تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833640205
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد. اعتماد ملي روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله امروز خود با عنوان اولين امتياز آمريكا آورده است: مخالفت آمريكا با برگزاري همهپرسي در تايوان به منظور الحاق اين منطقه به سازمان ملل متحد را نبايد بياهميت انگاشت. در سالهاي اخير عليرغم مناسبات توأم با فراز و نشيب آمريكا و چين طرفين در تلاش بودهاند نسبت به خطوط قرمز و حساسيتهاي طرفين پايبند باشند. عضويت چين در شوراي امنيت سازمان ملل متحد از يكطرف و اصرار آن بر پيگيري ديدگاههاي سياسي مستقل خويش از زمان مائوتسه دونگ از سوي ديگر كمتر منجر به افزايش تنش و جنگ سرد مابين دو كشور شده است. چينيها زماني كه آمريكا را به عنوان نماد امپرياليسم به چالش ميكشيدند و اصطلاح ببر كاغذي را درباره كاخ سفيد ابداع كردند، همزمان اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي را با عنوان سوسيالامپرياليسم خطاب مينمودند. تئوري همكاري دوگانه از زمان مائو و سپس در عصر دنگ شيائوپينگ و پيروانش ادامه يافت، به گونهاي كه در دهه هفتاد مائوتسهدونگ در يك اقدام متهورانه به جاي پذيرايي از خروشچف و سپس برژنف، ريچارد نيكسون را به حضور پذيرفت و مبدع سياست پينگپونگ شد. از زمان استقرار دولت ملي چين (تايوان) به رهبري ژنرال چيانگ كايشك، سياست آمريكا بر دوپايه متناقض استوار است؛ همكاريها و مساعدتهاي اقتصادي و بينالمللي با تايوان و شعار كليدي حمايت از چين واحد. اين سياست سنتي آمريكا به صورت واقعبينانه مورد قبول چينيها قرار گرفته است.در دوران جنگ سرد، آمريكا علاقهاي به فروغلتاندن چين به سوي شوروي نداشت، لذا تلاش مينمود ضمن حفظ بالانس مناسبات، از برگه تايوان نيز در مذاكرات با چين سود برد. جنگ كره و آغاز مسابقه تسليحات هستهاي با كرهشمالي، نقش و موقعيت توامان چين و تايوان را براي آمريكا بيشتر ساخت؛ عليرغم تنش در منطقه شبهجزيره كره، موضوع روابط سرد و ناموفق چين و ژاپن، مساله ويتنام و كامبوج و از همه مهمتر مذاكرات ششجانبه اخير درباره خلع سلاح هستهاي كره شمالي روابطي پيچيده را مابين دو كشور ترسيم نموده است. به اين پروندههاي سنگين بايستي موضوع معادلات نظامي طرفين و روابط رو به گسترش اقتصادي را نيز افزود. حجم مبادلات اقتصادي چين و آمريكا در دنيا كمنظير است. شايد به همين دليل است كه دولتهاي مستقل و انقلابي هيچگاه نتوانستند از حمايتهاي بيدريغ و چك سفيد چين عليه امپرياليسم در شوراي امنيت برخوردار شوند! موضوع ديگر كه به روابط آمريكا و چين سنجاق شده است، موضع چين در قبال پرونده هستهاي ايران است. چين كشوري است كه داراي حجم گستردهاي از مبادلات اقتصادي با ايران است. با غيبت كشورهاي پيشرفته و صاحب تكنولوژي اين بازار ايران است كه به يك مزيت مطلق براي چينيها بدل شده است اما همواره اين پرسش مطرح ميشود كه ايران تا چه حدي ميتواند بر رفاقت با چينيها تكيه نمايد؟ شواهد تاريخي گوياي اين واقعيت است كه هيچ ملتي نبايد تخممرغهاي خود را در سبد ديگران بنهد. اعلام موضع جديد آمريكا در قبال تايوان را بايستي از اولين نتايج سفر رابرت گيتس به چين تلقي كرد. در اين سفر طرفين پيرامون چند موضوع با يكديگر به توافق نسبي دست يافتند؛ گسترش همكاريهاي نظامي و امنيتي مابين چين و ايالات متحده، انجام مبادلات نظامي دو كشور با يكديگر، عدم حمايت آمريكا از دولت مستقل تايوان و از همه مهمتر حمايت چين از روند تحولات شوراي امنيت سازمان ملل متحد