محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1825918059
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد. اعتماد ملي روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله امروز خود با عنوان« غول گراني از شيشه درآمده است »آورده است: گزارش هفتگي بانك مركزي درخصوص قيمت محصولات كشاورزي به وضوح نشان ميدهد كه گراني، همسايه و رفيق ماندگار اقتصاد ايران شده است. موج گرانيها در حالي افزايش مييابد كه دولت نهم با تكيه بر شعارهاي اقتصادي و ساخت زندگي بهتر و مناسبتر خاصه براي اقشار فقير جامعه بر كرسي قدرت تكيه زده است. دولت نهم كه مدعي بود طرحها و برنامههاي متنوعي براي مساعدت به دهكهاي پايين جامعه و توزيع ثروت در بين اقشار آسيبپذير دارد، تاكنون نتوانسته به وعدههاي خود صورت واقعيت بخشد. اين وضعيت افسارگسيخته تنها در نتيجه مجموعهاي از سياستهاي ناهماهنگ، غيرعلمي و نادرست، وضعيتي را براي مردم رقم زده كه اصلاح آن نيازمند ساليان درازي برنامهريزي و تدبيرهاي هوشمندانه و كارآمد است.در سايه درآمدهاي بينظير نفتي كه تنها در دولت جديد به رقم حدود 220 ميليارد دلار رسيده است، دولت نهم هرچند خود را منتقد سياست دولتهاي پيشين ميداند، اما عملا روشهاي اقتصادي دولت نهم تداعيكننده برخي از سياستهاي اقتصادي دولتهاي پيش از انقلاب اسلامي است. در آن دوران درآمدهاي سنگين نفتي و واردات همهجانبه محور اصلي اقتصاد بود. از تخممرغ تا سيب و پرتقال، كامپيوتر و تلويزيون و هواپيماهاي جنگنده وارد ايران شدند. حجم واردات به گونهاي بود كه بنادر ظرفيت جذب نداشتند. اين داستان معروفي است كه شاه به رئيس سازمان مديريت دستور داد براي ترخيص سريعتر كالاها، تعداد زيادي كاميون بخرند، كاميونها خريده شدند، اما راننده به اندازه كافي وجود نداشت. رانندهها را از هند و پاكستان و فيليپين وارد نمودند، اما سطح جادهها توان هضم كاميونها را نداشتند! نهايتا كالاها در بنادر بدون انبار، فاسد و به دريا ريخته ميشدند. اينك تيم اقتصادي احمدينژاد در حالي كه خود را مدعي اصلاح نظام اقتصادي ميداند، با حجم نقدينگي سرسامآور كه تنها تا پايان مهرماه به رقم معادل 145 هزار ميليارد تومان بالغ ميشود، غول گراني و تورم را توامان از شيشه اقتصاد ايران درآورده است. اين حجم نقدينگي به نسبت سال گذشته از رشدي 45 درصدي برخوردار است. بديهي است فشار اين نقدينگي افسارگسيخته بر دوش اقشار پاييندست جامعه سنگيني خواهد كرد كه اين دولت مدعي حمايت از منافع آنان است. از سوي ديگر، طبق گزارشهاي درست اما غيررسمي، نرخ تورم در سال جاري 24 درصد است. اين ارقام هرچه به پايان سال جاري نزديكتر ميشويم، شديدتر و سنگينتر خواهد شد. دولت با توجه به درآمدهاي استثنايي نفتي در تلاش است كه همه چيز را وارد نمايد. اين سياست، اقتصاد ايران را به قهقرا ميبرد. اثرات نامطلوب چنين سياستي را تنها ميتوان با پيگيري صنعت نيشكر و صنايع نساجي در كشور مشاهده نمود. سياست وارداتي دولت نهم كمر توليد را در ايران خم كرده است. براي اولين بار در سالهاي اخير تراز تجاري اقتصاد كشاورزي ايران منفي شده است. ارباب اقتصاد نيك ميدانند كه تنها در نتيجه زحمات طاقتفرساي دولت اصلاحات، تراز تجاري كشاورزي در ايران مثبت شده بود اما با واردات سرسامآور موز، انگور، سيب، پرتقال و... اين روند سيري منفي به خود گرفته است. با اين همه، دولت اگر ميتوانست در بخش اقتصاد زيربنايي نيز دست به واردات بزند از اين امر دريغ نميكرد. در اين راستا ميتوان به مسكن و هزينههاي آن اشاره نمود. سياست اشتباه دولت در امر مسكن سبب افزايش 200 درصدي قيمت مسكن در دو سال گذشته شده است، با اين وصف شايد متوليان اقتصادي دولت با خود نجوا نمايند، كاش ميشد مسكن را نيز وارد نمود!هيچكس بهتر از رئيسجمهور محترم و همفكرانش نميداند كه اوضاع اقتصادي كشور پاشنهآشيل دولت نهم است. دولتيان اكنون با تحول بزرگي طرف شدهاند كه تابع علم، منطق، دانش و عدد و رقم است، نه شعار ميشناسد و نه با تهديد و مافيا گفتن عقب مينشيند همبستگي روزنامه همبستگي در سرمقاله امروز خود با عنوان «مجلس از جايگاه قانوني خود فاصله گرفته است» به قلم عماد افروغ آورده است: امتياز مجلس تا 2 سال اول فعاليت خود يك مجلس پويا، پرسشگر و نقاد بود، مسأله تحقيق و تفحصها در مجلس زنده بود و مجلس هفتم در فضاسازيهاي فرهنگي و سياسي بسيار مؤثر بود، اما به محض اينكه دولت نهم شكل گرفت و مستقر شد همان آسيبي كه از قبل پيشبيني ميكرديم سراغ مجلس هفتم آمد و همسويي باعث شد مجلس هفتم از وجه نظارتي خود فاصله بگيرد. اين كار با هر بهانهاي صورت گرفته باشد، قابل قبول نيست زيرا مجلس از جايگاه قانوني خود فاصله گرفته است. هماكنون در شرايطي هستيم كه كاملاً اين موضوع جا افتاده كه دولت در را‡س امور است، البته نميگويم همواره مجلس در راس امور بوده، اما اين اندازه نيز نقش مجلس كمرنگ نشده بود. اكنون نسبت به نظارت مجلس يك فضاي نااميدي در خانه ملت حكمفرما شده است، تقريباً همه ميدانند عدهاي در مجلس هستند كه كاملا در اختيار دولت هستند و كاملاً مصلحت خود و جناح خود را در يك تعاملگرايي يكسويه در يك دولت گرايي پارلماني ميبينند كه قابل قبول نيست. اين موضوع در وهله اول به هيأت رييسه و فراكسيونهاي تأثيرگذار برميگردد، ممكن است يك دستاورد كوتاهمدت را در پاي تعامل يك سويه متصور باشند، اما سنگ بناي غلطي ميگذارند