پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851397752
نويسنده: عليرضا سجاديفر نگاهي به شروع جنگ تحميلي و قطعنامه 598 از تصويب تا اجرا
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: عليرضا سجاديفر نگاهي به شروع جنگ تحميلي و قطعنامه 598 از تصويب تا اجرا
خبرگزاري فارس: امريكا كه يار ديرين خود و منافع بسياري را در منطقه از دست داده بود در صدد برميآيد كه از طريق عراق ايران را متنبه كند تا پاسخي به امريكا ستيزي كه در ايران به راه افتاده بود داده باشد و به همين دليل چراغ سبز را به عراق نشان ميدهد.
انقلاب اسلامي در 22 بهمن سال 57 با فروپاشي رژيم ستمشاهي به پيروزي رسيد و نظام جمهوري اسلامي به رهبري امام(ره) بنيانگذاري شد. با اين رويداد بزرگ نظم امنيتي منطقه به زبان ادبيات سياسي به هم ريخت، يعني ايران كه تا آن زمان به عنوان يك قدرت منطقهاي حافظ منافع غرب تلقي ميشد و به عنوان مانعي در برابر نفوذ گسترش كمونيسم بود، با پيروزي انقلاب اسلامي اعلام شد كه ديگر ايران ژاندارم منطقه نخواهد بود. از طرف ديگر در كشوري كه انقلاب ميشود حكايت از آن دارد كه حكومت پيشين حكومت سالمي نبوده و مردم با انزجار از حكومت پيشين به دنبال حكومتي جايگزين يا انقلاب و دگرگوني هستند. اين كشور در چنين مقطعي درگير سر و سامان دادن به امور داخلي ميشود و سعي ميكند با ارائه الگوهاي جديدي در سياست خارجي خود، سالها پس از پايان جنگ جهاني دوم و حكمفرمايي نظام دو قطبي در جهان آن روز با شعار «نه شرقي نه غربي جمهوري اسلامي» استراتژي وابستگي را به استراتژي عدم تعهد تغيير دهد.
امريكا كه يار ديرين خود و منافع بسياري را در منطقه از دست داده بود در صدد برميآيد كه از طريق عراق ايران را متنبه كند تا پاسخي به امريكا ستيزي كه در ايران به راه افتاده بود داده باشد و به همين دليل چراغ سبز را به عراق نشان ميدهد.
يك دهه پيش از انقلاب اسلامي حزب بعث در عراق روي كار آمد و طي اين مدت حسن البكر در مقام دبيركل حزب و رئيس جمهور و فرمانده كل قوا به همراه جانشينش صدام حسين عراق را بازسازي كردند.
رسيدن به آبهاي ساحلي و دسترسي به مناطق مهم و استراتژيك حاشيه خليجفارس جزو استراتژي عراق به ويژه حزب بعث بود كه اين هدف از دو راه محقق ميشد؛ دسترسي به بخشي از مناطق ساحلي ايران و تسلط بر جزاير بوبيان كه جزو خاك كويت بود، اما صدام حسين اعلام كرد كه عراق آماده است تمام اختلافات خود با ايران را از راه زور حل كند. اين موضعگيري آشكارترين اعلام آمادگي عراق براي فشار به ايران در راستاي سياست واشنگتن بود؛ سياستي كه از طرق مختلف مثل تطميع بر صدام تحميل شده بود و صدام فكر ميكرد كه اين بهترين فرصت براي رسيدن به قدرت منطقهاي است.
از سوي ديگر حكومتهاي عراق به جز دوران حكومت برادران عارف براي تضمين بقاي خود و در قبال رقابتهاي سياسي درون غربي براي رسيدن به رهبري دنياي عرب سخت در تلاش پروراندن و اعتلا دادن به يك سلسله احساسات ناسيوناليستي افراطي عربي شدند.
حاكمان عرب عراق در رقابتهاي سياسي و قدرتي با مصر، سوريه و عربستان سعودي تمدنهاي سومري، كلداني و بابلي را تمدنهاي عربي فرض كرده و خود را وارثان بر حق آن تمدنها و خلافت عباسي دانسته و عراق را مهمترين كشور عربي قلمداد كردند.
از سوي ديگر از آنجا كه مبارزه و دشمني عليه اسرائيل مهمترين عامل تعيينكننده رهبري در دنياي عرب در نيمه دوم قرن بيستم بود، رقيبان عراق همانند مصر به رهبري عبدالناصر و سوريه به رهبري حافظ اسد، گوي سبقت را از عراق و صدام حسين ربودند. اين وضع عمدتاً ناشي از شرايط جغرافيايي حاكم بر كشمكش عربي اسرائيل بود، اما عراق به دليل بيبهره بودن از همسايگي جغرافيايي با اسرائيل گوي سبقت در رهبري عرب را آسان به رقيبان باخت.
بروز انقلاب اسلامي در ايران و اعلام سياستهاي جمهوري اسلامي در پشتيباني همه جانبه از عربها براي احقاق حقوق مردم فلسطين نه تنها بعث عراق را از ادامه اين دشمنيهاي بيمورد ولي خانمان برانداز باز نداشت كه بهانه تازهاي به دست صدام حسين داد تا در مقام خالدبن وليد كمر به تجديد قادسيه بندد و براي نجات عرب از امواج اسلام انقلابي به حركت درآمده در ايران و براي فراهم آوردن رضايت خاطر ايالات متحده و اسرائيل- كه انقلاب اسلامي ايران را خطري بزرگ براي ثبات و امنيت جهان قلمداد كرده بودند- جنگ هشت سالهاي را به ايران تحميل كند.
صدام حسين در نخستين ديدارش با وزير خارجه وقت ايران (شهريور 58) عادي شدن روابط دو كشور را منوط به استرداد جزاير سه گانه (تنب بزرگ، تنب كوچك و ابوموسي) از سوي ايران، تأمين حقوق عربستان (خوزستان) و بازگرداندن قسمتهايي از اروندرود به عراق دانست.
اين درخواست عراق (خروج ايران از جزاير سه گانه خليج فارس) طي يك نامه رسمي توسط سعدون حمادي، وزير امور خارجه عراق به كورت والدهايم، دبيركل وقت سازمان ملل متحد تسليم شد.
سعدون حمادي طي اين نامه با استناد به روحيه «توسعه طلبي» دولت ايران در منطقه خواستار خروج نيروهاي ايراني از سه جزيره شده است. در اين نامه همچنين به دخالت ايران در امور داخلي كشورهاي ساحل خليج فارس و به خطر افتادن استقلال اين كشورها اشاره شده است.
صدام در آن زمان سعي ميكرد كه به هر طريق از رژيم تازه تولد يافته ايران امتياز بگيرد و ميانديشيد كه موقع دور انداختن قرارداد الجزاير و حمله به ايران فرا رسيده است؛ قراردادي كه در سال 1975 با واسطهگري الجزاير بين ايران و عراق به امضا رسيده بود و همين صدام بود كه در آن قرارداد حق ايران را به رسميت شناخته بود. به هر حال تحولات رخ داده باعث شد كه عراق از نخستين روز پيروزي انقلاب اسلامي ضمن حمايت از گروههاي ضدانقلاب، مخصوصاً در استانهاي همجوار تحركات مرزي را آغاز كرد.
در واقع تحركات عراق رفته رفته از سال 58 شروع شد. همانطور كه ذكر شد، جنگ هشتساله كه با تحريك و حمايت همهجانبه استكبار جهاني توسط رژيم بعثي عراق بر مردم ايران تحميل شد، تنها محدود به خطوط مقدم جبههها نبود، بلكه تمام سرزمين اسلامي، اعم از شهرها و روستاها را دربرگرفت. از آنجا كه نظام جمهوري اسلامي در تعارض مستقيم با قدرتهاي سلطهگر قرار داشت، لذا از همان ابتدا با مقابله جدي آنان مواجه شد كه به عنوان مثال ميتوان به كودتاها و عملياتهاي براندازي، درگيريهاي داخلي و شورشهاي محلي در قالب ادعاهاي خودمختاري اشاره كرد.
در جريان يك مبارزه سياسي در مقابل پناهندگي شاه به امريكا، سفارت امريكا در تهران به تصرف دانشجويان خط امام درآمد. اين واقعه شكل جديدي به رويارويي ايران با اين قدرت استكباري بخشيد. امريكا تاب چنين تحقيري را نداشت، لذا با حمله نظامي به طبس تلاش كرده اين حقارت را جبران كند، ليكن به صورتي مفتضحانه شكست خورده از اين رو امريكا در يك بررسي منطقهاي جهت مهار گسترش انقلاب اسلامي و نيز جبران شكستهاي پي در پي خويش، ابتدا اقدام به تحريك اقتصادي و تسليحاتي ايران كرد و سپس توسط صدام به عمليات نظامي ايران پرداخت.
در عراق نيز صدام با روحيه قدرتطلبي و سلطهگري، حسن البكر را طي كودتايي از صحنه قدرت راند و با طبع رهبري جهان عرب و پر كردن خلأ قدرت در منطقه و به دست آوردن امتيازات از دست داده در قرارداد 1975 خود را به عنوان وسيلهاي كه غرب ميتواند توسط او به اهداف سلطهگرانهاش دست يابد معرفي كرد. لذا در اولين اقدام به سركوبي شيعيان عراق دست زد و همزمان به بمبگذاري در تأسيسات نفتي ايران توسط گروههاي ضدانقلاب مبادرت كرد. در عين حال جنگ تبليغاتي شديدي عليه ايران اسلامي را آغاز نمود و در تلويزيون دولتي به بهانه باز پسگيري سه جزيره ابوموسي، تنب بزرگ، تنب كوچك حملات مستقيم و غيرمستقيم تبليغاتي را متوجه ايران كرد و سرانجام پس از يك دوره مذاكرات مسئولان عراقي با مسئولان امريكايي و حضور برخي فرماندهان ارشد نظام شاه در عراق، وزارت امور خارجه آن كشور به صورت رسمي در 26/6/59 طي يادداشتي قرارداد 1975 الجزاير را لغو كرد و ارتش عراق در 31/6/59 حمله سراسري خود را آغاز كرد.
