واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: پاورقي آشتي اسلام، دموكراسي و غرب
يورابي وزير جنگ شد و رهبري مجمع احياء شده را به دست گرفت تا قانون اساسياي را به تصويب برساند كه قدرت نظارت بر بودجه، قانونگذاري و دولت را به اين مجمع دهد ـ به عبارتي ديگر دست به ايجاد پارلماني كارآمد و مفيد زد. انگليسيها و فرانسويها كه با احتمال قريب به يقين، برقراري دموكراسي در مصر را امري قطعي ميديدند، مداخله و يورابي را سرنگون كردند. يورابي به اسكندريه (airdnaxelA) كه در آنجا از حمايت سياسي مستحكمي برخوردار بود، گريخت و مردم به پشتيباني از يورابي و حمايت از دموكراسي مصر به خيابانها ريختند. وقتي نيروي دريايي انگليس سد آتش وحشيانهاي را عليه اسكندريه ترتيب داد، يورابي جسورانه بر تشكيل حكومت مستقل در مصر تأكيد ورزيد و در واقع عليه بريتانياي كبير، ابرقدرت دورة استعمار، اعلام جنگ نمود. تعجبي نداشت كه، انگليس ـ قدرت بزرگ در زمين و دريا در آن دوران ـ زحمت چنداني براي سركوبي نيروهاي مصري نكشيد. سپس كلنل يورابي مردمگرا و دموكرات را تبعيد كرد و ملكتوفيق فرمانبردار را دوباره بر پادشاهي نشاند كه وي تا دهة بعد همانند ديكتاتوري مستبد بر سر قدرت باقي ماند.
اين الگوي مداخلة در مصر و سلطة انگليسيها تا هزارة جديد ادامه يافت. مجمع قانوني غير منتخبي در سال 3191 جايگزين مجمع مشورتي منتخب شد. وقتي عثمانيها در آغاز جنگ جهاني اول از آلمان حمايت كردند، انگليس به طور يكجانبه مصر را كشور تحتالحماية انگليس اعلام كرد و سلسلهاي از فرمانروايان دست نشاندة مطيع را به قدرت رساند. انگليسيها به منظور جلوگيري از ظهور دوبارة توسعة دموكراتيك و به ويژه اجتناب از تشكيل احزاب سياسي، تجمع بيش از 5 نفر را ممنوع اعلام و سيلي از سربازان انگليسي را روانة مصر كردند.
اعلام مصر به عنوان كشور تحت الحماية انگليس و تلاشهاي انگليس براي ممنوع كردن مصاحبه و سخنراني آزاد، بازتاب قابل توجهي در جامعة مصري داشت. در سال 8191 وكيل عاليرتبهاي به نام سعد ضغلول (lulhgaZ daaS) از انگليس تقاضاي استقلال كرد. وي در پاسخ به رد خواستههايش، حزب وفد (معادل عربي نمايندگان) مليگرا را تشكيل داد. او حمايت گسترده از وفد را كه منجر به سقوط دولت سلطنتي طرفدار انگليس شد، سازماندهي كرد. در جواب انگليسيها سعي كردند ضغلول را تبعيد كرده و حزب سياسي نوپايش را متلاشي كنند، اما اين تلاشها براي سركوبي ناسيوناليسم مصري، با افزايش گستردة تظاهراتهاي خياباني با شكست مواجه شدند.
انگليس بر خلاف اين وضعيت اعتراض مردمي، تصميم گرفت كه به مصر استقلال دهد. اما، لندن چهار حق اساسي درنظر گرفت كه به عقيدة بسياري، مصر را به يك كشور تحتالحماية دوفاكتو تبديل كرد: اختيار حفظ ارتباطات و كنترل كانال سوئز؛ حق پشتيباني از مصر (كه توجيهي قانوني براي اشغال مصر توسط انگليس در جنگ جهاني دوم شد) ؛ حق محافظت از خارجيها ؛ و حق تعيين اين مسأله كه آيا سودان كشوري مستقل است يا بخشي از مصر.
ملك فهد (dhaF) شاه تازه بر سلطنت نشانده شده مصر را كشوري سلطنتي مبتني بر قانون اساسي اعلام كرد، اما وي همچنان از اختيار انحلال پارلمان برخوردار بود. قانون دموكراتيك سكولاري به تصويب رسيد، و انتخابات پارلماني كه در سال 4291 برگزار شد اختيار قاطع را به حزب مليگرا و مردمي وفد و رهبرش، ضغلول كه 591 كرسي از 412 كرسي پارلمان را از آن خود كرد، داد. پس از ترور فرماندار انگليس، ملك فهد به درخواست انگليس پارلمان را تعطيل كرد. انتخابات جديدي برگزار شد، و عليرغم مداخلة نيروهاي اشغالگر انگليسي و تقلب آشكار نمايندگان شاه، حزب وفد دوباره با اكثريت آراء پيروز شد. سلسلهاي از مداخلات تقريباً مضحكي، در پي انتخابات پارلماني جديدي، همواره به نتايجي مشابه ختم ميشد.
حزب وفد بر خلاف همة شرطبنديها به ادامه مسير ادامه داد تا دوباره در انتخابات سال 8291 پيروز شد. تنها سه ماه بعد شاه به دستور انگليس پارلمان را منحل كرد. حزب وفد دوباره در انتخابات پارلماني 0391 و انتخابات 6391 پيروز شد. سرانجام در سال 7391شاه و انگليس به شدت تشكيلات انتخاباتي را در سلطة خود گرفتند و به اين ترتيب از پيروزي وفد در يك دوره انتخابات جلوگيري كردند، اما اين رقابت فريبكارانه، تقلبي و غير قانوني بود. دولت دستنشانده بدون برخورداري از حمايت مردم نتوانست كاري از پيش ببرد. هفت سال بعد در انتخابات آزادي بعدي، حزب وفد يك بار ديگر پيروز شد، ملك فاروق، تحت دستورات لندن، پارلمان را منحل كرد. اين نمايشي مضحك اما تأسفآور بود.
حُسني مبارك (karabuM insoH) رهبر كنوني مصر در سال 1891، پس از ترور انورسادات (tadaS rawnA) به قدرت رسيد. مبارك وقتي به قدرت رسيد قانون وضعيت فوقالعاده را كه همواره به جز پنج ماه گذشته از سال 7691 برقرار بود، احياء كرد. در آغاز به نظر ميرسيد رئيس جمهور جديد كه آزادي رسانهها را مجاز اعلام كرد و برخي از زندانيان سياسي را آزاد كرد، اصلاحطلب است. وي به ساير احزاب مخالف عليه حزب دموكراتيك ملي (pdD) حاكم رئيس جمهور اجازة رشد و توسعه داد، اما اين پيشرفت با تغيير روية مبارك بيشتر در پاسخ به آشوب ايجاد شده توسط جنبشي به نام اخوانالمسلمين متوقف شد. از حقوق مطبوعات كاسته شد، رهبران مخالف دستگير شدند، و شهروندان بدون وجود اتهام رسمي و مشخص زنداني شدند.
شنبه 30 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 200]