كه اشكالاتش بعداً بروز ميكند. مجلس هفتم مانند دولت نهم بيشتر سبقه اقتصادي داشت و سبقه فرهنگي و سياسي پرباري نداشت، هرچند ما در كميسيون فرهنگي كه سه سال رياست آن را برعهده داشتم، تلاش كرديم طرحهاي فرهنگي به تصويب برسد كه از جمله طرحهايي كه با دردسر زياد به تصويب رسيد، طرح ساماندهي مد و لباس بود. همچنين يكي از طرحهايي كه 2 سال وقت مجلس را گرفت، طرح تسهيل ازداوج جوانان بود كه در آخرين لحظه توسط عدهاي از نمايندگان به اصطلاح معتقد به همسويي مطلق با دولت، در شرف خارج شدن از دستور كار قرار گرفت و خوشبختانه راي نياورد، اما دولت هم به هيچ وجه در جهت اجرايي شدن آن اقدامي نكرد. دولت بهطور غيرقانوني صندوق ازدواج جوانان را در صندوق مهررضا ادغام كرد و اين وظيفه رييس و نمايندگان مجلس بود كه جلوي اين كار را بگيرند و هماكنون نيز مسأله ازدواج جوانان منحصر به دادن وام به آنان شده درحالي كه در طرح كميسيون فرهنگي موادي از جمله تهيه مسكن موقت و تسهيلات ديگر پيشبيني شده است. با وجود اين طرحها و تحقيق و تفحصهايي كه داشتيم فضاي فرهنگي را به سمت مطلوبتري هدايت كرديم، اما بهرغم همه اين سختيها اين اقدامات يا به چشم نميآيد يا توسط هيأت رييسه در دستور كار قرار نميگيرد، در كل چندان تمايلي به نگاههاي فرهنگي نيست. بايد تأكيد مجدد كنم كه سبقه اقتصادي در مجلس هفتم پررنگ بود، متأسفانه ما سالها است كه كشور را به صورت سياستزده و اقتصادزده اداره ميكنيم و از نگاه فرهنگي به اقتصاد و سياست غافل هستيم نه تنها از اين موضوع غافل هستيم، بلكه نگاه اقتصادي و سياسي به فرهنگ داريم. عدهاي هم در ارتباط با فرمايشات مقام معظم رهبري با وانمود كردن اينكه هيچ نقشي و قصوري متوجه آنان نيست همنوا سخن از مظلوميت فرهنگي به ميان ميآورند، غافل از اينكه خود آنها مقصران اصلي بيتوجهي به فرهنگ هستند. مجلس هفتم قابليت اين را داشت كه كارنامه درخشانتري در زمينههاي مختلف، از جمله بحث فرهنگ از خود نشان دهد. اگر طرحهاي دفاع از حريم خصوصي و انتشار و دسترسي آزاد اطلاعات كه در كميسيون فرهنگي به تصويب رسيده در صحن علني مجلس مطرح شوند، شايد آن زمان اگر مجري بخش خبري 30/20 از حدادعادل رييس مجلس ميپرسد "گفته ميشود مجلس در ارتباط با مسايل فرهنگي دستاورد روشني نداشته" نميگويد، فرهنگ مانند درخت گردو ميماند. اين سؤال يعني چه؟ معلوم است كه اين سؤال از پيش طراحي شده است. تصويب لايحه سياستهاي ابلاغي اصل 44 قانون اساسي، نظام هماهنگ پرداخت و سهميهبندي بنزين در جهت توجيه سبقه اقتصادي مجلس، بايد از نحوه اجراي مصوبه مجلس در مورد سهميهبندي بنزين انتقاد كرد كه مصوبه سهميهبندي بنزين مجلس اين نيست كه امروز اجرا ميشود، بايد پرسيد چرا مجلس واكنش نشان نميدهد؟ چرا تفسير به را‡ي ميكند؟ اين به دولتگرايي پارلماني بر ميگردد. مصوبه مجلس اين بود كه: 1- دستگاههاي دولتي از نرخ آزاد استفاده كنند نه نرخ سهميهبندي 2- بنزين آزاد اعلام شود 3- بنزين سهميهبندي شود. اما درحال حاضر فقط سهميهبندي بنزين را داريم. البته عملاً شاهد هستيم كه بنزين آزاد خريد و فروش ميشود، اما با اشكال ناموجه و ناهنجار اجتماعي كه اين فساد ميآورد و فساد معضلات اخلاقي و اجتماعي ايجاد ميكند و مسلم است كه اين نحوه سهميهبندي چه تصويري از كشور به دست ميدهد. كسي منكر اين نيست كه ما در مجلس هفتم در عرصه سياست خارجي حالت فعالي داشتيم، ما در مورد مسأله هستهاي مثل هميشه دوران خود به عنوان يك مسأله ملي به آن نگريستهايم و زمينه را براي برخورد فعال دولت فراهم كرديم، اين از افتخارات مجلس هفتم است كه در اين زمينه كوتاه نيامد. با طرح اين سؤال كه طرحهاي اقتصادي مجلس و لوايح مصوب دولت توسط مجلس تا چهاندازه توانسته آرمانهايي كه از دل آن مجلس هفتم و دولت نهم را شكل داد محقق كند، بايد گفت به هرحال بحث عدالت مطرح بود چه در وجه توليدي چه در وجه توزيعي. بماند كه عدالت صرفاً وجه اقتصادي ندارد و وجه سياسي و فرهنگي نيز دارد آيا عدالت محقق شده است؟ آيا گراني، تورم و نقدينگي مهار شده است؟ آيا مردم حس برابري اقتصادي بيشتري پيدا كردهاند؟ آيا مردم به لحاظ اقتصادي راحتتر زندگي ميكنند؟ اگر اين چنين نيست، بايد اعتراف كنيم كه نيست. اگر قيمت مسكن آزاردهنده شده، اگر گراني و تورم آزاردهنده شده چرا توجيه ميكنيم، بايد ريشهيابي كنيم. مجلس در مجموع به دليل جايگاه ساختاري خود در بسياري از معضلات اقتصادي شريك است، زيرا از اختيارات قانوني خود براي جلوگيري از گرانيها خوب استفاده نكرد. معتقدم اگر مجلس هشتم تصميم بگيرد طرحهاي معوق مطرح نشده در مجلس هفتم را دوباره در صحن علني احيا كند، حتماً به طرحهاي كميسيون فرهنگي را‡ي ميدهد. گمان نكنم مسأله انتشار و دسترسي آزاد به اطلاعات طرحي باشد كه كسي با آن مخالف باشد. ما از مقولهاي به نام رانتهاي اطلاعاتي رنج ميبريم ضمن اينكه اين طرح صرفاً مربوط به رانتهاي اطلاعاتي اقتصادي نيست، اما به نفع ما است كه جلوي آن را بگيريم. دسترسي آزاد به اطلاعات هم ابعاد مختلفي دارد، اين طرح در راستاي پاسخگويي دستگاههاي دولتي و غيردولتي مطرح شد تا در برابر سؤالات مطرح پاسخگو باشند، بنابراين بايد اطلاعات عموميخود را منتشر كنند. عرصه نقد را بايد پاس داشت، آگاهي بخشي را بايد مورد توجه جدي قرار دهيم. شخصاً به اين نتيجه رسيدم نياز به آگاهسازي عموميداريم، زيرا هرچه مردم آگاهتر باشند، اتفاقات ناگوار كه در عرصه رسميميگذرد، كمرنگتر ميشود، اگر در عرصه عموميروشنفكري كنيم جلوي بسياري از آسيبهايي كه در عرصه رسمياست ميتوانيم بگيريم. ما يكسري مشكلات ساختاري داريم. شاهد هستيم دولتي كه عوض ميشود، موضع برخي افراد زودتر تغيير ميكند، مسلم است كه اين به حقانيت سياسي كشور آسيب وارد ميكند. اين موضوع را بايد گفت، بايد افشا كرد تا در عرصه سياسي كشور شاهد اين بازيهاي سياسي متحول نباشيم. اينطور نباشد كه گذشته سياسي افراد پاك شود و به راحتي موضع سياسي خود را تغيير دهند. در كجاي كشورداري اين موضوع قابل قبول است؟ از اصول اخلاقي اين است كه افراد به اصول و موازين پايبند باشند در حالي كه در عرصه رسميكشور ما چنين نيست. * نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي جمهوري اسلامي روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله امروز خود با عنوان فشار براي بهانه اي كه ندارند آورده است: همزمان با اعلام پايان گفتگوهاي « سولانا ـ جليلي » در لندن و ابراز نااميدي سولانا از اين گفتگوها و برگزاري نشست بي نتيجه 1 +5 در پاريس محمد البرادعي مدير كل آژانس بين المللي انرژي هسته اي در مصاحبه اي با يك روزنامه آرژانتيني گفت : « ديپلماسي من محدود به گفتگو است و هيچگونه ارتشي پشت آن نيست و به همين دليل به من فشار مي آورند » . از سخنان مدير كل آژانس چنين برمي آيد كه علت وارد آوردن فشار به وي اينست كه معتقد است ديپلماسي تنها راه حل مساله هسته اي ايران است و با اين موضوع نبايد از راه تهديد برخورد كرد. وي در همين مصاحبه همچنين براي چندمين بار تاكيد كرده است : « آژانس هيچگونه اطلاعاتي حاكي از نظامي بودن برنامه هسته اي ايران ندارد » . البرادعي به عنوان يك هشدار در اين مصاحبه اين نكته را هم اضافه كرده است كه : « ايران يك نيروگاه غني سازي كوچك و نوپا دارد كه وقتي اين كشور مورد تهديد قرار مي گيرد در پايان به يك سيستم نظامي منجر خواهد شد » . هرچند هشدار مدير كل آژانس بين المللي انرژي هسته اي موضع جمهوري اسلامي ايران نيست لكن ابراز چنين مطلبي توسط بالاترين مقام رسمي آژانس نشان دهنده شدت فشاري است كه قدرتهاي غربي بر او وارد مي كنند تا او را وادار به انحراف از مسير واقعي وظيفه اي كه برعهده دارد نمايند كما اينكه اين سخن البرادعي پرده از واقعيت تلخ برخورد صد درصد سياسي آمريكا و كشورهاي اروپائي عضو شوراي امنيت سازمان ملل برميدارد. آنها چون بيان واقعيت هاي پرونده عملكرد جمهوري اسلامي ايران در فناوري هسته اي را برخلاف تمايلات و خط سياسي مورد نظر خود ميدانند حاضر نيستند مدير كل آژانس را در ابراز نظر كارشناسي بازرسان آژانس آزاد بگذارد و منظور البرادعي از وارد آوردن فشار نيز همين است . آمريكا و پيروان اروپائيش بويژه انگليس و فرانسه سياست محروم ساختن ايران از فناوري هسته اي را خط اصلي برخورد با پرونده ايران قرار داده اند و اقتضاي اين سياست اينست كه واقعيت ها مكتوم بمانند و ايران به انحراف از مسير صلح آميز فناوري هسته اي متهم شود. اين چيزي است كه آمريكا و كشورهاي اروپائي همدستش از مدير كل آژانس ميخواهند و او نيز هر چند در مواردي با دو پهلو سخن گفتن و گنجاندن نكات منفي در گزارش هاي خود تا حدودي از واقعيت ها دور مي شود ولي تاكنون نتوانسته اين واقعيت را پنهان كند كه فعاليت هاي اتمي ايران هيچگونه انحرافي به سوي سلاح هاي نظامي نداشته است . نكته ظريفي كه در كشاكش بحث هاي جنجالي مدير كل آژانس و قدرتهاي زورگوي غربي وجود دارد اينست كه غربي ها براي آنكه مجبور به ارجاع پرونده ايران به آژانس نشوند و بتوانند آنرا همچنان در شوراي امنيت نگهدارند به بهانه اي نياز دارند كه فقط مدير كل آژانس مي تواند آنرا در اختيار آنها قرار دهد. از بد شانسي اين قدرتهاي زورگو تاكنون چنين بهانه اي از طريق آژانس به دست آنها داده نشده و به همين دليل اصل مطرح شدن پرونده هسته اي ايران در شوراي امنيت يك اقدام غيرقانوني است كه مبناي حقوقي ندارد و به تبع آن قطعنامه هائي كه تاكنون شوراي امنيت عليه ايران صادر كرده است نيز فاقد وجاهت قانوني است و براي ايران الزام آور نمي باشد. آمريكا و كشورهاي اروپائي پيرو آمريكا براي آنكه اين مشكل را حل كنند به البرادعي فشار مي آورند تا بهانه مورد نيازشان را به آنها بدهد. نامه وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران به رئيس شوراي امنيت سازمان ملل براي پايان دادن به بررسي پرونده هسته اي ايران در اين شورا حركتي در جهت عكس آن چيزي است كه آمريكا و پيروان اروپائيش دنبال مي كنند. در اين نامه تاكيد شده است با توجه به اينكه مدير كل آژانس بين المللي انرژي هسته اي بارها تاكيد كرده است كه برنامه هاي اتمي ايران بهيچوجه جنبه نظامي ندارد اصولا بررسي پرونده ايران در شوراي امنيت فاقد مبناي حقوقي است و مدير كل بخاطر بيان واقعيت هاي مربوط به فعاليت هاي هسته اي ايران تاكنون بارها مورد حمله مقامات و رسانه هاي رژيم صهيونيستي و آمريكائي قرار گرفته است . سياستي كه دولت جمهوري اسلامي ايران در موضوع هسته اي دنبال مي كند بر سه اصل دفاع از حقوق ملت ايران به عنوان عضو پيمان منع توليد و گسترش سلاح هاي اتمي انجام تكاليف قانوني در چارچوب اين پيمان و همكاري با آژانس بين المللي انرژي اتمي براي شفاف سازي كليه مسائلي كه مورد نظر و سئوال آژانس مي باشد استوار است . اين سياست درستي است كه