در اين جنگ نابرابر ايران با تكيه بر نيروهاي مردمي، ارتش و سپاه پاسداران هشت سال جانانه دفاع كرد تا اينكه در سال 1367 قطعنامه 598 را پذيرفت.
قطعنامه 598، از تصويب تا اجرا
جمهوري اسلامي ايران در 27 تير 1367 با ارسال نامهاي به دكوئيار، دبيركل سازمان ملل رسماً قطعنامه 598 را پذيرفت. اين اقدام با توجه به رفتار و مواضع سازمان ملل كه در طول جنگ هشتساله، به غير از موارد بسيار محدود و غيراساسي، عملاً به سود عراق رفتار ميكرد، پرسشها و ابهامات فراواني را مطرح كرد. ضمن اينكه در آن ايام، با سقوط فاو، روند نظامي جنگ نيز برخلاف سالهاي گذشته به زيان ايران شد و عميقاً بر روش جديد سياسي ايران تأثير گذاشت.
اكنون كه 20 سال از آن ايام سخت و سرنوشتساز ميگذرد و با توجه به تغييراتي كه در محيط بينالمللي، منطقه و درون ايران صورت گرفته است، شايد بتوان تا اندازهاي اقدام جمهوري اسلامي ايران را به عنوان يكي از پديدههاي بسيار مهم جنگ و انقلاب اسلامي كه علاوه بر تأثير آن در پايان بخشيدن به جنگ، آثار و نتايجي را بر روند تحولات جامعه ايران بر جاي گذاشته و خواهد گذاشت، مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار داد. در واقع، آنچه كه مورد سؤال است، نحوه پايان دادن به جنگ در چارچوب قطعنامه 598 و علل موافقت جمهوري اسلامي ايران با آن ميباشد كه در خصوص جنگ عراق عليه ايران با اقدام ايران در پذيرش قطعنامه 598 تحقق يافت.
بر اساس ملاحظات يادشده و با توجه به تغيير روش ايران در پايان بخشيدن به جنگ، لازم است كه ابعاد اين موضوع و روند تحولاتي كه طي هشت سال با هدف پايان دادن به جنگ و با تكيه بر راهحلهاي ديپلماتيك كه شخصيتها، كشورها و مجامع بينالمللي مطرح كردهاند و همچنين براساس كليات مواضع و اقدامات جمهوري اسلامي در حد فاصل تصويب تا پذيرش قطعنامه، بررسي شود تا مواضع ايران در هنگام صدور اين قطعنامه آشكار شده و هر گونه شايعهاي مبني بر مخالفت ايران با راهحلهاي ديپلماتيك، از جمله صدور قطعنامه 598 براي پايان دادن به جنگ، رد شود.
مهمترين علت تداوم جنگ پس از فتح خرمشهر، متأثر از اين موضوع بود كه حاميان جهاني و منطقهاي عراق، پذيرش برتري ايران بر عراق و تامين خواستههاي بر حق آن كشور را با توجه به پيامدهايش، به زيان منافع خود و خلاف هدف اصلي وقوع جنگ ارزيابي ميكردند. جمهوري اسلامي ايران پس از آزادسازي مناطق اشغالي و فتح خرمشهر، همواره بر دو موضوع اساسي تأكيد ميكرد: نخست، محكوم كردن عراق بهعنوان متجاوز و مسئول جنگ و دوم، پرداخت غرامت به ايران به عنوان قرباني تجاوز. با آنكه خواستههاي ايران كاملاً منطقي و عادلانه بود، ولي بنا به ملاحظاتي، هيچگاه اين خواستهها بهطور جدي مورد توجه سازمان ملل قرار نگرفت.
امام راحل در پيام خود به حجاج بيتالله الحرام در سال 1366 در اين باره فرمودند:
"دنيا از آغاز جنگ تاكنون درتمام مراحل دفاعي ما هيچگاه با زبان عدالت و با بيطرفي با ما سخن نگفته است.»
