واضح آرشیو وب فارسی:ايلنا: خاتمي:دين مانند انسان، مظلوم و مورد سوءاستفاده واقع شده استدين بايد خود را ازچنگال جزمانديشان متعصب و سودانگاران خشونتگرا برهاند
تهران- خبرگزاري كار ايران
رئيسجمهور سابق كشورمان تاكيد كرد: قدسيزدايي در جهان جديد، عكسالعملي در برابر سوءاستفاده از امر قدسي براي قدسي كردن همه چيز و همه امور بوده است.
به گزارش خبرنگار "ايلنا"، سيد محمد خاتمي در سمينار "دين در دنياي معاصر" با بيان اينكه داوري در باب وضعيت دين در دنياي معاصر در گرو پاسخ به دو پرسش است، اين پرسشها را اينگونه بيان كرد: پرسش اول اين است كه مراد از دنياي معاصر كدام است و پرسش بعدي را بايد دين چيست؟ قرار داد.
وي ادامه داد: دنياي معاصر عبارت است از دنياي متجدد كه قرنها است انسان غربي در آن به سر ميبرد و انسان غيرغربي نيز از آن متاثر است. پارهاي بر اين باورند كه غرب از تجدد گذر كرده و به عالم پساتجدد وارد شده است ولي واقعيت اين است كه پساتجدد با وجود وارد كردن نقدهاي شالودهشكن بر مدرنيته نتوانسته است دنياي ديگري را پديد آورد و درست اين است كه بگوييم دنياي معاصر همان دنياي متجدد است كه نسبت به گذشته بيقرارتر و پايههاي آن لرزانتر شده است.
خاتمي با تاكيد بر اينكه در تقسيمبندي عوالم چنين گفتهاند كه عالم قديم كيهانمدار وعالم سدههاي ميانه خدامدار وعالم جديد انسانمدار است، ادامه داد: اين تقسيمبندي با تاريخ و زندگي غرب مناسبت دارد و تعميم آن به همه عالم و آدم درست نيست. درمورد تاريخ غرب هم اين تقسيمبندي را ميتوان با تسامح پذيرفت.
رئيس مركز گفتوگوي فرهنگها و تمدنها تصريح كرد:آنچه در دنياي جديدي برجستگي دارد، توجه به انسان و عقل خودبنياد او است كه بي مدد هيچ امر ماورايي ، تنها منبع شناخت ومنشاء راهبردن و تدبير زندگي به حساب مي آيد.توجه به انسان موجب تحولات بزرگي در زندگي شده است ولي با گذشت زمان، ما شاهد نوعي آشفتگي فكري،عاطفي واجتماعي در هر دو سوي عالم غرب و شرق هستيم.
خاتمي خاطر نشان كرد: پيشوايان فكري وسياسي دنياي جديد به خصوص در سدههاي 18 و 19 چنين ميپنداشتند كه آنچه رخ داده است نه غربي، كه بشري وجهاني است و سير زندگي بشر در نقطه كمال خود به غرب رسيده است وطوفان تكامل در ساحل امن غرب آرام گرفته است و از اين پس همه جهان يا بايد غربي شود يا از ميان برخيزد.
وي افزود: ولي امروز و در آغاز هزاره سوم ميلادي وقرنها پس از ظهور تجدد، نه تنها آن غرور و خوشبيني در سايه تجربه بشري رنگ باخته است بلكه جهان جديد را با ترديدها و حتي تهديدهاي فراوان روبرو كرده است و در نتيجه، از آن اعتماد به نفس و خوشبيني ديروز كمتر نشان ميبينيم؛ حتي نظريههاي شبه فلسفي چون پايان تاريخ پيش از آنكه مورد نفي و نقد جدي قرار گيرند، با بياعتنايي روبرو ميشوند و هنوز طرح نشده، طراحان آن پيشنهاد خود را پس ميگيرند.
خاتمي با بيان اينكه امروز بيش از هر زمان تذكر به اين حقيقت پديد آمده است كه وقتي خدا ازعرصه ذهن و زندگي بشر دور شد، زندگي امن و رضايت بخش نخواهد بود ولو اينكه انسان به لحاظ مادي به دست آوردهاي بزرگ برسد، اظهار داشت: اين حقيقت كه آدمي در اثر تجربهاي بسياري پرهزينه و تلخ به آن رسيده است، در واقع مصداق اين كلام خداوند است كه "من اعرض عن ذكري فان له معيشه ضنكا"يعني "هركس از ياد من دوري كند، زندگي سخت و تلخي خواهد داشت".
رئيسجمهور سابق كشورمان تاكيد كرد: چنين وضعي اگر ادامه يابد، به نهيليسم ميانجامد يا نهيليسم پديد آمده را بيشتر و شديدتر ميكند و در نتيجه بنياد زندگي بشر در غرب و شرق عالم در طوفان ويرانگر نهيليسم و پوچانگاري فرو خواهد ريخت و همه آثار و ماثر تمدن جديد نيز از ميان خواهد رفت.
خاتمي با طرح اين سوال كه "مگر تبلور وحشتناك اين نهليسم را در تنش آفريني و جنگهاي تجاوزكارانه و توسعه طلبانهاي كه بعضي از قدرتهاي بزرگ به راه مياندازند يا با سرانگشت خود آتش آن را روشن نگاه ميدارند از يك سو و تروريسم كور خشونتبار و دلهرهآوري كه زندگي آدمي را در شرق و غرب عالم از سوي ديگر ناامن كرده است، نميبينيم؟ ادامه داد: نهيليسم همه چيز را به بازي ميگيرد و ميكوشد از همه چيز به صورت ابزاري، استفاده بد كند و در اين راه از دستاندازي به ساخت دين ، فلسفه، علم، هنر و حتي عنوان انسان و حقوق بشر ابا نميكند.
وي با شاره به اينكه به نظر ما در اين زمان است كه دين ميتواند به كمك انسان بيايد، يادآور شد: چنان كه انسان روزگار ما نيز به اين نكته لطيف تفطن يافته است و آثار بازگشت دين را به وضوح ميبينيم.
خاتمي با طح سوال دو خود مبني براينكه "دين چيست؟" ادامه داد: وقتي به دين از منظر متدينان به اديان الهي مينگريم عبارت است از آنچه خداوند براي هدايت آدمي و معني بخشيدن به زندگي او در اين جهان و گشودن راه سعادت برين وجاودان فرو فرستاده است و جوهر و محتواي همه اديان وحياني يكي است و به تعبير قرآن كريم شرط ايمان راستين عبارت است از باور به حقانيت همه پيامبران و يگانگي منشاء انگيزش آنان و هدف يگانهاي كه داشتهاند.
رئيسجمهور دولت اصلاحات در عين حال تصريح كرد: اما در مرحله بازگشت به دين نميتوان از يك مشكل غفلت كرد وآن، اينكه بشر به خصوص بشر غربي از ديني كه درعرصه تاريخ و جوامع بشري تحقق يافته است، دلخوش نيست و بيمناك از آن است كه بازگشت دين زنده كننده تجربه تلخي باشد كه به نام دين بر ذهن و زندگي او سايه افكنده است.
در اينجا است كه بايد با روشنبيني بر اين نكته تاكيد كرد كه وجهه تاريخي دين يعني آنچه به نام دين در تاريخ تحقق يافته است، بالضروره با حقيقت دين يكي نيست.
خاتمي يكي از علل برانگيخته شدن پياپي و مكرر پيامبران را تذكر به همين معني و پيراستن حقيقت دين از آرايههايي دانست كه به علل مختلف اندام دينها را پوشانده است و افزود:هر چند كه به باور ما، بشر به موقعيتي از آگاهي، توانايي و تشخيص رسيده است كه بتواند حقيقت را در وراي آرايهها و پيرايههاي تاريخي دريابد و ديگر نيازي به آمدن پيامبر جديد نخواهد بود واگر ظهوري در آخر الزمان هست، چنان كه مسيحيت به ظهور مجدد حضرت عيسي مسيحي (ع) معتقد است و مسلمان نيز در انتظار ظهور حضرت مهدي(عج) است كه همراه او مسيح نيز خواهد آمد، نه براي ارايه و بيان دين جديد بلكه براي تحقق دين به گونهاي است كه خداوند خواسته در خور شان والاي آدمي است.
وي با بيان اينكه دين در اين لحظه حساس و نفسگير تاريخي ميتواند به كمك انسان بيايد، بي آنكه به دستاوردهاي مثبت تمدن بشري آسيب برساند، افزود: آمدن وبازگشت دين، يك ضرورت تاريخي است كه آثار آن را نيز به وضوح در شرق و غرب عالم مينگريم اما
دين، يقين روشن وايمان لطيف ديني نيز بايد ابتدا خود را از چنگال جزمانديشان متعصب و سنتپرستان ظاهربين و سودانگاران خشونتگرا ونابردبار برهاند و نگراني انسان، به خصوص انسان آزادانديش و انديشهور را از دين به خاطر كاركرد نادرستي كه در دورانهاي گذشته داشته است، مرتفع كند تا انسان دريابد كه دين نيز چون خود انسان مظلوم و مورد سوءاستفاده واقع شده است.
خاتمي در بخش ديگري از سخنان خود با تاكيد بر اينكه بشر امروز از اينكه "امرقدسي" از صحنه جان وجهان اوغايب يا منزوي است، رنج ميبرد وعليرغم برخورداري بخشهايي از جهان از مزاياي پيشرفت مادي، بخش بزرگتري از جامعه بشري مورد تجاوز و دست به گريبان زندگي تلخ ناشي از جهل، فقر، ستم ، تبعيض و اعمال معيارهاي دوگانه به تاراج رفتن منابع مادي و معنوي خويش است و از سويي بخش برخوردار نيز از زندگي راضي نيست و نگراني او بيشتر از نگراني پدرانش ميباشد.
رئيس مركز گفتوگوي فرهنگها و تمدنها با تاكيد بر اينكه امر قدسي بايد به متن ذهن و زندگي بشر برگردد، تصريح كرد: از ياد نبريم كه قدسيزدايي در جهان جديد، عكسالعملي در برابر سوءاستفاده از امر قدسي براي قدسي كردن همه چيز و همه امور بوده است.حذف قدسيت از زندگي به همان ميزان خسارتبار است كه قدسي كردن افراطي همه امور از جمله انديشه و برداشت ديني بشر محدود به انواع حدود ذهني و تاريخي و اجتماعي.در اين مرحله رسالت دينداران، بهخصوص پيروان اديان ابراهيمي بسيار سنگين است.
خاتمي، توجه به جوهر يگانه دين به خصوص با نگاهي كه اسلام به دينهاي ديگر دارد را راه مطمئني براي تبديل تنازع به تفاهم وتقابل به همزيستي دانست و خاطر نشان كرد: آنچه امروز فاجعهباراست،غيبت يا كمرنگ بودن همان جوهر مشترك اديان است؛ وگرنه مناسك كه درجاي خود محترم و نشانه تفاوت سطحي و ظاهري اديان است كه نبايد مانع پيوستگي واقعي و دوستي ميان پيروان اديان مختلف گردد.
رئيسجمهور سابق كشورمان در پايان تصريح كرد: پيروان اديان به خصوص رهبران خيرانديش ديني بايد با سعه صدر ابتدا، شيوه تفاهم در ميان خود را به جد بيازمايند و آنگاه همه جهان را به معنيدار كردن زندگي براي افراد واستقرار صلح، امنيت و همزيستي درعرصه اجتماع جهاني فراخوانند.
پايان پيام
كد خبر: 451218
دوشنبه 22 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]