بايد ادامه يابد و البته با تدابير صحيح تلاش هاي سياسي گسترده بين المللي و حفظ وحدت كلمه و همبستگي داخلي پشتيباني شود. با حفظ اين اصول قطعا ملت ايران به ياري خداي قادرمنان پيروز اين ميدان خواهد بود. كيهان روزنامه كيهان در سرمقاله امروز خود با عنوان عيار نقد به قلم مهدي محمدي آورده است: روز گذشته پايگاه اطلاع رساني حزب مشاركت سخناني از قول معاون وزير خارجه دولت اصلاحات منتشر كرد كه مي توان آن را براي نخستين بار يك جمع بندي فشرده و شسته رفته از مجموعه انتقادهاي اصلاح طلبان نسبت به سياست خارجي دولت اصولگرا به حساب آورد و با اين فرض به نقد آن نشست. آنچه «نوروز» از «محسن امين زاده» نقل كرده تقريبا سطر به سطر قابل نقد و خدشه جدي است كه طبعا در اين يادداشت مجالي براي آن وجود نخواهد داشت، ليكن بر آن سخنان، منطقي حاكم است كه مي توان با تمركز بر روي آن اصول انتقاد اصلاح طلبان از سياست خارجي و بويژه ديپلماسي هسته اي دولت نهم را كشف كرد و به ارزيابي آن نشست. اين نوشته با اختصار تمام به چنين كاري خواهد پرداخت. روح سخن امين زاده- كه مي توان او را يكي از نظريه پردازان اصلاح طلبان در حيطه سياست خارجي خواند- بر ايجاد تقابل ميان دو نوع ديپلماسي استوار است: آن نوع از ديپلماسي كه او آن را «ماجراجو، پيش بيني ناپذير، پرهزينه و بدون دستاورد» مي خواند و در مقابل نوع ديگري از ديپلماسي كه آقاي معاون سابق، نماد تام و تمام آن است و مدعي است بي هزينه و باحوصله در حال حل و فصل همه معضلات ريشه دوانده در سياست خارجي ايران بود تا آنكه اصولگرايان در رسيدند و... اجازه بدهيد از همين «ماجراجويي» شروع كنيم. امين زاده ديپلماسي دولت نهم را نوعي طرح ريزي ماجراجويانه و توام با ريسك بالا مي داند و در مقابل پيشنهاد مي كند كه بايد به «اعتمادسازي» پرداخت و «ايران اگر قصد هسته اي شدن داشت، ابتدا بايد اعتماد جهان را در اين باره جلب مي كرد.» اينجا سوء تفاهمي هست كه برادران اصلاح طلب ما هرگز نتوانستند و نخواسته اند آن را حل كنند. واقعيت اين است كه در رفتار ديپلماتيك دولت نهم هيچ ماجراجويي در كار نيست، بلكه آنچه هست از اين اعتقاد دولت نهم نشأت مي گيرد كه پيشرفت در جهان فعلي هزينه دارد و هنر ديپلماسي حداقل سازي هزينه هاست، ضمنا پيشرفت با هزينه صفر- كه اصلاح طلبان ادعاي آن را دارند- تنها يك افسانه خنده دار است. دوستان اصلاح طلب در طول دوران مسئوليت خود به بهانه هايي چون اعتمادسازي و ارتقاي روابط- كه پكيج اوت 2005 اروپا نشان داد خواب و خيالي بيش نبوده- تمام فناوري سيكل سوخت در ايران را به حال تعليق درآوردند و در ازاي آن تنها «مذاكره» دريافت كردند! (توافقنامه پاريس را بخوانيد.) طبيعي است كه در چنين وضعيتي غربي ها دليلي براي ورود به فاز تنش و تقابل نمي ديدند و پاي ميز دائما شوخي و خنده تحويل آقايان مي دادند. آنچه كه امين زاده آن را «ماجراجويي» مي نامد را در واقع، بايد «پرداخت هزينه معقول» خواند كه براي پيشرفت، ضروري و اجتناب ناپذير است. البته دولت نهم مي تواند ادعا كند- و از اين ادعا مي توان با قوت دفاع كرد- كه هزينه پيشرفت هاي فعلي را- از جمله نصب و راه اندازي 3000 ماشين سانتريفيوژ در نطنز كه البته آقاي امين زاده در همان سخنان نشان مي دهد از فرق آن با يك ماشين چندان مطلع نيست- به حداقل تعداد ممكن كاهش داده است. يكي از اشتباهات بسيار فاحش ديپلمات هاي اصلاح طلب همواره اين بوده كه از همه آنچه مي توان آن را سياست خارجي ناميد، به مقاديري بگو و بخند، خوش و بش، تعارفات و مسافرت خارجي بسنده كرده بودند و به همين دليل است كه حالا «اخم آمريكا» را هزينه بزرگ مي نامند. آنچه آقايان «هنجارپذيري» مي نامند و خود جداً به آن معتقد بودند جز اين نبود كه هژموني مسلط و چالش ناپذيري و شكست ناپذيري آمريكا در عرصه روابط بين الملل را دربست بپذيرند و به سقف تعيين شده توسط غرب براي پيشرفت ايران قانع باشند. روشن است كه به اين معنا دولت نهم كاملا هنجارناپذير است چون اساسا به هنجارهايي كه هدف آنها حفظ و تثبيت برتري آمريكا در روابط بين الملل بوده عقيده اي ندارد. اما به معنايي ديگر دولت نهم كاملا پيش بيني پذير و تابع هنجارهاست. ايران به تمامي معاهدات بين المللي كه عضو آنهاست به طور كامل پاي بند بوده و جالب است كه تنها چيزي كه اكنون از غرب مي خواهد اين است كه به اين «هنجارها» پاي بند باشد. در حالي كه حتي يك مورد از عدم پاي بندي ايران به معاهده عدم اشاعه يافت نشده اما آقاي امين زاده، ايران را هنجارناپذير مي خواند. بي آنكه اشارتي به زورگويي آمريكا بكند. البته روشن است كه مقصود آقاي ديپلمات از هنجارناپذيري همين است كه دولت نهم تصور كرده آمريكا را هم مي توان شكست داد و حق خود را از حلقوم جهانخواران بيرون كشيد و حال آنكه چنين ديدگاهي هرگز نمي تواند در ذهن شرطي شده يك ديپلمات اصلاح طلب جايي داشته باشد. نكته ديگري كه آقاي امين زاده در مونولوگ درون سازماني خود بر آن پاي فشرده اين است كه دولت نهم «اين همه هزينه» را در ازاي دستاوردي بسيار اندك بر كشور تحميل كرده است. امين زاده البته نمي گويد مقصودش از «هزينه فراوان»- به جز هزينه بزرگ (؟!) اخم آمريكا كه به آن پرداختيم- چيست. اگر مقصود چند قطعنامه صادر شده تا به حال است كه هم اندك تاملي در محتواي قطعنامه ها و هم نگاهي گذرا به مجموعه آنچه غربي ها خود درباره بي محتوا و ضعيف