در کارشان را مخدوش کرده است.وی با طرح پرسشها و نمونههایی عنوان كرد: استاد مدعو را چگونه انتخاب میکنیم و چرا آثارش را در دوسالانه ارایه میدهیم. آیا بهراستی کار هنرمند جوانی که کارش در مقابل استاد آیتالهی قرار گرفته بود با توجه به جوان بودنش میتواند بهعنوان استاد مدعو معرفی شود و نمایشگاه مدعوان با کار او شروع شود؟آیا بهراستی استاد محترمی که در سال 58 نقاشی را کشیده و سالهاست در ایران نیست، نقاشیاش ارزش ارایه در دوسالانه را دارد؟نادعلیان تاكید كرد: درعین حالی كه برای اساتید و تواناییهایشان احترام قایلم، اعتقاد دارم كه جای آثار آنها در دوسالانه جهان اسلام نیست و ضروری است كه آثار آنها در گالری ثابت و فضایی موزهیی ارایه شوند.او با اشاره به اینكه دلیل درخواست نمایش ندادن مکرر این آثار تثبیت شدن این است که بعضی از این آثار با همان امضا و یا اثری مشابه آنان در چنین نمایشگاههایی بیش از 500 بار دیده شدهاند، متذكر شد، اصولا یک دوسالانه، نه جای استادان تثبیتشده است و نه جای جوانانی است که مشقهای دانشگاهی را اریه دهند.نادعلیان تصریح كرد كه ضرورتی برای بهنمایش گذاشتن این همه اثر در نمایشگاه نیست و زمانیكه ما همه چیز را انتخاب میكنیم، یعنی هیچ چیز را انتخاب نمیكنیم.به زعم وی، دوسالانه جای فردی است كه تجربههای مدرسهای را انجام داده و به توانایی خاصی دسترسی پیدا كرده است. انتخاب آزاردهنده دیگر در این دوسالانه تساهل در مقابل کارهای بد است ولی بهنوعی در كوچه و پس كوچههایی فضای نمایش قرار دهیم که حتی دانشجویان سال اول نقاشی متوجه شوند که چرا این کار پشت دیوار پنهان شده است.نادعلیان با بیان اینكه بسیاری از این فضاهای نمایشگاهی از دید بصری، فضای مرده محسوب میشوند، افزود: شاید ملاحظاتی وجود دارد، اما نمایش اثر در یک موقعیت نامناسب کلیت نمایشگاه را تحت تاثیر قرار میدهد.به گمان این مدرس دانشگاه، آثار ارایه شده در چهارمین نمایشگاه دوسالانهی نقاشی جهان اسلام، با در نظر گرفتن ابعاد، مکانیابی درستی نشدهاند. گاهی دیوارهای بزرگ و آثاری با ابعاد کوچک و گاهی آثار در دیوارههایی که سقف کوتاه دارند و آثار بهخوبی در آنجا نمیگنجند.نادعلیان همچنین دربارهی فضای ایجاد شده در مجموعه گالریهای صبا گفت: دیوارهای كاذب ایجاد شده در این مجموعه ضروری نیستند. این نوع تقسیمات فضا، یادآور غرفههای پوشاکاند و مناسب نماش گذاشتن اثر هنری نیستند. چون فضایی که برای پارکینگ ساخته شده بوده به اندازه کافی گرفته و تنگ است.وی معتقد است كه كمیت آثار به این نوع نمایشگاه صدمه میزند و سیاستگذاران و هیات انتخابی میتوانستند بحث كیفی آثار را بیشتر مورد توجه قرار دهند.نادعلیان افزود: با توجه به فراخوان عام و انتخاب گروهی چنین نتیجهای قابل پیشبینی بود. چرا كه در ایران عمدتا نمایشگاهها دارای یك هیات انتخاب هستند. این نحوه انتخاب در كشورهای دیگر منسوخ شده است و در هیچ دوسالانه رسمی معتبری، اعمال نمیشود. در روند مرسوم دوسالانههای حرفهیی، نه فراخوان جمعی وجود دارد و نه هیات انخاب.وی گفت: در تمامی دوسالانههای رایج جهان امروز، یک انتخابگر یا انتخابگرهای متعدد، با و گرایشات فکری متفاوت هنرمندان را مستقیما انتخاب میکنند و یك نفر بهعنوان مدیر هنری یا دبیر انتخابگرها را هماهنگ میكند. نقش انتخابگرهای مستقل آثار هنری در این نوع نمایشگاهها بسیار مهم است. معمولا آنها شرح حال و سوابق هنرمند را در نظر میگیرد و در پایان روند رشد و دستاورد هنرمند ملاک انتخاب است. در حالیکه در انتخاب های مبتنی بر فراخوان و گروهی فقط اثری که نتیجه نهایی کار هنرمند است در مقابل هیات انتخاب قرار میگیرد.او با بیان اینكه، هدف یک انتخابگر فقط انتخاب اثر خوب نیست، عنوان كرد: هنرمند در چه روندی به اثر خوب دسترسی پیدا کرده، نكتهی مورد توجه انتخابگر است و در یک منظر کلیتر داشتن یك محتوای تعیین شده عمومیتر برای یک نمایشگاه، چینش و نحوه ارایه آثار در فضا بسیار مهم است و معنای كلیتری به نمایشگاه میدهد. در نتیجه برای یک انتخابگر حرفهیی افراد یک دوسالانه نه جای افراد تثبیت شدهای است كه تواناییهایشان را برای سالیان سال تكرار میكنند و نه هنرجویانی که در یک حوزه تجربی کار می کنند.