تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):به من ايمان نياورده است آن كس كه شب سير بخوابد و همسايه اش گرسنه باشد. به من ايمان ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820643787




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چگونه می‌توان با قوانین تاریخ گذشته برای انقلاب جهانی امیدوار بود؟


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: کتاب  - به گفته مارک مالون براون در کتاب «انقلاب ناتمام جهانی» بسیاری از قدرت های امروز جهان به عنوان قانون گذاران جامعه جهانی در خوشبینانه ترین حالت برای حمایت از حقوق بشر می توانند تنها قوانینی تدوین کنند که در کشور خودشان هم تاریخ گذشته است... به گزارش خبرآنلاین، مفهوم جهانی شدن از اوایل دهه 1980 به بعد متداول شد و در دهه 1990 ظهور و بروز عینی تری یافت. پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد شوروی سابق در تشدید روند جهانی شدن نقش اساسی داشت و زمینه های بسط و گسترش وجوه مختلف آن بیش از پیش فراهم کرد. بارزترین اثر جهانی شدن، تشدید همگرایی در عرصه جهانی است. همان طور که می‌دانیم، یکی از موانع مهم همگرایی جهانی، موضوع حاکمیت ملی کشورهاست. از نظر طرفداران جهانی شدن، از آنجا که نقش و دامنه اقتدار دولت در اثر جهانی شدن به طور جدی محدود می شود؛ بنابراین بستر و زمینه اصلی برای همگرایی فراهم می‌گردد. بر این اساس برخی از اندیشمندان ایده کوچک شدن جهان را طرح و در قالب اصطلاحاتی چون دهکده جهانی به آن اشاره کرده‌اند. در جهان کوچک شده کنونی دیگر نمی‌توان از حاکمیت ملی سنتی سراغ گرفت که در کتاب جدید «مارک مالون براون» نیز به همین مطلب اشاره شده است که در این شرایط باید سازمانی برای هدایت و همکاری بین کشورها ایجاد شود که بعد از جنگ جهانی دوم چنین سازمانی تحت عنوان سازمان ملل متحد پدید آمد و در جهانی که در حال تبدیل به یک بازار کوچک می شد وجود چنین سازمانی در یک چارچوب قوانین بین المللی احساس می شد. به اعتقاد براون که مدت ها به عنوان کارشناس و کارمند سازمان ملل کار کرده است وجود چنین سازمانی می تواند مکانی برای تبادل عقاید و سرعت بخشیدن به ارتباطات جهانی و رشد اقتصاد می شود ولی به نوشته براون چنین اتفاقی تا کنون رخ نداده است. به عبارت دیگر در این کتاب با عنوان «انقلاب ناتمام جهانی» آورده شده است که در عرصه جهانی و با وجود سازمان ملل در حالی که کشورها باید بتوانند به طور مستقل تصمیم بگیرند شرایطی برای آنها ایجاد شود که تحت قوانین و سیاست های منصفانه با یکدیگر ارتباط برقرار کنند ولی متاسفانه تاکنون این امر محقق نشده است و این سازمان بیشتر به جای پیگیری قوانین و سیاست های بین المللی به مکانی برای ملاقات سران کشورها تبدیل شده است و کسانی دیگر برای آن تعیین تکلیف می کنند. به نوشته براون سازمان ملل بعد از اینکه نتوانست در ماجرای جنگهای جنوب شرق آسیا در سالهای 1979 تاثیر چندانی داشته باشد سعی کرد نقش میانجی بین گروههای داخلی در اقصی نقاط جهان بگیرد که این نقشه هم در بسیاری از موارد با شکست روبرو شده است و به خاطر همین در سالهای اخیر به فعالیت های اقتصادی روی آورده است که نتیجه آن ایجاد سازمانهای فرعی ریز و درشتی بوده است که یکی از یکی منفعل‌تر و بی انگیزه تر ظاهر شده اند چرا که طبق اسنادی که براون ارائه می کند پولی نداشته اند که بتوانند با قدرت لازم در رفع مشکلات اقتصادی مردم کشورهای فقیر خوب عمل کنند. برنامه توسعه سازمان ملل که تقریباً برادر فقیرتر بانک جهانی محسوب می شود در این سالهای تاسیس این سازمان تنها توانسته در بعضی از کشورهای آفریقایی مقداری دارو و لوازم ضروری زندگی برای مردمان بومی آن مناطق تامین کند که بیشتر آنها هم از طریق منابع معدنی خود همین کشورها جبران شده است. وقتی هم که جنگ عراق و افغانستان شروع شد سازمان ملل سعی کرد به نقش سیاسی خود بازگردد و شانس خود را برای تصویب قوانین امتحان کند که خود نویسنده در آن سالها دست راست کوفی عنان بود. هرچند دبیرکل سیاه پوست سازمان ملل را بهترین و باانگیزه ترین دبیر کل تاریخ این سازمان خطاب می کنند ولی به مسائل دیگری نیز اشاره می کند که کارکرد اصلی سازمان ملل را زیر سوال می برد. وی می نویسد: عنان باید برای مداخله در امور افغانستان و عراق در مقابل جرج بوش قرار می گرفت که در برهه ای از زمان با لشگرکشی های آمریکا به این کشورها مخالفت های شدیدی نیز صورت گرفت ولی بوش برای ساکت کردن عنان؛ جان بولتون افراطی را به عنوان نماینده آمریکا در سازمان ملل منصوب کرد که بتواند خودش به امور جنگی بپردازد. روی کار آمدن بولتون، عضو احزاب راستگرای آمریکا باعث شد انگشت اتهام به سوی سازمان ملل نشانه رود که مثلاً باید سازمان ملل در قوانین خود تجدید نظر کرده و اصلاحاتی برای پیشبرد قوانین بین المللی در کشورهای عراق و افغانستان اعمال کند. مارک مالون براون بعد از تمام این اتفاقات از سمت خود استعفا می کند و به دولت گوردون براون نخست وزیر وقت انگلیسی ملحق می شود. براون با نظریات و سخنرانی های خود ثابت کرده بود که منبع ایده های نو برای رویکرد و روش جامعه جهانی است ولی بعد از مدتی کار با وی متوجه می شود که ایده هایش همه بوی ناسیونالیستی افراطی می دهد و در حقیقت قوانین جهانی با رنگ و بویی انگلیسی می خواهد و به گفته نویسنده ریشه مشکل اصلی در جهانی شدن همین حس غرور و تکبر ملی است که در بسیاری از قدرت های امروز جهان وجود دارد که به عنوان قانون گذاران جامعه جهانی در حال ظهور در خوشبینانه ترین حالت برای کاهش فقر، و مبارزه با تروریسم و حفاظت از محیط زیست و حمایت از حقوق بشر می توانند تنها قوانینی تدوین کنند که در کشور خودشان هم تاریخ گذشته است و چگونه می توان با این قوانین تاریخ گذشته با سرعت لاک پشت برای انقلاب جهانی امیدوار بود؟ اکونومیست/3 مارس / ترجمه: محمد حسنلو60




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 425]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن