واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: گفتوگو با عزتالله و مجيد انتظامي در آستانه اجراي سوئيتسمفوني در هفته دفاع مقدس؛فصل عاشقانه انتظاميها
پدرهاي زيادي هستند كه عاشق پسرانشان هستند. پسران زيادي هم هستند كه پدران خود را ميپرستند اما عشق پدر و فرزندي ميان عزتالله و مجيد انتظامي از جنس ديگري است. اين روزها براي بار ديگر فرصتي فراهم شد تا اين پدر و پسر را در يك محل ديدار كنيم. بهانهمان براي اين ديدار، تمرينات اين دو در اجراي جديد سوئيت سمفوني در تالار وحدت بود.
قرار است اين سوئيت سمفوني از روز پنجشنبه اين هفته همزمان با هفته دفاع مقدس به مدت 9 شب در تالار وحدت اجرا شود. تفاوت عمده اجراي امسال با اجراي سال قبل، حضور عزتالله انتظامي، مريلا زارعي و حبيب رضايي به عنوان راويان اين سوئيت سمفوني است. روز تمرين به وضوح آثار خوشحالي در چهره مجيد انتظامي پيدا بود. شايد يك دليل عمده اين خوشحالي آن بود كه پدرش امسال در اين سوئيت سمفوني در نقش راوي حضور خواهد داشت. از طرف ديگر همسر انتظامي كه سال گذشته در سفر به سر ميبرد، امسال يكي از نوازندگان اركستر 100 نفري اوست و قرار است ساز هارپ بنوازد. همه اين عوامل دست به دست هم داده تا مهرماه امسال را به ماه خاطرهانگيزي براي مجيد انتظامي مبدل كند. مهرماه براي ايرانيان هم خاطرات زيادي را تداعي ميكند؛ خاطرات روزهاي جنگ و دفاع را. در سوئيت سمفوني اين فصل را با من بخوان در كنار انتظامي و نوازندگان اركستر 100 نفري او، يك گروه تئاتر به سرپرستي حسين پارسايي هم بخش نمايش را تكميل ميكنند. شبهاي پاييزي شروع شده و پاييز براي ايرانيان فصل يادآوري است؛ يادآوري روزهاي جنگ و دفاع، روزهاي مقاومت و پايداري.
جناب استاد انتظامي، سال گذشته شما تماشاگر سوئيت سمفوني اين فصل را با من بخوان بوديد و امسال بازيگر آن هستيد. چه شد كه تصميم گرفتيد پس از 30 سال روي صحنه برويد؟
بايد بگويم كه من در اين سوئيت سمفوني بازيگر نيستم. قرار است به مدت يك ربع تا ده دقيقه در مقام يك راوي به گذشته خودمان نگاه كنم و تحولي را كه اركستر سمفونيك پيدا كرده است بازگو كنم. همچنين روايتي از گذشته خودمان در زمان جنگ ارائه دهم كه كسي به آن توجهي نداشته است. توجهم به ايثارگران پنهان جنگ است. ايثارگران آشكار كه معلوم است كه هستند، يك عده ايثارگر پنهان هستند كه من در قطعه به آنها ميپردازم.
آيا خودتان تجربهاي از زمان جنگ داريد؟
زمان موشكباران تهران را خوب به خاطر دارم. يادم ميآيد آن زمان چندين مرتبه به پناهگاههايي سر زدم كه براي حفاظت از جان مردم در نقاط مختلف تهران ساخته شده بود، يكي از اين پناهگاهها در ساختمان آاسپ بود.
هيچوقت پيش نيامد كه فيلمي جنگي بازي كنيد؟
من تنها در يك فيلم جنگي با نام بازي كردم و در فيلم ديگري بازي نكردم چراكه كسي از من نخواست در فيلمي جنگي ايفاي نقش كنم.
استاد انتظامي چه انگيزهاي در خود احساس كرديد كه در اجراي دوم سوئيت سمفوني اين فصل را با من بخوان با فرزند آهنگسازتان همكاري كنيد؟
انگيزه من زماني قوت گرفت كه سمفوني ايثار را شنيدم. سال گذشته در اجراي اول سوئيت سمفوني وقتي اين سمفوني را شنيدم، پيش خود فكر كردم كه مردم فقط ايثار را ميشنوند اما شايد نتوانند به عمق آن پي ببرند. ايثار را در فرهنگ لغت دنبال كردم، ديدم اين معنا براي آن نوشته شده است:
به هر حال جان انسان ارزندهترين هديهاي است كه خداوند به انسان بخشيده است. چقدر مهم است كه يك انسان اين هديه ارزنده را فداي ديگري كند. از طرف ديگر طي همين جنگ جوانان زيادي ايثار كردند و جان خود را در راه وطن و دين خود اهدا كردند. من البته نميخواهم شعار بدهم، به جايي هم وابسته نيستم، اينها چيزهايي هستند كه من به عنوان يك انسان ديدهام. اين بود كه تصميم گرفتم در اجراي دوم سوئيت سمفوني، قطعه ايثار را روايت كنم.
فكر ميكنيد عكسالعملتماشاگران نسبت به حضورتان در ميان راويان اين سوئيت سمفوني بعد از 30 سال چطور باشد؟
ببينيد اين كار اول من است و نبايد درباره آن غلو كنيم. به هر حال من منتظر هستم اجراها آغاز شود تا ببينم عكسالعملتماشاگران به چه نحو است. شايد بهتر باشد كه همه تفسيرها را به زمان بعد از اجرا موكول كنيم.
آقاي انتظامي، شما بر اساس چه تفكري سراغ موسيقي جنگ رفتيد؟
من به مقوله جنگ آنجا كه به موسيقي ربط دارد، پرداختهام. ميدانيد قطعاتي كه در اين سوئيت سمفوني اجرا ميشوند، موسيقي فيلم هستند. من سعي كردهام به مقوله جنگ از نگاه جهاني و بينالمللي آن بپردازم و از هارمونيهاي اركستر بزرگ استفاده كنم. قطعا در اين حالت نتيجه كار براي همه مردم دنيا قابل فهم خواهد بود و ميتوان آن را در تمام دنيا اجرا كرد. به هر حال زبان موسيقي يك زبان بينالمللي است و من فكر كنم با توجه به بياني كه در اين سوئيت سمفوني در نظر گرفتهام، بتوان آن را در همه دنيا اجرا كرد.
فكر ميكنم بايد كمي صحبتم را بشكافم. ما در عرصه موسيقي جنگ امثال صادق آهنگران و غلام كويتيپور را داريم كه دو خواننده بومي خوزستان بودند و براساس موسيقي بومي آنجا ميخواندند. آنها در حقيقت اين موسيقي را با جنگ انطباق دادند. موسيقي زادگاهشان را به شناسنامه موسيقي جنگ مبدل كردند، در حالي كه شما در مقام يك آهنگساز شهري توانستيد شناسنامه تازهاي براي اين موسيقي بسازيد.
ببينيد اينها همگي موسيقي فيلم هستند. من مستقيما قطعهاي براي جنگ نساختهام. غير از قطعه و سمفوني بقيه قطعات و آهنگهايي كه شما گوش كردهايد موسيقي متن هستند. اگر شما به اين تفكيك توجه كنيد بهتر به جوابتان ميرسيد. در مورد اجراي پيشرويمان هم در حقيقت ما سعي كرديم اين قطعات را در هفته دفاع مقدس در قالب يك سوئيت سمفوني اجرا كنيم.
تفاوت اجراي امسال با اجراي سال گذشته، فقط در بخش نمايش و به كارگيري بازيگران مطرح سينما است يا در ساختار اركستر و سازبندي هم تغييراتي دادهايد؟
نه، فقط در بخش نمايش نيست. در ساختار اركستر هم تغييرات جديدي دادهام. سال گذشته وقتي سوئيت سمفوني را اجرا ميكرديم جاهايي حس ميكردم آن جواب لازم را كه بايد بدهد، نميدهد. حالا به خاطر صدابرداري بود، يا به خاطر فرم تالار نميدانم. در ضمن امسال تغيير ديگري هم داديم و ميانپردههايي را كه سال گذشته با پيانو اجرا كرديم، با سازهاي مختلف مثل گيتار اجرا ميكنيم.
