واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: نگاهی به سریال «تا رهایی»
امسال سریال مناسبتی ماه محرم یك هفته زودتر شروع شد و «تا رهایی» به كارگردانی حسین تبریزی و نویسندگی فلورا سام، نخستین مجموعه تلویزیونی در محرم سال 90 شد. فلورا سام كه امسال حضور پررنگی در مجموعههای تلویزیونی درمقام نویسنده و بازیگر داشته اینجا نیز علاقه خود را به یك قصه ماجراجویانه و پرتعلیق نشان میدهد و داستان خود را در یك فضای معمایی ـ پلیسی روایت میكند. ضمن اینكه به شكل تلویحی و در لایههای درونیتر درام به آسیبشناسی اجتماعی و معضلات قاچاق مواد مخدر و روانگردان میپردازد تا از ظرفیت دراماتیك و فضاسازی بالقوه آن برای بازنمایی مفاهیم اخلاقی ـ معنوی بهره ببرد كه بیارتباط با ایام محرم و مفاهیم آن نیست. به نظر میرسد مطابق ساختار چنین قصههایی قرار است از طریق قیاس موازی كه میان 2 گروه شخصیتهای خوب و بد قصه رخ میدهد، شاهد یك تحول اخلاقی و شخصیتی در سریال باشیم كه احتمالا متناسب با زمانبندی مناسبتی آن در فرآیند زمانی داستان همراه شده و در نهایت با استفاده از موقعیت معنوی خارج ازمتن به تاثیرگذاری بر مخاطب بینجامد. شخصیت محوری این قصه و فرآیند تحولپذیر آن ـ مرتضی با بازی و البته شمایل همیشگی حسن جوهرچی است كه در پی اتفاقی، حافظه خود را از دست میدهد ـ كمتر در معرض شعارزدگی و بازنمایی كلیشهای قرار میگیرد. در ضمن خود جوهرچی نیز تلاش كرده كنترل بیشتری بر این وجوه از شخصیت و بازیگریش داشته باشد. داستان از این قرار است كه چمدان حاوی قرصهای روانگردان در فرودگاه با یك چمدان دیگر به سهو عوض میشود. واردكنندگان این قرصها، یكی از افراد خود را نزد صاحب چمدان میفرستند تا چمدان حاوی مواد را از او پس بگیرد و این آغاز ماجرا میشود. تزریق برخی انگارههای مذهبی بر ساخته از فلسفه محرم و عاشورا و بهرهگیری از آن در روایت قصه و گرهگشایی از آن به همین منظور به متنالصاق شده است.واقعیت این است كه تا رهایی شروع خوبی داشته و اگر در میانههای داستان با ریتم تندتری همراه شود به جذابیت و كشش دراماتیكی بیشتری هم دست مییابد، اما نسبت برقرار كردن بین صورت داستان و مضامین مناسبتی كه قرار است به واسطه درام باز تولید و به مخاطب منتقل شود یك نوع گسست ساختاری و دوپارگی در روایت را دامنزده، به طوری كه در خیلی از صحنهها به شعارزدگی و گل درشتی در انتقال پیام دچار میشود، بویژه در ارتباط با پدر مرتضی كه استاد جامعهشناسی است و از تاثیرات اخلاقی و اجتماعی قیام عاشورا در زندگی مدرن و جامعه امروز در كلاس و درس صحبت میكند. مشكل اینجاست كه نسبت تنگاتنگ و نمایشی میان این مفاهیم و درام ایجاد نشده و گاه مخاطب احساس میكند این مفاهیم بر كلیت قصه تحمیل میشود و محصول منطقی و طبیعی خود قصه نیست. در واقع این رویكرد تفسیری از منطق درونی داستان برنمیخیزد، لذا بشدت به دیالوگ و متن گفتارهایی زیباشناسانه اما گل درشت متكی میشود كه نمیتواند از تاثیرگذاری ذاتی قصه نشات بگیرد.به نظر میرسد تا رهایی از این نظر بیش از آن كه به نسبت منطقی و معنایی مفاهیم مذهبی با ساختار و روایت قصه توجه كند به تحلیل و تاویل انتقادی از شكل برگزاری مراسم و مناسك محرم پرداخته و قصد دارد با نگاه انتقادی از دو سو، هم نقد از درون نسبت به خرافات و برخی انحرافاتی كه در اجرای آیینهای سوگواری محرم در جامعه وجود دارد بپردازد و هم پاسخی منطقی و عقلانی به كسانی بدهد كه اساسا فلسفه محرم و مراسم و آیینهای آن را زیر سوال میبرند. اما قصه بیش از آن كه در این ساحت حساس به ساختار دراماتیكی اثر متكی باشد به دیالوگگویی و سویه گفتاری قصه بسنده كرده و میكوشد به واسطه موقعیتهای كلامی درداستان به آسیبشناسی و نقد درونی بپردازد. حرف و حدیثها و بحث و مجادلاتی كه در كلاس درس و فضای دانشگاه در برخی سكانسها شاهد هستیم تنها تمهیدی است كه كارگردان برای پردازش این بخش از قصه انتخاب كرده كه به نظر خیلی دم دستی و تكراری است. شاید اگر مضمون پلیسی و فرم معمایی داستان از این سریال حذف شود همه جذابیتهای خود را از دست بدهد و اساسا ضعف كار درهمین است كه نسبت قدرتمندی از حیث دراماتیك و البته معرفتی بین قصه و مفاهیم ارزشی و اخلاقی آن ایجاد نشده و یك نوع گسست و عدم انسجام در روایت داستان احساس میشود. البته بازیهای قابل قبول بازیگران سریال بویژه شهرام عبدلی و محمد رضا پگاه را نباید در خلق این موقعیت دستكم گرفت. به طور كلی تا رهایی فیلم پر بازیگری است و از یك نوع تنوع در عین تناسب در گزینش و انتخاب بازیگران استفاده كرده است. حضور بازیگرانی مثل پویا امینی، مریم بوبانی، حمیدرضا پگاه، حسن جوهرچی، شیوا خسرومهر، مریم خدارحمی، جعفر دهقان، مهدی سلوكی، مهدی صبائی، شهرام عبدلی، كیوان محمودنژاد، سعید نیكپور و روناك یونسی تنوع و جاذبه خوبی به سریال بخشیده است. سعید نیكپور در سریال تا رهایی نقش دكتر محمودی را بازی میكند كه استاد دانشگاه است. حسن جوهرچی در نقش پسر و روناك یونسی در نقش عروس او ظاهر میشوند. چمدان حاوی قرصهای روانگردان با چمدان جوهرچی عوض میشود. جعفر دهقان كه در این سریال نقش رئیس باند قاچاقچیان را ایفا میكند، یكی از اعضای خود به نام ابی با بازی حمیدرضا پگاه را مسوول بازگرداندن چمدان میكند. پویا امینی و كیوان محمودنژاد هم در نقش اعضای باند قاچاق جلوی دوربین رفتهاند. واقعیت این است كه قصه قابلیت خوبی برای تبدیل شدن به یك ملودرام پلیسی دارد به شرط اینكه سویه مناسبتی بودن آن به شكل منطقی و باورپذیر در دل قصه صورتبندی شود. رویكرد نظری و ایدهای كه در پس این قصه وجود داشته مهم است. به این صورت كه تاثیرات باورها و ارزشهای عاشورایی و تاثیرات اخلاقی ـ اجتماعی مراسم و آیینهای عزاداری در جامعه امروز و زندگی روزمره مردم به تصویر كشیده شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 352]