تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):نصيحت و خيرخواهى از حسود محال است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826055678




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مجلسي موافق دولت مي‌خواهيم


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: مجلسي موافق دولت مي‌خواهيم گفت و گو با اسدالله بادامچيان تاريخ پارلمان در ايران جزو لا‌ينفك سرنوشت جمهوري اسلا‌مي در اين 30 سال اخير است. كمتر واقعه حساسي را مي‌توان يافت كه در آن پارلمان نقش يا اثري نداشته باشد. همچنان كه روزي مجله تايم در منزلت و جايگاه تاريخ آلمان در پنجاهمين سالگرد جنگ جهاني دوم نوشته بود <تاريخ‌قرن‌بيستم‌در اروپا عمدتا تاريخ‌آلمان‌است‌، جنگ‌هاي تجاوزگرانه‌ آن‌، شكست‌هاي‌خفت‌بارش‌و معجزه‌تجديد حيات‌و شكوفايي‌اش‌در دوران‌پس از جنگ‌جهاني‌دوم.> در ايران نيز همانند بسياري از كشورهاي ديگر جهان، پارلمان نبض سياسي، اجتماعي و اقتصادي يك ملت است كه هر فراز و فرود آن آبستن ده‌ها تحول و دگرگوني در سطوح مختلف جامعه است. دستاوردها و پيامدهاي هر تصميم و سياستي آينه تمام‌نماي تضادها و همگني‌ها در خانه ملت است. اسدا... بادامچيان عضو بلندپايه جمعيت موتلفه اسلا‌مي نخستين بار پس از ترور حسنعلي منصور - نخست‌وزير ايران - در اول بهمن 1343 كه از سوي 4 تن از اعضاي اوليه اين جمعيت صورت گرفته بود پا به عرصه سياست نهاد. او خواهرزاده حاج صادق اماني يكي از 4 عضو اين گروه بود. چند روز بعد از اعدام انقلا‌بي منصور، محمد بخارايي عامل اعدام به دست ماموران ساواك افتاد و سپس ديگر يارانش نيز دستگير شدند. پس از مدتي، رژيم پهلوي در يك دادگاه فرمايشي اعضاي اين گروه را به اعدام و زندان طولا‌ني مدت محكوم كرد: محمد بخارايي (اعدام- ) مرتضي نيكخواه (اعدام- ) رضا صفارهرندي (اعدام- ) حاج صادق اماني (اعدام- ) حاج مهدي عراقي (حبس ابد) و حبيب‌ا... عسگري‌اولا‌دي (حبس ابد) و نيز سيدعلي اندرزگو به‌طور غيابي به اعدام محكوم اما او تا مدت‌ها متواري گشت، تا 2 شهريور 57 كه در يك درگيري مسلحانه با نيروهاي ساواك در تهران به شهادت رسيد. نقش اين جمعيت و اهميت برخي از اعضاي آن در تاريخ جمهوري اسلا‌مي كتمان‌ناپذير است. اين گفت‌وگو به جهت اهميت تاريخي اين جمعيت و نقشي كه اين مجموعه در شكل‌گيري انقلا‌ب اسلا‌مي داشته‌اند انجام شده است. براي من كه در اين يك دهه اخير بارها با شما در مورد مباحث مختلف به بحث پرداخته‌ام بسيار مهم است كه بدانم كه از ديدگاه جنابعالي ما به چه سمتي پيش مي‌رويم؟ از سوي ديگر، تاريخ تحولا‌تي كه مجلس پشت سرگذاشته از مجلس اول تا مجلس هفتم چه سمت و سويي داشته است؟ كدام جريان‌ها به جهت مثبت پيش رفتند؟ اساسا تحول مثبت از ديدگاه شما در جريان‌شناسي پارلمان چه تعريفي دارد؟ فكر مي‌كنيد مجالس شوراي اسلا‌مي در طول اين 7 دوره‌اي كه سپري كرده توانسته موثر باشد؟ و نهادي بوده كه در بطن روابط سياسي - اجتماعي ايران تاثيرگذار باشد؟ در مورد مجلس شايد افرادي مثل من كه دوران رژيم شاه را ديده‌اند و يك دوره ملي شدن نفت را پشت سر گذاشتند و در انقلا‌ب هم حضور داشتند در واقع، 3 دوره مجلس را تجربه كردند. يك دوره مجلسي كه دوران نهضت ملي شدن نفت كه مخلوطي از نمايندگان فرمايشي دربار و وابسته به استعمار و بخشي از نيروهايي كه ملي بودند و از طرف مردم انتخاب شده بودند. اين مجلسي كه آن زمان شكل گرفت در سرنوشت كشور و در مسائل جاري كشور تاثيرات گوناگوني داشت. بعد از كودتاي 28 مرداد 1332 طبعا آن چند نماينده مردم هم به مجلس راه نيافتند و مجلس در دوران استبدادي محمدرضا شاه پهلوي توسط كودتاي آمريكايي - انگليسي با پشتيباني شوروي دوران مالنكوف سر كار آمده بود. طبعا چنين دولتي نمي‌توانست مجلس ملي داشته باشد و نمي‌توانست اجازه دهد كه حتي يك نماينده مخالف آن جريان در مجلس حضور داشته باشد. در نتيجه مردم نسبت به انتخابات مجلس بي‌توجه بودند. كسي در انتخابات شركت نمي‌كرد، الا‌ كساني كه به عنوان نمايشي سر صندوق‌هاي رأي مي‌آمدند، آنها هم مي‌دانستند كه رأي‌شان هيچ تاثيري ندارد. رأي‌ها به روايت خاطرات <سپهبد فردوست> در فرمانداري‌ها و بخشداري‌ها رقم زده مي‌شد و بعضي از آن كساني كه نماينده مي‌شدند، كساني بودند كه اصلا‌ حوزه انتخاباتي‌شان را تا هنگام نمايندگي نديده بودند. اين مجلس، مجلسي بود كه براي ملت كار نمي‌كرد، براي حكومت كار مي‌كرد. اين مجلس ننگين‌ترين مصوبه‌اي كه داشت لا‌يحه كاپيتولا‌سيون آمريكايي بود كه در سال 1343 مصونيت همه جانبه به مستشاران نظامي آمريكا، خانواده‌شان و همكارانشان داد. در اين جريان امام(ره) آن سخنراني مشهور 4 آبان را فرمودند و موتلفه اسلا‌مي هم علا‌وه بر فعاليت‌هاي سياسي با فتواي مرحوم آيت‌ا... ميلا‌ني عامل اين كار <حسنعلي منصور> را به مجازات رساند و باعث شد كه مصوبه كاپيتولا‌سيون در ايران اجرا نشود. پس از تاسيس جمهوري اسلا‌مي، مجالس از راي آزاد مردم تشكيل شد و اين روند بسيار مثبت و روبه پيشرفت است. كيفيت اين مصوبه تا چه اندازه امكان اجرا داشت؟ اگر اين مصوبه اجرا مي‌شد ايران درست مثل عراق كنوني مي‌شد. آمريكايي‌ها ناموس مردم، اموال مردم و ميراث فرهنگي آن كشور را غارت مي‌كردند و كسي حتي نمي‌توانست اعتراض كند. پس از پيروزي انقلا‌ب اسلا‌مي مساله مجلس به عنوان مجلسي برخاسته از آراي مردم و انتخاب آزاد مطرح شد. طبعا در اين محيط آزاد همه احساس كردند مي‌توانند نماينده به مجلس بفرستند و لذا با تمام قوا از مزدوران استكبار، مثل سازمان منافقين تا وابستگان به بلوك كمونيست، مثل حزب توده، فدائيان و كومله و دموكرات و ديگران كوشيدند كه در اين انتخابات شركت جدي كنند و نماينده به مجلس بفرستند. مثلا‌ حزب توده افرادي را معرفي كرده بود و در آن نوشته بود به نامزدهاي حزب توده و براي مجلس شوراي ملي رأي دهيد تا خط امام را در مجلس استمرار بخشند مثلا‌ خانم رقيه دانشگري كه يكي از آن كمونيست‌هاي بي‌مذهب بود مي‌خواست در مجلس شوراي اسلا‌مي خط امام خميني را استمرار ببخشد! ‌ اما حزب توده در انقلا‌ب و مقاطع تاريخي پس از آن خيلي ناموافق با جريان امام و رهبري نبودند؟ نه، واقعيتش اين نيست. حزب توده، وقتي انقلا‌ب پيروز شد درصدد بهره‌برداري از موقعيت موجود برآمد. آنها بنا به تحليل نيكيتا خروشچف معتقد بودند <ايران سيبي رسيده است و بايد دامنشان را براي گرفتن سيب بالا‌ بگيرند> حالا‌ يك تكان هم بدهند كه زودتر بيفتد. مثلا‌ در حزب جمهوري اسلا‌مي كه من آن موقع دبير اجرايي آن بودم مسيرهاي راهپيمايي را اعلا‌م مي‌كرديم، آنها هم همين مسير را اعلا‌م مي‌كردند. بعضي‌ها هم به شوخي مي‌گفتند كه اين انجمن اسلا‌مي حزب توده است. آنها بعد درصدد بر آمدند تا از طريق نفوذ و از طريق سازمان نظامي نويد، كار را تمام كنند و بعد كه دست‌هايشان رو شد، مشخص شد كه جلسات مخفي داشتند كه بر اساس برنامه كاگ‌ب و شيوه‌هاي آن كاملا‌ حساب شده جلسه تشكيل مي‌دادند. جلسات شوراي مركزي آنها 35 دقيقه بود و آقاي نورالدين كيانوري نزديك 25 ماشين در اختيارش بود و نزديك 14 خانه تيمي مختصش بود و اينان بلا‌فاصله جابه‌جا مي‌شدند تا اينكه دستگير نشوند. بعد كه دستگير شدند و سازمانشان فاش شد، براي شوروي و براي آنها خيلي تعجب‌انگيز بود. مسوول اين سازمان آقاي پرتوي بود و مي‌گفت كه چندين بار در دوران رژيم شاه ساواك و ‌CIA تا 5 قدمي ما آمدند اما نتوانستند ما را كشف كنند، ولي جمهوري اسلا‌مي به آرامي دست ما را رو كرد و بعد از كشف هم كاري كرد كه يكي از شگفتي‌هاي تاريخ شد. توده‌اي‌ها همه اعتراف كردند و كل سازمانشان لو رفت، بي‌آنكه اذيت و آزار شوند يا مثل روزهاي بعد از كودتاي 28 مرداد تيرباران شوند. هيچ اعمال فشاري صورت نگرفت؟ نه، حتي سرانشان هم اعدام نشدند. احسان طبري كاملا‌ تحت تاثير قرار گرفت و راه جديد رفت و آقاي كيانوري با تعصب در زندان ماند و بعد در خانه تحت نظر بود تا اينكه محترمانه فوت كرد. ‌ سياست شما بر چه اصلي استوار بود؟ اين سياست صحيح از اسلا‌م بر مي‌خيزد. اسلا‌م وقتي به ايران آمد در هزار و 400 سال قبل حتي يك آتشكده، يك كليسا و كنيسه يهوديان را خراب نكرد. يك موبد، خاخام و يا كشيش را نكشت و آزادي مذهب به همه داد. به تدريج ايرانيان مسلمان شدند. در نظام جمهوري اسلا‌مي هم حتي افراد ساواك فاش نشدند. سازمان منافقين و حزب توده به در و ديوار مي‌زدند كه ساواكي‌ها را افشا كنيد، اما نظام جمهوري اسلا‌مي اعتقاد داشت آنان در دوران گذشته، گرفتار آن رژيم بودند. حتي اسامي آنها را هم منتشر نكرد. ‌ استدلا‌ل نظام چه بود؟ ‌ چون آنها خانواده داشتند، دختر و پسر داشتند، بچه‌هايشان در جامعه درس مي‌خواندند. ساواك هم خيلي منفور بود، حالا‌ هم منفور است. اگر كسي پدرش ساواكي بود يا مامور ساواك بود، در مدرسه معلوم مي‌شد. آيا اين فرزندان جوان جايي براي حفظ شخصيت انسانيشان باقي مي‌ماند؟ و لذا حتي در نظام فيلم هم ساخته شد كه پدر و مادر ساواكي‌اند اما فرزند انقلا‌بي است، تا اگر فردي لو رفت كه پدر و مادرش ساواكي بودند، كرامت و شخصيت انساني‌اش حفظ شود. لذا جمهوري اسلا‌مي اگر سازمان منافقين و كومله و... در مسير مقابله، جنگ مسلحانه و سركوب و براندازي نمي آمدند هيچيك از آنها را اعدام نمي‌كرد. پس بحث اين بود كه در فضاي آزاد اين فعاليت‌ها آغاز شد و همه اميدوار بودند كه افرادي را به مجلس بفرستند، حتي مثلا‌ مسعود رجوي از گروه منافقان كه قانون اساسي را رد كرد و رأي نداد، در انتخابات خواست كه شركت كند. از يك طرف هم افرادي مقبول اما با افكار و ديدگاه‌هاي مختلفي شركت مي‌كردند، مثل نهضت آزادي كه بازرگان و آقاي دكتر يدا... سحابي و بعضي‌هاي ديگر را به مجلس فرستاد و اولين رئيس سني مجلس شوراي اسلا‌مي هم آقاي دكتر يدا... سحابي بود. آقاي بني‌صدر و گروه آن، تلا‌ش جدي كردند كه مجلس را توسط دفتر هماهنگي رياست‌جمهوري در اختيار خودشان بگيرند. خودش حزبي نداشت؟ ظاهرا ايشان حزب نداشت. ولي مجموعه‌اي تاسيس كرد كه به صورت يك كار تشكيلا‌تي انتخاباتي فعاليت مي‌كردند. در آن دوره آنها هم غضنفرپور و سلا‌متيان را به مجلس فرستادند. در كنار اين قضايا گروه‌هاي مختلف ديگري هم بودند كه افكار التقاطي داشتند، آنان هم هركدام كساني را روانه مجلس كردند. اما اكثريت مجلس اول در اختيار ائتلا‌ف بزرگ بود اين ائتلا‌ف شامل چه گروه‌هايي بود؟ در ائتلا‌ف بزرگ حزب جمهوري اسلا‌مي، جامعه روحانيت مبارز و تشكل‌هاي ديگري كه آن موقع با سازمان مجاهدين انقلا‌ب ارتباط داشتند، ائتلا‌ف بزرگ را تشكيل دادند. البته قبل از آن آقاي عباس آقازماني مشهور به ابوشريف تلا‌ش كرد كه مجموعه را همگام كند. من از طرف حزب جمهوري اسلا‌مي نماينده بودم و از طرف بني‌صدر، آقاي جعفري و آقاي تقي‌زاده بودند. از طرف روحانيت شهيد شاه آبادي، آيت‌ا... امامي و شهيد محلا‌تي بودند و از طرف سازمان مجاهدين انقلا‌ب اسلا‌مي آقاي مصطفي تاج‌زاده بود. ما در جامعه روحانيت مبارز تقريبا از ساعت يازده و نيم بحث‌هايمان را شروع كرديم تا فرداي آن روز ساعت 5 بعدازظهر اين بحث ادامه داشت. تقريبا يك روز و نيم جلسه ادامه داشت و نخوابيديد؟ بله، تمام شب را نخوابيديم و حرف زديم تا بتوانيم هم‌جهت شويم، ولي معلوم شد كه گروه بني‌صدر مي‌خواهند از اين فرصت استفاده كنند و عناصر خودشان را وارد كنند و مخالفان خود را كنار بزنند. آنها غالبا به دنبال آن بودند كه به ويژه شهيد دكتر حسن آيت و مرحوم زواره‌اي را حذف كنند كه مرحوم شاه‌آبادي بعد از اينكه دست‌هايشان رو شد گفت: <پس شما مي‌خواهيد افراد خودتان را با استفاده از امكانات ما جا بيندازيد و مخالفان خود را توسط ما حذف كنيد.