انتقادهايي كه سال گذشته به سوئيت سمفوني شد بيشتر به بخش آن مربوط بود.آيا حضور پدرتان در كنار مريلا زارعي و حبيب رضايي براي تقويت اين بخش بوده است؟
من معتقدم تمام تلاش اين گروه 300 نفره آن است كه تماشاچي راضي از سالن بيرون برود. فرقي هم نميكند كه گروه نمايش در اين رضايت سهم داشته باشد، يا گروه اركستر.
آن چيزي كه به نوعي شناسنامه موسيقي جنگ محسوب ميشود بيشتر در موسيقي فيلمهاي ماندگاري همچون دوئل، بوي پيراهن يوسف، آژانس شيشهاي و از كرخه تا راين مشهود است. به نظر ميرسد موسيقي اين فيلمها از لحاظ قدرت و تاثيرگذاري به پاي موسيقي فيلمهاي ديگري كه در اين حوزه ساختهايد (مثل عقابها، كانيمانگا و...) نميرسد.آيا خودتان با اين نظر موافقهستيد؟
به هر حال نوع ساختار موسيقي فيلمهايي همچون عقابها، كانيمانگا و... با موسيقي فيلمهايي كه شما به آنها اشاره كرديد، فرق دارد. سينماي ما اوايل انقلاب بيشتر رفته بود سراغ اكشن و در حقيقت تقليدي از فيلمهاي آمريكايي محسوب ميشد كه با صحنههاي فرار و گريز و حادثه همراه بود. به مرور اين نوع سينما جايش را به يك نوع سينماي عاطفي داد. در اين سينماي جديد، ديگر فقط صحبت از زد و خورد و جنگ نبود؛ پسزمينهها و بقاياي جنگ هم مهم بود. در اين سينما شاهد مجروحان شيميايي جنگ، خرابيها، خانوادههاي از هم پاشيده، كودكان يتيم و ... هستيم. در حقيقت رنگ سينماي جنگ عوض شد و به طرف عاطفي شدن حركت كرد. در نتيجه موسيقي اين نوع فيلمها هم به سمت عاطفي شدن رفت و بيشتر حسي عاطفي به خود گرفت.
شما در فيلمهاي زيادي با ابراهيم حاتميكيا همكاري كردهايد. حضور اين فيلمساز را در عرصه سينماي جنگي چطور ميبينيد؟
حضور حاتميكيا صددرصد تاثيرگذار بوده است. به هر حال كارگردان است كه طرح اوليه فيلم را ميريزد، درست مثل آهنگساز كه طرح اوليه موسيقي را ميريزد. سينما هم اين حالت را دارد.
در صحبتهاي قبليتان از علاقه خود به موسيقي فيلم دوئل ياد كردهايد. چرا نتوانستيد در اجراي جديد سوئيت سمفوني اين قطعه را هم اجرا كنيد؟
ما ميخواستيم قطعه دوئل را هم اجرا كنيم منتها به خاطر اينكه سازهاي محلي مورد استفاده در اين قطعه را نداشتيم و تنظيم آن هم براي اركستر طولانيتر بود و زمان ميبرد، لاجرم آن را براي آينده گذاشتيم. اين را هم بگويم من قطعات زيادي ساختهام كه به همين زيبايي بوي پيراهن يوسف و از كرخه تا راين هستند ولي موفق نشدم آنها را آماده كنم.
در سازبندي و ساختار قطعاتي كه ميسازيد، نوآوريهايي ميبينيم، مثل استفاده از افكتهاي انساني (هايهاي، هويهوي، سوت زدن، كل زدن بختياريها) يا به كار بردن سازهاي بومي همچون دمام، كوزه، دف، ني و... اين كار در اركسترهاي سمفونيك سابقه ندارد. چطور به اين نوآوريها رسيديد؟
من هميشه صحبتم اين بوده كه كارمان تازه باشد و بعد تجربي آن هم حفظ شود. معتقدم هنرمند بايد مثل موم به هر شكلي درآيد. ما شايد بتوانيم نوآوريهايي را كه شما به آنها اشاره كرديد، از طريق خود اركستر و نوازندگان آن هم ايجاد كنيم اما ديگر آن حس و حال و رنگ اوليه را ندارد. در عين حال يكي ديگر از اهدافم براي اين كار اين بوده كه اجرا بومي باشد.
