واضح آرشیو وب فارسی:برنا نيوز: همه كتابهاي ممنوعه.../ تيغ مميزي در غرب چرا و چگونه اعمال مي شود
كتاب سال 1932 هاكسلي درباره جامعه اي تخدير شده راكد در آينده كه تمامي جنبه هايش درگير توليد انبوه شده است – به خاطر رويكردش به جنسيت، مواد مخدر و خودكشي بسيار چالش انگيز بود...وقتي از سالينجر درباره ممنوعيت كتابش در نقاط مختلفي از دنيا و كتابخانه هاي امريكا پرسيدند جواب داد: تمام بهترين دوستانم كودك هستند اصلاً نمي توانم درك كنم كه كتابم را از دسترس آنها دور مي كنند...انتشار آيات شيطاني باعث اعتراضات شديدي در سراسر جهان شد؛ در سال 1989 پنج نفر در جريان به خشونت كشيدن اعتراضات در پاكستان كشته شدند و همين روند در هندوستان 60 زخمي برجاي گذاشت رشدي به خاطر توهين به پيامبر اسلام مجبور به عذرخواهي شد، بنيانگذار انقلاب ايران، اين نويسنده هندي – انگليسي را مرتد شناخت.
به گزارش باشگاه جواني برنا، از سال 1982 انجمن كتابخانه هاي آمريكا هر سال هفته كتاب هاي ممنوعه را برگزار مي كند. اين را مقايسه كنيد با اولين فهرست كتاب هاي نهي شده اي كه پاپ پل چهارم در سال 1557 انتشار داد تا از كاتوليك ها در مقابل ايده هاي جنجالي محافظت كند. 409 سال بعد، پاپ پل ششم اين رسم را برانداخت.
اما به هرحال هنوز كتاب هايي منتشرمي شوند كه جنجال مي آفرينند به اعتراضات دامن مي زنند و ممنوع مي شوند .حال نگاهي داريم به كتاب هاي ممنوعه و علل ممنوعه شدن آنها تا به اين واقعيت دست پيدا كنيم كه غربي ها نيز براي خودشان كتاب ممنوعه دارند، سانسور همه جا است!
ساده دل(كانديد)، ولتر
اين هجويه به شدت محبوب فرانسوي هر چيز مقدسي را به سخره مي گيرد؛ از ارتش وكليسا و فيلسوفان گرفته تا دكترين خوشبين، كانديد در طول سال اول انتشار(1759) حدود 30هزار نسخه فروخت و پرفروش ترين كتاب سال شد. نويسنده روشنفكر كتاب با طنزي سياه تعقل را تبليغ كرده بود. قهرمان در ابتدا اميدوار ولتر بدترين تراژدي هاي زندگي را به صورتي سريع، دقيق و بدون دلسوزي توصيف مي كند و تاثيري همزمان مضحك و تكان دهنده برجاي ميگذ ارد. شوراي بزرگ ژنو و دولت پاريس بلافاصله بعد از انتشار كانديد خريد و فروش آن را ممنوع كردند. التبه در سال 1930 كتاب فروشي هاي آمريكايي از كانديد(نسخه دانشگاه ها وارد) پربود. در سال 1944 اداره پست ايالات متحده از دولت درخواست كرد نام كتاب را از ليست فروش پستي كتاب حذف كند.