این هنرمند معاصر كه آثارش را در نقاط مختلف دنیا عرضه است، اظهار كرد: در سنت غلط رایج کنونی در ایران، هیچکدام از اعضای هیات انتخاب رسما پاسخگو و مسوولیتپذیر نیست.او تاكید كرد: آثار هنرمندان غیر ایرانی به لحاظ تفاوت شیوه کاریشان با هنرمندان ایرانی عمدتا جذاب بودند. شاید بخش منسجمتر بخش آثار سایر ملل بهشمار میرفت. خصوصا آثار انتخابشده از کشور مراکش انتخابهای بهتری بودند. شاید دلیل آن، ارتباط نزدیک فرهنگی و انتخاب کمتر مبتنی بر فراخوان بوده است و شناخت بیشتر از فضای نقاشی مراکش چنین نتیجه ای را دربر داشت.وی یادآوری كرد: اصولا در دوسالانهای که محدود به نقاشی است در یک حوزه بینالمللی نباید فراخوان داد. چون هیچ هنرمند حرفهیی و شناخته شدهای به جستوجوی فراخوان نیست و اگر کارش ارزشمند است اعتماد ارسال پستی آنرا ندارد. او در کارگاهش کارش را انجام میدهد و این وظیفه ماست که او را کشف کنیم.این مدرس دانشگاه برای دوسالانههای آینده پیشنهاد كرد كه بهجای فراخوان چند انتخابگر در حوزههای مختلف جغرافیایی جهان اسلام هنرمندان شاخص را انتخاب و دعوت کنند. بهگمان او، لازمهی این امر این است از هم اکنون چنین افرادی جستوجویشان را آغاز کنند.احمد نادعلیان با قدردانی از فرهنگستان هنر در برگزاری نمایشگاه هنرمندان جوان و هنرمندان شهرستانی از بیتوجهی به هنر جدید در سیاستگذاریهای کلان آن انتقاد کرد.وی گفت: این انتقاد رسما به دستاندرکاران فرهنگستان هنر وارد است که چرا بهصورت رسمی زمینه را برای هنر هنرمندان نسل جدید فراهم نمیکنند. اگرچه برای شخص من و هنرجویانم این امكان وجود داشته و دست اندرکاران چند نمایشگاه نهایت همکاری را داشتهاند كه در نمایشگاه طبیعت و نمایشگاه بزرگ عاشورا كار چند رسانهیی و یا چیدمان ارایه دهم، اما این امكان برای همه وجود نداشته و نهادینه نشده و رسما به آن فكر نشده است. این درحالی است که کپیهای چوپان و بز رضا عباسی و یا فتوکپیهای رنگی آثار دوره قاجار بدون داشتن شناسنامه علمی در مرکز صبا بهنمایش گذاشته میشوند.وی اضافه كرد: دلایلی وجود دارد که به استناد آنها میتوان گفت هنر جدید کم اهمیت تر از نقاشیهای کپی و یا کپیهای نقاشی نیست و دارای یك مجموعه امتیازات است و بهواسطه این امتیازات میتوان نیازهای نسل جدید را پاسخ داد. با توجه به این ویژگیها میتوان از فرهنگستان هنر درخواست کرد که جهت ایجاد بستر و زمینه برای هنر جدید تلاش کند.مدرس دانشگاه تهران تصریح كرد: امروزه در جوامع اسلامی به میزان زیادی هنر جدید رواج دارد و در مجامع رسمی هنر به آن پرداخته میشود. از اینرو هنر جدید زبانی غربی نیست، بلکه بسیاری از هنرمندان جوامع اسلامی نیز با آن گویش میکنند. چنانچه فرهنگستان بخواهد رسالت خود را بهخوبی انجام دهد باید پاسخگوی نیازهای نسل جدید نیز باشد.او در عین حال افزود: در حوزهی هنر جدید آثاری را میتوان انتخاب کرد که هنرمندان جوامع اسلامی با مواد در دسترس بومی اثری را بهوجود بیاورند. در حالیکه حملونقل نقاشیهای ناب با توجه به اینکه کالایی گران هستند، بسیار دشوار است.به اعتقاد نادعلیان، بسیاری از مسائل امروز جهان فقط با زبان متفاوت از گذشته قابل بازگو شدن هستند.در هنر جدید به مفهوم وسیع آن که شامل نقاشی نیز میشود، - در این صورت نقاش فضای پیرامون اثر را نیز تعریف میکند - این بضاعت وجود دارد که مسائل معنوی یا مسائل اجتماعی بومی ما با زبانی رسا و به نسلی جدید بیان شود.وی در پایان گفت: در سال اخیر نمایشگاههای متعددی را در سطح كشور برگزار شده كه عمدتا در ساختاری سنتی ارایه شدهاند. سرانجام این بیتوجهی و نبود عرصه برای هنرمندان نسل جدید در داخل كشور این بوده است که جذب حامیان غیرایرانی شوند و معمولا در چنین شرایطی سمت و سوی سیاسی ممکن است مضامین آثار را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین ضروری است که فرهنگستان هنر در سیاستگذاری، برنامهریزی و نهادینه كردن هنر هنرمندان جدید، رسما اقدام كند كه درغیر اینصورت بهنظر میرسد که همواره سیاستگذارنی واحد و همسو آثاری واحد را بارها با نماهای متفاوت بهنمایش بگذارند و چنین نمایش مکرری بیشتر تاثیر و بازتابهای منفی را در پی دارد.منبع : ایسنا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 260]