در قبال پرونده هستهاي ايران. در همان جلسه وزير دفاع چين با صراحت اعلام كرد كه گزينه نظامي درباره تايوان يكي از راهحلها و البته آخرين آنها است. گيتس در اين جلسه در قبال اين اظهارات سكوت و تنها به تكرار سياست سنتي آمريكا مبني بر به رسميت شناختن چين واحد اكتفا كرد. اينك در حالي كه گزارشهاي مختلف از افزايش همكاريهاي چين و آمريكا در سال جاري خبر ميدهند، اين اعلام موضع آمريكا را ميتوان اولين امتياز آمريكا به چين در قبال موضوعات برشمرده شده دانست. جمهوري اسلامي روزنامه جمهوري در سرمقاله امروز خود با عنوان ساركوزي و بازيگران پشت صحنه آورده است: يك عضو مجلس نمايندگان آمريكا گفته است : « فرانسه يكي از مهمترين تامين كنندگان اطلاعات آمريكا درباره ايران است » . آلن تاوشه رئيس كميته فرعي نيروهاي راهبردي مجلس نمايندگان آمريكا علاوه بر اين به خبرنگاران گفت : « ايران بسيار خطرناك است . رابطه ايراني ها از مدتها قبل با ما قطع شده و ما اطلاعات خوبي درباره آنان نداريم . من خرسند هستم كه بسياري از اطلاعات بين المللي فرانسه و انگليس درباره ايران استفاده مي كنيم » . اين مقام آمريكائي اين مطلب را با توجه به داغ بودن بازار پرونده اتمي ايران در محافل سياسي و رسانه اي غرب اظهار نموده و براي منبع اطلاعاتي آمريكا درباره ايران آنچنان اعتبار قائل شده كه در جواب اين سئوال كه آيا بايد ادعاي واشنگتن درباره برنامه سري اتمي ايران را باور كرد گفت : « شما باور نكنيد اما فقط به فرانسه باور داشته باشيد » . از تامل در اين اظهارات چند نكته كاملا مشخص مي شود. اول آنكه مقامات آمريكائي درباره واقعيت هاي ايران كاملا بي اطلاعند. اين عضو مجلس نمايندگان مجلس آمريكا وقتي با يك سئوال ساده درباره سري بودن فعاليت هاي اتمي ايران مواجه مي شود چنان دست خالي است كه همه چيز را به فرانسه حواله مي دهد و مي گويد : « شما باور نكنيد اما فقط به فرانسه باور داشته باشيد » . به عبارت روشن تر اگر مقامات فرانسوي به هر دليل درصدد گمراه كردن آمريكائي ها برآمده باشند و اطلاعات غلطي را در اختيار مقامات آمريكائي قرار دهند هيچ تضميني وجود ندارد كه آمريكائي ها در تشخيص ها و تصميم گيريهايشان در اين زمينه دچار خطا و انحراف نشوند. ميزان انحراف آمريكائي ها در اين موضوع را با توجه به ضربه سنگيني كه در اثر تكيه بر اطلاعات داده شده توسط سازمان جاسوسي « سيا » در مورد سلاح هاي كشتار جمعي و اتمي عراق به مقامات دولتي واشنگتن داده و مقدمات لشكركشي دولت بوش به عراق را فراهم كرده بود مي توان فهميد. ديگر اينكه به نظر مي رسد اعتماد مقامات واشنگتن به دولتمردان فرانسوي از زمان روي كار آمدن دولت جديد فرانسه بيشتر شده است . زيرا تا قبل از رئيس جمهور شدن « نيكلاس ساركوزي » هرگز اظهاراتي از قبيل آنچه اين عضو مجلس نمايندگان آمريكا درباره اعتماد به اطلاعات ارائه شده توسط فرانسه درباره ايران شنيده نشده بود. تكيه مقامات آمريكائي بر آنچه ساركوزي ميگويد بقدري زياد است كه « آلن تاوشه » در همين اظهارات خود ضمن اشاره به سفر رئيس جمهور فرانسه به واشنگتن و ديدارش با بوش كوچك گفت : « نيكلاس ساركوزي درباره ايران كاملا صريح بود و اظهار داشت دلايلي براي نگراني درخصوص ابهامات برنامه اتمي ايران وجود دارد » . نكته جالب اينكه در اين اظهارات فقط با الفاظي از قبيل « ابهامات » بازي مي شود و هيچ نكته روشني كه نشان از وجود اطلاعات قابل استنادي درباره سري بودن برنامه هاي هسته اي ايران باشد وجود ندارد. به عبارت روشن تر فرانسوي ها مقامات آمريكائي را به چيزي