ماجراهاي هاكلبري فين، مارك تواين
در سال 1885 كتابخانه هاي عمومي ماساچوست كتاب "هاكلبري فين" را يك سال پس از انتشار به خاطر زبان بي ادبانه اش ممنوع كردند. البته پيش از آن منتقدين كتاب مارك تواين را به خاطر استفاده از زبان عاميانه، مضر و بي اهميت تشخيص داده بودند. يك منتقد آن را واقعاً آشغال توصيف كرده بود كه بيشتر به درد مردم هرزه مي خورد تا اشخاص باهوش و محترم. حتي لوئيزا مي الكوت، نويسنده زنان كوچك به كتاب حمله برد. اگر آقاي كلمنس آنام اصلي مارك تواين نمي تواند به چيزهاي بهتري فكر كند تا به خورد دختران و پسران ما بدهد، بهتر است ديگر ننويسد. البته كلمه كاكاسياه كه حدود 200بار در طول كتاب تكرار شده بود. در ابتداي كار باعث جنجال نشد. تواين در سال 1905 در واكنش به اقدام مقامات بروكلين در جمع كردن كتابش از كتابخانه هاي عمومي گفت: سانسور يعني به يك مرد بگويي كباب درست نكن چون كودكان نمي توانند آن را بجوند.
شبكه cbs هم در سال 1955 نسخه اي تلويزيوني از ماجراها هاكلبري فين را پخش كرد كه در آن حتي يك بار هم به بردگي اشاره اي نشده است. در سال 1998 والدين شاگردان يك مدرسه در آريزونا مقامات آموزش و پرورش را به خاطر آنكه ماجراهاي هاكلبري فين را جزو فهرست متون اجباري قرار داده بود به دادگاه كشاندند. خوشبختانه والدين در دادگاه ايالتي باختند.
دنياي قشنگ نو، آلدوس ها كسلي
كتاب سال 1932 هاكسلي درباره جامعه اي تخدير شده راكد در آينده كه تمامي جنبه هايش درگير توليد انبوه شده است – به خاطر رويكردش به جنسيت، مواد مخدر و خودكشي بسيار چالش انگيز بود. داستان هجويه اي بود بركتاب مردان به مانند خدايان اثر آج جي ولزهاكسلي به كمك آن فرهنگ جوان پسند و مبتني بربازار ايالات متحده را تحقير كرد. آدامس بادكنكي، كه در آن زمان مثل حالا سمبل مغازه روهاي نوجوان عشق موسيقي به حساب مي آمد. در كتاب ها كسلي به وسيله آرام كردن بزرگسالان آشفته به كمك هورمون هاي جنسي تبديل شد. فيلم هاي مستهجن نيز در كتاب هاي كسلي همين كاركرد را داشتند.
در تصور هاكسلي از قرن بيست و ششم، مردم هنري فورد غول اتومبيل سازي ايالات متحده را مي پرستيدند و تصور توليد انبوه اتومبيل سازي ايالات متحده را مي پرستيدند و تصور توليد انبوه اتومبيل جاي خود را به تكثير انبوه آدم ها داده بود. خانواده هاي محافظه كار در دهه 30 به شدت عليه كتاب موضع گرفتند و حتي اخيرا در سال 1993 گروهي از والدين تلاش كردند عرضه كتاب را در كتابخانه هاي كاليفرنيا به خاطر نگاه به شدت منفي آن ممنوع كنند.
1984 جورج اورول
هشدار سرد و تلخ جورج اورول نسبت به سانسور دولت هاي توناليتر هميشه در فهرست كتاب هاي چالش انگيز و گرفتار سانسور در نقاط بسياري از جهان قرار داشته است جورج اورول، نويسنده انگليسي كه بيشتر به نام اريك آرتور بار شناخته مي شد، هنگامي كه با بيماري مرگبار سل دست و پنجه نرم مي كرد داستان تلخ آينده اي را نوشت كه اختيار، حوزه خصوصي با حقيقت در آن وجود نداشت شماري از منتقدان كتاب را حمله به ژوزف استالين و ديگر حكمرانان شوروي سابق تلقي كردند، البته در سال 1981 تعدادي از والدين در ايالت فلوريدا خواستار ممنوعيت كتاب به خاطر كمونيستي بودن آن شدند حضور واژه هاي برادر بزرگ و اورولي در زندگي امروز ما نشان مي دهد كه كتاب تاثير فرهنگي عميقي بر بشر گذاشته است و اگر چه سال ها از 1984 مي گذرد پيام اورول هنوز نامربوط نشده است.