بودن قطعنامه ها و وجود مشكلات اساسي در گروه 1+5 براي صدور قطعنامه هاي با خاصيت به دليل ترس از شكست اجماع گفته و نوشته اند نشان مي دهد اين قطعنامه ها فاقد حداقل توان براي تأثيرگذاري بر اراده جمهوري اسلامي و تحميل هزينه كلان بر آن است و هدف از صدور آنها تنها تأثيرگذاري بر فضاي داخلي ايران و ايجاد رعب در دل امثال آقاي امين زاده بوده است. از مهم ترين اشتباهاتي كه اصلاح طلبان در تحليل روندهاي مربوط به برنامه هسته اي گرفتار آنند و هنوز به رغم شواهد بيروني بسيار، علامتي نيست كه به آن پي برده باشند اين است كه هرگز نتوانستند ادبيات «ارعاب» را از ادبيات «برخورد» تميز دهند و به همين سبب بود كه لطيفه خنده داري چون حمله نظامي آمريكا به ايران را جدي گرفتند و مدت ها با جديت بر چيزي پاي فشردند كه غرب خود نيز آن را جدي نمي گرفت. اما در مورد «دستاورد اندك» دولت نهم بسياري چيزها مي توان گفت. جالب است كساني كه غربي-ها حداكثر حاضر شدند UCF را تا پايان خط توليد 4UF با آنها توافق كنند، حالا به خود اجازه مي دهند درباره دستاوردهاي دولت نهم حرف بزنند و مدعي هم باشند. يك تفاوت مهم دولت نهم با مدعيان اصلاحات اين است كه اين دولت احترام و دستاورد را در سفر خارجي، عكس يادگاري و تيتر روزنامه ها و ثبت سال در مجمع عمومي سازمان ملل نمي داند بلكه آنچه براي آن مهم است امتيازي است كه طرف مقابل پاي ميز، واقعاً حاضر به واگذاري آن شده است. آقاي امين زاده لابد خوب مي دانند كه اكنون چه پيشنهادهايي روي ميز ايران است كه اگر تنها گوشه چشمي به آنها نشان دهد، همه اين سر و صدا كه ايشان آن را هزينه هاي بزرگ مي خواند يك شبه دود مي شود و به هوا مي رود. آنچه اكنون غربي ها حاضرند بر سر آن با ايران معامله كنند چيزي است كه اگر كار به دست آقايان اصلاح طلب باقي بود، صد سال ديگر هم امكان ارائه شدن آن به ايران وجود نداشت. حداقل كاري كه دولت نهم انجام داده و اصلاح طلبان هرگز توان آن را نداشتند اين است كه محتواي پيشنهادهاي غربي ها را اساساً دگرگون كرده و آن را به سطحي بسيار فراتر از آنچه ديپلمات هاي اصلاح طلب آن را سطح مطلوب مي خواندند ارتقا داده است. اين مقال را مي توان صفحه ها ادامه داد. حقيقت اين است كه ديپلماسي اصلاح طلبانه، بي نهايت خود كم بين و راحت طلب بود و به همين دليل لبخند غربي ها را دستاورد مي دانست و آماده بود همه چيز را تعطيل كند تا مبادا آمريكا دلخور شود. به بركت تدبير صاحب اين ملك آن ديدگاه ها البته مجال غلبه پيدا نكرد ولي اكنون ديدن اينكه جماعتي با كارنامه اي حاوي اقسام وادادگي ها در پي حساب كشي از دولتي هستند كه آمريكا را تا مرز استيصال كشانده، در جاي خود محل تامل فراوان دارد. حزبالله روزنامه حزبالله در سرمقاله امروز خود با عنوان آقاي هاشمي، با كدام مجوز؟ آورده است: در پي عمليات عمراني راهاندازي خط 4 مترو در محدوده چهارراه وليعصر(عج)، برخي هنرمندان تئاتر نسبت به ايجاد خروجي مترو در فضاي باز تئاتر شهر، بهرغم آنكه هيچ خدشهاي به ساختمان تئاتر شهر وارد نميشود، اعتراض كردند و جالب آنكه مديرعامل مترو هم با حضور در جمع آنها به راحتي كوتاه آمد و اعلام كرد در صورتي كه هنرمندان تئاتر راضي نباشند اين خروجي را مسدود خواهد كرد. در اين باب لازم است، چند نكته را خطاب به مديرعامل مترو و هنرمندان يادآوري كنيم. 1 - روي سخن ما در وهله اول با جناب آقاي هاشمي است. مدير عامل محترم مگر مترو ملك شخصي است كه كسي بخواهد به راحتي از خدمت رساني آن به عموم به خاطر رنجيده خاطر شدن عده اي قليل صرف نظر كند؟ ملاك عمل شما قاعدتا مستندات فني و رضايت مردم بايد باشد. به راستي اگر مطالعات فني از استاندارد بودن اين خروجي و رد هرگونه خسارت و صدمه به ساختمان تئاتر شهر حكايت دارد، صرف نظر كردن از ايجاد آن چه توجيهي دارد. از سوي ديگر اگر رنجش خاطر ملاك باشد، رنجي كه عموم مردم از ترافيك و شلوغي اين محدوده مي برند بيشتر است يا رنج برخي مسئولان و هنرمندان تئاتر؟ اگر نظرسنجي ملاك باشد صرفا حضور در جلسه هنرمندان و عمل به نظر آنها از انصاف و عدالت به دور است زيرا در طرف مقابل خيل عظيم مردمي هستند كه به اين امكان رفاهي در حوزه حمل و نقل عمومي نياز دارند. بنابراين شما نمي توانيد نظر اين بخش عمده مردم را قرباني نظر معدودي از هنرمندان نماييد. و به راحتي از كنار اين حق مسلم آنها عبور كنيد. 2 - و اما هنرمندان معترض نيز بايد بدانند كه در قاموس فرهنگ انقلاب اسلامي هنرمند وقف مردم است، بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي در پيام خود به هنرمندان فرمودند: "هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط كور و مبهم معضلات اجتماعي، اقتصادي، سياسي، نظامي است. " اگر هنرمندي نتواند از منافع شخصي و يا صنفي و گروهي خودش به نفع مردم صرف نظر كند، از اين منظر اصلا هنرمند نيست. هنري كه صرفا تمايلات شخصي و غيردردمندانه را به تصوير بكشد، از ديدگاه حضرت امام (ره) مردود است و هنرمنداني كه حفظ قلمرو فيزيكي خود را بر منفعت عامه ترجيح دهند، بي هنراني بيش نيستند. 3 - از سوي ديگرخروجي مترو چهارراه وليعصر (عج) كه جزء شلوغترين و پررفت و آمدترين تقاطعها است، خواسته همه مردم تهران است. همه اقشاري كه رنج گذر از اين محل را در ترافيك شديد چشيدهاند، حاضر نيستند به دليل آزرده شدن خاطر عده قليلي هنرمند تئاتر از حمل و نقل آسان، پرسرعت و ارزان محروم شوند. به راستي، چند درصد مردم تهران درگير قصه تئاتر هستند و از ميان آنها چند درصد معتقدند كه فضاي باز مقابل تئاتر شهر نبايد يك آجرش جابه جا شود؟ و در مقابل چند درصد مردم تهران از صبح عليالطلوع در ازدحام صف اتوبوس و تاكسي بايد به مركز شهر بيايند و يا از اين نقطه عبور كنند. حرمت همه آقايان هنرمند تئاتر به جا ولي نه از كج سليقگي كه از بي توجهي است، آنجا كه بيماري از فرط خونريزي رو به موت است، به دنبال شانه كردن موهاي آشفتهاش باشيم و فرياد برآوريم كه ايهاالناس چرا كسي به فكر شلختگي اين مريض نيست! مضاف بر آنكه قرار نيست. بلدوزر به جان ساختمان تئاتر شهر بيفتد و آن را با خاك يكسان كند و ايضا قرار نيست ريشه تئاتر از اين مملكت برچيده شود. بلكه قرار است همچنان دوستان هنرمند تئاتر با خاطري آسوده اجراي ترجمه نمايشنامههاي روسي و فرانسوي و ... را ادامه دهند و حتي اندك خدشهاي بر روال سابق وارد نگردد. تنها براي آنانكه بيشتر از دغدغه ديدن تئاتر، دغدغه معيشت بخور و نمير دارند و براي شرمنده نشدن پيش اهل و عيال بايد سه شيفت كار كنند و همچنين براي تمام شهرونداني كه نياز به حمل ونقل عمومي راحت در محدوده پرتردد شهر دارند، خدمتي فراهم گردد كه حق آنهاست و نبايد حتي براي انجام آن منتي بر سر آنها گذاشت قدس روزنامه قدس در سرمقاله امروز خود باعنوان «مذاهب اسلامي؛راهبردهاي داخلي و خارجي» آورده است: پيامبر اعظم(ص) كه با صفات «حبيب ا...» و «رحمةللعالمين» توصيف شده است، تعاليم حياتبخش خويش را بر مبناي عشق و محبت به خدا و بندگان او پايهگذاري فرمود. محبت و رحمت آن بزرگوار چنان حرارت و جاذبهاي داشت كه توانست از جامعه قبيلهاي جزيرةالعرب كه از وجودشان شعلههاي سوزان كينه و انتقام زبانه ميكشيد، امتي يكپارچه و ايثارگر پديد آورد؛ امتي كه بدون توجه به تفاخرها و رقابتهاي جاهلي قبيلهاي، پنج نوبت در روز در صفوفي منسجم و خلل ناپذير رو به سوي خدا آورده و به درگاه احديت نماز مي گزارند. خداي متعال از اين وحدت، يكدلي و الفت، به عنوان نعمتي ياد ميكند كه به لطف الهي شامل حال مسلمانان شده و آنان را از لبه پرتگاه درههايي كه آتش دشمني در آنها زبانه ميكشيد، نجات داد و الفت و مهر و محبتي بر قلوب مسلمانان نسبت به يكديگر حاكم ساخت كه اگر همه دنيا را نيز هزينه ميكردند، نميتوانستند چنين محبتي ايجاد كنند. يك انسان از هر قوم و نژادي كه باشد، چون به وحدانيت باري تعالي و رسالت حضرت ختمي مرتبت (ص) شهادت دهد، جان و مال او حرمت يافته و حقوقي برابر با ديگر مسلمانان خواهد داشت. سياستهاي راهبردي پيامبر(ص) بر تحكيم اساس برادري استوار شده بود. آنچه اخيراً توسط برخي گروه هاي تكفيري و سلفي مطرح شده كه براساس تصوراتي واهي، حرمت جان و مال مسلمانان را ناديده انگاشته و دست به قتل و ترور مسلمانان مي زنند، هيچ گونه توجيهي در شريعت اسلامي ندارد. در طول تاريخ و در ديد عالمان ديني، حتي اگر فردي به ارتداد و بازگشت از دين نيز متهم مي شد، با استدلال، احتجاج يا حداكثر زندان، سعي مي كردند او را اصلاح كنند. يقيناً آنچه سبب پيدايش مذاهب اسلامي و همزيستي آنان در طول تاريخ بوده، راهبردهاي قوي اسلامي در جلب عواطف و احساسات پيروان مذاهب نسبت به همديگر بوده است. اكنون نيز پس از دورهاي از فشارها و تفرقههاي استعماري، علماي بزرگ جهان اسلام هر سال دهها كنگره تقريب برگزار كرده و براي وحدت و عزت امت محمد(ص)، دائماً در تلاش و تكاپو هستند. قطعاً آنچه در اين كنگرهها و اقدامها بايد مورد اهتمام قرار گيرد، مقابله يكپارچه و همه جانبه با گروههاي معدود و منفور تكفيري است كه با به خاك و خون كشيدن مسلمانان بيگناه، سبب ناامني جوامع اسلامي مي شوند. پديده كور ترور كه بر انحرافهايي سخيف از مباني وحدت بخش مكتب اسلام مبتني است، علاوه بر ناامني در درون امت اسلامي، چهره بيروني اسلام را نيز در بين جهانيان مخدوش كرده است. اين اقدامهاي نابخردانه سبب شده رسانه هاي استعماري كه آشنايي مردم جهان را با حقيقت اسلام بر خلاف اهداف استعماري خود ميدانند، اسلام را به عنوان دين خشونت به مخاطبان خود معرفي كنند. آري، پيامبر اعظم(ص) رسول هدايت و رحمت براي تمام جهانيان است. پس بر فرهيختگان امت آن حضرت فرض است كه با مهر و محبت، تعقل و حكمت، انصاف و عدالت، خويشتنداري و مدارا، خيرخواهي و دلسوزي، همه امكانات خويش را براي رسانيدن پيامهاي رهايي بخش اسلام به شيفتگان حقيقت، بسيج كنند. در يك جمع بندي كلي، مي توان راهبردهاي داخلي و خارجي مذاهب اسلامي را چنين بيان كرد: 1- رفع عوامل خشونت و ناامني بين پيروان مذاهب اسلامي و مسلمانان با غيرمسلمانان. 2- ايجاد فضاي آكنده از تفاهم و گفتگو بين پيروان مذاهب اسلامي و مسلمانان با غير مسلمانان. 3- مبتني كردن دعوت اسلامي بر عشق و محبت و رحمت. 4- به كار بردن حكمت و عقلانيت براي انتشار آموزه هاي اسلامي. 