محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826059849
گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود
اگر موافق باشی از روند شروع همکاریات با علی شاهحاتمی شروع کنیم تا برسیم به «بویخوش زندگی»...اولین بار آقای شاهحاتمی را در جشنواره اصفهان دیدم که برای فیلم «ترکشهای صلح» به آنجا آمده بود. یک فیلم خوب و ضدجنگ بود که در جشنواره اصفهان جایزه بهترین فیلم را گرفت. من آن سال بهعنوان مجری اختتامیه در کنار حسین پاکدل و همچنین به خاطر فیلم «یکی بود یکی نبود» ایرج طهماسب و حمید جبلی در آنجا حضور داشتم. با دیدن فیلم شاهحاتمی علاقهمند شدم که با او همکاری کنم. از آنجا که با هر کسی دوست داشته باشم همکاری میکنم و دیر و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد خدا خواست و این اتفاق افتاد.تا اینکه رسیدیم به اولین همکاری تو با شاهحاتمی و «خوشرکاب»...بله با من تماس گرفتند برای سریال «خوشرکاب» آن زمان من با «قطارابدی»، و «زیرآسمان شهر» و ... شناخته شده بودم، اما حالا دوست داشتم یک کار خوب را با یک گروه حرفهایتر و سینمایی در کنار یک سری بازیگر حرفهای مثل محمد کاسبی تجربه کنم که کار خوبی هم از آب درآمد. ما در سه ماه 13قسمت را کار کردیم. زمان مناسب، سناریوی آماده، پیش تولید خوب و بازیگران و تیم حرفهای دست به دست هم دادند تا مجموعهای مناسب ساخته شود.موفقیت «خوشرکاب» کار شما را به «O مثبت» کشاند؟!بله، ایشان «O مثبت» را براساس کاراکتر من نوشته بود؛ شخصیت مجید ذکابی، یک افسر اگاهی. آن کار هم یک مجموعه جدید و فانتزی با کمدی خاص بود. در آن کار هم زوج محمد کاسبی و من ایجاد شد. من هر چه بیشتر با یک آدم مطمئن کار میکنم عطش بیشتری برای بازی در کنار او دارم. محمد کاسبی این خصوصیت را دارد. «O مثبت» نزدیک به سه ماه طول کشید تا 15 قسمت ساخته شود.و مگر ممکن بود که عزتی را ما در «خوشرکاب2» (خوشغیرت) نبینیم؟واقعاً دوست نداشتم در آن بازی کنم، امّا چون میدانستم اگر نروم حرفهای زیادی به وجود میآمد که مجید صالحی عوض شده و ... «خوشعیرت» را هم رفتم. اتفاقاً آن کار را هم دوست داشتم چون علی شاهحاتمی را دوست دارم. همینجا هم میگویم اگر علی شاهحاتمی دوباره تصمیم به ساختن فیلم یا سریال بگیرد، در کنارش خواهم بود. اما دوست دارم علی شاهحاتمی خودش باشد. شاهحاتمی ترکشهای صلح باشد. علی شاهحاتمی که قدر خودش را بداند.«بوی خوشزندگی» هم براساس تو نوشته شد؟بله در این کار شخصیت مجتبی صالحی حتی به اسم مجید صالحی نوشته شده بود و اولین بار برای ساخت به شبکه اول ارائه شد که به تصویب نهایی نرسید. بعد از آن به شبکه پنج ارائه شد. شبکه پنج هم برای هم تولید این کار تعلل میکرد چون خودشان یک سریال داشتند (روز رفتن) که سعید رحمانی هم آن را نوشته بود و قرار بود آقای تبریزی بسازد که نشد و... خلاصه دو ماه مانده به ماه مبارک رمضان سریال مجوز ساخت گرفت. در حالی که سریالهای دیگر از دو ماه قبل شروع کرده بودند. سناریوی «صاحبدلان» از یکسال قبل آماده شده بود چون رضا جودی از دوستان نزدیک من است و رفت و آمد داریم، از چند و چون آن کار هم خبر داشتم که از پنج، شش ماه قبل پیش تولیدش شروع شده بود.