بنابراين، تمام تلاشها و فعاليتهاي سياسي تبليغاتي و نظامي ايران از فتح خرمشهر تا پذيرش قطعنامه 598 با هدف تأمين خواستههاي بر حق ايران انجام گرفت. كسب پيروزي نظامي با انجام سلسله عملياتي كه در مناطق مختلف صورت گرفت، براي تضمين خواستههاي ايران و تحميل آن به عراق و حاميان جهاني و منطقهاي اين كشور بود. در همان حال، تلاش براي بازداشتن ايران از پيروزي نظامي بر عراق يا دستيابي به پيروزي سياسي برپايه برتري نظامي، باعث شد تا فشارهاي گوناگون و همه جانبهاي بر ايران وارد شود. ايران به موازات تشديد اين فشارها، در برابر وضعيت كاملاً دوگانه و متضادي قرار گرفت، از يكسو، گسترش دامنه جنگ و تشديد فشارها و دشواريهايي كه براي انجام عمليات نظامي گسترده با تضمين پيروزي وجود داشت، بيش از پيش جمهوري اسلامي ايران را در تنگنا قرار ميداد و امكان تأمين خواستههايش را دشوار ميساخت و از سوي ديگر، با توجه به برتري بهدست آمده از پيروزيهاي نظامي ايران بر عراق و خواستههاي بر حق ايران، چشمپوشي از اين خواستهها براي مسئولان و تصميمگيرندگان كشور امكانپذير نبود. همچنين، با توجه به افكار عمومي جامعه كه رخدادهاي جنگ را با حساسيت زيادي پيگيري ميكردند، اقدام به اين تصميم با چرخش از استراتژي پيشين، با هزينه بسيار زيادي در جامعه همراه بود. البته، اين مسئله به اين معنا نبود كه ايران بدون در نظر گرفتن اصول و مصالح، در برابر واقعيات تسليم شود و يا بدون در نظر گرفتن واقعيات، تنها برخي اصول و مواضع پيشين را مورد تأكيد قرار دهد، برخورد ايران با قطعنامه 598 و بعدها با فاجعه سقوط هواپيماي ايرباس مؤيد اين موضوع ميباشد.
قطعنامه 598 تنها يك روز پيش از اولين اقدام امريكا در حفاظت از نفتكشهاي كويت در 30 تير 1366 تصويب شد و حضور نظامي امريكا در منطقه هيچ معنايي جز افزايش فشار به ايران به منظور پذيرفتن قطعنامه 598 نداشت. با وجود اين كه قطعنامه در شرايطي تصويب شد كه ايران به دليل در اختيار داشتن مناطق نسبتاً حساس در خاك عراق، از برتري قابل توجهي برخوردار بود ولي روح قطعنامه براي نجات عراق بود و بهگونهاي نسبتاً محسوس، نيمنگاهي نيز به ايران داشت. برابر تمهيداتي كه پيش از اين صورت گرفته بود چنين پيشبيني شده بود كه طرف امتناع كننده از پذيرش قطعنامه، با تحريم تسليحاتي تنبيه و تحت فشار قرار گيرد. جمهوري اسلامي ايران بر پايه ملاحظاتي كه وجود داشت، قطعنامه را رد نكرد و به روند مذاكره با دبيركل سازمان ملل روي توافق نشان داد و اين بدان معنا بود كه ايران راه ديپلماتيك را برگزيده است.
هم زمان با حضور آيتالله خامنهاي، رئيسجمهور وقت ايران در اجلاس عمومي سازمان ملل در شهريور 1366، ايشان در يك نشست مطبوعاتي با حضور اكثر رسانههاي جهاني كه در نيويورك برگزار شد، شركت كردند. ايشان در پاسخ به پرسش يك خبرنگار در مورد چگونگي تنبيه متجاوز فرمودند:
«ما نوع تنبيه را به هيچ وجه از پيش تعيين نميكنيم، اما اگر محكمهاي عادل برقرار شود، ما احكام آن محكمه را قبول خواهيم كرد.»
ايشان همچنين در پاسخ به پرسش ديگري كه عنوان شد آيا در چارچوب قطعنامه 598 امكان صلح وجود دارد؟ گفتند:
«يقيناً وجود دارد و ما فرمول استفاده از اين قطعنامه را براي رسيدن به آتشبس تهيه كرده و در اختيار دبيركل قرار دادهايم و نكته اصلي، تنبيه متجاوز است كه اگر اين مسئله حل شود، تمامي مسائل حل خواهد شد.»
اين اظهارات به روشني نشان ميداد كه ايران بر راهحل ديپلماتيك، به موازات ساير راهحلها و نيز پذيرش قطعنامه 598 بهصورت مشروط تأكيد داشت.
ايران ضمن پذيرش مشروط قطعنامه 598 با ادامه گفتگو با دبيركل سازمان ملل، تمهيداتي را براي تغيير ترتيب برخي از بندهاي قطعنامه پيگيري كرد. فعاليتهاي ايران مؤثر واقع شد و دبيركل طرحي را تهيه كرد كه به طرح اجرايي دبيركل مشهور شد. رئوس كلي اين طرح را، دبيركل در نامه مورخ 15 اكتبر 1987 ميلادي (23 مهر 1366) اعلام كرد.
پس از سفر دبيركل به تهران، شورايامنيت سازمان ملل به دبيركل مأموريت داد تا طرحي در زمينه اجراي قطعنامه 598 تهيه كند. طرح اجرايي دبيركل براي قطعنامه 598 با جابهجا كردن بعضي از بندهاي مستخرج از خود قطعنامه بود كه نظرات ايران را تا حدودي تأمين ميكرد، زيرا گام نخست در اجراي اين طرح، تشكيل كميتهاي براي تعيين متجاوز بود.
عراقيها كه با اين اقدام مخالف بودند در يك موضعگيري صريح، اعلام كردند، با هرگونه تفكيك و جابهجايي در بندهاي قطعنامه مخالف هستند. صدام علاوه بر موضعگيري فوق، در ديدار با وزيرخارجه ژاپن گفت: «موضع ايران را كه عراق بايد متجاوز شناخته شود و مجازات گردد، نخواهد پذيرفت.»