5- تأكيد بر مشتركات پيروان اديان الهي. 6- جدا دانستن مستكبران از پيروان اديان الهي. صداي عدالت روزنامه صداي عدالت در سرمقاله امروز خود با عنوان «آموزش و پرورش قرباني پيام نور» به قلم شيرزاد عبداللهي آورده است: درباره دلايل استعفاي محمود فرشيدي پور وزير آموزش و پرورش و ابلاغ حكم عليرضا علي احمدي رئيس دانشگاه پيام نور به عنوان سرپرست وزارت آموزش و پرورش بايد گفت هدف از اين كار اين است كه امكانات آموزش و پرورش به خصوص بخشي از فضاهاي آموزشي آن در شهرهاي مختلف و به ويژه شهرستانها براي تأسيس شعب جديد در اختيار دانشگاه پيام نور قرار گيرد. رئيس جمهور دانشگاه پيام نور را به عنوان رقيب دانشگاه آزاد علم كرده و تصور مي كند اگر دانشگاه آزاد به نام آقاي هاشمي رفسنجاني ثبت شده با گسترش دانشگاه پيام نور هم رقيبي براي دانشگاه آزاد ايجاد كند و هم توسعه اين دانشگاه را به نام خود ثبت كند. در آبان ماه 1385 هيأت دولت بخشنامهاي صادر كرد و از وزارت آموزش و پرورش خواست كه ساختمانها و اماكن اضافي خود را در اختيار دانشگاه پيام نور قرار دهد. باتوجه به كمبود فضاهاي آموزشي و وجود 28 هزار مدرسه دو شيفته اين درخواست از آموزش و پرورش يك توقع بيجا و غيركارشناسي است. استعفاي فرشيدي بيانگر اين است كه قرار است امكانات آموزش و پرورش با آمدن علي احمدي بيشتر از گذشته در خدمت توسعه قارچگونه دانشگاه پيام نور قرار گيرد. پيام اصلي اين جابه جايي و اينكه قبل از اينكه فرشيدي استعفا دهد با علي احمدي مذاكره شده اين است كه اين جابهجايي كاري است با برنامه و هيچ گونه ارتباطي با عملكرد وزير و نارضايتي اكثريت فرهنگيان از عملكرد وزير ندارد. پس از اسكندري وزير كشاورزي، فرشيدي شبيه ترين وزير به رئيس دولت است. فرشيدي بركشيده خود احمدي نژاد بود و بنابراين در مقابل رئيس دولت همواره با تواضع برخورد مي كرد و نظر خاصي در مورد مسائل نداشت كه با نظرات احمدي نژاد در تعارض باشد. اين استعفا با هماهنگي و از روي برنامه صورت گرفته و يك هدف فرهنگي دور و درازي را تعقيب ميكند. فرشيدي به وعدههايي كه به معلمان داد نتوانست عمل كند. در زمان وي معلماني كه براي پيگيري مطالبات صنفي خود مقابل مجلس تجمع كردند بازداشت شدند كتك خوردند و تعداد زيادي از آنها هنوز هم در راهروهاي دادگستريها سرگردان هستند. بسياري از معلمان حكم زندان گرفتند و هيأتهاي رسيدگي به تخلفات اداري صدها معلم را مجازات كردند و چنين اتفاق هايي در 28 سال گذشته بيسابقه بوده است. علي احمدي يا هر كس ديگري كه وزير شود براي اثبات حسن نيت خود در درجه اول بايد تمامي احكام تنبيهي كه عليه معلمان صادر شده را ملغي كند و پروندههاي مفتوح قضايي معلمان را ببندد. سياست روز روزنامه سياست روز در سرمقاله امروز خود با عنوان«همگرايي تهران و شوراي همكاري خليجفارس» به قلم قاسم غفوري آورده است:امروز سران كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس در حالي بيست و هشتمين نشست خود را در قطر برگزار ميكنند كه محمود احمدينژاد رئيسجمهور كشورمان به عنوان اولين رئيسجمهور ايران در 26 سال حيات اين شورا به طور رسمي ميهمان اين نشست مي باشد. سران كشورهاي قطر، امارات، بحرين، عربستان، كويت، عمان به عنوان اعضاي شوراي همكاري خليجفارس در شرايطي با حضور رئيسجمهور كشورمان گردهم ميآيند كه شرايطي خاص بر منطقه و روابط اين كشورها حكمفرما ميباشد. اولا كشورهاي غربي كه منافع خود را در تفرقه ميان كشورهاي خاورميانه بويژه حوزه خليجفارس جستجو ميكنند تلاش دارند تا جوي مسموم را عليه همسايگان ايجاد كنند. ثانيا: كشورهاي منطقه تلاشهاي گستردهاي براي توسعه و پيشرفت داشته و دارند. ظرفيتهاي آنها در برخورداري از منابع طبيعي و نيز قابليتهاي دانشي و فني ايران در ابعاد گوناگون مولفههاي مهمي در روابط طرفين ميباشند هر چند كه غرب با وعدههاي دروغين به كشورهاي منطقه براي عدم اين همگرايي فعاليت ميكند. ثالثا اكنون شرايطي بحراني بر منطقه و كل خاورميانه حاكم است. بحران عراق و فلسطين و جنايات گسترده اشغالگران در اين مناطق كه متاسفانه با سياستهاي به اصطلاح صلح آمريكا براي تجزيه و پايمال ساختن حقوق اين ملتها بويژه در فلسطين فعاليت ميشود، چالشهاي ايجاد شده در لبنان كه خطري بزرگ را بر منطقه حاكم ساخته است، سياستهاي خصمانه آمريكا عليه ايران، سوريه، لبنان و اصلاحاتي كه در كشورهاي عربي انجام ميدهد و ... تهديداتي بزرگ براي منطقه ميباشند. در چنين شرايطي همگرايي ميان كشورهاي حوزه خليجفارس كه نمود آن را در حضور رئيسجمهور ايران در جمع سران شوراي همكاري خليجفارس ميتوان مشاهده كرد ميتواند دستاوردهاي بسياري براي منطقه به همراه داشته باشد در حالي كه ميتوان اين تعامل را در ابعاد مختلف اجرايي ساخت: 1ـ بهرهگيري از ظرفيتهاي اقتصادي كه با پشتوانه برخورداري از منابع طبيعي نفت و گاز ميتواند روند صعودي قابل ملاحظهاي را به همراه داشته باشد. دراين راستا همسايگان خليجفارس ميتوانند در كنار اوپك نفتي به ايجاد اوپك گازي و در بلند مدت اوپك هستهاي بپردازند . 2ـ ايجاد كميتههاي مشترك براي بررسي چالشهاي منطقه و بهرهگيري از ظرفيتهاي جمعي براي حل اين بحرانها امري مهم در روابط طرفين مي باشد. در مجموع همگرايي ايران و كشورهاي حوزه خليجفارس را ميتوان تحركي فراگير براي برقراري ثبات و امنيت در منطقه دانست كه مهمترين دستاورد آن خنثي شدن توطئههاي غرب و رژيم صهيونيستي براي بحرانآفريني بويژه چالشآفريني در روابط اعراب و تهران ميباشد. با تمام اين تفاسير، اعراب با دعوت از ايران نشان دادند كه بر خلاف آمريكا اعتقادي به انزواي ايران ندارند و خواستار حضور فعال آن در معادلات منطقه ميباشند كه خود شكستي بزرگ براي آمريكا و رژيم صهيونيستي و موفقيتي براي دستگاه ديپلماسي كشورمان ميباشد مردمسالاري روزنامه مردمسالاري در سرمقاله امروز خود با عنوان« مسووليت تاريخي مجلسيان» به قلم