چهارماه هم برای تصویربرداری فرصت داشتند و تا آخرین روزهای ماه رمضان کار کردند، در حالی که ما خیلی زودتر کارمان را تمام کرده بودیم.گویا فیلمنامه «بویخوش زندگی» هم زمان کار آماده نبود؟فیلمنامه یک سیناپس بود و حتی آن هم تغییر کرد. سیناپسی که من خوانده بودم، اصلاً کاترین نداشت. قرار بود پدر نرگس بیمار باشد. به جای کاترین دختری به نام سایه وجود داشت که قرار بود من و مریم در ماجرای او دخیل باشیم و این بار کمدی داستان را بیشتر میکرد و ... خلاصه با این شرایط کار طی دو ماه و 10روز با پیش تولید و تولید بسته شد.بهعنوان بازیگر این مجموعه چه ایرادتی را در کیفیت کار موثر میدانی؟ زمان کم، آماده نبودن سناریو، تیم سازنده یا...؟!همهچیز؛ در وهله اول (تأکید میکند) باید بگویم نوشته این کار میتوانست خیلی بهتر باشد. از نوشته و زمان موجود من آگاهانه از ابتدا میدانستم این کار آن طور که باید و شاید خوب از آب در نخواهد آمد. البته تماشاگر خود را داشت، اما خیلی بهتر از این چیزی که دیدید میتوانست باشد. ولی به لحاظ تخصصی هم از دیگرکارهای شاهحاتمی و هم از دیگر کارهای ماهمبارک رمضان این مجموعه ضعیفتر بود. مسئله اصلی شاید زمان بود. ما 13 قسمت «خوشرکاب(1)» را در سه ماه نزدیک به یک ماه و نیم پیش تولید و با سناریوی تقریباً آماده کار کردیم، اما در «بویخوش زندگی» طی دو ماه و10 روز 30 قسمت ساختیم. مطمئن باشید تأثیر بسیاری بدی خواهد داشت. با این شرایط فیلمبردار نمیتواند کار خودش را درست انجام دهد! نور خوب وجود ندارد، چون فرصت دقت نیست! بازیگر نمیتواند به اندازه کافی روی دیالوگهایش تعمق و تفکر کند چون اصلاً دیالوگها سر صحنه نوشته میشد! البته شبهایی آقای شاهحاتمی چون پیش تولید درست نداشتیم، بدون هماهنگی لوکیشنها انتخاب میشد...مسائل مختلف دست به دست هم داد تا این کار خوب نشود. اینکه بوی خوش زندگی به لحاظ تخصصی کار خوش ساخت و خوشریتمی از آب در نخواهد آمد از ابتدا هم مشخص بودبرویم سراغ نوشته این مجموعه، داستان و سیناپس اولیه در حدی بود که فکر کنی در طول کار در خواهد آمد یا اینکه با اطلاع از انتهای مسیر و آخر و عاقبت کار در این پروژه حضور پیدا کردی؟اینکه کار به لحاظ تخصصی کار خوش ساخت و خوشریتمی از آب در نخواهد آمد از ابتدا مشخص بود. همچنین بازی من هم آنطور که میخواستم از آب در نمیآمد، چون من حداقل 15روز قبل باید کار را بخوانم، روی آن کار کنم با کارگردان و عوامل فنی صحبت و نشست داشته باشیم، در حالی که ما سه روز قبل از تصویربرداری صحبتهایی داشتیم و تصمیم نهایی را شب تصوبرداری گرفتیم، حالا حساب کن که صبح قرار است کار کلید بخورد، اما هنوز هیچ بازیگری دیگر همبازیاش را ندیده است. من روز قبل تازه آقای ناجی را دیدم، در حالی که من آقای سماک باشی را تا آن زمان که در کنار هم قرار گرفتیم ندیدم. بدون هیچ تمرین جلوی دوربین میرفتیم، من حتی تست لباس نداشتم. صبح همان روز تازه لباسها به من داده میشد: «مجید صالحی! خانه چه لباسهایی داری؟! بیزحمت همانهایی را که داری بیاور!!» حالا هم که کار تمام شده طبق معمول زنگ نزدند بگویند آقا بیا لباسهایت را ببر!(یکی از خواص آن دفتر فکر میکنم این باشد!) چون جاهای دیگر محبت میکنند لباسها را به اتوشویی میدهند و... (میخندد) با این شرایط باور کنید مجید صالحی برای این کار تا الان که اینجا نشستم، هیچ قراردادی نبسته است و تسویه حساب هم نکردم.عملاً صالحی بدون هیچ اطلاعی از نقش و شخصیت مجتبی و حتی کل داستان جلوی دوربین رفت؟چرا! اما با شروع کار سیناپس هم تغییر پیدا کرد. من اصلاً قبل و بعد خودم را نمیخواندم و نمیدانستم. خودم را به شاهحاتمی سپرده بودم. این کار بیشتر برای من یک اتود بازیگری شده بود. یعنی من که همه جا در سینما و تلویزیون بسیار دقیق عمل میکنم و 15 سکانس بعد و قبل خودم را میدانم بهخدا قسم اینجا بعضی مواقع حتی سکانس قبل از هم نمیدانستم . باور کنید زمان پخش کار بیش از تماشاگر برای خودم جذاب بود. یک سکانس را بازی کرده بودم و فکر میکردم این قسمت 17 یا 18باشد، اما زمان پخش میدیدم که در قسمت پنجم پخش شد...!با این حال باز هم کاری پر از تجربه بود برای من و به هیچ کس نمیتوانم خرده بگیریم، چون انتخاب خودم بود و با هیچ دلیلی نمیتوانم آن را توجیه کنم، به هر حال شاهحاتمی کارش را واقعاً بلد است و خوب میداند گلیمش را در این شرایط سخت چگونه از آب بیرون بکشد. خیلی کم هستند کارگردانانی که بتوانند در دو ماه و نیم 30 قسمت، کار را ببندند. شاید غیر از ایشان سیروس مقدم و یکی، دو کارگردان دیگر بتوانند با این سرعت کار کنند. اخیراً من به چند شهرستان سفر کردم برخورد مردم و عوامل با سریال خوب بوده، اما به لحاظ فنی سطح کار را خیلی بالا نمیبینم. بازیهای علیالخصوص مجید صالحی ضعیف است. کارگردانی و متن به جرأت میتوانم بگویم که ضعیف است.با عنایت به اینکه مجید صالحی از پایان این راه با خبر است و میداند ماحصل این فضا و متریالهای موجود در انتها با اقبال روبرو نخواهد شد چگونه به این انتخاب رسیدی؟فقط و فقط شخص علی شاهحاتمی باعث شد که من در این کار حضور داشته باشم، واقعاً دغدغههای فکری زیادی برای رفتن یا نرفتن داشتم. من هشت ماه صبر کردم و تعداد زیادی پیشنهاد فیلم و سریال را رد کرده بودم. حتی همان زمان برای یک کار تا سر قرارداد هم رفتیم! دعا میکردم که خدایا هرچه خودت صلاح میدانی همان رخ بدهد با دوستان حرفهای که صحبت و مشورت داشتم همه با اتفاق میگفتند مجید ، شاهحاتمی را تنها نگذار، چون این داستان را برای تو نوشته خدا خواست که من سر آن فیلم سینمایی به توافق نرسیدیم و من به پروژه «بویخوش زندگی» پیوستم. صرفاً حضور من در این کار به خود شاهحاتمی و آقای صابری تهیه کننده کار برمیگردد چون مجید صالحی دیگر به اندازه خودش شناخته شده بود. او را با «مجید دلبندم»، «حسن کچل»، «فولاد»، «عزتی» و سینماییهای پرفروشی که کار کرده بود دیده بودند و نیاز به شناخته شدن و دیده شدن نداشت.پس معتقدی حضورت در این سریال اشتباه بوده است؟اگر بخواهیم نگاه تخصصی داشته باشیم، بله حضور من در این سریال اشتباه بود، بارها هم دوستان و نزدیکان همکار به من گفتند: مجید لج نکن! قبول کن که بازی کردن تو در این کار اشتباه بوده است، چون تو الان باید تواناییهای دیگرت را نشان بدهی! بینندهها دوست دارند از تو کار جدید و خاص ماندگار ببیند که این مسئله هم دقیقاً درست است.یکی از عوامل موثر در موفقیت کارهای کمدی و طنز، حضور کاراکتر مقابل است. معمولاً در دیگر کارهای شاهحاتمی حضور تو همان طور که گفتی، مقابل محمد کاسبی بهوجود آورنده فضاهای کمیک بوده است، اما در این کار...بله، حضور در کنار محمد کاسبی که کولهباری از تجربه است، بسیار میتواند موثر باشد. شخصاً نمیپذیرم که بعضیها میگویند مجید صالحی در فلان فیلم یک تنه کار را میکشید چون بده بستانهاست که باعث میشود فضای دلخواه به وجود بیاید، اما در این سریال ما اصلاً قرار نبود فضای کمدی داشته باشیم. فقط قرار بود شخصیت مجتبی کمدی باشد که متأسفانه خوب پرداخت نشده بود. مهمتر از اکشن در کمدی، ریاکشن است. یعنی پارتنر کار کمیک است که کمدی را کامل میکند. این مسئله برمیگردد به متن، تواناییهای بازیگران به زمانی که روی متن تمرین شده است و... ما فقط فرصت خواندن داشتیم نه تمرین. آقای شاهحاتمی سرصحنه دکوپاژ میکرد و بدون هیچ تمرینی میگفت الان به این نقطه که رسیدی این جمله را بگو... مجید صالحی دوست دارد در قسمتی از بازیاش لانگ داشته باشد و با پایش بازی کند. وقتی کادر مدیوم روی او بسته شده چگونه میتواند از خلاقیت خودش استفاده کند. وقتی دکوپاژ و کادر و اندازه بازیاش از قبل معلوم است که البته همه اینها به فشردگی کار و عدم زمان مناسب برمیگردد.فکر میکنی اگر پارتنر مقابل تو به خوبی انتخاب میشد کار مسیر درستی را طی میکرد؟نه آقا، خانه از پای بست ویران است... (میخندد!) اول از همه اینکه مجید صالحی این کار قبول نمیکردی! حالا که قبول کردی بیجا میکنی این حرفها را میزنی و خودت را توجیه میکنی! ولی من با جرأت میگویم و قبل از اینکه کار ما ماه رمضان روی آنتن برود هم گاهم: به هرحال بعد از 13سال کار به این تجربه رسیدم که متوجه بشوم یک کار جواب میدهد یا نه! در مصاحبه قبل از پخش سریال گفتم تا حالا در «خوشرکاب»، O «مثبت»، «خوشغیرت» هر چه نکته مثبت و قوت بوده برمیگردد به آقای شاهحاتمی و هر جایی ضعف داشته برمیگردد به خامی و کم تجربگی من، اما در این کار هم نکات مثبت و هم نقاط ضعفش مال آقای شاه حاتمی است. بهخودش هم گفتم، چون من نمیدانستم سیناپس چیست؟!کستینگ چه کسانی هستند؟ و هیچ نظری هم ندادم و خودم را هم در حد آن نمیدانستم. با توجه به اعتراضی که خیلی از دوستان میکردند که اصلاً چرا به تلویزیون برگشتی آن هم با این کار...پس تو را با موفقیتهایی که در سینما داشتی بازیگر صرف سینمایی میدانند؟من نه آدم تلویزیون هستم نه آدم سینما. در آن حد و اندازه نیستم که بگویم مطلق سیمایی هستم یا مطلق تلویزیونی. اصلاً رشته تحصیلی من تئاتر است و افتخار میکنم، که از تئاتر به تصویر آمدم. ولی واقعاً تن به هر کاری ندادم. اگر در تلویزیون هم کار کردم، در این چهار- پنج ساله فقط با آقای شاهحاتمی بود. یک کار هم با آقای رضا کریمی (مرده متحرک) داشتم که ایشان هم سینمایی هستند و در کنار بازیگران با تجربهای حضور داشتم (کتایون ریاحی، فردوس کاویانی و...) که از بازی کردنشان بسیار لذت بردم و افتخار کردم مطلق نمیتوانم بگویم سینمایی هستم یا تلویزیونی.گویا پیرامون عدم دخالت تو در انتخاب کستینگ هم اطرافیان به تو خرده گرفتهاند؟