در نيمه آذر 1366 دبيركل سازمان ملل در پي مذاكره با نمايندگان ايران و عراق، در چكيده گزارش خود به شوراي امنيت اعلام كرد، مذاكرات به بنبست عملي رسيده است. در اين گزارش درمورد علل بنبست در مذاكرات آمده است:
«جمهوري اسلامي ايران به خاطر طرح مسئله غرامت و مرتبط كردن آن با مسئله عقبنشيني، از چارچوب قطعنامه 598 خارج شده است و عراق به دليل اعلام لزوم اجراي متوالي و بيوقفه آتشبس، عقبنشيني و مبادله كامل اسرا و يا لااقل، انفكاكپذير نبودن آتشبس و عقبنشيني، از طرح اجرايي دبيركل فاصله گرفته است.»
بنابراين گزارش، ايران و عراق هر يك به نوعي در ايجاد بنبست در روند مذاكرات مقصر قلمداد ميشدند. اين در شرايطي است كه عراق با فرض اينكه ايران با قطعنامه 598 مخالفت خواهد كرد، براي دستيابي به موضع بهتر سياسي، پذيرش قطعنامه را اعلام كرده بود ولي در عمل، با وجود اين كه از موضع ضعيفتري در صحنه نظامي برخوردار بود، به اين دليل كه تمام تمهيدات بينالمللي و منطقهاي براي نجات آن سازماندهي شده بود به مخالفت خود ادامه ميداد. در همان حال، اگرچه جمهوري اسلامي ايران قطعنامه را بهطور رسمي نپذيرفته بود، ولي با عدم رد آن و پذيرش گفتگو در چارچوب قطعنامه 598 و بر اساس طرح اجرايي دبيركل كه مصوب شوراي امنيت بود، عملاً براي گشايش در روند صلح با هدف تأمين منافع ايران تلاش ميكرد. بديهي بود آنچه كه موضع ايران را تقويت ميكرد، تنها برتري نظامي بر عراق با استقرار در بخشي محدود ولي حساس در خاك عراق بود. بيگمان اعلام آتشبس و عقبنشيني به مرزهاي بينالمللي، به منزله خارج كردن برگ برنده ايران براي مذاكرات بود بي آنكه هيچ تضميني براي تأمين خواستههاي ايران مبني بر اعلام عراق بهعنوان متجاوز و پرداخت غرامت وجود داشته باشد. مواضع يكسويه سازمان ملل در پشتيباني از عراق همچون هفت سال گذشته تا تصويب قطعنامه 598 و بياعتمادي ايران بهعملكرد و مواضع اين سازمان و همچنين موقعيت برتر نظامي ايران، باعث شد تا جمهوري اسلامي ايران شرايط خود را براي پايان بخشيدن به جنگ مورد تأكيد قرار دهد. بدون ترديد اگر جمهوري اسلامي در چنان وضعيتي بدون هيچ تضميني شرايط سازمان ملل را ميپذيرفت، اكنون مهمترين پرسشي كه مطرح ميشد، علل تاخير در پذيرش قطعنامه نبود، بلكه اين پرسيده ميشد كه چرا جمهوري اسلامي در شرايط برتر نظامي قطعنامهاي را پذيرفت كه نه تنها خواستههاي ايران را تضمين نميكرد، بلكه منافع طرف متجاوز را تامين ميكرد؟
پاسخ رسمي جمهوري اسلامي ايران به قطعنامه 598
پس از عقبنشيني ايران از برخي مناطق همچون حلبچه در 22 تير 1367، ادامه حملههاي عراق و تشديد فشار بينالمللي به ايران، سلسله جلساتي در داخل كشور با هدف اتخاذ تصميم نهايي درباره جنگ تشكيل شد. در نشست مشترك رؤساي سه قوه، مجلس خبرگان و شوراي نگهبان شرايط سياسي نظامي كشور مورد بررسي قرار گرفت. امام راحل نيز در روز پنجشنبه و جمعه، 23 و 24 تيرماه مشورتهايي را بهصورت جداگانه انجام دادند. ولي نشست اصلي بر اساس دستور امام و با حضور چهل تن از شخصيتهاي مهم كشور در روز شنبه 25 تير 1367، تشكيل شد. امام در پيامي به اين جلسه كه مرحوم حاج سيداحمد خميني قرائت كرد، ضمن بيان نظرات خود، تصميمگيري در مورد آينده جنگ را به جلسه واگذار كردند. چند روز پس از آن آقاي هاشمي در اين باره گفت:
«طي دو سه روزه گذشته، جلسات متعددي با حضور سران كشور تشكيل شده و جمعبندي تمام اين جلسات به حضور امام رسيده است. طي بحثهايي كه صورت گرفت، مجموعه شرايط، جمهوري اسلامي را به اين نتيجه رساند كه براي مصلحت انقلاب قطعنامه 598 پذيرفته شود...ايران تا به حال خواستار آن بود كه ابتدا كميته تعيين متجاوز تعيين شود ولي فعلاً با توجه به شرايط جديدي كه پيش آمده است، از آن شرط خود صرف نظر كردهايم... وقتي به ما اطمينان دادند كه تركيب كميته تعيين متجاوز بهگونهاي خواهد بود كه واقعاً به حق رسيدگي ميكند ما از شرط قبلي خود صرف نظر كرديم.»