ناتوردشت، جي دي. سالينجر
رمان سالينجر تنها دو هفته بعد از انتشار در سال 1951 به فهرست پرفروش هاي نيويورك تايمز راه پيدا كرد. از آن زمان تاكنون از زندگي يك پسر 16ساله است به گفته انجمن كتابخانه هاي امريكا، به كتاب مورد علاقه سانسورچيان مبدل شده است. وقتي از سالينجر درباره ممنوعيت كتابش در نقاط مختلفي از دنيا و كتابخانه هاي امريكا پرسيدند جواب داد: تعدادي از بهترين دوستانم كودك هستند. در واقع، تمام بهترين دوستانم كودك هستند اصلاً نمي توانم درك كنم كه كتابم را از دسترس آنها دور مي كنند. در سال 1960 مقامات يك دبيرستان در اوكلاهماي امريكا يك معلم را به خاطر خواندن بخش هايي از كتاب براي شاگردان سال سوم دبيرستان اخراج كردند. با وجود اينكه معلم با راي دادگاه به مدرسه بازگشت، كتاب همچنان در فهرست متون اجباري مدارس امريكا جايي ندارد.
يك گروه ديگر در اوهايو كتاب را ضد سفيد پوستي خواندند و خواستار حذف آن از كتابخانه هاي مدارس شدند. كتابخانه اي ديگر هنگام ممنوع كردن كتاب آن را به تبليغ خشونت مفرط، در برداشتن صحنه هاي جنسي، به چالش كشيدن اخلاق و زبان زشت متهم كرد با اين همه كتاب تاثير خود را گذاشت. به اعتقاد منتقدان سالينجر توانسته بود با تكيه بر تحول شخصيت به جاي طرح مرزهاي ادبي آن دوران را گسترش دهد. در جنجالي بودن كتاب همين بس كه وقتي مارك ديويد چپمن 25 ساله جان لنون، اسطوره گروه بيتلز، را جلوي خانه اش در منهتن به ضرب گلوله كشت بعدا براي توضيح اقدامش نسخه اي از ناتوردشت را تحويل مقامات پليس داد.
لوليتا، ولادمبر ناباكف
كتاب اولين بار در 1955 در پاريس چاپ شد، آن هم توسط يك انتشارات هرزه نگاري، لوليتا را يك كودك آزار بسيار باهوش و البته متنفر از خود به نام هامبرت روايت مي كند؛ لوليتا داستان عشق اوست به دختر خانواده 12 ساله اش، كتاب را در پاريس موهن تشخيص دادند و فروش آن ممنوع شد. كمي بعد در انگليس، آرژانتين، نيوزلند و آفريقاي جنوبي هم كتاب اجازه فروش پيدا نكرد.
در طول سال هاي اخير به دختران جواني كه از سنين پايين درگير مسائل جنسي مي شوند به اصطلاح لوليتا مي گويند، و بدون شك ناباكف از شهرت اين چنيني كتاب ناراضي بود. او به خاطر مخالفتش با چاپ عكس يك دختر روي جلد كتاب با چندين ناشر در افتاد و دست نوشته كتاب را تقريباً سوزاند.
مي دانم چرا پرونده هاي قفسي مي خوانند، مايا آنجلو
اين كتاب، كه اولين جلد از مجموعه پنج جلدي زندگينامه خودنوشت آنجلو به حساب مي آمد، به خاطر نمايش تصويري نژاد پرستي و مسائل جنسي گرفتار سانسور شد. انجمن كتابخانه هاي آمريكا اين كتاب را پنجمين كتاب چالش انگيز قرن بيستم قلمداد كرده است. عنوان كتاب از شعر سال 1899 پال لارنس دانبر، يكي از اولين شعراي مطرح آفريقاي – آمريكايي برداشت شده است. آنجلو در سال 1993 اين شعر را درمراسم سوگند يادكردن بيل كلينتون قرائت كرد. در تاريخ ايالات متحده فقط يك شاعر ديگر دست به چنين كاري زده و او رابرت فراست بود كه در سال 1960 براي جان اف كندي سخنراني كرد.
كتاب آشپزي آنارشيست، ويليام پاول
پاول تنها 19 سال داشت كه كتاب آشپزي آنارشيست در 1971 در امريكا منتشر شد. اين كتاب آموزش جنگ هاي چريكي نه فقط خشم مقامات دولتي را برانگيخت كه باعث عصبانيت چريك ها هم شد. يكي از اين گروه هاي پاول را به بد جلوه دادن ايده ال هاي چريكي متهم كردند خودشان را با همين نام انتشار دادند ديگر منتقدان اما شايد حق داشتند بعضي از دستورالعمل هاي كتاب – مثل دستور ساخت بمب به طرز خطرناكي پراشتباه بودند. جالب اينجاست كه پاول خودش بعدها تلاش كرد كتاب را سانسور كند. او بعد از ايمان آوردن، به مسيحيت، كتابش را رسماً تقبيح كرد و در سال 2000 در پايگاه اينترنتي نوشت كه كتاب محصول گمراه خشم دوران نوجواني من نسبت به جنگ ويتنام بود. اين بار پاول نتوانست جلوي چاپ كتاب را بگيرد. حقوق كتاب آشپزي آنار شيست ديگر به او تعلق ندارد.
آيات شيطاني، سلمان رشدي
انتشار اين رمان باعث اعتراضات شديدي در سراسر جهان شد؛ در سال 1989 پنج نفر در جريان به خشونت كشيدن اعتراضات در پاكستان كشته شدند و همين روند در هندوستان 60 زخمي برجاي گذاشت رشدي به خاطر توهين به پيامبر اسلام مجبور به عذرخواهي شد، بنيانگذار انقلاب ايران، اين نويسنده هندي – انگليسي را مرتد شناخت.
براي قتل سلمان رشدي جايزه تعيين شد. در ونزوئلا مجازات در اختيار داشتن ياخواندن كتاب 15 ماه زندان اعلام شد و در ژاپن هر كس كه نسخه انگليسي كتاب را مي فروخت جريمه مي شد كمي بعد يك مترجم ژاپني به خاطر ترجمه كتاب با ضربات چاقو به قتل رسيد.
دو كتابفروشي بزرگ آمريكايي – والدين بوكزو بارنزائد نوبل پس از دريافت تهديداتي كتاب را از قفسه ها برداشتند. رشدي، كه تحت محافظت دولت انگلستان قرار گرفته بود. ده سال بعدي را مخفيانه زندگي كرد.
كتاب هاي هري پاتر، جي.كي. رولينگ
واكنش منفي كليسا البته قابل پيش بيني بود، اما در سال 2001، گروهي از پدرو مادرها در لويستون، درايالت مين امريكا، يك مراسم كتاب سوزي به راه انداختند تا داستان هاي هري پاتر را به خاطر ترغيب نوجوانان به خشونت، جادوگري و پرستش شيطان آتش بزنند. (البته آتش نشاني پيش از روشن شدن اولين كبريت وارد عمل شد و معترضان مجبور شدند كتاب ها را قيچي كنند) با وجود اينكه هري پاتر هنوز دوران نوزادي ادبي اش را طي مي كرد، حماسه پسرك جادوگر تعداد زيادي مخالف پيدا كرد و در سراسر ايالات متحده اعتراضاتي مشابه صورت گرفت. با وجود اينكه خانم رولينگ كتاب را در جلد هفتم به پايان رساند. اما جنجال هري پاتر هنوز تمام نشده است؛ هنوز كودكان و نوجوانان لباس هاي هري پاتر و رفقايش را مي پوشند و هنوز براي ديدن فيلم هايش پشت در سالن هاي سينما صف مي كشند.
***
در باشگاه جواني برنا ثبت نام كنيد:[email protected]
شنبه 27 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برنا نيوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 403]