واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > آسیای میانه و قفقاز - در پاکستان این روزها نه از ثبات سیاسی خبری است و نه از شکوفایی اقتصادی. ترور فرماندار ایالت پنجاب پاکستان که از چهره های میانه رو در میان سیاستمداران پاکی بود، عقب گردی جدی برای کشوری بود که بیشترین دغدغه ایالات متحده در منطقه است. سلمان تاسیر را محافظ شخصی وی به ضرب گلوله از پای درآورد. فرید زکریا در گفتکو با سی ان ان ترور فرمانده ایالت پنجاب ان هم توسط محافظ شخصی وی ضربه ای به چهره پاکستان مدرن است که در حال شکل گیری بود . مفهوم ترور فرماندار ایالت پنجاب چیست؟این حادثه در کشوری مانند پاکستان از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است . ابتدا باید برای شما اهمیت و جایگاه پنجاب در پاکستان را شرح دهم. پنجاب محبوب ترین بخش پاکستان است و البته قلب و مرکز خیزش دولتمردان پاکی.بر اساس برخی آمارهای اعلام شده، قریب به هشتاد درصد از افسران و نظامیان پاکستان برخواسته از ایالت پنجاب هستند .سلمان تاسیر از سیاستمداران لیبرال و پیشرو در دنیای سیاست در پاکستان است . وی از متحدان نزدیک به خانم بی نظیر بوتو نخست وزیر فقید پاکستان بود که سه سال پیش هدف سوقصد قرار گرفت و فوت کرد. بسیاری وی را اهرمی در برابر تندروی و اسلام افراطی می دانستند. آیا عکس العمل ها به ترور این فرمانده را می توان به تقویت جریان های لیبرال در پاکستان تعبیر کرد؟خیر. نخست وزیر در مراسم تشییع جنازه وی شرکت کرد اما رئیس جمهور آصف علی زرداری از شرکت در این مراسم سرباز زد. البته عدم حضور زرداری بسیار تعجب برانگیز بود چرا که فرماندار مقتول در حقیقت از متحدان و نزدیکان به وی بود.اصلی ترین چهره های سیاسی حاضر در پنجاب هم که معروف به برادران شریف هستند و اپوزیسیونی جدی در برابر دولت به حساب می آیند هم در مراسم تشییع جنازه شرکت نکردند. این عدم حضورها نشان می دهد که موضع مخالفت وی با تندروی و افراط و انتقاد او به قانون توهین به مقدسات ، چندان با مرگ وی مورد توجه قرار نگرفت. پاکستانی ها اعتقاد ندارند که ترور وی در حقیقت کمکی به جریان لیبرال و مدرنیته در پاکستان می کند . این امتناع ها نشان داد که پاکی ها گمان می کنند که فرماندار پنجاب تا ان اندازه چهره سیاسی و جنجالی بود که شرکت در مراسم تشییع جنازه او هم می توانست برای آنها دردسر ساز شود. من نشنیدم که کسی از هدفی که فرماندار برای ان جان خود را فدا کرد، حمایت کند. آیا قوانین جنجالی توهین به شریعت، نشان دهنده کلیتی است که پاکستان بر مبنای آن اداره می شود؟ این قانون بیش از آنکه عملی شود، جنبه سمبلیک دارد. البته با این سمبل به هیچ وجه نمی توان شوخی کرد چرا که جزای توهین به اسلام در پاکستان، مرگ است.این قانون در پاکستان با آنچنان ابهامی همراه است که هرگونه تعبیر و تفسیری از آن می توان داشت. در بسیاری از موارد از این قانون به عنوان ابزاری برای تنبیه مسیحیان و دیگر اقلیت ها استفاده می شود . فرماندار مقتول در حقیقت از منتقدان به این قانون بود . وی حتی از خانم مسیحی که در جریان مناظره با القاب بدی از پیامبر مسلمانان یاد هم کرده بود ، حمایت می کرد.بر اساس همین قانون این خانم به مرگ محکوم شده بود . بنابراین این قانون سمبل این سوال است که ایا پاکستان می تواند با افراط گرایی مذهبی مقابله کند. افراط گرایی که الزاما در کوه های وزیرستان شمالی مخفی نشده است بلکه در پارلمان هم به نظیف ترین شکل کرسی دارد . این تندروی ها در ساختار سیاسی پاکستان هم ریشه دارند . چرا ایالات متحده تا این اندازه نگران پاکستان است ؟برای ایالات متحده، این مساله در حقیقت مرکز موفقیت یا شکست در افغانستان است . به یاد داشته باشید که سیاست های ایالات متحده در افغانستان تا زمانی که طالبان و القاعده در همسایگی آن به تندروی ادامه می دهند، شانسی برای موفقیت ندارند . در حال حاضر طالبان از افغانستان به پاکستان می روند، در آن جا مجددا تجهیز می شوند و با استفاده از بهشت امنی که برای آنها فراهم شده است ، تازه نفس به جنگ با شبه نظامیان روی می آورند .بنابراین تا زمانی که نتوانید پایگاه های شبه نظامیان را در پاکستان منهدم کنید، نمی توانید در افغانستان هم راه رهایی را بیابید. رهبری طالبان و القاعده در حال حاضر در پاکستان است . برای مهار این شبه نظامی گری باید نیروهای ارتش پاکستان برای سفر به مناطق مامن گرفته توسط شبه نظامیان انگیزه ای داشته باشند.وزیرستان شمالی از جمله این مناطق است . با این همه ارتش پاکستان از حمله ای تمام عیارسرباز می زند . اصلی ترین دلیل آن هم جبران مافات شبه نظامیان در پاکستان و بازی با جان شهروندان غیرنظامی است . ارتش به شدت از بازتاب های سیاسی و امنیتی مبارزه با افراط گرایی و شبه نظامی گری وحشت دارد . آیا ایالات متحده بر حجم عملیات های نظامی خود در مرز افغانستان و پاکستان افزوده است ؟ ارتش ایالات متحده در این سالها همواره در مسیر همراهی با ارتش پاکستان حرکت کرده است . به نظر من امریکایی ها هم از روند کند موفقیت و پیشرفت در پاکستان به ستوه آمده اند.در جریان بازنگری های سیاست ایالات متحده در افغانستان و پاکستان ،یک حقیقت عیان بود و آن هم کندی پیشرفت در شرایط امنیتی و سیاسی بود .یک مساله وجود دارد و آن هم این است که واشنگتن نمی تواند به شکل یکجانبه بر حجم عملیات های نظامی در پاکستان بیفزاید . پاکستان کشوری مستقل است یا 175 میلیون نفر جمعیت و هجده بمب هسته ای در انبارها. آمریکا تنها زمانی می تواند بر حجم فعالیت های نظامی خود بیفزاید که مجوز پاکی ها را در چنته داشته باشد . آیا دولت پاکستان در آستانه سقوط قرار دارد؟احتمال سقوط دولت مردمی وجود دارد.از تبعات مستقیم این سقوط هم خلق بی ثباتی و ناامنی خواهد بود .اما یک حقیقت بارز وجود دارد و آن هم این است که کنترل امور را در پاکستان، ارتش در اختیار دارد و ارتش هم همه چیز را در کنترل دارد . هیچ چیز در پاکستان در مسیر بهبود قرار نگرفته است. نه سیاست، نه مذهب و نه اقتصاد روزهای خوبی را پشت سر نمی گذارند. این روزها در پاکستان همه چیز در مسیر اشتباه گام برمی دارد . 48 سی ان ان/ ترجمه : سارا معصومی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 626]