نمیتوانم در این مسائل دخالت کنم. دوست ندارم روزی کسی را ببرم. به هر حال حرف آخر را رأس هرم، یعنی کارگردان و صاحب فیلم میزند. ما تواناییهای این بازیگران را به لحاظ حرفهای و همچنین به لحاظ اخلاقی نمیتوانیم کتمان کنیم، اما شاید اگر من کارگردان بودم طور دیگری تیم خود را انتخاب میکردم. به هر حال بازیگر باید در جای خودش و بر مبنای تواناییهایش انتخاب شود. درست است که بازیگر باید ژانرهای مختلف را تجربه کند، اما این مسئله باید در شاخه تواناییهایش باشد. محمدرضا گلزار در فیلم «آتش بس» یک نقش طنز را در شاخه نقش و کاراکترهای نزدیک به خودش کار کرد و به اعتقاد من خیلی هم موفق بود و لحظات بسیار خوبی را هم ایجاد کرد. به نظر من در بوی خوش زندگی هیچ چیزی سرجای خودش نبود.مجید خان دل پری داری؟من این کار را پذیرفتم و آمدم بازی کردم، اما خیلی چیزها را هم نمیدانستم. واقعاً دوست دارم درد و دل مرا هم بشنوید. اینکه ما بعضی مواقع راکورد سکانسهای فیلمی و شرایط آن را نمیدانستیم و فراموش میکردیم و مجبور بودیم با دیدن راشهای قبلی به آنها برسیم. واقعاً مجید صالحی بعضی جاها خسته میشد، میبرید از بینظمیها از ... ولی وقتی در یک کار سینمایی بازی میکنی، مرتب بودن همه چیز قابل وصف نیست. مثلاً در فیلم «مجردها» با آقای شهیدی، اولاً میدانستی در کنار یک گروه حرفهای بازی میکنی، با یک گروه کارگردانی حرفهای طرف هستی و... واقعاً آدم لذت میبرد که سر کار برود. این باعث میشود بازیگر آرامش خاطر داشته باشد و فقط به کارش فکر کند و بس! نه اینکه مشکل لباس و کفش و راکورد و... هم به او فشار بیاورد و تمرکزش را به هم بزند یا در سوغات فرنگ درست است که یک فیلم سینمایی بدنه بود، اما برقراری ارتباطش با تماشاگر باعث میشود که خوب بفروشد و این استقبال با تقدیر تهیهکننده از بازیگرانش همراه است.بداههگویی شاید یکی از عوامل موثر در موفقیت تو بوده است. در این کار چقدر دست تو برای بداهه باز بود؟ از نتیجه آن راضی بودی؟بله، «پیش ما بیا» و «مرگ مادرت؟» را میشنوم که میان مردم رواج پیدا کرد. بعضی مواقع شاهحاتمی میگفت این جمله پیش ما بیا را اینقدر نگو، چون او یک دانشجوی ادبیات است و تکرار این جمله خیلی با او موانست ندارد، در حالی که میگفتم او هم از همین جامعه است. همه جای شهر ما دانشجو دارد و هر کدام با فرهنگ خودشان صحبت میکنند!بداهه یا تکیه کلامهای تو از کجا میآید؟ از جامعه؟ از اطرافیان خودت؟ خودت میسازی؟ اتفاقی ساخته میشود؟بداههگویی در همه جا دنیا رواج پیدا کرده و فقط مختص کار کمدی نیست. بازیگران توانای هالیوود هم ممکن است بر مبنای شرایط و لوکیشن حس خودشان از بداهه استفاده کنند. در مورد خودم باید بگویم من بداهه را از اجتماع میآورم. میبینم چهچیزی جواب میدهد! سعی میکنیم به روز باشم و به همین دلیل جملات مرسوم و قابل هضم را از دور و اطراف و رفقا میآورم و استفاده میکنم. بخش اصلی مخاطب ما را جوانان تشکیل میدهند. دوست دارم خواسته آنان را بدانم ریتم آنان را بشناسم تا کاری را که بازی میکنم به خوبی با مخاطب ارتباط برقرار کند، اما در نهایت این تکیه کلامها نباید به سیر و روند داستان و شرایط و فضای کار ضربه بزند و نباید مسیر داستان را تغییر دهد. خلاصه اینکه هر تکیه کلامی باید زیر نظر کارگردان بیان شود. ما این آدم را میبینیم که هم تکیه کلامهایش را به موقع میگوید و هم در صحنههای حساش، سرنماز هنگام سلام دادن به آن شکل اشک میریزد یا در «خوشغیرت» وقتی آن جوان لال را به حرف میآورد. از شادی به حالتی میرسد که فریاد میکشد.