بدين ترتيب، در جلسهاي كه به رياست رئيسجمهور وقت، آيتالله خامنهاي و با حضور مسئولان عاليرتبه كشور در 26 تير 1367 تشكيل شد، پايان جنگ با پذيرش قطعنامه 598 به تصويب رسيد و امام راحل بر آن صحه گذاشتند و پذيرفتند كه قبول قطعنامه به صلاح نظام و انقلاب است. در پي اين تصميم رئيسجمهور در نامهاي به دبيركل سازمان ملل نوشتند:
«ايران تصميم گرفته است كه رسماً قطعنامه 598 شوراي امنيت را به خاطر اهميتي كه براي حفظ جان انسانها، برقراري عدالت و صلح و امنيت منطقه و بينالمللي قائل است، بپذيرد.»
خاوير پرزدكوئيار، دبيركل سازمان ملل نيز روز دوشنبه اعلام كرد، ايران قطعنامه 598 را رسماً و بدون قيد و شرط پذيرفته است. وي بلافاصله از رئيس شورايامنيت درخواست كرد تا اعضاي شورايامنيت را براي مشورت گرد هم آورد. وي همچنين، اظهار اميدواري كرد كه يك هفته تا ده روز ديگر آتش بس برقرار شود
بازتاب پذيرش قطعنامه 598 در ايران
واحد پخش خبر راديو در ساعت 2 بعدازظهر 27 تير 1367 بدون هيچ مقدمهاي اعلام كرد، جمهوري اسلامي ايران قطعنامه 598 شورايامنيت را قبول كرده است. مردم، بهويژه رزمندگان و افراد حزب اللهي و متدين و تمام كساني كه در داخل و خارج كشور نسبت به نظام جمهوري اسلامي و انقلاب اسلامي تعلق خاطر داشتند، با انتشار اين خبر، شگفتزده و كاملاً غافلگير شدند و موجي از نگراني در ميان مردم پديد آمد. برابر گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، در نخستين ساعات حتي براي بسياري از مردم اين اقدام قابل قبول نبود و قطرات اشك و چهرههاي برافروخته آنها حكايت از همين مسئله داشت. همچنين بيشتر كساني كه خبر نيمروزي راديو را نشنيده بودند، بيانيه جمهوري اسلامي را شايعهاي بياساس و دور از سياست مسئولان خواندند. حتي شايعه شده بود كه به دليل فوت امام قطعنامه پذيرفته شده است!
واكنش اوليه مردم در داخل كشور حكايت از اهميت موضوع و نشاندهنده احساس ناباوري درباره آن بود. پيش از اين نيز، پس از سقوط فاو و بازپسگيري برخي از مناطق تصرف شده بهدست ارتش عراق، نوعي ابهام و ناباوري در ميان مردم ديده ميشد كه با اعلام موافقت ايران با قطعنامه 598 اين پديده در ابعاد گستردهتري بار ديگر آشكار شد. باورهاي مردم درخصوص جنگ كه حاصل تبليغات موجود مبني بر برتري قواي خودي و ضعف دشمن بود باعث شد به تدريج ميان درك مردم و واقعيات صحنه جنگ شكاف نسبتاً عميقي بهوجود آيد كه در نتيجه، برتري نظامي عراق در ماههاي پاياني و قبول قطعنامه 598 به وسيله ايران قابل فهم و هضم نبود.
با توجه به اهميت تبيين پذيرش قطعنامه 598 براي مردم، رهبر فقيد انقلاباسلامي، امام خميني (ره) در پيام استقامت كه به مناسبت فرا رسيدن ايام حج تنظيم شده بود، توضيحاتي را فرمودند كه بيشك موجب توجيه و التيام مردم، بهويژه رزمندگان اسلام شد كه در غير اين صورت، امكان مهار اوضاع در داخل كشور و جبهههاي جنگ بسيار دشوار ميشد.
امام (ره) در اين پيام در مورد علت قبول قطعنامه فرمودند:
«قبول قطعنامه كه حقيقتاً مسئله بسيار تلخ و ناگواري براي همه و خصوصاً براي من بود، اين است كه من تا چند روز قبل معتقد به همان شيوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و كشور و انقلاب را در اجراي آن ميديدم، ولي به واسطه حوادث و عواملي كه از ذكر آن فعلاً خودداري ميكنم و به اميد خداوند در آينده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامي كارشناسان سياسي نظامي سطح بالاي كشور كه من به تعهد و دلسوزي و صداقت آنان اعتماد دارم با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع كنوني آن را به مصلحت انقلاب و نظام ميدانم.»
امام در اين پيام علل پذيرش قطعنامه را تغيير شرايط بيان كردند ولي به دليل مصالحي از ذكر آن خودداري و اظهار اميدواري كردند در آينده روشن شود.