سرگرم كرده اند كه هيچ پايه و اساسي ندارد. سوم آنكه وزير خارجه دولت ساركوزي چندي قبل با اظهارات غيرمتعارف خود عليه جمهوري اسلامي ايران اعتراضات بين المللي را برانگيخت بطوريكه ناچار شد سخنان خود را تصحيح كند و از تهران عذرخواهي نمايد. يكي از مقامات وزارت خارجه فرانسه نيز در سفر به امارات اخيرا ضمن رد گزارش مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي درباره ايران مبني بر اينكه « هيچ مدركي براي اثبات انحراف برنامه هسته اي ايران وجود ندارد » را رد كرد ولي براي اين كار نه تنها دليلي ارائه ندارد بلكه صرفا به اين جمله احساسي اكتفا كرد كه : اطلاعات ما درباره ايران حس مخالفي در اين باره به ما ميدهد » ! توجه به اين اظهارنظر از اين جهت اهميت دارد كه نشان ميدهد آمريكائي ها اطلاعات خود را از كساني مي گيرند كه خودشان نيز تكيه گاهي غير از احساس ندارند و فاقد هرگونه دليل و حتي شواهد قابل استناد هستند. و چهارم آنكه ساركوزي با خوش رقصي هايش براي مقامات آمريكائي درصدد است جاي « توني بلر » نخست وزير سابق انگليس را بگيرد. اينكه « آلن تاوشه » در اظهارات ضد ايراني خود نام انگليس را كنار فرانسه قرار داده و گفته است : « من خرسند هستم كه از بسياري از اطلاعات بين المللي فرانسه و انگليس درباره ايران استفاده مي كنيم » اشاره به اطاعت چشم و گوش بسته « توني بلر » از بوش كوچك در دوران نخست وزيري انگليس و اكنون قرار گرفتن « نيكلاس ساركوزي » رئيس جمهور فرانسه در همان جايگاه است . لابد « ساركوزي » هم مايل است مردم فرانسه همان عنواني را به او بدهند كه انگليسي ها به « توني بلر » داده و او را « سگ دست آموز بوش » ناميدند. علت اصلي پيروي ساركوزي از سياست هاي بوش و كاخ سفيد اينست كه وي يك يهودي زاده و سخت به صهيونيسم وابسته است . بازيگران پشت صحنه ماجراي پرونده هسته اي ايران نيز همان كساني هستند كه ساركوزي از آنها خط مي گيرد صهيونيست ها. اما آيا رئيس جمهور تازه كار فرانسه نبايد بجاي اعلام وابستگي تام و تمام به بوش و كاخ سفيد و به زبان آوردن اين جمله خفت بار كه : « آمده ام تا دل آمريكا را براي هميشه به دست بياورم » قدري به فكر كشور خود باشد كه اين روزها در تب و تاب تظاهرات مردم معترض در شهرهاي مختلف مي سوزد مردمي كه از اقشار مختلف به شرايط سخت كاري و مشكلات اقتصادي معترضند و دولت ساركوزي را بي كفايت مي دانند. كيهان روزنامه كيهان در سرمقاله امروز خود با عنوان چرا بيرون از گردونه؟! به قلم حسين شريعتمداري آورده است: 1- اين نوشته اگرچه با استناد به اظهارات اخير آقاي حسين مرعشي، سخنگوي محترم حزب كارگزاران نوشته مي شود ولي روي سخن فقط با ايشان نيست، چرا كه جناب مرعشي ظاهراً بنا ندارند براي نظرات گاه و بيگاه خويش دليل ارائه كنند، بلكه اين نقيصه را به روش ديگري- بخوانيد با توسل به يك ترفند- جبران مي كنند و به جاي استدلال كه لازمه اظهارنظر است از انتساب خود به حزب كارگزاران بهره مي گيرند و نارواتر و ناشايسته تر آن كه پاي آيت الله هاشمي رفسنجاني را هم به ميان مي كشند، آن گونه كه انگار علاوه بر سخنگوي حزب كارگزاران، وظيفه سخن گفتن از جانب آقاي هاشمي رفسنجاني را نيز برعهده دارند! با اين توضيح، در اين نوشته اولاً؛ روي سخن با حزب كارگزاران است و ثانياً؛ سخني- كه به يك درخواست دلسوزانه شبيه تر است- نيز با جناب آقاي هاشمي رفسنجاني در ميان است. 2- آقاي مرعشي در گفت وگو با سايت اينترنتي رجا نيوز- كه متن آن روي سايت شخصي ايشان نيز آمده است- درباره آقاي دكتر احمدي نژاد مي گويد «اين آقا هم مثل من فقط در راهپيمايي ها و كارهاي دانشجويي حضور داشته و سهمش در به ثمر رسيدن انقلاب همين قدر است و الان هم اتفاقي رئيس جمهور شده است»! مخالفت آقاي مرعشي با آقاي احمدي نژاد نه جديد است و نه عجيب زيرا دشمني ايشان و دوستان هم حزبي او با احمدي نژاد از همان هنگام كه آقاي احمدي نژاد شهردار تهران بود آغاز شده و در انتخابات مجلس هفتم و سپس انتخابات رياست جمهوري به اوج رسيده بود. چرا كه احمدي نژاد با روحيه مردمي، ساده زيستي، كار طاقت فرسا و شبانه روزي، مبارزه با رانت خواران در شهرداري تهران و ده ها اقدام اسلامي و انقلابي ديگر، از يكسو، دوران حاكميت حزب كارگزاران و جبهه اصلاحات بر شهرداري تهران را به شدت زير سؤال برده و نه فقط كم كاري بلكه سوءاستفاده ها و خطاكاري آنان را پيش چشم مردم به نمايش گذاشته بود و از سوي ديگر مي دانستند كه ادامه اين روند و گسترش حاكميت اصولگرايان بر ساير كانون هاي تصميم ساز نظير مجلس شوراي اسلامي و رياست جمهوري كمترين فرصتي براي بازگشت دوباره كارگزاران و مدعيان اصلاحات به قدرت باقي نخواهد گذاشت و از آنجا كه اين هر دو اتفاق بعدي نيز رخ داد، آقاي مرعشي و دوستانش تنها دو راه پيش روي خود داشتند، توبه از گذشته و بازگشت به آموزه هاي اصيل انقلاب و يا ادامه مخالفت كه متاسفانه آقاي مرعشي و برخي از همفكران ايشان راه دوم را برگزيدند، بنابراين مخالفت آقاي مرعشي و دوستانش با احمدي نژاد به عنوان يكي از چهره هاي شاخص اصولگرايي عجيب و غيرمنتظره نيست، اما آنچه اين روزها شاهد آن هستيم و در جريان انتخابات رياست جمهوري نهم نيز نمونه هايي از آن را شاهد بوديم، فقط يك مخالفت سياسي از نوع متداول و تعريف شده آن نيست، بلكه آقاي مرعشي در مخالفت با احمدي نژاد پا را از مرز مخالفت هاي مرسوم در ميان گروه ها و احزاب سياسي فراتر گذاشته و در اظهارنظرهاي خويش بي آن كه متوجه باشد- و انشاءالله بي آن كه بخواهد- به دشمني كور روي آورده و در پاره اي از موارد، مباني نظام را زير سؤال كشيده و به مردم اهانت مي كند. به عنوان مثال- و فقط به عنوان مثال- ايشان در اواخر تيرماه 68 طي مصاحبه اي، اعلام كرد «اسلام، نظام سياسي ندارد»! يعني موجوديت و مشروعيت جمهوري اسلامي ايران كه يك نظام سياسي برخاسته از اسلام است را زير سؤال برد و توضيح نداد كه اگر چنين اعتقادي دارد، چرا ايشان و دوستانش طي سال هاي متمادي در يك نظام اسلامي- كه مطابق نظر اعلام شده ايشان نبايد مشروعيت داشته باشد- مسئوليت هاي حساس داشته اند و چرا هم اكنون نيز براي تصاحب كرسي هاي قدرت در همين نظام، سر از پا نمي شناسند؟! و جديدترين اظهارنظر ايشان كه رياست جمهوري احمدي نژاد را «اتفاقي» دانسته اند، نه فقط اهانت به احمدي نژاد و تحريف واقعيات است، بلكه اهانت به مردم ايران و نامشروع جلوه دادن دولت نيز هست، آن هم در بحبوحه چالش هاي بيروني و همنوا با دشمنان تابلودار خارجي. 3- سخنگوي حزب كارگزاران توضيح نمي دهد كه وقتي رئيس جمهور شدن احمدي نژاد را «اتفاقي»- به مفهوم شانسي و تصادفي- مي داند اولاً؛ براي رأي مردم و شور و شعور آنها چه ارزشي قائل است؟ آيا حضور توده هاي ميليوني مردم در مراكز رأي گيري و انتخاب يك نامزد مشخص از ميان ساير نامزدها را هم اتفاقي! مي داند؟ ثانياً؛ نظر ايشان درباره اين كلام حضرت امام (ره) كه علاوه بر حجيت نقل، با مباني عقلي نيز انطباق كامل دارد چيست كه «ميزان رأي مردم است»؟ آيا امام راحل (ره) هم اتفاقي! چنين فرموده اند؟ و يا، چون از نظر مشعشع آقاي مرعشي خبر نداشته اند كه رأي مردم اتفاقي است چنان نظري را ارائه فرموده بودند؟! و... ثالثاً؛ اگر رأي مردم به احمدي نژاد، اتفاقي! و بدون تفكر و محاسبه بوده است چرا اين اتفاق! درباره نامزد مشترك حزب كارگزاران و جبهه اصلاحات و بسياري از گروه هاي سياسي همسو با آنان روي نداده است؟ و آيا آراء مردم به نامزد مورد نظر خودتان را هم اتفاقي مي دانيد؟، اگر پاسخ مثبت است كه واي به حالتان و اگر پاسخ منفي است و فقط آراء احمدي نژاد را اتفاقي تلقي مي كنيد، با كدام معيار اين دو طيف را از هم تفكيك كرده ايد؟! شايد بر اين باوريد كه هر كس با شماست داراي عقل و درك و شعور است و هركه با شما نيست از همه اين مواهب محروم است؟! و اگر منظور شما هيچكدام از اين چند حالت نيست، پس منظورتان چيست؟! 4- و اما، همانگونه كه در صدر اين نوشته آمده است، روي سخن فقط با آقاي مرعشي نيست بلكه؛ آقاي مرعشي از سوي حزب كارگزاران به عنوان سخنگوي اين حزب معرفي شده است و مطابق يك اصل تعريف شده سخنگوي حزب بيان كننده مواضع حزب است. بنابراين بايد از حزب كارگزاران پرسيد كه آيا آنچه آقاي مرعشي اعلام مي كند، نظير فقدان نظام سياسي در اسلام- نفي مباني انقلاب و نظام- و يا اتفاقي بودن رياست جمهوري احمدي نژاد- اهانت آشكار به شعور مردم و چرخه مردم سالاري نظام- و موارد مشابه ديگر، مواضع حزب كارگزاران نيز هست؟ اگر پاسخ منفي است چرا ايشان را نه فقط از سمت سخنگويي حزب، بلكه از عضويت حزب طرد نمي كنيد؟ و اگر پاسخ مثبت است، شما را چه مي شود كه بيرون از گردونه مي گرديد؟ و براي كسب قدرت به هر ناروايي دست مي زنيد؟ البته وقتي آقاي مرعشي وجود نظام سياسي در اسلام را نفي كرد، آقاي محمد هاشمي به عنوان عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران گفت: «اظهارنظر آقاي مرعشي، نظر شخصي ايشان است و ارتباطي با مواضع تشكيلاتي كارگزاران ندارد» و تاكيد كرد كه «حزب كارگزاران در زمان مناسب نظرات خود را اعلام خواهد كرد» ولي حزب كارگزاران برخلاف وعده عضو مركزيت خود، هرگز نظر حزب را اعلام نكرد. چرا...؟! شايد به مصلحت نمي دانست. البته، مصلحت حزبي نه مصلحت نظام! كه اين نيز طرفه حديثي ديگر است! 5- هرچند حضرت آيت الله هاشمي رفسنجاني هرگونه ارتباط خود با حزب كارگزاران را نفي كرده اند اما، اعضاي اين حزب و از جمله آقاي مرعشي در اظهارنظرها و مواضع سياسي خود به گونه اي از آقاي رفسنجاني سخن مي گويند و پاي ايشان را به ماجرا مي كشند كه انگار حزب كارگزاران بي اجازه آقاي هاشمي آب نمي خورد و بيرون از خواست و نظر ايشان نه كلامي به كام مي چرخاند و نه قلمي بر كاغذ مي دواند! و اين در حالي است كه برخي از مدعيان حمايت از آقاي هاشمي بارها نشان داده اند هرگاه منافع حزبي و شخصي خود را در نفي شخصيت آقاي رفسنجاني ديده اند، از تاختن به ايشان دريغ نورزيده اند و اين ماجرا «عيان»تر از آن است كه نيازي به «بيان» داشته باشد. به نظر مي رسد- و به احتمال زياد چنين است- كه نگاه پدرانه آقاي هاشمي به اعضاي حزب كارگزاران مانع از خروش ايشان به سوءاستفاده هاي اين حزب از نام و جايگاه وي بوده و هست، اما، اين نكته نيز نبايد ناديده گرفته شود كه حزب كارگزاران در پوشش دروغين حمايت از آقاي هاشمي، برخي از مباني ارزشي نظام را مورد حمله قرار مي دهد يعني مباني و اصولي- نظير تاكيد بر نظام سياسي اسلام- كه افرادي مانند آيت الله هاشمي رفسنجاني، زندگي خود را در راه اثبات و تثبيت آن صرف كرده اند، بنابراين كمترين انتظار از آقاي هاشمي رفسنجاني آن است كه اجازه ندهند مواضع غيراصولي و تخريبي اين حزب به حساب ايشان نوشته شود. مثلا - و فقط مثلاً- حمايت صريح آيت الله هاشمي رفسنجاني از رأي مردم در انتخابات رياست جمهوري نهم كه از شخصيت حق طلبي مانند آقاي هاشمي جز اين انتظار نمي رود، باعث خواهد شد سوءاستفاده كنندگان از شخصيت ايشان، زبان عناد به كام كشند و اگر باز هم زبان به عناد از كام بيرون آورند، گفته آنان - خداي نخواسته- در نگاه اين و آن به حساب آيت الله هاشمي رفسنجاني نوشته نشود. صداي عدالت روزنامه صداي عدالت در سرمقاله امروز خود با عنوان « نقش خاتمي در حل بحران هستهاي؟» آورده است:در پي تأكيدات برخي نيروهاي اصلاح طلب بر لزوم كانديداتوري سيد محمد خاتمي در انتخابات مجلس هشتم، بحث در مورد هزينه ها و منافع اين حضور انتخاباتي در محافل سياسي و رسانهاي اهميت مضاعف يافته است. در اين ميان، جمعي از نيروهايي كه خواستار كانديداتوري اين شخصيت در انتخابات مجلس شدهاند، اين خواست را به واسطه نگراني از سرنوشت كشور و با تأكيد بر لزوم نقش آفريني خاتمي براي خروج از بحران بين المللي موجود مطرح كردهاند. آنان قاعدتاً از رئيس جمهوري كه بيشترين ميزان رأي را در تاريخ ايران به دست آورده، انتظار دارند كه با تكيه بر سرمايه مشروعيت مضاعف حاصل از آراي شهروندان در انتخابات پارلماني، وارد مذاكره با سازمان ها و قدرت هاي جهاني شود و احتمالاً از اين طريق، سهمي در دور كردن تهديد جنگ و تحريم از سر ملت ايران ايفا نمايد. باور داشتن به امكان ايفاي چنين نقشي از سوي سيدمحمد خاتمي، در درجه اول به يادآوردن سرنوشت دو مذاكره كننده هسته اي اخير جمهوري اسلامي ايران يعني حسن روحاني و علي لاريجاني را جتناب ناپذير مي نمايد. به طور مشخص، يادآوري اين كه چگونه اين دو شخصيت، كه هر دو از چهره هاي ارشد محافظه كار محسوب مي شدند، به علت سياست هاي دولت نهم، از ادامه فعاليت باز ماندند؛ و اين كه چگونه آقاي احمدي نژاد با تلاش هاي مكرر براي تفهيم «هيچ كاره» بودن اين دو شخصيت در سياست هاي هسته اي ايران، آنان را در ارتباط با پروژه هسته اي كاملاً به حاشيه راند. بايد از تجربه حسن روحاني درس گرفت كه نه تنها بلافاصله پس از استقرار دولت نهم از سمت خود بر كنار شد، كه سپس مستمراً خود و همكارانش هدف اتهامات سياسي- امنيتي قرار گرفتند؛ و حتي فشارهاي پدا و پنهان باعث شدند تا ديدار و مذاكره برنامه ريزه شده حسن روحاني با خاوير سولانا، در زماني كه نامبرده تهران را ترك كرده و در خاك اروپا بود، لغو شود. از آن آموزنده تر برخورد آقاي احمدي نژاد با علي لاريجاني بود كه علي رغم همسويي سياسي، ابايي نداشت كه حتي "اطلاع داشتن" نامبرده از تصميمات سياست خارجي را در حضور خبرنگاران زير سوال ببرد، رفتاري كه باز در آستانه مذاكره برنامه ريزي شده نامبرده با خاوير سولانا، وي را مجبور به استعفا از سمت خود نمود. حتي در صورتي كه سيدمحمد خاتمي خود مايل به ايفاي چنين نقشي باشد، بسيارغريب خواهد بود اگر تصور كنيم دولت نهم و اساساً مجموعه محافظه كاران حاكم، راضي باشند كه خاتمي با كان لم يكن كردن سياست هاي آنها، مسير پرونده هست هاي را تغيير دهد. حتي اگر در داخل نظام بر سر چنين تغييري اجماع ايجاد شود، چه نيازي هست كه اصلاح طلبان اعلام كننده اين تغيير باشند تا ازاين طريق پيام "مخرب" متزلزل شدن تسلط دولت نهم و اساساً جناح محافظه كار بر تصميمات كلان نظام به جامعه جهاني مخابره شود؟ اين در حالي است كه از سوي ديگر، در صورت عدم ايجاد اجماع در نظام بر سر تغيير جهت پرونده هسته اي نيز، اساساً نقش ورود خاتمي به حيطه هاي چون مذاكره هسته اي قابل فهم نخواهد بود. چرا كه هر سياستمداري كه بخواهد وارد چنين حيطه اي شود، نمي تواند اين كار را از طريق اشارات كلي به اهميت صلح و گفتگو و ذكر معايب جنگ و... به انجام برساند و در عوض، بايد پاسخي شفاف و جديد به سوالاتي مشخص چون توقف يا عدم توقف غني سازي اورانيوم داشته باشد. در شرايط وجود نداشتن اختيار چنين پاسخي، محافظه كاران حاكم نقش آفريني شخصي چون آقاي خاتمي را، در صورتي كه آن را از اساس قابل تحمل بدانند، حداكثر در حد «تببين مواضع آقاي احمدي نژاد» به رسميت خواهند شناخت. بديهي است فرض ايفاي چنين نقشي، كه منطقا با ديدگاه هاي خاتمي ناسازگار است. نه تنها هيچ كمكي به عبور از بحران موجود نخواهد كرد، كه حيثيت وي در داخل و خارج كشور را نيز به گونه اي برگشت ناپذير خدشه دار كرده و در واقع حتي امكان حفظ سرمايه اعتبار جهاني او براي آينده را هم منتفي خواهد ساخت. البته، لابد احتمال ديگري نيز در خصوص نقش آفريني آقاي خاتمي در ارتباط با سياست خارجي وجود خواهد داشت و آن شرايطي است كه وي، به عنوان منتقد اين سياست، از تريبون مجلس براي ايراد سخنراني هاي آتشين استفاده كند. اين سناريو نيز، حتي اگر تصور كنيم كه با روحيات خاتمي تناسب دارد، فاقد سازوكاري مشخص براي ايجاد تغييرات معني دار در داخل و خارج كشور خواهد بود. اگر چه در مقابل، مي توان انتظار داشت كه هر نوبت سخنراني انتقادي رييس جمهور سابق، با مجموعه اي بي پايان از واكنش هاي شديد اللحن، هتاكانه و تهديد آميز هواداران دولت مواجه بشود، و سپس در مقابل، لابد ما و دعوت كنندگان خاتمي به كانديداتوري در انتخابات مجلس هم، در دفاع از وي و محكوم كردن پرده دري هاي مخالفانش چند مقاله خواهيم نوشت... و سپس منتظر سخنراني بعدي خواهيم ماند. اجازه دهيد واقع بين باشيم. كليد بحران سياست هاي خارجي و مشخصاً پرونده هسته اي ايران، در دست اصلاح طلبان نيست و نخواهد بود. تصميم گيري در اين زمينه در داخل و خارج ايران، در حلقه هايي صورت مي گيرد كه حتي در صورتي كه مايل به تجديد نظر در سياست هاي خود باشند، براي اين كار به هيچ اصلاح طلبي احساس نياز نخواهند كرد. نهايت آنكه تلاش براي درگيركردن خاتمي در اين ميان نيز، نه مفيد و نه ممكن است. سياست روز روزنامه سياست روز در سرمقاله امروز خود با عنوان « ضرورت بازشناسي ماهيت و اهداف انقلاب » به قلم دكتر عباسعلي فرزندي آورده است: انقلاب اسلامي و نظام برخاسته از آن ( جمهوري اسلامي ايران ) كه حدود سه دهه است با موفقيت مراحل تكامل و تعالي خود را در مقابل انواع موانع ، توطئهها و چالشها سپري نموده و نتايج و دستآوردهاي ذي قيمتي براي ملت ايران امت اسلامي و حق جويان و آزادي خواهان داشته است امروزه بيش از پيش بياد از لحاظ زمينهها، علل و عوامل، اهداف ، ويژگيها و آثار بازشناسي شود. از لحاظ تاريخي ثابت شده كه معمولا انقلابهاي بزرگ با چالشها و تهديدات بزرگي روبرو هستند كه مهمترين اين چالشها از فاصله گرفتن جوامع و به ويژه متوليان حراست و حفاظت از عوامل تداوم انقلاب - كه كاملا مرتبط با عوامل پيدايش آن است -ناشي ميشود . بر اين اساس براي حفظ و تداوم انقلاب اسلامي در سطح ملي و فراملي كه امروزه روند رشد و شكوفايي را به خوبي دنبال ميكند و هم چنين براي مقابله با خطر انحراف و فاصله گرفتن از آرمانهاو ارزشهاي انقلاب ضرورتا ميبايست ابعاد ماهوي و انحصاري انقلاب را بازشناسي نماييم. در حقيقت شناخت صحيح و درك جامع ابعاد و زواياي انقلاب اسلامي به عنوان نياز اول و قدم نخست براي فهم و كشف هويت تاريخي ملت ايران ميتواند آينده درخشان و سربلند ملت ما و امت اسلامي را ترسيم نمايد و اين شناخت تنها در سايه شناخت زمينهها، علل،آثار و نتايج انقلاب اسلامي با اتكا به منابع و ماخذ حقيقي و واقعي ميسر خواهد بود. واقعيت اين است كه هر چند نسل اول و معاصر دوران انقلاب اسلامي كه خود خالق حماسههاي بينظير و جاودانه انقلاب بوده است ضمن آشنايي همه جانبه با اهداف، ابزار و شيوههاي ملت مسلمان ايران در زمينه تعقيب حركت انقلابي خود بر اساس وظيفه سعي نموده است مباني نظري و استدلالي انقلاب را به نسلهاي بعدي منتقل نمايد. ولي به دليل عظمت و گستردگي ابعاد انقلاب اسلامي بايد اذعان نمود كه در اين جهت اقدام چشمگيري صورت نگرفته و وظايف سنگين و خطيري بر دوش همگان و به ويژه خواص ميباشد كه بايد در اين راستا وظيفه خود را انجام دهند. مواضع روشن حضرت امام خميني(ره) به عنوان معمار و واضع مكتب انقلاب كه بارها بر پيوند اين انقلاب با نهضت عاشورا تاكيد نموده و انقلاب اسلامي را پرتوي از عاشورا معرفي كرده و آن را در زمينه پيدايشف كيفيت مبارزه و انگيزه با ديگر انقلابها غير قابل مقايسه دانستهاند و مقام معظم رهبري هم همواره بر اين حقيقت تاكيد نمودهاند و بسياير از صاحبنظران نيز به دليل ماهيت و ويژگيهاي خاص انقلاب اسلامي آن را پديدهاي استثنايي و غير قابل مقايسه با ديگر انقلابهاي قرون اخير دانستهاند، زمينههاي لازم را براي بازشناخت پيوند اين انقلاب با نهضت عظيم حسيني فراهم ميكند. نويسنده بر اين باور است كه بازشناخت رابطه انقلاب اسلامي و نهضت عظيم حسيني به عنوان موضوعي ضروي براي دلبستگان و دلسوزان انقلاب اسلامي و معتقدان دلسوخته نهضت عاشورا ضمن تبيين يكي از ابعاد منحصر به فرد نهضت حسيني در زمينه هدايت جوامع بشريف ميتواند اميد آفرين، حركت زا و تقويت كننده ايمان حافظان انقلاب اسلامي و دستاوردهاي آن باشد. البته بايد اقرار و اذعان نمود كه به دليل عظمت نهضت حسيني در گستره و عمق معارف و آموزهها و گستردگي پيوند انقلاب اسلامي در ابعاد مختلف نميتوان به صورت مشروح بحث كرد و به ناچار بايد به خلاصه نويسي بسنده نمود. اين مباحث را ادامه خواهيم داد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 491]
صفحات پیشنهادی
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - پایگاه جامع ایرانیان
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور وجهان پرداختهاند كه گزيده برخي ازآنها در ذيل ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور وجهان پرداختهاند كه گزيده برخي ازآنها در ذيل ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در ذيل ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در ذيل ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در ذيل ميآيد. * جمهوري ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در ذيل ميآيد. * جمهوري ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پر.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پر.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداخته اند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداخته اند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور جهان ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور جهان ...
گزيده سرمقالههاي روزنامه هاي صبح امروز ايران
گزيده سرمقالههاي روزنامه هاي صبح امروز ايران روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامه هاي صبح امروز ايران روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
-
گوناگون
پربازدیدترینها