سال گذشته آرزو داشتيد كه اين سوئيت سمفوني در خارج از كشور هم اجرا شود، آيا اين آرزو تحقق پيدا كرده است؟
دلم ميخواست حالا كه چنين زحمتي انجام شده و سرمايه و زمان زيادي براي اين سوئيت سمفوني صرف شده، بتوانم آن را در خارج از تهران هم اجرا كنم، بهخصوص از اين جهت كه بد نيست فرهنگ انقلابمان را در خارج از ايران هم منتشر كنيم. تا حالا كه اين فرصت فراهم نشده ولي اميدوارم اين اتفاق روزي بيفتد.
جناب استاد انتظامي، براي ما جالب بود كه شما سال گذشته هر شب در اجراهاي فرزندتان حضور داشتيد. چه احساسي هر شب شما را به اين تالار ميكشاند؟
خب بله، من واقعا دلم ميخواست تمام شبهاي آن اجرا در تالار باشم. احساس ميكردم حيف است نيايم چون يك چيزي را از دست ميدهم. مجيد سالها پيش در اركستر سمفونيك كار ميكرد و مرتب در گروههاي مختلف اجرا داشت. وقتي انقلاب شد ما مدتها او را نميديديم!
نگاهتان به موسيقي فيلمهايي كه فرزندتان در عرصه موسيقي جنگ ساخته چيست؟
زماني كه موسيقي فيلم را ساخته بود، يك روز كاست آن را در ماشين برايم گذاشت. فيلم را هنوز نديده بودم. وقتي موسيقي را شنيدم، يك لحظه مبهوت شدم، بغض كردم. گفتم مجيد، اين موسيقي خيلي تراژيك است! گفت آره، بايد تا آخر آن را بشنوي. بههر حال اين از استعداد خود او بوده، خودش فعاليت كرده و به اين موقعيت رسيده است. من تنها فكري كه داشتم اين بود كه فرزندم موزيسين شود. فكر ميكنم در اين عرصه موفق بوده است. حماسه خرمشهر را ساخته، بوي پيراهن يوسف را. همچنين كه كار قشنگي است.
آقاي انتظامي، چندي پيش گفته بوديد نگرانيام از اين است كه پدرم در بخش مربوط به خود آنقدر هيجان توليد كند كه مردم براي دقايقي فراموش كنند براي ديدن يك كنسرت آمدهاند! اين را به طنز گفتيد يا به جد؟
پدر من بعد از 30 سال روي صحنه ميآيد. صحبتم اين بود شايد موقع اجرا آنقدر غرق گفتههايش شوم كه يادم برود رهبر اركستر هستم و بعد از آن بايد موزيكي را شروع كنم. به هر حال ميدانيد كه ايشان بيشتر جملات خود را به شكل بداهه خواهند گفت. يك سناريوي از پيش تعيينشده ندارند كه از روي آن بخوانند. البته همه اين صحبتها براي اين است كه من به پدرم علاقه زيادي دارم و حضورش هم براي من، هم براي بچههاي اركستر و هم گروه نمايش گرامي و بزرگ است. همه اين كارها براي آن است كه تماشاگر راضي از در سالن بيرون برود. اميدوارم اين اتفاق بيفتد.
آقاي انتظامي، در خاطرم هست سال گذشته همسرتان به دليل مسافرت در اجرا حضور نداشت و ميگفتيد احساس تنهايي ميكنيد. امسال گويا ايشان هم در گروه هستند، چه حسي داريد؟
بله، سال گذشته همسرم حضور نداشت ولي امسال حضور دارد و در اركستر سمفونيك نوازنده ساز هارپ است. از اين بابت خيلي خوشحالم.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
چهارشنبه 3 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 171]