امام در آن وضعيت ملتهب و دشوار براي جلوگيري از تشديد چند دستگي و بحران در كشور، بهترين روش را انتخاب كرده و از بيان مسائلي كه بخشي از آنها ريشه در گذشته داشتند، خودداري كردند تا جمهوري اسلامي ايران بتواند استراتژي جديد خود را كه ناشي از وضعيت سياسي نظامي جديد بود به خوبي پيگيري كرده و به موفقيت برساند و اين هدف جز با وحدت و انسجام داخلي دستيافتني نبود.
امام در بخش ديگري از پيام خود با توجه به ضرورت پشت سر نهادن اين مرحله حساس، فرمودند:
«در اين روزها ممكن است بسياري از افراد به خاطر احساسات و عواطف خود صحبت از چراها و بايدها و نبايدها كنند كه هر چند اين مسئله بهخوديخود يك ارزش بسيار زيباست، اما اكنون وقت پرداختن به آن نيست.»
امام بار ديگر با تعبير ديگري درباره تلخي پذيرش قطعنامه فرمودند:
«قبول اين مسئله (قطعنامه) براي من از زهر كشندهتر است، ولي راضي به رضاي خدايم و براي رضايت او اين جرعه را نوشيدم.»
سپس امام اظهار اميدواري كردند، تلخي اين روزها به شيريني فرج حضرتبقيهالله (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء ) و رسيدن به لقاي حق جبران شود.
برقراري آتش بس
پس از پذيرش رسمي قطعنامه 598، از طرف ايران و انجام مذاكرات با دبيركل سازمان ملل متحد، آتش بس ميان طرفين از تاريخ 29 مرداد 1367، (20 اوت 1988) برقرار شد. شوراي امنيت سازمان ملل متحد در تاريخ 18 مرداد 1367 قطعنامه 619 را تصويب كرد كه به موجب آن، گروه ناظران نظامي ايران و عراق و سازمان ملل متحد (يونيماك) تشكيل و عازم مرزهاي ايران و عراق شد. نيروهاي يونيماك حدود 400 نفر بودند كه از 25 مليت مختلف تشكيل شده بود و در دو كشور مستقر شدند. وظايف نيروهاي يونيماك عبارت بود از:
1- تأييد، تحكيم و نظارت بر آتش بس
2-نظارت بر عقبنشيني نيروها به مرزهاي شناخته شده بينالمللي
3- كمك به طرفين براي حل مسايل محلي كه احتمالاً در مورد تعيين دقيق خطوط مرزي و عقبنشيني به مرزهاي بينالمللي و يا تيراندازي اتفاقي پديد آيد.
4- كمك به طرفين براي ايجاد يك منطقه حايل در طول مرزهاي دو كشور
آغاز مذاكرات صلح
نخستين دور مذاكرات صلح بين ايران و عراق با نظارت سازمان ملل متحد، در سوم شهريور 1367، به طور رسمي در ژنو آغاز شد. در اين مذاكرات دولت عراق دو پيش شرط را مطرح كرد:
1- لايروبي اروند رود
2- آزادي كشتيراني در خليج فارس
ايران اعلام نمود كه نه پيش شرطي دارد و نه پيش شرطي را از طرف مقابل ميپذيرد. عراق با در اختيار داشتن بخشي از خاك ايران، تصور مي كرد كه ميتواند براي گرفتن امتياز، ايران را تحت فشار قرار دهد. از طرف ديگر، طرح آزادي كشتيراني در خليج فارس، مطابق با درخواست دولتهاي غربي بود و به همين جهت از عراق حمايت مي كردند.
به علت پافشاري عراق در مورد درخواستهايش و عدم پذيرش آن از طرف ايران، پيشرفتي در مذاكرات صورت نگرفت. از اين رو براي شكست بنبست مذاكرات، دبيركل سازمان ملل متحد در 9 مهر 1367، طرحي مشتمل بر 4 ماده به شرح زير به دولتين ايران و عراق پيشنهاد كرد :
1- آزادي كشتيراني در خليج فارس
2- دادن اولويت به حل و فصل مسئله شطالعرب (اروند رود)
3- توافق در مورد مراحل مبادله اسراي جنگي
4- عقبنشيني نيروهاي دو كشور به مرزهاي بينالمللي
دبيركل سازمان ملل، در اين طرح خواستهاي عراق را مورد توجه قرار داده بود، اما اين طرح نيز با شكست مواجه شد. به دنبال آن، دبيركل، «يان الياسون» نماينده ويژه ي خود را مأمور پيگيري اجراي قطعنامه 598، نمود. وي در سالهاي 1367 و 1368، دو بار به تهران و بغداد سفر كرد، اما نتوانست موافقت دولتين ايران و عراق را براي آغاز مذاكرات صلح و اجراي قطعنامه 598، به دست آورد.
ايران در سال 1368، براي شكستن بنبست مذاكرات، پيشنهاد عقبنشيني همزمان نيروها و مبادله اسرا را مطرح كرد، اما عراق بار ديگر پيشنهاد عقبنشيني نيروها را به مرزهاي بينالمللي موكول به حل مسئله اروند رود كرد، و اعلام داشت:
تا زماني كه ايران حق حاكميت عراق بر اروند را نپذيرد، عقبنشيني انجام نخواهد شد.
دولت عراق در اتخاذ اين موضع از حمايت كشورهاي عربي نيز برخوردار بود. در قطعنامه كنفرانس سران عرب در مراكش در خرداد 1368، آمده است:
كنفرانس، همبستگي كامل خود را با عراق جهت حفظ وحدت و يكپارچگي خاك خود و حاكميت عراق بر شطالعرب (اروندرود) مورد تاكيد قرار ميدهد. اين مسئله در اجلاس كميته دائمي همكاريهاي عربي ـ افريقايي در كويت نيز تكرار شد.
حمايتهاي يك طرفه ي رهبران عربي از عراق موجب پافشاري اين كشور در مواضع خود و در نتيجه ادامه بنبست مذاكرات صلح شد. علاوه بر آن برخي از دولتهاي غربي نيز منافع خود را در ادامه بنبست مذاكرات صلح مي ديدند. دولتهاي مذكور به ويژه امريكا، خواستار ادامه حالت «نه جنگ نه صلح» تا زماني كه تغييري در سياست خارجي ايران نسبت به غرب مشاهده نشود، بودند.
در اين ميان دولت شوروي سابق، از اجراي قطعنامه 598، حمايت ميكرد و خواستار خروج نيروهاي عراقي از اراضي اشغالي بود. گنادي گراسيموف سخنگوي وزارت خارجه شوروي در خرداد ماه سال 1368، اظهار داشت:
شوروي از قطعنامه 598، سازمان ملل حمايت ميكند و تأكيد دارد كه نيروهاي عراق بايد ضمن خروج از سرزمينهاي ايران در نوار مرزي قرار داد 1975، الجزاير استقرار يابند.
پذيرش مجدد عهدنامه 1975 الجزاير
12 روز بعد از اشغال كويت، يعني در 24 مرداد 1369 (14 اوت 1990) راديو بغداد نامه رئيس جمهوري عراق مبتني بر پذيرفتن عهدنامه 1975 را قرائت كرد. در اين نامه خطاب به رئيس جمهور ايران آمده است:
"با اين تصميم ما، ديگر همه چيز روشن شده و به اين ترتيب همه ي آنچه را كه ميخواستيد و بر آن تكيه ميكرديد، تحقق مييابد و ديگر اقدامي جز مبادله اسرا باقي نميماند".
به دنبال اقدام ياد شده، عقبنشيني نيروهاي عراقي از خاك ايران در مدت 5 روز به مرزهاي بينالمللي انجام شد. در اين زمان عراق 2363 كيلومتر مربع از اراضي ايران را در اشغال خود داشت. شهرهاي مهران، قصر شيرين، خسروي، نفت شهر، سومار، مناطق باويسي، موسيان، كوشك، شلمچه، ارتفاعات كله قندي، كنجان چم، ارتفاعات قلاويزان، طلائيه، فكه و شرهاني از جمله شهرها و مناطق تحت اشغال نيروهاي عراقي بود. با اين حال عراقيها برخي از مناطق را هم چنان در اشغال خود نگاه داشتند. وسعت اين مناطق حدود 600 كيلومتر مربع بود و عراق مدعي بود كه: به موجب معاهده ي 1975، ايران بايد مناطق ميمك، زين القدس و سيف سعد را به عراق واگذار كند و شاه از واگذاري اين مناطق به عراق خودداري كرده بود.
يكي از بهانههاي عراق براي لغو عهدنامه 1975 و تجاوز به ايران در سپتامبر 1980، همين مسئله بود. اين مناطق در ابتداي جنگ به اشغال نيروهاي عراقي درآمد. وسعت اين مناطق به گفته عراق حدود 300 كيلومتر مربع است. در حالي كه دو برابر اين رقم ميباشد. به دنبال اعلام عقبنشيني عراق، هيأتي تحت عنوان «هيأت نظارت بر عقبنشيني، پاكسازي ميادين مين، تعيين محل و نصب ميلههاي مرزي جديد» براساس عهدنامه 1975، بود. به موجب عهدنامه مذكور 750 ميله مرزي در طول 1250 كيلومتر مرزهاي دو كشور نصب شده بود. در طول جنگ حدود 450 ميله مرزي جا به جا و يا تخريب شد و فقط 250 ميله مرزي سالم برجا ماند. مختصات اين ميلهها در ضميمه پروتكل مربوط به علامت گذاري مجدد مرز زميني بين ايران و عراق 1975، آورده شده است. به همين جهت بر اساس اسناد مذكور و نقشههاي موجود، محل نصب اين ميلهها مشخص ميباشد.
اكنون كه سالها از پذيرش اين قطعنامه ميگذرد و نسل جديد جامعه ايران پرسشها و ابهاماتي راجع به طولانيترين جنگ تاريخ ايران دارد، چرا جنگ آغاز شد، چگونه ادامه يافت و چرا به پايان رسيد؟
..........................................................................................
منبع: www.ido.ir
شنبه 6 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-