با توجه به سابقه حضور در کارهای مناسبتی از کیفیت و ویژگیهای این نوع از کار و تفاوتاش با کارهای هفتگی (به لحاظ بازیگری) صحبت کن؟معتقدم کارهای روتین و مناسبتی از همان ابتدای امر چه در نوشتن، چه در کارگردانی در بازی با کارهای هفتگی متفاوت است. اگر نظر من را پیرامون کارهای مناسبتی بخواهید باید بگویم که در کارهای مناسبتی بازیگر آنتن مشخص دارد. یعنی میداند کار در عید پخش میشود یا در ماه رمضان وقتی بازیگر میداند کارش برای یک ماه و یک زمان مشخص است نوع بازیاش با یک کار هفتگی که چهار ماه روی آنتن است فرق میکند. انتخاب تکیه کلام و نوع بازی در هر دو شرایط متفاوت است. به هر حال انرژیای که یک بازیگر برای کار مناسبتی میگذارد، فرق میکند. چون این کار بیشتر یک ویترین برای نشان دادن خلاقیت است به همین دلیل من کارهای مناسبتی را دوست دارم.کیفیت دیگر کارهای ماه رمضان امسال را چگونه دیدید؟خوب بودند، اتفاقاً برای دو کار از همین مجموعهها کاندیدا بودم ولی شنیدم که میگویند مجید صالحی مدتی است نقش اول بازی کرده، پارسال نقش اول سریال ماه رمضانی بوده. امسال هم سرکار شاهحاتمی است. پس به او زنگ نزنیم! نمیآید! من از همینجا میگویم اگر یک کار خوب باشد حتماً میروم و اصلاً مهم نیست که در تیتراژ کار اسم من نفر اول بخورد یا نفر هشتم، اگر در یک کار خوب، آدم نفر هشتم باشد خیلی بهتر از آن است که در یک کار ضعیف نفر اول تیتراژ باشد!) کار خوب برای من مهم است. دلم میخواهد این ذهنیت اشتباه را برطرف کنم. که صالحی فلان دستمزد را میگیرد! من یک جا حق خودم را میگیرم و جای دیگر پای رفاقت شاهحاتمی بدون قرارداد کار میکنم و سردستمزد چانه نمیزنم. من هر سه سریال را از کار خودمان بیشتر دوست داشتم. «صاحبدلان» را از همه کارها بیشتر پسندیدم. بعد از آن «زیرزمین» و «آخرین گناه» و در آخر کار خودمان. فکر میکنم علت هم زمان مناسبی بود که روی این کارها گذاشته شده بود.و سوال آخر اینکه قبول داری مجید صالحی به سوی کلیشه شدن در حال حرکت است. آیا تصمیم نداری در روند کاریات تغییر ایجاد کنی؟بله خودم اعتراف میکنم که جنس شوخیهای من کمی در این کار تکراری بود. همانطور که میگویی مخاطب از صالحی چیز جدید میخواهد حالا مجید صالحی باید با حوصله تر نقش انتخاب کند. فیلمنامه خوب، تیم و گروه خوب و حرفهای امیدوارم شرایط برای حضور در یک کار مطمئن با یک نقش متفاوت برای من ایجاد شود. از همین جا قول میدهم که با یک کار خاص و جدید دوباره من را میبینید واقعاً دیگر وقتش هم شده است که این تغییر در من رخ بدهد، چون تماشاگر هم دوست دارد صالحی دیگری را ببیند.منبع : مجتبی احمدی- جام جم
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 588]
صفحات پیشنهادی
گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود
گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود اگر موافق باشی از روند شروع همکاریات با علی شاهحاتمی شروع کنیم تا برسیم به «بویخوش زندگی».
گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود اگر موافق باشی از روند شروع همکاریات با علی شاهحاتمی شروع کنیم تا برسیم به «بویخوش زندگی».
گفتگو با کارگردان «تنها دو بار زندگی میکنیم»
گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود. ... اولین بار آقای شاهحاتمی را در جشنواره اصفهان دیدم که برای فیلم «ترکشهای صلح» به آنجا آمده بود .
گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود. ... اولین بار آقای شاهحاتمی را در جشنواره اصفهان دیدم که برای فیلم «ترکشهای صلح» به آنجا آمده بود .
گفتوگو با «براد پیت» درباره همه چیز
گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود. ... همهچیز؛ در وهله اول (تأکید میکند) باید ...
گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود. ... همهچیز؛ در وهله اول (تأکید میکند) باید ...
اوباما بايد به دليل اشتباهات گذشته آمريكا از ايران عذرخواهي كند
گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود · طرز تهیه غذای" بیف استراگانوف" · اوباما بايد به دليل اشتباهات گذشته آمريكا از ايران عذرخواهي كند .
گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود · طرز تهیه غذای" بیف استراگانوف" · اوباما بايد به دليل اشتباهات گذشته آمريكا از ايران عذرخواهي كند .
گفتوگو با نرگس محمدي، بازيگر سريال «ستايش»
گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود قرار بود پدر نرگس بیمار باشد. ... با زهرا سعیدی، بازیگر سریال «ستایش» ... پای "نرگس"به پرونده ...
گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود قرار بود پدر نرگس بیمار باشد. ... با زهرا سعیدی، بازیگر سریال «ستایش» ... پای "نرگس"به پرونده ...
تصاویر دلخراش زنانی که به دلایل متفاوت، چهرهشان با اسید ...
تصاویر دلخراش زنانی که به دلایل متفاوت، چهرهشان با اسید سوزانده شده است! (+18) · گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود ... . گوناگون ...
تصاویر دلخراش زنانی که به دلایل متفاوت، چهرهشان با اسید سوزانده شده است! (+18) · گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود ... . گوناگون ...
بازگشت "پروين" به كارگران
از خوردن این غذای سودمند صرف نظر نکنید · گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود · طرز تهیه ... چرا ياغي شدند؟ خوردبين، زادمهر، صفر ايرانپاک، ...
از خوردن این غذای سودمند صرف نظر نکنید · گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود · طرز تهیه ... چرا ياغي شدند؟ خوردبين، زادمهر، صفر ايرانپاک، ...
طرز تهیه غذای" بیف استراگانوف"
از خوردن این غذای سودمند صرف نظر نکنید · گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود · طرز تهیه غذای" بیف استراگانوف" ... قوام شهيدي سفير ايران ...
از خوردن این غذای سودمند صرف نظر نکنید · گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود · طرز تهیه غذای" بیف استراگانوف" ... قوام شهيدي سفير ايران ...
تست شخصیت با بوی مورد دلخواه!
گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود بوی خوشزندگی» هم براساس تو نوشته شد؟بله در این کار شخصیت مجتبی صالحی حتی به اسم مجید ...
گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود بوی خوشزندگی» هم براساس تو نوشته شد؟بله در این کار شخصیت مجتبی صالحی حتی به اسم مجید ...
نشست تخصصی در باره نقش مجلس در دوره رضا شاه
گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود اینکه بوی خوش زندگی به لحاظ تخصصی کار خوش ساخت و خوشریتمی از آب در نخواهد ... را بخوانم، روی آن ...
گفتگو با مجید صالحی:حضورم در بوی خوش زندگی اشتباه بود اینکه بوی خوش زندگی به لحاظ تخصصی کار خوش ساخت و خوشریتمی از آب در نخواهد ... را بخوانم، روی آن ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها