واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - این اسلام یا هر ایدئولوژی دیگری نیست که عاملان انتحاری را به کشتن و کشته شدن وا می دارد. هیچ کس دوست ندارد در خصوص یازدهم سپتامبر صحبت کند، اما حقیقت این است که این ماجرا هنوز بسیاری از امریکایی ها را دلگیر می کند. در آن یازدهمین روز وحشتناک همه چیز آنچنان دردناک بود که همگان با کوچکترین حادثه ای جای زخم نه سال پیش را با دست می گیرند. این حادثه مال و جان و خوش بینی های امریکایی ها را از آن ها گرفت. حقیقت این است که پاسخ امریکا به یازدهم سپتامبر ، این کشور را ناامن تر از پیش کرد و البته مولود تهدید ها و ترس های بیشتر شد . در یک دهه گذشته پس از یازدهم سپتامبر ، ایالات متحده دو کشور در جهان اسلام را به اشغال خود درآورده است. امریکا، ارتش قدرتمند و مجهز پاکستان را بسیج کرده است تا شاید بتواند از عهده تروریست ها برآید. هزاران سرباز آمریکایی در یمن، سومالی و سودان مستقر شده اند. صدها مسلمان در زندان های مخوف ایالات متحده بی هیچ دلیلی به سر می برند. با این همه امریکا هنوز نمی داند که چرا برخی مسلمانان از این شرایط ناراضی هستند؟ شاید در نگاهی کوتاه فکر کنیم که امریکا امروز از امریکا پس از یازدهم سپتامبر امن تر است. شاید هرگز حمله ای در آن قد و قواره را باز هم تجربه نکنیم. در حال حاضر در ایالات متحده تمام تدابیر امنیتی رعایت می شود . از کنترل کامل مهاجرین تا تدابیر امنیتی در فرودگاه ها و البته سرویس های اطلاعاتی بسیار فعال . در نگاهی گسترده تر اما ایالات متحده اکنون امن تر از گذشته شده است. هر ماه بر تعداد تروریست هایی که خود را می کشند تا امریکایی ها را به کشتن دهند، افزوده می شود . این اتحاد تروریست ها در عراق ، افغانستان و دیگر کشورهای مسلمان به خوبی به چشم می خورد . از 1980 تا 2003 ما شاهد 343 مورد حمله انتحاری بوده ایم. ده درصد این موارد هم با انگیزه های ضد امریکایی بودند. از 2004 تا کنون اما این رقم به بیش از 2 هزار مورد رسیده است که هدف نود و یک درصد آن هم ایالات متحده و اروپایی ها بودند . البته ها این حملات هدفمند شده اند و بیشتر دیپلمات ها و نظامیان آمریکایی هدف قرار می گیرند. پیش از یازدهم سپتامبر نشانه هایی وجود داشت که ما را به این حادثه رهنمون می شد : هدف قرار دادن سربازان امریکایی در عربستان سعودی در سال های 1995 و 1996. انفجار در سفارت ایالات متحده در کنیا در 1998 و چند مورد حملات دیگر در یمن و دیگر کشورهای اسلامی . اکنون همین بمب گذاری ها با فاصله زمانی چند روزه اتفاق می افتد .فعالیت های نظامی ایالات متحده در کشورهای مسلمان نتوانسته است مانع از روند صعودی رشد تروریسم شود. دلیل آن هم نه ناتوانی ایالات متحده است و نه کمبود یا نبود بودجه. یک دهه است که ایالات متحده به مبارزه با تروریسم با اسلحه ادامه می دهد و البته هیچ گاه این مبارزه را برای چند لحظه متوقف نمی کند و به انگیزه هایی فکر کند که این عاملان انتحاری را به حرکت واداشته است. پس از حادثه یازدهم سپتامبر ما آنچنان هیجان تخریب کمپ های شبه نظامیان در افغاستان را داشتیم که لحظه ای به تبعات آن فکر نکردیم. انگشت شمار بودند کسانی که به دلیل جا خوش کرده در دل تروریست ها برای دیگرکشی به بهای خودکشی فکر می کردند. از انجا که ترتیب دهندگان حملات یازدهم سپتامبر مسلمان بودند، ساده ترین راه این بود که اسلام را خطری جدی بخوانیم. تمام نظرسنجی ها پس از یازدهم سپتامبر نشان داد که این باور اشتباه به راحتی و به سرعت در ذهن همگان جا خوش کرده و نهادینه شده است . در این فضا بود که آمریکایی ها از هم این پرسش را می کردند : چرا مسلمانان از ما متنفر هستند؟ این طیف پاسخ خود را هم اینگونه می دادند. این تنفر در هویت و ملیت ما ریشه ندارد بلکه دلیل آن این است که تندروها از آزادی ما و مذهب ما دل خوشی ندارند. امریکایی ها به ساده ترین راهکار متوسل شدند: اگر این اعراب و مسلمانان هستند که امنیت ما را زیر سوال می برند بهترین راه لشگر کشی و هدف قرار دادن آنها است . ایالات متحده به قول جورج بوش یک رسالت داشت و آن هم این بود : تغییر دادن رویه اعراب و جهان اسلام. از همان تاریخ نهادهای غربی بر حجم فعالیت های خود در کشورهای عربی و مسلمان افزودند . همین دیدگاه ها و روایت های اشتباه از ماجرای یازدهم سپتامبر بود که جنگ عراق را سبب شد. از سال ها پیش از حمله ایالات متحده به عراق ، افکار عمومی در غرب گمان می کردند که صدام حسین تسلیحات کشتار جمعی در اختیار دارد . اما این دلیل به تنهایی برای حمله به عراق کافی نبود . یازدهم سپتامبر این باور را در همگان زنده کرد که مسلمانان از امریکایی ها متنفر هستند و به همین دلیل از هر ابزاری برای کشتن امریکایی ها استفاده می کنند. در ان زمان همگان ادعا می کردند که اسلام دین خشونت است. هدف امریکا در آن زمان تبدیل کردن جوامع عربی به دموکراسی های غربی بود . همین دیدگاه بود که منجر به نبرد در افغانستان و عراق هم شد . پای قانون اساسی باید در میان باشد، انتخابات برگزار شد، ارتش ملی بازسازی شد، اقتصاد از سر گرفته شد و البته محدودیتهای سنتی تحمیل شده بر زنان هم از میان برداشته شد . از همه مهم تر این است که تمامی این تغییرات به برقراری امنیت در داخل نیازمند است . این بدین معنا است که از سال 2003 تاکنون 150 هزار نفر در عراق مستقر شدهاند و بیش از این تعداد هم در ایالات متحده و کشورهای غربی مستقر هستند. باید اعتراف کنیم که تلاش برای برقراری دموکراسی غربی در کشورهای عرب و مسلمان در حقیقت نیازمند اشغال طولانی مدت این دو کشور است. در ایالات متحده همگان گمان می کردند که تنها با براندازی احزاب حاکم می توانند دموکراسی را روی کار بیاورند و البته با تروریست هم مبارزه کرده باشند. اکنون همه ما به این نتیجه رسیدهایم که این تعبیر کاملا نا به جا و نادرست است. اکنون تحقیقات انجام گرفته نشان میدهد که عاملان انتحاری حتی آنها که یازدهم سپتامبر را رقم زدند در حقیقت تنها و تنها از اشغال کشورهای خود توسط بیگانگان ناراضی بودند. مسبب این حرکات نه تعبیر و تفسیرهای تند و تیز از اسلام است و نه ایدئولوژی خاص . بر اساس تحقیقات انجام گرفته 95 درصد از عملیاتهای انتحاری به دلیل اعتراض به اشغال است. این نتیجه بر اساس نگاهی دقیق به عاملان انتحاری از دهه هشتاد تا کنون به دست آمده است. از زمانی که ایالات متحده به عراق و افغانستان حمله کرد ما شاهد سیر صعودی عملیات های انتحاری بودیم. از 2004 تا 2009 این رقم به 1800 مورد رسیده بود . نود درصد از کسانی که عامل انتحاری میشوند تا هم خود را بکشند و هم دیگری را ، افکار ضد امریکایی دارند . اسرائیلیها اما تعبیر خود را از فعالیت عاملان انتحاری دارند. در تل آویو همگان گمان میکنند که هدف از فعالیت عاملان انتحاری تنها و تنها نابود کردن اسرائیل است .از زمانی که اسرائیل در ماه می سال 2000 از لبنان عقب کشید ما حتی شاهد یک مورد حمله انتحاری در لبنان هم نبودیم. همزمان پایان اشغال کرانه باختری و دیگر مناطق متعلق به فلسطینیها هم میزان عملیات های انتحاری را تا نود درصد کاهش داد . باید اعتراف کنیم که استراتژی ایالات متحده در عراق هم برخلاف ادعای آقایان آمریکایی جواب نداده است. آنچه در استان الانبار به عنوان نمونه رخ داد به علت تدابیر امنیتی امریکایی ها نبود بلکه علت آن همکاری شورای بیداری با دولت و ایالات متحده در مبارزه با شبه نظامیان بود. نخستین گام برای موفقیت ایالات متحده این است که بپذیرد با اشغال جهان اسلام نمی تواند ایالات متحده را تبدیل به مکانی امنتر کند. فارین پالیسی نوزدهم اکتبر / ترجمه : سارا معصومی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 353]