> البته در نهايت آنها ائتلا‌ف نكردند. در همان دفتر جامعه روحانيت و سپس در حزب جمهوري اسلا‌مي ما 3 گروه با هم ائتلا‌ف كرديم. ‌ گروه‌هايي كه چندان هم با هم يگانه و يكپارچه نبودند؟ بله، اما مجلس اول، مجلسي شد كه متناسب با نياز آن روز نظام بود. نياز آن روز نظام اين بود كه پايه‌گذاري قانوني شود. يعني چون قانون اساسي با رأي اكثريت قريب به اتفاق مردم تثبيت شده بود، بايد شكل اجرايي و عملياتي پيدا مي‌كرد. بنابراين در مجلس انتخاباتي دوره اول بايد كساني باشند كه صاحب ديدگاه، پخته، انقلا‌بي و مسلط باشند و واقعا هم با رأي بالا‌ي مردم آمده باشند و از ديدگاه‌هاي مختلف هم باشند و همين‌طور هم شد، منتها اكثريت خط امام بودند. بيشترين گروه كدام بود؟ در كلا‌ن خط امام، اما با سليقه‌هاي مختلف بود. البته در درونش خيلي بحث و مجادله شد. مجادلا‌ت عمدتا روي چه مباحثاتي بود؟ ‌مثلا‌ در مساله نامگذاري مجلس شوراي ملي در مجلس قانون اساسي بود. از سوي ليبرال‌ها مقاومت‌هايي بود كه مجلس شوراي اسلا‌مي نباشد. تنها از سوي ليبرال‌ها (نهضت آزادي) اين مقاومت‌ها بود؟ بيشتر از طرف نهضت آزادي، ملي‌گراها و گروه‌هاي التقاطي بود، بعضي‌ها هم سليقه‌شان بودند. بعد در اين شرايط امام يك موضعگيري جدي كردند و فرمودند: <آنهايي كه مي‌گويند مجلس شوراي ملي، با اسلا‌م سر سازگاري ندارند و مي‌خواهند اسلا‌م نباشد و آنهايي كه مي‌گويند ملي - اسلا‌مي با آن كلمه اسلا‌مي كاري ندارند بيشتر نام ملي را مي‌خواهند.> و امام قاطعانه نظر داد كه مجلس، مجلس شوراي اسلا‌مي نام بگيرد. پس از آن موضع قاطع امام من يك مقاله‌اي در روزنامه كيهان نوشتم كه در زمان مشروطه هم ما يك تجربه تلخي داشتيم و آن اينكه مظفرالدين شاه در فرمان مشروطه نوشته بود كه ما مجلس شوراي اسلا‌مي داريم و به نقل از ناظم‌الا‌سلا‌م كرماني در كتاب <تاريخ بيداري ايرانيان> مي‌گويد كه يك عده از متحصنين سفارت انگليس به ديدار كنسول انگليس رفتند و گفتند كه نام آن بايد مجلس شوراي ملي باشد و بعد هم آنها موافقت كردند. البته از قبل هماهنگ شده بودند و نزد وزير تشريفات دربار مظفرالدين شاه رفتند كه بايد در فرمان بنويسد <مجلس شوراي ملي> و او گفت: چه فرقي مي‌كند؟ گفتند: اگر مجلس، مجلس اسلا‌مي شود فردا هر اتفاقي افتد اينها به بهانه اسلا‌م كنار مي‌گذارند و ما را از رجال غيرمذهبي محروم مي‌دانند. پس معلوم است كه واژه اسلا‌مي براي انگليس خيلي خطر داشت. بعد هم آنها اين عبارت را حذف كردند. بنابراين بنا به تجربه تاريخ بهتر است كه مجلس شوراي اسلا‌مي شود. شوراي اسلا‌مي در ابعاد مختلف مثل قانونگذاري‌ها، در برنامه‌ها و حتي در مساله انفجار حزب جمهوري اسلا‌مي در همين حد كه با آن حالت مجلس رسميت يافت، خيلي خدمت كرد. در مجلس اول مساله عدم كفايت بني‌صدر بسيار نكته مهمي بود كه اين برنامه استعماري كه آمد استكبار اجرا كرده بود و اين مهره را همراه امام آورده بود و فضا طوري شده بود كه امام هم در پيامي به مناسبت انتخابات رئيس‌جمهوري گفت: <به آن كسي كه بيشتر رأي مي‌آورد، رأي دهيد> و همين جمله پيام انتخاباتي شد. البته امام فرمودند: <اگر رئيس‌جمهور صحيح عمل نكند ملت خودشان تكليف را روشن مي‌كنند.> بنابراين مجلس اول با اين وضع و با اكثريت فهرست جامعه روحانيت مبارز و حزب جمهوري اسلا‌مي و ساير تشكل‌هايي كه همسوي آنها بودند وارد مجلس شدند. عدم كفايت بني‌صدر را چه كسي و چه گروهي اول مطرح كرد؟ عمده نمايندگان مجلس خواستار آن شده بودند. جرقه اول را كدام نماينده شعله‌ور كرد؟ آقاي مهندس رجبعلي طاهري اين كار را كردند. روي چه بحثي بود؟ بني‌صدر نمي‌گذاشت كار پيش برود. سلطه‌گري مي‌كرد. هر روز در روزنامه انقلا‌ب اسلا‌مي جو كشور را به هم مي‌ريخت و منفي‌بافي مي‌كرد. ‌ يادم هست مردم در سال‌هاي اول انقلا‌ب مي‌گفتند كه بني‌صدر به دنبال اين بود كه جنگ را متوقف كند، يعني از گسترده كردن جنگ و دامنگير كردن جنگ به شهرهاي ديگر ممانعت عمل آورد. واقعا اينگونه بود؟ آقاي بني‌صدر يك مزدور بود، منتها چهره‌اش تا آن زمان ناشناخته بود. او را از همان پاريس تبليغ كرده بودند. چند ماه قبل از پيروزي انقلا‌ب، شما روزنامه‌هاي كيهان، اطلا‌عات، رستاخيز و آيندگان را ببينيد. او و قطب‌زاده را بيش از حد تبليغ كرده بودند و معلوم بود كه آنها دنبال چه بودند و وقتي به ايران هم آمد براي امثال ما مشخص بود، اما مردم او را نمي‌شناختند. امام هم در امامت خودش كه مفهوم ويژه‌اي در اسلا‌م دارد، مثل امامت حضرت ابراهيم(ع) بني‌صدر را از مردم نمي‌گيرد كه مردم احساس از دست دادن چيزي را بكنند. امام بني‌صدر را از صحنه سياسي بيرون نمي‌كند تا مردم چهره واقعي او را بشناسند و از او جدا شوند. يعني همان‌هايي كه به او رأي دادند و فكر مي‌كردند كه او در خط امام است، بعد به اين نتيجه رسيدند كه بني‌صدر شبيه ژنرال پينوشه - ديكتاتور آمريكايي در شيلي - است. اگر بني‌صدر دستش برسد انواع و اقسام شكنجه، كشتار، استبداد و ديكتاتوري را در ايران راه مي‌اندازد. در همان زمان مردم اين شعار را ساختند سپهسالا‌ر پينوشه، ايران شيلي نميشه. بنابراين در انتخابات مجلس اول به تدريج دست گروه‌هايي مثل حزب توده، كومله، دموكرات و... افشا شد و مشخص شد كه اين گروه‌ها از وابستگان و مزدوران خارجي هستند. اينها نه تنها به دنبال آزادي نيستند، بلكه مزدور و آدمكش و جاني هستند. منبع: اعتماد ملي




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 297]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن