واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: آيا اقتصاد بازار ميميرد؟
در حالي كه شبكه سيانان اعلام كرده مناظره جمعهشب باراك اوباما و جان مككين در اين شبكه انجام خواهد شد، ستاد انتخاباتي مككين اعلام كرده، شايد وي در اين مناظره شركت نكند، علت اين غيبت هم به احتمال حضور مككين در واشنگتن در خصوص كمك به برنامه حمايت اقتصادي كاخ سفيد مربوط ميشود.
روزنامه اعتماد ملي در قسمت سرلوحه خويش مي نويسد: در حركتي ديگر نيكلا ساركوزي در نشست اقتصادي تولون فرانسه اعلام كرد، بحراني كه اقتصاد جهاني را در بر گرفته ممكن است به قيمت نابودي اقتصاد بازار آزاد تمام شود! اظهارنظر ساركوزي از آنجا كه وي يك راست سنتي است و اينك رياست دو كرسي بسيار مهم جهاني يعني رياست بر كاخ اليزه و رياست دورهاي اتحاديه اروپا را عهدهدار است بسيار بااهميت ميباشد. آيا به راستي عمر اقتصاد بازار آزاد سر آمده است؟ آيا صداي خرد شدن اقتصاد عصر جهاني شدن به گوش ميرسد؟
آيا اين تحولات به معناي تحقق پيشبيني كارل ماركس در قرن نوزدهم است؟ آنجا كه گفته بود اقتصاد سرمايهداري در درون خود حامل بحران است؛ هرگاه بحراني كنترل ميشود، بحرانهاي آتي خردكنندهتر هستند. تحليل ديالكتيكي او از اقتصاد بورژوازي دربرگيرنده جبر تاريخي و تفسير دگماتيستي از تاريخ بشريت بود. اما نظريهپردازان ليبرال چندان با اين امر موافق نبودند. جان مينارد كينز با ابداع نظريه بازارهاي حاشيهاي بر اين مدعا بود كه اقتصاد سرمايهداري ميتواند بحرانها را از خود دور و با انتقال آن به بازارهاي حاشيهاي فضاي تنفسي براي خود ايجاد كند.
اما هستند نظريهپردازاني كه اتفاق و شوك موجود را نه به معناي نابودي بازار اقتصاد كه به معناي پايان يك سبك و يا مكتب اقتصادي كه ميتوانيم با عنوان اقتصاد اتريشي از آن ياد كنيم، ميدانند. وليچه پيشبيني ساركوزي درست باشد چه غلط و چه مناظره مككين و اوباما در سايه اين اتفاق بزرگ برگزار شود يا نشود، بايد بپذيريم كه جهان با يكي از بزرگترين بحرانهاي اقتصادي خود روبهرو شده است. دولت آمريكا اعلام داشته معادل 700 ميليون دلار به بازار مالي آمريكا كمك كرده است. دولت انگلستان در هفته گذشته 30 ميليارد پوند به بازار بريتانيا تزريق كرده است.
اتحاديه اروپا بالغ بر 200 ميليارد يورو به بازار پول پمپاژ كرده است. دولتهاي عربي با نقشي كه در بازارهاي غرب دارند، حدود 200 ميليارد دلار از كيسههاي ذخيره خود به بازار سرازير كردهاند. به اين فهرست اقدامات ژاپن، چين، كرهجنوبي و ديگر دولتهاي آسياي جنوبشرقي ازجمله تايوان و مالزي را نيز بايد اضافه كرد. به زبان سادهتر حدود 2000 ميليارد دلار به اقتصاد جهاني كمك شده اما بازار همچنان شكننده است.
جورج بوش رئيسجمهور آمريكا كه خود يكي از عوامل اصلي پيدايش بحران است، در جلسه مشترك با كانديداهاي دو حزب جمهوريخواه و دموكرات با صراحت اعلام كرده، چهبسا شرايط بسيار وخيمتر و پيچيدهتر از بحران مالي دهه 30 در آمريكا شود! اين حجم تزريق پول به بازار نشان ميدهد كه اقتصاد ديگر تنها مولفه تاثيرگذار در اين بحران نيست. اقتصاد جهاني با يك مشكل پيچيده روبهرو شده است، لذا سياستهاي تكمضرابي از جمله اقدامات صرفا مالي و پولي نميتواند آن را نجات دهد. در اين ميان عوامل اجتماعي، سياسي، بينالمللي و فرهنگي به مولفههايي بسيار شگرف بدل شدهاند.
از آنجا كه مشكل پيچيده شده، راهحلها نيز نميتوانند ساده و بسيط باشند. هرچند ريشه بحران به شكست فرآيند وام در بخش مسكن در آمريكا بازميگردد اما نبايد فراموش كرد كه دولت جورج بوش با سياست ابلهانه و جنگطلبانه خويش در تسريع وضعيت فوق نقش داشته است. بالغ بر 2 هزار ميليارد دلار در سالهاي اخير از توان اقتصادي آمريكا صرف جنگهاي افغانستان و عراق شده است. اقتصاد بيمار آمريكا هزينه جنگ را پرداخت.
دولت در آغاز تلاش كرد تا با سرشكن كردن آن به بخشهاي مختلف از حجم فشار بكاهد. اينك در حالي كه اقتصاد همه جهان درصدد تامين اين حفره بزرگ در اقتصاد آمريكا است، شرايط جهاني نيز به بحران دامن ميزند. اين نمونه روشن تاثير اقتصادها در عصر جهاني شدن است. در كمتر از 24 ساعت، منحني زلزله اقتصادي از نيويورك ميتواند به سنگاپور و دبي برسد. با اين همه بايد اميدوار بود اقتصاد جهاني بتواند اين بحران را پشتسر نهد، در غير اين صورت كشورهاي جهان سوم اولين قربانيان آن هستند
شنبه 6 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 254]