ناصر يمين مردوخي كردستاني آورده است: آقاي دكتر احمدي نژاد رئيس جمهور نظام جمهوري اسلا مي ايران در ابتداي تشكيل كابينه خود در اوايل شهريورماه سال 84 صراحتا اظهار كردند من با اين همكاران عقد اخوت نبستهام فعلا به صورت آزمايشي با آنها كار مي كنم چنانچه هركدام از اين آقايان در مسير صرفه و صلاح و خدمت به مردم بينوا و مملكت نتوانستند يا نخواستند كار كنند آنها را بركنار و فرد يا افراد ديگري كه خدمتگزار مردم دردمند باشند به كار گمارده مي شوند، همچنانكه در فاصله اين 23 ماه زمامداري، تغييراتي در كابينه به عمل آمد ولي تبديل به احسن نشد. اكنون هم براي رفع نابساماني ها و رفع نارسايي ها و كاهش شكايات شكات دادخواه و شايد به منظور بهبود اوضاع صحبت از بازنشستگي رحمتي وزير راه و بركناري جهرمي وزير كار و دانش جعفري وزير اقتصاد و كامران باقري لنكراني وزير بهداشت است. بگذريم از يك عده كه از طريق غارت مملكت يك شبه صاحب ميلياردها تومان ثروت بادآورده شده اند و به فرموده حضرت امام راحل خميني كبير اين مرفهين بي درد به دور از ملت خداشناس و آنها يك قشر استثنايي و منفور اكثريت مردم فقير هستند. بدين جهت با توجه به فرموده رهبر كبير انقلا ب بحث ما امروز پيرامون اكثريت به جان آمده و مظلوم مملكت كه عبارت از قشر حقوق بگير به ويژه مستضعفين و بازنشستگان بينواست كه بر اثر كفايت و لياقت بي حد كامران باقري لنكراني و همكارانش كه خدا كند براي استفاده از مغز آنها ربوده نشوند به علت گراني بي سابقه و كمرشكن دارو و پزشك و بيمارستان ها كه بدتر از تعميرگاه هاي اتومبيل صورت حساب مي دهند پشت درب بيمارستان ها و درمانگاه ها يكي پس از ديگري در سراسر مملكت مي ميرند و هر شب و هر روز اين بيماران به جرم فقر و بينوايي خانواده هاي مستضعف گرفتار عزاداري و شيون و زاري هستند. وزارت بدون اطلاعات و بدون فن آوري اين وزارتخانه روي ساير وزارتخانه ها را سفيد كرده متاسفانه در دولت گذشته كه فقط در اسم عوض كردن بي مسما استاد بودند بسيار در هم ريخته و نابسامان است و نگارنده هر اندازه قلم فرسايي كند باز هم عشري از اعشار را توضيح نداده است. اعضاي اين دستگاه خاصه مخابرات به عناوين مختلف مردم را سركيسه مي كنند و مشتركين را آزار مي دهند مشترك يا مشتركين در اين آرزو هستند كه بدون ده بار گرفتن تلفن موبايل يك بار بتوانند درست و بدون قطع و وصل با طرف مقابل صحبت كنند. وزارت اقتصاد و دارايي در اينجا به ذكر اين سوال از وزير دارايي مي پردازيم. آيا اشكالي دارد كه دانش جعفري آمارو ارقام مالياتهاي به حق و واقعي را كه از سرمايه داران بزرگ و دانهدرشت ها و صاحبان برج ها و بساز و بفروش ها و كمپاني ها و كارخانجات و ساير صنوف در بازار و غيره اخذ نموده براي اطلاع مردم و برطرف كردن توهمات در رسانه ها منتشر كند، مگر دانستن حق مردم نيست؟جهرمي وزير كار در مدت دو سال و اندي وزارت خود با بودن 8 ميليون نفر جوان بيكار در اين مملكت كار رضايت بخشي ننموده و اعتراض ميليون ها جوان بي كار به آسمانها رسيده حال دويست و چند نفر نماينده مجلس چگونه و به چه منظوري از اين وزير حمايت كردهاند در اينجا جاي سوال است و بايد نمايندگان به رسانه ها پاسخ دهند. سنگك بدون كيفيت هر عدد 300 تومان، تخم مرغ هر عدد يكصد تا يكصد و پنجاه تومان، گوجه فرنگي سرما زده هر كيلو 1000 تومان، سيب زميني هر كيلو هفتصد تومان، گوشت هر كيلو 8 هزار تومان، مرغ هر كيلو دو هزار تومان و ساير مايحتاج زندگي با خون آدمي زاد برابر است با اين اوضاع دردآلود و سرطاني و ناگوار و ناهنجار، جا دارد كه شما براي اعتراض به اين فجايع كه مستضعفين مرگ تدريجي را طي ميكنند اميدواريم با استعانت از خداوند قادر قهار اين مقاله را به دقت مطالعه كرده و رئيس جمهور مردمي را در انتخاب همكاراني كه با وي، همخواني و هم آهنگي دارند و از سرمايه خوشنامي و شرافت و صداقت بهره مند مي باشند حمايت كنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 458]
صفحات پیشنهادی
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - پایگاه جامع ایرانیان
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور وجهان پرداختهاند كه گزيده برخي ازآنها در ذيل ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور وجهان پرداختهاند كه گزيده برخي ازآنها در ذيل ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در ذيل ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در ذيل ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در ذيل ميآيد. * جمهوري ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در ذيل ميآيد. * جمهوري ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پر.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پر.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداخته اند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداخته اند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور جهان ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور جهان ...
گزيده سرمقالههاي روزنامه هاي صبح امروز ايران
گزيده سرمقالههاي روزنامه هاي صبح امروز ايران روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامه هاي صبح امروز ايران روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
-
گوناگون
پربازدیدترینها